⚜ امّالقری، «مثاب، مآب و متاب» مردمان
تدبّری در سوره بقره، گویی این سوره را دارای دو نیمه نشان میدهد:
🔹نیمه نخست که آکنده از داستانهای هبوط انسان، تیه و سرگشتگی بنیاسرائیل، عناد، لجاج و سرانجام مسخ ایشان است
🔸 و نیمه دوم که حاوی آیات مربوط به قبله و حج، جهاد، صیام، مناجات، انفاق، آیتالکرسی و دیگر احکام مدنیت اسلامی است.
✅ آنچه این دو نیمه و گویی این دو «اقلیم» را از هم جدا میکند، موضوع «امامت» حضرت ابراهیم و ارتباط آن با بیتالله الحرام و قبلهای است که ذخیره آخرین مرحله از دستگاه نبوت و رسالت و امامت است:
💠 وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنًا وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیتِی لِلطَّائِفِینَ وَ الْعَاكِفِینَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ (١٢٥) وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الآخِرِ...(بقره: ۱۲۵ـ۱۲۹)
❇️ «مثابه، امن و آمن» بودن بیت، تحقق آرمان دیرینه بشر برای یافتن امن و امانی واقعی و خط فرمان خداوندی برای بازگشت بشر است. در سوره بقره ذکر داستان ابراهیم، مقدمهای بر ذکر داستان «قبله» است.
✅ داستان ابراهیم طرح میشود تا پس از آن، نوبت سخن به موضوع «قبله» برسد و طرح موضوع قبله نیز برای سخن گفتن از آخرین فرستادهای است که کنار آن قبله، باید دعوت خود را اعلام کند:
💠 وَ كَذَلِكَ أَوْحَینَا إِلَیكَ قُرْآنًا عَرَبِیا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا (شوری:٧).
✅ این «امّالقری» مادرشهرِ مقدس و «اولین خانه همگانی» است که طرح آن، هزاران سال پیش از پی بردن بشر به مفهوم مادی، صنعتی، تکاثری و هژِمونیک متروپل، مأخوذ از متروپلیس یونانی به معنای مادرشهر از سوی ابراهیم خلیل اجرا شد تا از کنار آن نسخه «رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری، بشریت را به آنچه باید برسند، برساند».
❇️ قرآن کریم در آیات مختلف، مکه را بلد آمن و امین و حرم آمن الهی میشمارد و در مواضع مختلف، از آیاتِ آغازین عهد مکی گرفته تا آیات سورههای مدنی و دارای موضوعات نظامی و امنیتی – مانند سورههای انفال و توبه - «امنیت» مکه را خاطرنشان میسازد:
💠 فَلْیعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیتِ(٣) الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ (قریش: ۳-۴)
💠 وَ التِّینِ وَالزَّیتُونِ (١)وَ طُورِ سِینِینَ (٢)وَ هَذَا الْبَلَدِ الأمِینِ (تین؛ ۱-۳)
✅ قرآن کریم در سوره روم بارها از فراز و فرود تمدنها و از موضوع مغلوب و سپس غالب شدن رومیان قدرتمند سخن میگوید و در سوره مجاور آن یعنی سوره عنکبوت از حضیض و ضعف کسانی سخن میگوید که غیر خدا را اولیای خویش گرفتند و «خانه» ایشان را سست، بهسان خانه عنکبوت میشمارد.
✅ روشن است که خانه در سخن قرآن محدود به منزل شخصی نمیماند و سعه مفهومی آن، خانه فکر و فرهنگ و سیاست را نیز در بر میگیرد.
❇️ قرآن در همین سوره اخیر همچنان با بیانی بلند از «امنیت» مکه میگوید:
💠 أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَ یتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ یؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ یكْفُرُونَ (عنکبوت:٦٧)
و نیز به ناامنی بلاد اطراف مکه تصریح میکند.
✅ همچنین در سوره قبل از عنکبوت یعنی سوره قصص که عهدهدار تفصیل داستان موسی است _ و ما کوشش او را برای بنای خیمه اجتماع در بیابان و سپس طرح ناکام او را برای بنای دارالسلام الهی در اورشلیم دیدیم_ تصریحی از جنس سخن بالا همراه با پرسشی تقریعی میآورد:
💠 وَ قَالُوا إِنْ نَتَّبِعِ الْهُدَى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَمًا آمِنًا یجْبَى إِلَیهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَیءٍ رِزْقًا مِنْ لَدُنَّا وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا یعْلَمُونَ (قصص: ٥٧).
❇️ این «خطف» که کلیدواژه قرآن کریم در این آیات برای بیان ناامنی سیطرهمند بر سر قُری و بلاد دیگر است، در سوره انفال که مقوله امنیت و جهاد نظامی در آن بسیار شاخص است نیز دیده میشود (انفال:۲۶).
