#ممنونم_خدا 🤲🏻
▪️وقتی بغضم میگیره؛
- تو بلافاصله سیستم عصبیم رو فعال میکنی و میفرستیشون سراغ غدههای اشکیِ چشمام!
- اینجوری اون غدهها رو راه میندازی تا اشک بیشتری تولید کنن،
- وقتی بغض از حد تحملم فراتر میره، تو دریچۀ غدهها رو باز میکنی تا اشکهام جاری بشن.
- همزمان، تو با آزادکردنِ هورمون شادیآور و آرامشبخش، دلتنگیهام رو کم میکنی،
- و از طرفی با گریه کردن، به خارج شدن سموم بدنم هم کمک میکنی و جسمم رو به تعادل میرسونی.
- همزمان با همهی این اتفاقها، با افزایش سرعت تنفسم، اکسیژن بیشتری وارد بدنم میکنی تا مغزم رو خنک کنی.
- حالا یواشیواش حالم بهتر میشه و احساس سبکی بهم دست میده...
※ شاید من گریهکردن رو دوست نداشته باشم، اما تو این سیستم عظیم رو برای تخلیۀ احساسات من و رسیدنم به تعادل و آرامش قرار دادی... 💞
ممنونم ازت خدا 🌹🤲🏻
https://eitaa.com/joinchat/3704750274C43b84d8034
لینک گروه 👆🏻جهت دعوت از قاریان وذاکرین اهل بیت ع🙏🏻🌹🍃
#ممنونم_خدا 🙏
🌞وقتی زیر نور شدید آفتاب راه میرم؛
- تو با پوست نازکم جلوی تبخیر شدن آب تو رگهام رو میگیری.
- برای اینکه شدت نور آفتاب به همین پوستم هم آسیبی نزنه، بیرونی ترین لایههای اونو از ۲٠ تا ۳٠ سری میلیونی سلولهایی که قبلا مردن ساختی.
-اینجوری اونا رو بعد از اینکه ازم محافظت کردن، به راحتی جداشون میکنی و به جای اون لایهها، سری بعدی سلولهای مرده پوستمو جایگزین میکنی..
- در واقع تو با این لطفت، نمیذاری پوستم خیلی زود بشکنه و از بین بره.
ممنونم ازت خدا... 🙏
https://eitaa.com/joinchat/3704750274C43b84d8034
💥کپی بالینک گروه جهت دعوت از قاریان وذاکرین محترم اهل بیت ع 🙏🏻🌹
#ممنونم_خدا 🙏
🌞وقتی زیر نور شدید آفتاب راه میرم؛
- تو با پوست نازکم جلوی تبخیر شدن آب تو رگهام رو میگیری.
- برای اینکه شدت نور آفتاب به همین پوستم هم آسیبی نزنه، بیرونی ترین لایههای اونو از ۲٠ تا ۳٠ سری میلیونی سلولهایی که قبلا مردن ساختی.
-اینجوری اونا رو بعد از اینکه ازم محافظت کردن، به راحتی جداشون میکنی و به جای اون لایهها، سری بعدی سلولهای مرده پوستمو جایگزین میکنی..
- در واقع تو با این لطفت، نمیذاری پوستم خیلی زود بشکنه و از بین بره.
ممنونم ازت خدا ... 🙏
🔻با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید🔺
☞@Zekr_Asmani
═✧❁🌸❁✧═
#ممنونم_خدا 🙏
🗣وقتی میخوام حرف بزنم؛
- تو قبل از هر چیز برای اینکه جملههام مفهوم باشن، درک کاملی از اون کلمهها توی مخچۀ مغزم ایجاد میکنی،
- بعد این اطلاعات رو، از طریق رشتههای عصبی به قسمت دیگهای از مغزم به اسم لوب پیشانی میبری تا حرکتهای دهن، زبون و تارهای صوتیم رو کنترل کنی،
- تو برای ادای یه عبارت ساده، در کسری از ثانیه، صدها عضله رو توی سینه، گردن، فک، لب و زبونم متناسب با اون کلمات به حرکت در میاری، هماهنگی بین این عضلات رو با رشتههای عصبی زیادی که برام ساختی انجام میدی،
- فقط این نیست، برای اینکه من بتونم خوب صحبت کنم، سیستم شنوایی بدون نقصی رو برام به وجود آوردی تا با درست شنیدن، آواها رو بهتر تلفظ کنم،
- تو تمام این کارا رو همزمان و بدون تأخیر زمانی انجام میدی، تا من بهترین ابزار ارتباطی رو در اختیار داشته باشم!
ممنونم ازت خدا... 🙏🌹
#ممنونم_خدا 🙏
توی ازدحام جمعیت:
- برای اینکه به بدنم آسیبی وارد نشه
تو با حصار محکمِ استخوانهای دندهام، از دستگاه تنفس و قلبم محافظت میکنی.
- تو این ۱۲ استخوان رو برجسته و قوسدار خلق کردی تا نقش محافظتیشون چندین برابر بشه.
توی فشار جمعیت، ماهیچههای بین اونا رو منقبض میکنی، دندههام بالا میان، حجم قفسه سینهام رو زیاد میکنی و اینجوری هوا وارد ششهام میشه.
اگه این استخوانهای متقارن رو بهمن نداده بودی؛ مثل یک بی مهره، با اولین فشار روی سینهام، میمردم...
ممنونم ازت خدا ... 🙏🌹
#ممنونم_خدا 🙏
وقتی غذامو قورت میدم،
نگهبانانی در مسیر دستگاه گوارش من، قرار دارند که هدایت غذا در مسیر درستش بعهده اوناست!
※ غذای جویده شده از حلق وارد لوله مری میشه، و بعد نگهبانانی که عضلات حلقوی شکلی هستند، دروازه بین مری و معده رو باز میکنند و اجازه میدن غذا به معدهام وارد بشه.
※ بعد از اون بلافاصله بسته میشن تا محتویات معدهام وارد مری نشه و به اون آسیب نزنه.
※ وقتی معده در حال هضم غذاست، برای اینکه دل درد نگیرم، دوباره اون عضلات باز میشن تا گازهای اضافی از راه مری تخلیه بشه.
※ تو، این باز و بسته کردن به موقع نگهبانان غذا (عضلهها) رو بدون اینکه متوجه بشم، برام انجام میدی تا من به دردسر نیفتم.
ممنونم ازت خدا... 🙏🌹