eitaa logo
برداشت‌ها
562 دنبال‌کننده
60 عکس
22 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فرافکنی نکنید ظاهراً ما برای نابودی، نیازی به دشمن نداریم.ما خود، یکدیگر را تکه‌پاره می‌کنیم! در هرجای تاریخ وجغرافیا، دشمن خارجی، نیروهای داخلی را یک‌پارچه می‌کند اما، در سرزمین ما با اولین گلوله تروریستی، به جای دشمن، یقه دوست را می‌چسبیم و چشم بسته قاصر و مقصر و بی تقصیر را در‌هم می‌آمیزیم و دعوای "حیدری-نعمتی" راه می‌اندازیم. گویی منتظر حادثه‌ایم تا از هرجا "دق"دلی داریم "،ِنق"به آن‌جا بزنیم و رخنه و نفوذ را در اردوی مقابل بجوییم. در این‌چند روز چه عجایبی دیده شد؟ یکی بازرسان آژانس‌را مقصر دانست دیگری گفت بایدن به اسراییل اشاره کرده است. آن دیگری گفت چرا یک‌ فرهنگی وزیر اطلاعات ‌است و یک اطلاعاتی روزنامه نگار! یکی انتقام سخت را در سوزاندن برجام و محاکمه وزیرخارجه دانست و دیگری مشکل را در سیاسی شدن‌ نیروهای امنیتی و نظامی یافت! بعضی هم تنها یقه محافظان را چسبیدند و‌‌گفتند چرا در ایام قرنطینه‌ کرونا اجازه دادید شهید فخری زاده به شمال برود؟ چرا با داشتن دو تیم حفاظتی خودش باید رانندگی کند؟ چرا‌ تیم حفاظت باید این‌قدر از او فاصله داشته باشد؟ و...خلاصه یا خیلی دور رفتند یا خیلی نزدیک آمدند ودر این بگو مگوها دو گروه از ذهن‌ها غایب ماندند دشمنان و مسئولان مرتبط. آن مسئولانی که همواره پیروزی‌ها را به‌حساب خود می‌گذارند و جلو دوربین‌ پُز پیروزی می‌دهند و از پیشرفت‌های پیچیده امنیتی‌خبر می‌دهند، همان‌ها باید درجلو دوربین، مسئولیت ضعف و شکست‌ را بپذیرند نه کسان دیگر! ۹۹/۹/۱۱ سیدزین‌العابدین‌صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: seyed_zeinolabedin_safavi
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟ دشمنان برای تخریب چهره اسلام طالبان، داعش و بوکوحرام را ساخته و پرداخته‌اند. مارا پراکنده‌اند، حساسیت های قومی، فرقه‌ای و جناحی را برانگیخته‌اند،جنگ‌های نیابتی را به میان مسلمانان کشانده‌ند. مغزهای ما را ربوده و یا شکارکرده‌اند بر چهره الگوهای اخلاقی‌ما خط انداخته‌اند، مدیران صالح و دلسوز را کنار زده‌، و به چاپلوسان میدان داده‌اند. برای خوبان دام‌های فساد و اختلاس گسترده‌اند، مردم را ناامید کرده و از صحنه خارج کرده‌اند .سرمایه های ما را دزده‌ایده‌اند، اقتصاد ما را ویران، صنعت ما را وابسته، فرهنگ ما را آلوده و کانون گرم خانواده را سرد و سست کرده‌اند، از جمعیت ما کاسته و بر طلاق وجدایی افزوده‌اند. نماز خوان‌های ما را کمتر و صفوف جمعه و جماعت را خلوت کرده‌اند، فرهنگ اسراف و اشرافیت را رونق بخشیده‌اند. دین و تاریخ ما را تحریف کرده و خرافات و اسرائیلیات را در ذهن ما رسوخ داده‌اند و... همه این کارها را دشمنان ما مرتکب شده‌اند نه دوستان ما ! امروز، از روی خیرخواهی(!) به من یاد داده‌اند که اگر می‌خواهی به «سیاه نمایی» متهم نشوی، باید جمله‌هایت را با فعل‌های غایب بنویسی و کاستی‌ها را به دشمنان و نفوذی‌ها نسبت بدهی نه به‌خودی‌ها( خودمانی‌ها). و من هم این‌گونه‌نوشتم.ای‌کاش همین‌گونه بود. ای‌کاش همه بدبختی‌های‌ ما تنها از سوی دشمنان بود و دوستان همه بی‌تقصیر بودند. "از دشمنان برند شکایت به دوستان چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟"(سعدی) ۹۹/۹/۱۳ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: seyed_zeinolabedin_safavi