📌 برگرفته از مقاله: موضوع «بازگشت» و «سکینه» انسان در حیات روحیِ او: جستاری در کتـاب مقدس و قـرآن، با تأکید بر سه «مرکزیت دینی»
🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش
📔مجله ادیان و عرفان، دوره ۵۴، شماره ۲، اسفندماه ۱۴۰۰
🌐 لینک مشاهده و دریافت اصل مقاله:
https://jrm.ut.ac.ir/article_86574.html
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ تأثیر آوای حروف
اشتقاق اکبر، عبارت از ابدال یا تبدیل یکی از حروف اصلی ریشه، به حرفی نزدیک به آن با حفظ ارتباط معنایی است؛ نظیر سراط و صراط، صقع و سقع، هزّ و أزّ.
✅ ابدال فراتر از صِرف تبدیل هیأت در یک لفظ است و به تبدیل یک یا چند حرف یا بیش از آن از یک واژه به حروفِ متناسب با آن از لحاظ صوتی و با حفظ تناسب معنایی منتهی میگردد و باز این جنبه است که تا حد زیادی مدّ نظر در ذکر مشتقّات واژگان و یا تطبیق واژگان همسان و هممعنا است.
✅ نمونهای از ابدال، ریشههای بسس، بثث، بسط و بصط است.
تبدیل بَسَسَ به بَثَثَ را در آیات آغازین سوره واقعه میبینیم:
💠 وَ بُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا (۵) فَكَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا (واقعه: ۶).
❇️ ریشه بسس به صورت ثلاثی مجرد و بثث به صورت ثلاثی مزید از مصدر «انبثاث» آمده است.
❇️ ریشههای بسس و بثث همچنین در لفظ و معنای خود مرتبط با ریشه بسط و صورت دیگر آن، بصط میباشند و این هر چهار شکل در قرآن كریم با حفظ همان مفهوم قدر مشترک، یعنی گستردن و البته با حفظ تفاوتهای هریک از این چهار استعمال به كار رفتهاند:
💠 وَ زَادَكُمْ فِی الْخَلْقِ بَصْطَةً (اعراف:۶۹).
💠 اللَّهُ الَّذِی یرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَیبْسُطُهُ فِی السَّمَاءِ كَیفَ یشَاءُ (روم:۴۸).
✅ در خصوص دو ریشه اخیر یعنی بسط و بصط، ذکر این سخن حسن مصطفوی حائز اهمیت است که ذیل عبارت وَاللَّهُ یقْبِضُ وَیبْسُطُ وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ (بقره: ۲۴۵) مینگارد:
✅ این کلمه (بسط) را در بعضی موارد برای تأمین تناسب بیشترِ حرف طاء، با حرف صاد، بصط، تلفّظ میکنند، چون هر دو از حروف استعلاء است، به خلاف حرف سین که از حرف استفال میباشد و موقع تلفّظ آن، زبان به سمت بالا نمیرود.
❇️ پس بصط لغت جداگانهای نیست و همان ماده بسط است که بعضی از قرّاء برای میل نفسانی خود با صاد تلفّظ کردهاند و اینها غفلت کردهاند که کلمه بسط از لحاظ تلفّظ، روانتر و سهلتر از بصط است.
✅ زیرا حرف باء از حروف شفوی و پس از آن، سین از حروف استفال و در آخر طاء از حروف استعلاء بوده و این ترتیب در مقام تلفّظ، به ترتیب مخارج طبیعی حروف میباشد،
✅ گذشته از این که حروف «باء» و «سین» هر دو از حروف انفتاح و استفال بوده و با همدیگر در آغاز جریانِ تلفظ، مناسبتر هستند.
✅ همچنین است ابدالهای صورت گرفته که نتیجهاش روانی و شیواییِ بیشتر سخن است در واژههایی چون:
🔹«مصیطر» به جای «مسیطر»؛
🔹استعمال «الْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ» در آیه ۳۵ سوره احزاب
🔹و استعمال همان واژه اما به صورت ابدالشده «الْمُصَّدِّقِینَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ» در آیه ۱۸ حدید
🔹و نیز تبدیل ریشههای قدر به قتر در آیات ۳۷روم، ۶۷ فرقان و ۲۳۶ بقره:
💠 أَوَ لَمْ یرَوْا أَنَّ اللَّهَ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشَاءُ وَ یقْدِرُ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَایاتٍ لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ (روم:۳۷)
💠 وَ الَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَ لَمْ یقْتُرُوا وَ كَانَ بَینَ ذَلِكَ قَوَامًا (فرقان:۶۷).
