دانشجو و حقیقت
انسان در جستجوی حقیقتاست اما دانشجو روش کشف حقیقت را نیز میآموزد و بر آموختههای خود شاهدی معقول میجوید.
دانش، ارزش خود را از حقیقت میگیرد از اینرو
همه دانستنیهای ما "دانش" نیستند و بهرهای از حقیقت ندارند. بسیاری از آنها "دانشنما" و "شبهعلم" اند. ادعاهای نظری، که شاهدی فراتر از آداب و احساسات ندارند. اگرچه دروغ نیستند ولی درست هم نیستند! اگرچه رنگ و لعاب علمی به خود میگیرند ولی هیچگاه تن به آزمون نمیدهند.
جامعهای که گرفتار چنین استحسانهایی باشد و حساسترین تصمیمهایش را بر پایه آنها بگیرد، هرگز روی پیشرفت نخواهد دید.
ارزش دانشجوی راستین، به این است که ذهن خود و جامعه را از این "ترجیحات" بیدلیل، پاکسازی میکند.
روز دانشجو بر همه حقیقتجویان گرامی باد.
۱۶ آذر ۱۴۰۰
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
seyed_zeinolabedin_safavi
#یقین_ارزان
#یقین_لرزان
غزل یا عمل؟
کتابچههای فالگیری را آنچنان نوشتهاند که هر جملهاش با سرنوشت هرکسی جور درآید و هر فالی با هر حالی سازگار باشد!
دیوان خواجه بزرگ، گرچه کتاب فال نیست ولی به گونهایاست که هر چه بدحال باشیم در هر غزلش واژهای مییابیم که به هیکلمان بخورد! و خیالمان را اندکی خوش کند!
آری این دیوان برای فال نیست بلکه فال برای خواندن آن است. زیرا "غزل" انبساط خاطر میآورد و دل آدمی را شاد و امیدوار میکند هرچند که سراسر دروغباشد!
اما به قول همین حافظ:"کی شعر ترانگیزد، خاطر که حزین باشد؟" و به گفته سعدی بزرگ:
"تدبیر صواب از دل خوش باید جست
سرمایهٔ عافیت کفافست نخست"
اگر کفاف نباشد، عفاف هم نخواهد بود و از
از سفرههای منقبض، انبساطی بر نخیزد. سفره ای که در کنارش جوانانی بیکار و پیرانی گرفتار حلقه زده باشند جز آه نومیدی، دودی بر نخواهد خواست.
حال غزل نمانده از سفرهها بپرسید
از فالگیری افتم در دام حالگیری!
امیدواریم نور "امید" به دلهای نا امید باز تابد. البته نه با "غزل" که با "عمل"!
۱۴۰۰/۹/۳۰
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
seyed_zeinolabedin_safavi
پوزش از سلطان
دوستانی دلسوز، یادآور شدند که آن شعر پیرزن و سلطان سنجر (که هفته پیش درکانال گذاشتم) نشانه تایید یک خبر ساختگی است و جای پوزش دارد. از ایشان سپاسگزارم و باید بگویم که من نه خبری دادهام و نه در بارهای داوری کردهام. اگرچه آن خبر کذایی را در پایگاههای مَجازیِ مًجاز خواندهبودم ولی اینگونه خبرها را به راحتی داورینمیکنم و درج یک شعر مشهور و تاریخی را بهمعنای داوری نمیدانم. با اینحال، اگر از آن شعر بوی داوری برآید، تاکید میکنم که چنین قصدی نبوده و نیست.
اما در آن شعر نظامی گنجوی، بیچاره سلطان سنجر است که به ستمکاری متهم شده است و باید از او پوزشخواست. از این رو من آن شعر را از صفحه کانال برمیدارم و از جناب آقای سلجوقی(سنجر) نیز عذرخواهی میکنم. اصلاً از کجا معلوم که داستان آن شعر، از بیخ دروغ نباشد؟ مگر قرار است هرچه حکیم نظامی سروده، صادق نیز باشد؟ شاید آن داستان نیز با تکیه بر مشهورات، و یا با انگیزههای سیاسی به متون ادبی ما راه یافته و میخواسته حکومت سلطان سلجوقی را ستمکار جلوه دهد.