فداکاری روحی درود و تسلیت به خانواده هایی که عزیزان سفرکرده خود را غریبانه به خاک می‌سپارند و هفته و چله نمی‌گیرند و بر کسی قید و تکلیف نمی‌آفرینند و به یادواره های مجازی بسنده می‌کنند. این‌فرهیختگان‌ درد روزگار را می‌فهمند و خود مصیبتی دوچندان بر جان می‌خرند ولی برای دیگران سلامت می‌خواهند. بی گمان این "بی‌چشمداشتی" و "فداکاری روحی"، خود، بهترین "احسان" برای روح آن‌ اموات است. از ان جهت‌که این ویروس سنگ‌دل به هیچ داغدار و سوگواری دل نمی‌سوزاند و قربانیان خود را در همین محافل برمی‌گزیند. ۹۹/۹/۱۳ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام seyed_zeinolabedin_safavi
از مهرِ قهر از کنار درگذشت آقای یزدی خاموش نمی‌گذرم. تلاش می‌کنم از خوبی‌های ان مرحوم به یاد آورم. از پاییز ۵۸ که مردم قم را به «سکوت» در دعوای حزب‌خلق مسلمان فراخواند. ازسخنان منصفانه‌اش در نقد بنی‌صدر(۱۶اسفند ۵۹) که از شعار مرگ بر بنی‌صدر" جلوگیری کرد و گفت: «هرکس برضد بنی‌صدر شعار دهد ضد انقلاب است.» از سخنرانی‌اش در اهواز برای رزمندگان در باره بالا بردن ظرفیت.‌ از ان سخنرانی هایی که با خشم و اخم همراه نبود! یاد می‌کنم از مواضع نسبتاً مترقی او در برابر روحانیان سنتی وهواداری‌اش از کنترل موالید. اگرچه در همان مجلس دوم در جمع آن ۹۹ نفری درآمد که در برابر دستور ارشادی امام مقاومت کردند و تاوانش را نیز در مسجد مهدیه تهران پرداخت و در انتخابات مجلس سوم شکست خورد ولی امام(ره) در جبرانش او را به عضویت شورای نگهبان گمارد. هنگامی که بر جایگاه قاضی‌القضاتی نشست مهربان‌تر بود. به گونه‌ای که به همسر آقای راجر کوپر(جاسوس بازداشت شده انگلیسی) وقت ویژه برای ملاقات داد و سپس کوپر را آزاد کرد او می‌خواست رأفت اسلامی را نشان دهد! رأفتی که«نیاز داخلی» به آن بیشتر بود. با تقدیرنامه‌ای هم که برای مقاله «مفاخر تاجدار!» نوشت، نشان داد که از فرهنگ خوشش می‌آید و روزنامه نیز می‌خوانَد. شاید بتوان‌گفت که او در سواد فقهی و قضایی به اسلافش شبیه‌تر بود و در رفتار سیاسی به اخلافش(!) جانشین او مرحوم هاشمی شاهرودی گفت یک «ویرانه» از او تحویل گرفته‌است، او با این سخن به یزدی جفاکرد ولی با عملکردش موجب شد که صد رحمت به یزدی بفرستند! برخورد تند او به آملی لاریجانی و پاسخ او به یزدی، چراغی(هرچند کم سو) به تاریک‌خانه دستگاه قضا افکند! و از ناگفته‌ها سخن گفت. از نوشته‌هایش به مرحوم هاشمی رفسنجانی، ایت‌الله شبیری و سید کمال حیدری نمی‌توانم به شیرینی یاد کنم ولی هرچه بود از صراحت او حکایت داشت. اکنون که آن چهره اخمگین در نقاب خاک رفته است از مهر او گفتم. از قهر و غضب هایش باید جداگانه نوشت. خدا او را و همه ما را بیامرزد. ۹۹/۹/۲۰ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: seyed_zeinolabedin_safavi