✅ استعمال دو ریشه قتر و قدر را در كنار هم در این آیه، با اندكی تحول معنایی در ریشه قدر میبینیم:
💠 لا جُنَاحَ عَلَیكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُحْسِنِینَ (بقره:۲۳۶).
❇️ زجّاجی در کتاب «الإبدال و المعاقبة و النظائر»، نمونههای متعددی را از ابدال حروف به یکدیگر در زبان عربی و زبان قرآن ذکر میکند.
✅ از جمله استشهادات او میتوان استعمال دو نام «بکّه» و «مکّه» را در آیههای ۹۶ آلعمران و ۲۴ فتح ذکر کرد؛
و نیز استعمال دو ریشه جثث و جذذ به معنای قطع در آیههای:
💠 وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الأرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ (ابراهیم: ۲۶).
💠 فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلا كَبِیرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَیهِ یرْجِعُونَ (انبیاء:۵۸).
🔹اینها نمونههایی از نقش تغییر حروف در تغییر معانی کلمات و روانی و شیواییِ پدید آمده از پس این تغییرات بود.
🖋دکتر ابوالفضل خوشمنش
📚 نظماهنگ قرآن، ائتلاف لفظ و معنا در کلام وحی
📑 ص ۹۸-۱۰۰
🏢 مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری متن (۱۴۰۳، چاپ دوم)
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜ حقيقة الانسان من وجهة نظر المفکرين المسلمين
📋 الملخص
فكر «الجسم والروح» والعلاقة بینهما منذ صدر الإسلام حتى الآن في رحلة طويلة، بطريقة شهدت آراء المفكرين والمفسرین تغييرات كبيرة على هذا الطريق.
✅ و بدراسة المسار التاريخي لهذه الآراء في سياق الأبعاد الإنسانية نجد أن معظم المتقدمین من العلماء کانوا یرون جسمانیة الإنسان ولم يتفوّهوا ببنت شفة عن تجرد الروح أو النفس في مؤلفاتهم، ومن مارسها منهم، فکان نقدًا أو رفضًا لها.
❇️ بانتشار الأفكار الفلسفية المستمدة من الفلسفة اليونانية تدريجيا، أصبح العلماء المسلمون في مجال الأنثروبولوجيا مهتمّين بمناقشات حول البعد غير المادي للإنسان ومسألة تجرد النفس؛ لأنهم حصلوا علی أجوبة عن بعض المشکلات.
✅ وكانت هناك أربع وجهات نظر رئيسية للبُعدين في الإنسان الاثنین:
🔹أولا إنّ البعدین متشابكان تمامًا ولا يمكن دوام أحدهما بدون الآخر،
🔹وثانيا إن الروح له علاقة تدبیریة مع البدن ویتحکم علیه کمَرکبه
🔹و ثالثًا إن العلاقة بين النفس والجسم هي علاقة شوقیة، وأخیرًا إنهما متّحدان في الدنیا وفي سعیهما لتحقيق الهدف.
🖋 الدکتور أبوالفضل خوشمنش
أستاذ مشارك، قسم علوم القرآن والحديث، كلية أصول الدين والدراسات الإسلامية، جامعة طهران، إيران.
🖋الدکتور مهدی نوری أفشان
عضو هيئة التدريس، قسم اللغة العربیة، معهد اللغات، جامعة الإمام الصادق علیه السلام، طهران، ایران.
📔 The Interdisciplinary Studies of Quran & Hadith (ISQH), Volume 1, Issue 3 - Serial Number 3, January 2024, Pages 271-292.
📎 لینک مشاهده و دریافت مقاله
https://isqh.isu.ac.ir/article_77153.html
🆔 http://eitaa.com/zekra114
⚜عنوان «ابوّت» و ودیعت «ذرّیه» در تاریخ رسالت و امامت
یکی از اضلاع مهم شخصیت حضرت ابراهیم، نقش ابوّت و پدریِ اوست.
❇ قرآن کریم از ابراهیم با عنوان پدر یاد و بر آن تأکید میکند: «مِلَّةَ أَبِیكُمْ إِبْرَاهیمَ» (حج: ۷۸).
عنوان «ابوّت»ی که خداوند به ابراهیم بخشیده، عنوانی است که علاوه بر معانی جسمی، معانی دینی و معنوی را نیز دربر میگیرد.
❇ «پدر» همان گونه که در اسم ابراهیم وجود دارد - و ما در آیه اخیر دو بار لفظ «أَب» را میبینیم - عنوان او نیز میشود و ابراهیم، «پدر عالیقدر»، «پدر و تبار عالی»، «پدر امت بسیار» - و به شرحی که میآید - «پدر انبیا»، «پدر مهربان» و پدر «اهل البیت» میگردد و در نهایت «اهل البیت» ابراهیم از نسل اسماعیل منتهی به پیامبر خاتم و «اهل البیت» ایشان میشود.
