کلینیک خودباوری زیتون 🫒|نوجوان
. رمان_محمد_مهدی 1 🖋📜 🔰 زمستان سختی بود، هادی که اهالی محل به ایشون حاج هادی می گفتند، کلی دوا و د
رمان_محمد_مهدی 2 🖋📜
💠 نرگس خانم ، نرگس خانم ، کجایی که یه خبر خوش دارم برات...
🔰 دید خانمش به صفحه تلویزیون خیره شده و داره زار زار گریه میکنه، هادی فکر کرد بخاطر منفی شدن آزمایش بارداری هست ، آخه صبح تلفنی بهش خبر داده بود ،
رفت آشپزخانه و یک لیوان آب سرد ریخت و کمی عرق بیدمشک و عرق بهار ریخت داخلش و آورد برای خانمش تا کمی اعصابش آروم بشه
🌀 گفت خانم جان ، چرا گریه می کنی؟ خدا بزرگه ، شاید این بار بشه و اصلا بیا ...
یه مرتبه خانمش با گریه گفت، هادی جان ، عزیز من، گریه من از سر ناراحتی نیست، از سر خوشحالیه ، به خاطر پیدا شدن یک روزنه امید هست ، روزنه ای که شاید ما رو به آرزوی بچه دار شدنمون برسونه
💠 حاج هادی چشم هاش از تعجب گرد شده بود و با نگاهی تعجب آمیز به همسرش گفت : چی گفتی ؟
دقیقا بمن بگو چی گفتی؟
درست شنیدم؟
روزنه امید؟
چی شده؟
👈 خانمش گفت دلم گرفته بود، رفتم تلویزیون رو روشن کنم ببینم چی داره، دیدم پخش مستقیم از حرم شاه عبدالعظیم حاج اقا فلانی داره سخنرانی می کنه، دیدم داره داستان تولد شیخ صدوق (ره) رو میگه، پدرش تا 50 سالگی بچه دار نشد و بعدش با دعا و توسل به امام زمان (عج) صاحب دو پسر شد
هادی جان، تو که الان 40 ساله هم نشدی، پس برای ما هم امیدی هست، بیا و این بار به امام زمان (عج) متوسل بشیم ، شاید این آخرین روزنه امید ما به سرانجام برسه
🌀 حرفش که تمام شد دید هادی سرش رو آورده بالا و داره از چشم هاش اشک سرازیر میشه...
نرگس خانم، من خودم تو مجلس بودم و الان از همون جا دارم میام خونه ، اومدم که با ذوق و شوق بهت بگم اره ، یه راه دیگه برای ما مونده ، اونم توسل به کسی هست که اگه یه اشاره بکنه ، ما بچه دار میشیم.
🔰 حالا هر دو با هم گریه می کردن، هی لا به لای گریه هاشون داد می زدن و تکرار می کردن " یا صاحب الزمان به داد ما برس "
❇️ حاج هادی رفت کتاب " صحیفه مهدیه " رو از کتابخانه منزل برداشت و رفت قسمت نمازهای استغاثه به امام زمان (عج)
داشت دنبال نماز فرج می گشت، آخه قبلا برای حل مشکل خانه دار شدنش این نماز رو خونده بود و مشکلش به طرز عجیبی حل شده بود، این نماز همون نمازی هست که امام عصر (عج) به فردی به نام " ابو بغل " یاد داده بود و معروف شده به " نماز ابوبغل "
به خانمش گفت یک بار با این نماز به آقا توسل کردیم، حاجت گرفتیم، این بار هم می خونم ، اگه شده هر روز می خونم تا به حاجتمون برسیم،
نرگس خانم هم گفت من هم زیارت عاشورا می خونم با صد لعن و صد سلام و هدیه میدم به خانم حضرت نرجس (س) ، آخه هرچی باشه ایشون مادر آقا هستن و اگر چیزی به پسرشون بگن، قطعا جواب رد نمیدن.
🔰 حالا مونده بود یه کار مهم که باید قبل شروع این توسلات انجام می دادن. کاری که خیلی ها حواسشون نیست که قبل چله گرفتن یا توسل کردن انجام بدن...
(ادامه دارد...)