"زم"ها و "زمینه‌"ها زم را در کنار شیخ علی تهرانی نمی‌گذارم تا بگویم هر دو محارب بودند و چرا یکی رفت و دیگری ماند. او را در کنار بابک زنجانی نیز نمی‌گذارم تا بگویم که هر دو محکوم به اعدام بودند پس چرا یک حکم سه روزه اجرا شد و حکمی‌یگر پس از سه سال اجرا نشد. من "زم" را در کنار "زمینه‌"های گوناگون جرمش می‌بینم. ای‌کاش برای چنین متهمانی یک‌‌پرونده‌ روانشناختی نیز بگشایند و ببینند چه چیزی رخ داد تا یک روح اله نام روحانی زاده‌ای که در زیر سقف مدیریت اسلامی نفس کشیده و در مدارس نظام اسلامی درس خوانده، این‌سان با نظام در افتد. آیا هیچ عملکردی از نظام او را به اینجا نکشانده است؟ آیا همه‌چیز در جای خود میزان بود و او حقیقت را دید ولی از باب "لیفجر امامه" به مبارزه با حق پرداخت؟ ای کاش در مجازات زم‌ها، زمینه‌ها را نیز بنگرند و زمینه سازان را نیز محاکمه‌ کنند. از نفرت انگیزان نیز اعتراف بگیرند که‌ چه سان و چه اندازه در اعدامی ساختن زم‌ها شریک بودند.اگر در کنار مجرمان، "مجرم‌سازان" نیز مجازات می‌شدند بسیاری از دارها برپا نمی‌شد. "گفت اگر منبر تو منبر بود کار مردم نمی‌کشید به دار" ۹۹/۹/۲۳ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام seyed_zeinolabedin_safav
ایران تنها خاک نیست اردوغان شعری غلط خواند که بوی تجزیه خاک ایران‌ می‌داد. همه بر او تاختیم. .ولی به قول ندوشن " خاک یکی از لوازم وطن‌‌ ماست نه همه آن." آری وطن تنها خاک‌نیست که فقط از مرزها و مزرعه‌هایش تجزیه پذیر‌ باشد. از تجزیه‌های درونی نباید‌‌‌ غافل شد زیرا "هر چیز از باریکی پاره می‌شود، ظلم از کلفتی!". همانگونه که غول سرخی چون"شوروی" نه از بیرون "مرز"، که از درون "مغز" تجزیه شد.تجزیه، تنها جدایی اندام‌های بیرونی نیست. "تبعیض" بدترین و هراس انگیزترین "تجزیه" است. قرآن کریم می‌گوید کسانی که میان آیات تبعیض روا می‌دارند، در حقیقت قرآن را تجزیه کرده‌اند.(ﭐلَّذِينَ جَعَلُواْ ﭐلْقُرْءَانَ عِضِينَ) تبعیضِ‌ نژادی و زبانی در یک کشور، تجزیه پنهان آن کشور است. اگر قومی را مِهتر و مُهمتر و قومی را کهتر معرفی‌کنیم، یکی را نورچشمی بدانیم و به ثریایش بنشانیم و قومی دیگر را به حاشیه برانیم و ناتنی‌اش بخوانیم، قومی را مغز کشور و قومی دیگر را دست و‌پای آن بشماریم، اگر همه‌ زبان‌های محلی را زبان ایرانی ندانیم، اگر اقوام را از فرهنگ‌خودشان تهی کنیم، اگر خرده فرهنگ ها را خرد و خمیر کنیم، در این‌صورت به دست‌خود، ایران را از درون تجزیه کرده‌ایم. رزمندگان‌و شهیدان‌ما(که هزاران درود بر آنان باد) از تجزیه خاک ایران جلوگیری کردند، اما سیاستگزاران‌ فرهنگی‌ما در برابر این تجزیه‌های‌ درونی چه کرده‌اند؟ آیا ارزش مغزها و سرمایه‌هایی که از ایران‌گریخته‌اند، کمتر از خاک ما بودند؟ چقدر از نخبه‌های کشور به خاک و خدمت‌ دیگران پیوسته‌اند و ما هیچ تکانی نخورده‌ایم؟! شعر غلط اردوغان را همه شنیدیم و شوریدیم اما صدها شعر غلطی را در درون کشورشنیدیم‌ و می‌شنویم که همیشه همه را به "جدایی" و "فرار" فرا‌خوانده و می‌خوانند. ۹۹/۹/۲۶ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام seyed_zeinolabedin_safavi