آیا گزارشهای ساختگی، ویژه زمان ما ودشمنان ما است؟ آیا برخی از رخدادهای تاریخی که به سودماست، نمیتوانند برساخته باشند؟
۱۴۰۰/۱۰/۲
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
seyed_zeinolabedin_safavi
دُردانه کدام دامنی؟
که آنسان آسان
در خیّنِ خون
تن به آب و آتش زدی
و بر باران"رسام"
سَر سِپَر کردی؟
گفتند از بصیرت تو بگوییم
آری!
"بصیرت" درچشم خیس تو آبتنی کردهبود که در آن "شب"، این "روز" را دیدی و چون برقِ جهان، جهیدی
راستی !
دستانت را چهسان و چه کسان بستند؟
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
seyed_zeinolabedin_safavi
تُربت سلیمانی
"مکتب سلیمانی"، "تربت سلیمانی"، "راویان سلیمانی"، "زیارتنامه سلیمانی"، "دختران سلیمانی"، ترکیبهایی تازهاند و برخی از نواندیشان به این تازهها میتازند که: "چرا در در عصر عقلانیت، بت میسازند و آیین میتراشند؟"
این منتقدان، در این موارد، معمولاً شعار"آزادی عقیده" را فراموش میکنند!
راستی چه میشود گروهی نیز بر خاک سلیمانی چهره بسایند و برایش حتی محفل شیرخوارگان سلیمانی راه بیندازند. بسیاری از مقدسات قدیمی را مگر چگونه ساختهاند. یعنی قاسمسلیمانی از هزاران امامزاده بیشجره نامه کمتر است؟ در باور من شخصیت اخلاقی قاسم سلیمانی بسی بالاتر از بسیاری از امامزاده هاست اما چون به وجود قدیمیها عادت کردهایم در نقد آنها ساکتیم.
زیبا گفتهاند که: "ما در مساجد خود با عینک احساس وارد میشویم و در معابد دیگران با عینک "عقل"!
یادم نمیرود پس از دفن مرحوم آیتالله طالقانی، مردم بیل و کلنگ تدفین را نیز میبوسیدند. البته نواندیشان ما در نقد آن تاکنون هیچ نگفته و ننوشتهاند!
آیینسازی شیوه شناخته شده در فرهنگ مذهبیهاست و شهید سلیمانی و خانوادهاش نیز اصالتاً متعلق به چنان فرهنگی است. نباید و نمیتوان چهره او را به شمایل "رستم دستان" یا "آریو برزن" در آورد.
۱۴۰۰/۱۰/۱۵
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
seyed_zeinolabedin_safavi
ظرفیت قهرمان
افسوس به حال ملتی که قهرمان ندارد. و بدا به حال ملتی که تنها، "قهرمان"دارد و تنها در زیر تابوت "قهرمان" باهم "مهربان" میشوند!
اما ما چگونهایم که حتی در زیر تابوت قهرمانها نیز نه تنها به وحدت نمیرسیم بلکه مانند دو تیغه متقابل یک قیچی، شخصیت هر قهرمانی را تکه تکه میکنیم. شکی نیست که سردار سلیمانی جان خود را وقف خیمه نظام و رهبری کرده بود و اکنون نیز متعلق به نظام است و اگر نظام از نام و یاد او بهره میبرد، از کیسه خود خرجمیکند و نمیتوان نام آن را مصادره گذاشت.
اما هر قهرمانی، ظرفیتی دارد. استفاده "هرجایی" و "بیرویه" نیروی قهرمان را خالی میکند. هرگز نباید با محبوبیت قهرمان قمار کرد و همه کاستیهای اجرایی و سیاسی را با آبروی او پوشاند!
انرژی قهرمان، از انرژیهای راهبردی است. و باید برای آینده نیز دخیره شود. قامت قهرمان برای روزهای مبادا است و میتواند جامعه را از ورطههای خطر نجات دهد.
۱۴۰۰/۱۰/۱۵
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
seyed_zeinolabedin_safavi
سلام بر شهید حبیب گوزلیان
مجاهدی نستوه
و
عارفی بِشکوه
...ای جدایی دشوار
که
بی شمار
کارزار کردی
و در توفان کربلایپنج
با هزاران شقایق
ورق ورق شدی
تو آن الهه نمازی
که
در محراب"نونی شکل"
رشته تحصیل فلسفه
را پنبه کردی!