✍️ احسان عبادی
❣اللهم عجل لولیک الفرج🕊🌤❣
@zeitoon_clinic
امسالم تموم شد ک😱
برم به کارهای که باید انجام میشده 😢
و انجام شده 💪
امسالم فکر کنم😃
ان شاءالله همه ی زیتونی ها🍈
۱۴۰۲ رو پله ای میکنن برای رشد در ۱۴۰۳😌
#روز_مرگی
#مهدیار
#علی
#ماشاالله
@zeitoon_clinic
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشون که دیگه از رگ گردن به ما نزدیک ترن😁💪
@zeitoon_clinic
هدایت شده از راه؛ رشدآگاهانه_هوشمندانه🌱
+به نظرت عملکردمون در سال ۱۴۰۲ چطوریا بود💪
_شما ک در این دنیا نصفش نبودی 😑
+همین قدرش که خیییلی از خودم راضی هستم💪
_خدا به دل مامان و بابا تون صبر بده🥴
+منم با قدرت ادامه میدم💪
#روز_مرگی
#علی
#ماشاالله
@zeitoon_clinic
°•💕🪴
اگر برای شما همچین اتفاقی نیوفتاده جزو خانواده های ایرانی نیستید...
وای یاد ابمیده های قایم شده پشت شیشه های رب میوفتم
#دمنوش_خنده☁️🫐
⊹ @zeitoon_clinic ⊹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ قرض بگیرم یا نگیرم؟!
#احکام_به_زبان_ساده
@zeitoon_clinic
کلینیک خودباوری زیتون 🫒|نوجوان
رمان_محمد_مهدی 2 🖋📜 💠 نرگس خانم ، نرگس خانم ، کجایی که یه خبر خوش دارم برات... 🔰 دید خانمش به صفحه
.
رمان_محمد_مهدی 3🖋📜
💠 از روحانی مسجد محل ، حاج اقا عسکری که خودش از شاگردان یکی از اساتید اخلاق معروف بوده ، شینده بودن که اگر می خواهید چله یا ختمی بگیرید یا عملی رو برای رسیدن به حاجت انجام بدید، بهترین کاری که میشه کرد و بسیار در استجابت دعا اثر داره، جبران کردن حق الناس هست، این رو بزرگان دین بارها گفتن
اما چه کنیم که این دنیا و این زندگی ، ما رو از این نکته مهم دور کرده و اصلا حواسمون بهش نیست.
طرف چله میگیره، ختم می گیره، اما در حین انجام اینها، اصلا خودسازی نمی کنه، اصلا حواسش به گناه نکردن نیست، بعد میاد اعتراض می کنه که چرا فلان دعای من مستجاب نشده!
خب عزیز من، حواست جمع باشه، همون خدایی که در قرآن گفته ادعونی استجب لکم، همون خدا هم گفته استجیبوا دعوت الله و الرسول، یعنی این عهد دو طرفه هست، باید منم به تعهداتم عمل کنم تا به استجابت برسه دعاهایم
🌀 روایات متعدد در این زمینه داریم که گاهی دستور اجابت دعای انسان میرسه، اما خود انسان با انجام گناه ، اون دعا رو رد می کنه.
پس کسانی که چله یا ختمی می گیرند برای استجابت دعا ، باید در طول این مدت خیلی مراقبت کنند.
🔰 آقا هادی و نرگس خانم شروع کردن به زنگ زدن به افرادی از دوست و آشنا که فکر می کردن حقی نسبت به اونها به گردن دارند و از همه اونها حلالیت طلبیدن، مقداری پول هم به عنوان رد مظالم به حاج اقا عسکری دادن که با اجازه مراجع به فقرا و نیازمندان بدن.
حالا مونده بود حق الله، قطعا نمیشه همه حق الله رو جبران کرد ، اما در حد توان که میشه!
غسل کردن و وضو گرفتن و نماز توبه رو خوندن، همون نماز توبه ای که پیامبر(ص) در یکشنبه ماه ذی القعده به خواندنش توصیه کردند و بعدش فرمودند در همه زمان ها هم میشه خواند.
🌀بعد نماز و اعمالش ، قرار گذاشتن از فردا شروع کنند به اعمالی که انتخاب کرده بودند.