کربلای۴ و شکست‌پذیری ما سال ۶۵ در چنین شبی کنار نهر خیّن، برای چندمین بار مزه شکست را چشیدیم. تلخی‌های پی‌درپی(رمضان، والفجر مقدماتی، خیبر و ...) هنوز در کاممان بود. پیکر شهیدان زیادی را از روی ناچاری در کوشک، فکه و هور و... جا‌ گذاشته بودیم.‌ اما کربلای چهار چیز دیگری شد. نه آن‌که تعداد شهیدانش بیشتر باشد. و نه از آن رو که لو رفته باشد.عملیات های دیگری نیز داشتیم که این‌گونه بودند ولی این‌چنین برجسته نشدند. ایران این عملیات را جنگ نهایی اعلام‌ کرده بود و پیروزی خود را قطعی می‌دید.‌ ولی همان شب اول ناکام‌ماند و تقریباً در همه محورها شکست خورد. تا آن زمان آن‌همه غواص ایرانی شهید نشده بود تبلیغات گسترده دشمن و فراخوانی خبرنگاران‌جهان برای بازدید از منطقه، و نیز اعلام جشن عمومی در عراق، این عملیات را به یک‌رخداد ویژه تبدیل کرد فیلم های پیروزی عراقی‌ها که انبوه شهدای برخاک افتاده ایرانی را نشان‌می‌داد پس از سقوط صدام در ایران نیز منتشر شده و داغ‌ها را تازه.تر کرد. سال‌ها بعد تشییع غواص‌های دست‌ بسته، نام کربلای چهار و نام غواص های شهید را برای نسلی دیگر زنده‌ کرد. دو سال پیش سخنان محسن‌رضایی که کربلای چهار را عملیات فریب نامید و سخن از این عملیات را به میان آورَد و واکنش‌های فراوانی را بر‌انگیزد. در سال‌های اخیر برخی از خطا‌های رزمی و رزمایشی بار دیگر نام کربلای چهار‌ را زنده کرد. بویژه آن‌گاه که برخی‌ها خواستند شکست‌ها را پیروزی بنامند! انصاف این است که خطا در فرماندهی و‌مدیریت، امری طبیعی است. فاتحانِ شکست ناپذیر، گاهی هم شکست می‌خورند و شکست را هم می‌پذیرند. مردم نیز عذر آنان را‌ می‌پذیرند و از خطایشان در می‌گذرند اما از دلیل تراشی‌ها هرگز! ۹۹/۱۰/۴ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام seyed_zeinolabedin_safav
یادداشت یک سال پیش حاج قاسم ‌محبوب است اگر تلویزیون بگذارد  سرداران شهیدی که جوانان ما آنها را با بزرگراه‌های تهران می شناسند، دقیقاً مثل همین شهید قاسم سلیمانی بودند. جوانان ما می توانند در آینه حاج قاسم، خوی و خصلت آن شهیدان را نیز به درستی بشناسند. شمار زیادی از رزمندگان جنگ هشت ساله نیز مثل قاسم سلیمانی بودند مخلص و پاکباز، که جز وظیفه اصلی خود، هیچ نمی‌شناختند. دقیقا مثل حاج قاسم، پاک‌نفس و پاک‌دامن و پاک‌دست بودند. نه دنبال قدرت و منافع شخصی بودند و‌ نه در دعواهای جناحی گلو پاره می‌کردند. اصلاً معلوم نمی‌شد به چه کسی رای می دهند. هم اینک نیز رزمندگان فراوانی را می شناسم که همچون او سر به فرمان حق نهاده بی‌آواز و بی‌آوازه جانفشانی می کنند. تنی سر به زیر دارند و دلی سربلند، در چارچوب دوربین‌ها نمی‌گنجند و در قاب تلویزیون جا نمی‌شوند. ولی افسوس که همین تلویزیون در این چند روز کسانی را به حاج قاسم الصاق می کند که هیچ مناسبتی با او ندارند! شما را به خون همین شهدا قسم‌ می‌دهم بگذارید یک چهره محبوب همچنان در دل ملت محبوب بماند. با او مثل دیگر شهیدان رفتار نکنید. تصویر او را به هر کاندید مجلس و ریاست جمهوری نچسبانید، در مراسم او تسویه حساب‌های جناحی را کنار بگذارید. چند روزی دندان روی جگر بگذارید و از همین شهید سرافراز بیاموزید و چند صباحی صدا و سیمای همه ملت باشید. همان‌طور که مواضع افراد بدحجاب و بازیگران هالیوود را درباره سردار سلیمانی پخش می کنید، صدای همه چهره‌های داخلی را نیز در سوگ این سردار دل‌ها منعکس کنید. ۹۸/۱۰/۱۵ سید زین العابدین صفوی @zeinoddin43