❇ از پی همین مکانتِ «ابوّت» است که موضوع «ذرّیه» یكی از محورهای اصلی حیات و اثرگذاری حضرت ابراهیم و «لسان صدق» (شعراء: ۴۸ و مریم: ۵۰) و «کلمه باقیه»ای (زخرف: ۲۹) میشود که پس از وی در جهان باقی میماند.
✅ قرآن به مناسبتهای گوناگون و از آنجا كه رسول خاتم میبایست از ذرّیه ابراهیم باشد، از آن سخن گفته و باز بخش عمدهای از استعمالات این واژه و موضوعات پیرامونی آن (مربوط به ذرّیه حضرت ابراهیم) را آورده است.
❇ سلسله انبیای الهی در هیچ جای قرآن با این تفصیل و تراکمی که در سوره انعام و ذیل نام ابراهیم و به عنوان هبه خدا و در قبال خداخواهیِ وی دیده میشود، نیامده است (انعام: ۸۴_۸۷).
✅ خداوند این عطیه را پس از ذکر احتجاجات توحیدی وی با قومش، و نیز پس از «ارائه ملکوت آسمانها و زمین، تا از اهل یقین باشد» (انعام: ۷۵) به وی عطا کرده است.
✅ قرآن کریم ابوّت ابراهیم را در تیره دیگر فرزندان ابراهیم (از نسل اسحاق) مدّ نظر دارد، همچنانکه هنگامی که یعقوب، نوه ابراهیم، مرگ را نزدیک دید، از فرزندانش بر سبیل اقرار پرسش کرد که چه وجودی را پس از وی خواهند پرستید، آنها پاسخ دادند: «معبود او و معبودِ یگانهی پدرانش؛ اسماعیل و اسحاق»:
💠 قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَ إِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
(بقره: ۱۳۳)؛✅ همانگونه که یوسف (ع) هنگام سخن گفتن با همبندان خود در زندان، نَسب خویش را به سوی حضرت ابراهیم به ایشان یادآور شد: 💠 وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِی إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْحَاقَ وَ یعْقُوبَ (یوسف: ٣٨)؛ ❇ اما چنانکه اشاره شد، پیامبر خاتم از نسل اسماعیل پدید میآید و بین این دو تیره (نسل اسماعیل و اسحاق) تفاوتهای آشکاری است. یکی از رئوس مهم این تفاوتها امتداد امامت در نسل حضرت ابراهیم از طریق اسماعیل به صورت حیّ از طریق پیامبر اکرم و اهل بیت اوست. ❇ نگاهی به مفهوم «اهلالبیت» در قرآن نقش محوری ابراهیم را برای ما بیشتر روشن میکند. در قرآن کریم تعبیر «أَهْلِ بَیتٍ» برای خانواده موسای شیرخوار به کار رفته است: 💠 فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى أَهْلِ بَیتٍ یكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ نَاصِحُونَ (قصص: ۱۲) ✅ اما تعبیر أَهْلَ الْبَیتِ در سراسر قرآن تنها دو بار به کار رفته است: یکی در باره «بیت» حضرت ابراهیم و دیگری در خصوص «بیت» پیامبر اعظم (نک. هود: ٧٣؛ احزاب: ٣٣). ❇ این بیت اخیر، حاوی فرزندان برآمده از بیت نخست و پدر و نیای عالیِ مورد بحث ماست. مقام ابوّت برای پیامبر اکرم و وصیّ ایشان نیز به کار رفته است؛ چنانکه علی (ع) میگوید از پیامبر (ص) شنیدم که گفت: 🔹 أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ لَحَقُّنَا عَلَیهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَی وِلَادَتِهِمْ، فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ- إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِیةِ بِخِیارِ الْأَحْرَارِ . ❇️ محمد پدر امت خویش است. اما آیا این پدری، دقیقاً همین پدری و ابوّت رایج در عوائل انسانی و قبائل عربی است یا اینکه همانند بسیاری از چیزهایی که او آورده، نظام خاص خود را دارد؟ ....... 🖋 دکتر ابوالفضل خوشمنش 📌برگرفته از مقاله «تکامل و بازآفرینی اوصاف و افعال ابراهیم خلیل (ع) در شخصیت حضرت خاتمالانبیاء (ص)». 📔مجله پژوهشهای قرآن و حدیث، دوره ۵۷، شماره ۱، شهریور ۱۴۰۳ 🌐 لینک مشاهده و دریافت مقاله: https://jqst.ut.ac.ir/article_98669.html 🆔 http://eitaa.com/zekra114