✳️ اون شب حاج هادی و همسرش رفتن مسجد ، مسجد قشنگی بود ، با کارهای خوب حاج اقا عسکری ، بچه ها هم جذب مسجد شده بودند و هرشب می اومدن، با نظارت حاج اقا، تقسیم کار شده بود بین بچه ها، یکی از اصول مهم تربیت کودکان همین هست که باید به اونها مسئولیت داده بشه تا حس اعتماد به نفس اونها بالاتر بره و احساس کنن از طرف ما ، مورد توجه قرار گرفتن.
یکی مسئول اذان بود، یکی مسئول روشن کردن وسایل صوتی و تنظیم، یکی مکبر بود و یکی هم بعد نماز مهر ها رو جمع می کرد.
به پیشنهاد یکی از بچه های کم سن و سال ، هر شب چند دقیقه قبل اینکه مردم نمازگزار بیان، مسجد رو با گلاب یا عطر گل محمدی معطر می کردن که واقعا فضای معنوی خاصی به مسجد می داد.
💠 اون شب حاج اقا عسکری به مناسبت روز تولد شیخ صدوق (ره) داستان تولد ایشون به دعای حضرت مهدی (عج) رو نقل کردن ، همون داستانی که آقاهادی و خانمش امروز شنیده بودن، اما حاج اقا عسکری یه نکته مهمی اضافه تر گفت که واقعا حاج هادی رو تحت تاثیر قرار داد و شدیدا به فکر فرو رفت تا جایی که باعث شد همونجا صیغه نذر رو جاری کنه و یه نذری رو با خدا بکنه.
آخه بارها روحانی محل به مردم گفته بود که برای نذر کردن، باید حتما صیغه نذر به زبان جاری بشه و گفته بشه " برای خدا بر من است که اگر فلان دعا مستجاب شود یا فلان کار انجام بشود، من فلان عمل را می کنم "
چیزی که اکثر مردم ما نمی دونن و فکر می کنن نذر کردن مثل نیت نماز هست که میشه در دل هم انجام بشه .
🌀 حاج اقا گفت که ...
( ادامه دارد ...)
✍️ احسان عبادی
@zeitoon_clinic
+خب به نظر تو عملکردمون در سال۱۴۰۲چه طوریا بود💪
_شما که نصفش نبودی😐
+ای بابا، در این دنیا نبودم ولی اینکه مامان یک در میان بیمارستان بودن یعنی فعالیت های خودمو داشتم 💪
#روز_مرگی
#علی
#ماشاالله
@zeitoon_clinic
استاد داداش ها ظهر که آمدن با هیجان زیادی پرسیدن😃
+ مامان تولد شما کی هست ؟🤩
-الان نیست آخرای فروردینه☺️
+ای وای😩
_چرا😳
+ یک کادوی خییلی خوشگل داشتم😕 خواستم به مناسبت تولدتون به شما بدم😞
_خب بدید از آنجایی که مامان مهربانی هستم با کمال میل میپذیرم....😌
+تولدتون نیست که 😕
الان بدم آخرای فروردین هم بدم🥴
_اره خب مگه چی میشه...😐
+نمیشه مادر من نمیشه...🤨
_خب به مناسب ورود به ماه مبارک رمضان یه کادو به من بده..😇
+باشه ولی این کادوش خییلی خوشگله...😃
_چقدر عالی😊
+این کادو خیییلی دوست داشتنی هست😌
_چون شما دوست داری برای منم دوست داشتی هست😍
+کادوهه خییلی باحاله😃
_لطفاً میشه بهم بدید😒
+درینگ درینگ✨⚡️🌷
«یک شکلات چوبی که شکل گل درست شده بود»🌹
پ ن۱.از سیاست حامد حسین خوشم آمد 😅💪اینقدر از کادوش تعریف کرد وتلقین کرد که خوشگله ناخودآگاه منم خیلی دوستش داشتم😌
🍈زیتونی جان هرچی باورش کنیم یه نقطه بذارید زیرش میشه یاور مون
مثل این شکلات چوبی که الان خیلی برای من دوست داشتنی هست 😍
🌷پشاپش ماه مبااارک مبارکااا🌷
#روز_مرگی
#حامد_حسین
#ماشاالله
@zeitoon_clinic