سال گذشته نوشتم‌: " محبوب است، اگر تلویزیون بگذارد" اکنون با همان باور، توضیحی بیشتر دارم. "محبوبیت" را نمی‌توان به آسانی به دیگران منتقل کرد. بویژه به کسانی که اصلاً محبوب نیستند. اگر از جسمی گرم، به جسمی سرد، گرما منتقل کنیم. از گرمای‌ جسم اول کاسته‌ می‌شود و در این "بهره‌برداری"نیز، از محبوبیتِ "بهره‌دهنده" کاسته می‌شود.ولی در "الگوبرداری" این‌گونه‌نیست. الگوبرداری همانند شعله‌ برگرفتن است. چیزی از الگو‌ کم‌ نمی‌شود و "روشن شود هزار چراغ از فتیله‌ای" تبلیغات‌چی‌های تلویزیون، ای‌کاش به جای " بهره برداری"، در "الگو برداری" بکوشند اما ظاهراً آنان بنا ندارند این تفاوت‌ها را فهم‌ کنند و از شیوه‌های نخ‌نمای خود دست بردارند. گویا آنان عزم خود را جزم کرده‌اند شهید سلیمانی را تا مثل خودشان‌نکنند "آرام نگیرند"(!) ای‌کاش بدانند که محبوبیت، مانند اموال منقول نیست که به‌ آسانی به هر‌کس منتقل شود. نیز همچون اموال مُشاع نیست که هرکس بتواند در آن‌ سهیم شود. ای‌کاش بدانند یکی از رموز محبوبیت آن سردار، دوری از دوربین‌‌های سیما بوده است‌! و اگر چنین شخصی را خیلی به تلویزیون بچسبانند، به یقین از محبوبیتش کاسته می‌شود. زیرا "افراط در تبلیغ"، واکنش‌های منفی می‌آفریند بویژه اگر تبلیغ کننده، خود محبوبیت چندانی نداشته باشد. "گر انگشتِ سلیمانی نباشد چه خاصیت دهد نقش نگینی؟" ۹۹/۱۰/۱۱ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: seyed_zeinolaedin_safavi
مجاهد بعد الفتح؟ استاد مصباح یزدی رَخت از جهان کشید. روحش شاد‌. در باره افکار آن دانشمند فقید، سخن بسیار است. اما در باره رفتار ان‌مرحوم در این چند روز بسیار پرسیدند که چرا ان مرحوم در مبارزه با شاه آرام تر، ولی در مقابله‌ با روشنفکران تند‌تر بود ؟ چرا پس از پیروزی انقلاب، انقلابی‌تر شد؟ چرا بعد از امام راحل، ولایی‌تر ظاهر شد؟چرا بعد از جنگ، جنگی‌تر شد و آماده شهادت؟! آیا او مجاهد بعدالفتح‌نیست؟ برداشتم این‌ است که مرحوم استاد مصباح بعدالفتح انقلابی‌تر نشد بلکه این"انقلاب" بود که بعدالفتح، مصباحی‌تر شد؟ زیرا همت اصلی ان‌مرحوم از همان اول در تلاش‌های فرهنگی، شاگرد پروری و آموزش‌های عقیدتی متمرکز بود.انقلاب نیز به تدریج به سوی همان اهداف راه سپرد و خدمات شایانی به اندیشه‌ها و آرمان‌های عقیدتی مرحوم آقای مصباح کرد. مرکز آموزشی‌اش را تقویت کرد و شاگردانش را به‌کار‌گرفت و طرح های بزرگ فرهنگی را به دست آنان عملیاتی ساخت، افکارشان را در همه جای کشور گسترش و رسمیت داد و... برخی از انقلابیون صادق را هم‌ می‌بینیم که تعریف و تصورشان از انقلاب‌و‌ اهدافش از اول با آقای مصباح متفاوت بود و اکنون از وضع موجود فریاد و فغان دارند و گاهی متهم به ضدیت با انقلاب نیز می‌شوند. آن‌ها از انقلاب، تصورات و اهدافی فراتر از مسایل عقیدتی و فکری در ذهن داشتند و آن‌ها را از دست رفته می‌بینند. آنان در انتظار عدالت اقتصادی و سیاسی بودند.. از امام شنیدند میزان رای ملت است و مجلس در راس امور. آن‌ها سخنان امام راحل را در نوفل لوشاتو و بهشت زهرا شنیدند و به سویش پر کشیدند.