🌸🌸🌸🌸
🌸تو پاره تن منی 🌸
حضرت در ابتدای نامه و پیش از شروع هر نوع توصیه و سفارشی به ایجاد رابطه عاطفی با فرزند خود می پردازند؛
«و دیدم که تو پاره تن منی و بلکه بیشتر از آنی، تو برایم همه روح و جانی... .»
فرزندان ما در هر سن و سالی و در هر موقعیتی، قبل از هر چیز نیاز دارند که بدانند و بشنوند که ما دوست شان داریم و چقدر بی هیچ قید و شرطی برایمان ارزشمندند. کلید طلایی تربیت، محبت است. بسیاری از پدر و مادرها می گویند:
«من از صبح تا شب برای آسایش و آرامش کی دارم می دوم؟ خودش باید بدونه چقدر دوستش دارم و برام مهمه».
بسیاری از نوجوانان هم هستند که در جلسات مشاوره عنوان می کنند:
«منو دوست ندارن». علاوه بر محبت عملی، فرزندان نیاز به محبت کلامی هم دارند؛ بگویید و سیرابشان کنید. قبل از آنکه نصیحت، توصیه یا حتی تنبیه را شروع کنید، او باید بداند و بشنود که دوستش دارید.
#روش های تربیتی درپرتو نهج البلاغه
✨نامه 31 نهج البلاغه به فرزندشان✨
ازکانال_فرزندپروری_مثبت
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🎞🎞🎞🎞🎞🎥
#تنبیه
#پیامهای_هیجانی
استمرار شیوه های تنبیهی غلط، کودکان را در بلندمدت دچار #اضطراب، #روان_بنه و #خودپنداره_منفی
می کند درحالیکه والدین احساس میکنند دارند فرزندشان را #تربیت میکنند.
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
اجرای نمایش با 🐸 🐸🐸یادتون نره😉
"مامان باید شاد باشه"
@zeinabion98
#فرنگیس
ادامه قسمت هفتاد
رحیم سرش را تکان داد و گفت:《 فرنگیس، اگر از اینجا دفاع نکرده بودیم، شکست میخوردیم. فکرش را بکن، هشت سال است داریم میجنگیم و هنوز توی روستامان جلوشان ایستادهایم.》
اشکِ گوشه چشمم را پاک کردم و گفتم:《 میدانم، ولی من دلم میخواهد دوباره مثل قبل از جنگ، همه چیز آرام شود و زندگیمان را بکنیم. رحیم، هشت سال است تو توی خانه نیستی.》
با صدای بلند خندید و گفت:《 خانه من همین دشت آوهزین و چغالوند است، چرا توی خانه نیستم؟!》
با ناراحتی گفتم:《 باشد، ولی خیلی کم تو را میبینیم. دلمان برایت تنگ میشود. بیچاره مادرم همیشه چشمش به در است.》
لبخند تلخی زد و گفت:《 فرنگیس، مادرم باید دلش را جای دل مادرانی بگذارد که دیگر هیچ وقت بچههاشان را نمیبینند.》
گفتم:《 مادر است دیگر. تازه، ابراهیم هم نیست. کاش فقط یک نفرتان توی جبهه بودید.》
بلند شد و گفت:《من دیگر باید بروم. فقط یک چیز، فرنگیس...》
نگاهم کرد. دلم لرزید. گفت:《 فرنگیس، یک چیز ازت میخواهم، نه نگو. خواهش می کنم اگر زمانی نیروهای عراق دوباره ده را گرفتند و آواره شدید، وقتی نیروهای عراقی توی روستا هستند، داخل روستا نیا. خطرناک است به خدا. یک وقتی کار دست خودت میدهی.》
دست روی شانهاش گذاشتم و گفتم:《 قول نمیدهم. دست خودم نیست. اما قول میدهم هیچ وقت به دست عراقیها نیفتم، حتی اگر خودم را بکشم.》
بعد خندیدم و گفتم:《 هر وقت خودت توی دل عراقیها نرفتی، چشم! شنیدهام که همهاش شبها در حال رفتن به سنگر عراقیها هستی.》
خندید و گفت:《 فقط دنبال پرچمهاشان هستم. همین.》
گفتم:《 پس مرا نصیحت نکن. رحیم، مواظب خودت باش.》
دستم را دور سرش کشیدم و گفتم:《 خدا پشت و پناهت برادر...》
از پشت نگاهش کردم. پیکان قوی و ورزیدهاش نشان میداد که بچه کوه است. دستمال سرش از پشت آویزان بود. شلوار کردیاش خاکی شده بود و تفنگ توی دستش این طرف و آن طرف میرفت. با خودم گفتم:《 براگم، خدا پشت و پناهت. بمیرم و مرگت را نبینم.》
آن.قدر ایستادم تا کاملاً دور شد. آنوقت روی پشتبام رفتم و به جایی که رحیم میرفت، نگاه کردم. رحیم از اول جنگ توی خانه نبود. حسرت نشستن کنارش و حرف زدن با او به دلم بود. دلم میخواست ساعتها بنشینم و با او حرف بزنم. هشت سال بود که خانهاش این دشت بود. هشت سال بود که توی خانه مادرم نمیدیدمش.
(پایان فصل دهم)
#ادامه_دارد
@zeinabion98
❤﷽❤
#قرار_روزانه
💢 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
💢 السلام علیڪ یابقیة الله یااباصالح المهدی
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
💢السلام علیک یافاطمه المعصومه
🌸🌸🌸🌸🌸
@zeinabion98☘
📩 حدیث_روز
حضرت امام صادق عليه السلام:
وَ اعْلَمِي أَنَّ الشَّابَّ الْحَسَنَ الْخُلُقِ مِفْتَاحٌ لِلْخَيْرِ، مِغْلَاقٌ لِلشَّرِّ، وَ أَنَّ الشَّابَّ الشَّحِيحَ الْخُلُقِ مِغْلَاقٌ لِلْخَيْرِ مِفْتَاحٌ لِلشَّر
آگاه باش كه جوان خوش اخلاق، كليد خير و قفل شر است و جوان بداخلاق قفل خير و كليد شر است.
امالى (طوسى) ص 302، ح 598
@zeinabion98
خنـده های دلنشین شهدا
نشان ازآرامــش دل دارد...
یعنی
وقتی دلت با"خـــدا"باشد
لبانت همیشه می خنـــدد
خنده واقعی...
اما
اگر با خدا نباشی هرچقدر هم شادی کنی، آخرش دلت غمگین است
@zeinabion98