دانشگاه تهران کجا و قتلگاه "پنج ضلعی" کجا؟
ملحمه شلمچه را در کجای تاریخ خواهند نوشت؟
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi
#جان_ارزان
هر از چندی، چندین خودرو، شاخ به شاخ میشوند و یکدیگر را مُچاله میکنند بی آنکه حتی یک کیسه هوا باز شود.
نا امنی و کشتار، تنها با جنگ و ترور نیست. در کشورِ "موشک"ها که بیش از هرچیز به امنیتاش میبالند، ایکاش به "ماشین"ها هم نگاهی بکنند. خودروهایی که هر روز گرانتر میشوند وجانهایی که هر ساعت ارزانتر میشوند. ناظران گویی تنها مراقب قیمت "آدم"اند که مبادا بالا رود!
۱۴۰۰/۱۰/۲۲
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi
سخنی با جناب آقای علمالهدی
جمعه گذشته امام جمعه محترم مشهد گفت: "نقد در کشور ما آزاد است.اما طوری نقد نکنند که آب به آسیاب دشمن بریزند و بهانه و مدرک به دست او بدهند"
از حضرت ایشان میپرسم که آیا این دشمن پلید، بهانههایش را تنها از نقد منتقدان به چنگ میآوَرَد یا از رفتار و گفتار برخی از مسئولان نیز بهانهای می یابد؟ از خطبهها و سخنرانیهای رسمی چطور؟
آیا خبری دارید از آن "سخنرانهای خودی" که هربار جملهای بیمعنی و واژهای غلط، یا خرافهای شگفت بر زبان جاری میکنند؟ آیا گمان میکنید این طُرفهها از چشم و گوش دشمن پنهاناست؟ آیا دشمن پلیدما و شما از کاهش ارزش پول ملی، قیمت کالاها، کیفیت خودروها، فرار سرمایهها، مهاجرت نخبگان و... بی خبر است و بهانه ای نمیجوید و فقط چشم به دهان منتقدان داخلی دوخته تا بهانهای شکار کند؟ آیا گداهای اطراف حرم، زباله گردهای پایتخت، کولبرهای مرزی، ماشینخوابهای تهران، از چشم دشمن پوشیده میماند؟ آیا دشمن پلید خارجی خشکیدن دریاچهها و رودها و قناتهای کشور را نمیبیند و تنها منتظر اظهار نظر منتقدان داخلی است؟
راستی! دشمن پلید را چه کسی در داخل محبوب میکند؟ آیا برخی از خودیها را نمیبینید که چگونه با تناقض گویی، کتمان حقیقت و ریاکاری، چهره دشمن را موجه میکنند؟
به گمانم با این وضعیت، به اندازه کافی سند و مدرک، دم دست دشمن پلید ریخته است که دیگر هیچگاه، هیچ نیازی به هیچ بهانهای نداشته باشد
۱۴۰۰/۱۰/۲۷
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi
#سیاه_نما_کیست؟
#چون_دوست_دشمن_است_شکایت_کجا_بریم؟
نماز واجب یا فتح بتخانه؟
رئیسجمهور در کرملین نماز واجبش را خواند ولی تبلیغات متعارض در باره آن هنوز ادامه دارد.
برداشت من این است که هرکس این اعمال را به نتایج سفر بچسباند به خطا رفتهاست زیرا در هر ماموریتی، کامیابی را با اهداف ذاتی آن میسنجند. کسی که برای مسابقات کُشتی اعزام شود حتی اگر"حافظ قرآن" نیز باشد، باید در "کُشتی" مدال بیاورد.
ارزش نماز، نه چیزی به نتایج سفر میافزاید و نه چیزی از آن میکاهد. آن نماز نه منعی داشت و نه چندان دشوار بود که آن را اقدامی شجاعانه، ایثارگرانه، فاتحانه و نوعی بت شکنی بدانیم.
اگر یک نوجوان شش ساله نماز بخواند، یا جوانی در میانه فضای لهو و لعب به نماز بایستد، یا رزمندهای در زیر باران گلوله، بیترس و واهمه نماز بگذارد، بسی شگرف و شگفت میشود. ولی نمازِ یک روحانیِ شصت ساله، عملی است واجب، چه در "کرملین" خوانده شود چه در "کرمان".
۱۴۰۰/۱۱/۲
سید زینالعابدین صفوی
@zeinoddin43
اینستاگرام:
@seyed_zeinolabedin_safavi