آن‌ها ماهیت‌ جمهوری اسلامی را از زبان شهید‌مطهری دریافت کردند که کمونیست‌های اصل هم آزادند در دانشگاه تهران مارکسیسم را تدریس کنند. صاحبان این تصور، طبیعی است استاد مصباح را برنتابند و با اندیشه های او اهداف خود را ناتمام، لیلا را در دست ابن‌السلام* و عشق بزرگ‌خود را حرام ببینند. نه اینان‌ضد انقلابند و نه استاد‌مصباح و‌علم الهدی و صدیقی مجاهدان بعد‌الفتح! اگر خوشبین باشیم اختلاف را باید در جای دیگری ببینیم. در تصورها ‌و تعریف‌هایشان از انقلاب. ۹۹/۱۰/۱۵ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: seyed_zeinolabedin_safavi
هاشمی و عاقلانه تربن خیانت!! در کربلای پنج پیروز شدیم. اما ای کاش به همان‌ اندازه قناعت می‌کردیم.‌ بعضی پیروز‌ی‌ها چنان‌ پر هزینه می شود‌ که هیچ‌کس‌ دوباره آرزویش را نمی‌کند! آن‌چنان که تکرارش مساوی‌نابودی است."رب اکله تمنع اکلات" در دفاع‌مقدس، افسوس که واقعیت‌ها را دیر دریافتند و دیرتر نشان دادند و آن‌تصمیم درست را از وقت فضیلتش، به تاخیر انداختند. تصمیمی که از نگاه مقام معظم رهبری‌، عاقلانه، و از نگاه برخی از مدعیان خائنانه است(!) از خیانت هاشمی! هاشمی روحت شاد. ۹۹/۱۰/۱۹ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: seyed_zeinolabedin_safavi
توماس آکوئینی(آکوئیناس) از فیلسوفان مشهور قرون وسطی، به‌کشیش‌هافلسفه می‌آموخت و می‌گفت کسی که عقل داشته باشد به ادعاهای محال، ترتیب اثر نمی دهد. در همان حال کشیشی به بیرون اشاره کرد و صدا زد: «گاوی در آسمان پرواز می‌کند!» آکوئینی با شنیدن این سخن، ازجا برخاست تا آن «گاو آسمان پیما»(!) را ببیند خنده از کشیش‌ها بر‌خاست که: «شما چه فیلسوفی هستید که به یک امر محال این قدر ترتیب اثر دادید؟»آکوئینی پاسخ داد: در ذهن من پرواز یک گاو در آسمان محال است ولی دروغ گقتن یک کشیش محال‌تر است. امروز هم باید زنده شدن یک پیکر بیجان را باور کرد. باید به حرف امام جمعه موقت ام‌القرای جهان‌ اسلام ترتیب اثر داد. باید به سراغ آن"غسال" رفت تا خدای ناکرده صدق آقای صدیقی زیر سوال نرود. آن غسال از دیدگاه آقای صدیقی منبع معتبری است! جنازه آقای حق‌شناس را هم او غسل داده و به او سفارش شده است‌ تا کرامت‌ها را در هنگام غسل شکار کند! چه منبعی از این مهم‌تر. آیا اصلاً در چنین اخباری "منبع" اهمیتی دارد؟ حتماً شنیده‌اید به‌کسی گفته بودند مگر تو نمرده بودی؟ پاسخ داد می‌بینید که زنده‌ام! گفتند نه! باور نمی‌کنیم چون منبع خبر ما خیلی موثق است! مشکل ما در "نقلی‌گری" و نیز در اعتماد‌ به همین‌منابع است. البته وقتی برخی آیت‌الله‌ها، خاطرات معمولی یکدیگر را تکذیب کنند، ناچارند‌ اخبار ماوراییِ یک "قابله" و "غسال" را، معتبر بدانند!!! ۹۹/۱۰/۲۰ سید زین‌العابدین صفوی @zeinoddin43 اینستاگرام: seyed_zeinolabedin_safavi