eitaa logo
روضه و عبادات نیابتی
346 دنبال‌کننده
11 عکس
15 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در بی‌تبی بر لحظه‌ی تب می‌خورم غبطه بعداً به احوالات امشب می‌خورم غبطه وقتی که از ذکر خدا دورم چه بد حالم حتی به حال «خشکه مذهب» می‌خورم غبطه گاهی «نمی‌دانم نمی‌دانم» ولی خوبم گاهی به آن جهل مرکب می‌خورم غبطه وقتی که راحت تر ز من او اشک می‌ریزد آنجا به حال این مخاطب می‌خورم غبطه ای خوش به حال آن کسی که پیر شد در عشق آری به آن قد مُحدّب می‌خورم غبطه :: پنجاه سال او با تو بوده من سه‌سال، آری خیلی به حال عمه زینب می‌خورم غبطه این «زخم» بوسیده لبت را زودتر از من بابا به زخمت روی هر لب می‌خورم غبطه ای کاش جای تو، تن من زیر و رو می‌شد خیلی به جسم نامرتب می‌خورم غبطه ✍ .
باید در این خشکی پیِ باران بگردم من مُرده‌ام باید پیِ یک جان بگردم مَردم به من ایراد می‌گیرند اما من دوست دارم بی سر و سامان بگردم بی‌آبرو هستم ولی امیدوارم تا آخرش با آبرودارن بگردم تا که‌ قیامت را بیندازم جلو‌تر در هروله مانند یک طوفان بگردم من جلد اینجایم، بخواهی یا نخواهی تا به ابد دور و بر این خوان بگردم میگفت بابا بی هوا زد آنقدر که فرصت نشد تا که پی دندان بگردم من یک عمو دارم، که با آن هم رفیقم بابای من گفته فقط با آن بگردم هی بیشتر می‌فهمم این را که عمو کیست؟ وقتی که در بازارِ نامردان بگردم ✍ .
. بیداری دل از حسین است به عالم همه بیداری دل کس نیامد بجز از وی پی غمخواری دل راه او راه حقیقت ، ره او راه خداست نهضتش نهضت حق ، نهضت بیداری دل می بَرد تیرگی از قلب گنهکار بیا می شود پاک ازو رنجش بیماری دل دل اگر بار فتاده ست مدد گیر ز وی می کند نام حسین بن علی یاری دل عزّت هر دو جهان مهر حسین بن علی ست دور کن با گل مهرش به جهان خواری دل سعی کن تا که دلت را نبری جای دگر گر که در راه حسین است وفاداری دل انعکاس دل تو آینه ی کرب و بلاست می رود سوی جنان آینه ی جاری دل می کند ناله و زاری دلم از داغ حسین فقط از داغ حسین است چنین زاری دل دل من سرخ ترین واژه ی پرپر شده است لاله ای نیست درین دشت به گلناری دل گرچه خون می چکد از چشم پریشان اما هیچ زخمی نرسیده ست به خونباری دل دل آئينه اگر بسته به زنگار غم است «یاسر» از اشک بَرَد ظلمت زنگاری دل ** «یاسر»✍ .
. حسین جان روحی فداک دل جز به یاد روی تو خرّم نمی شود دیده به غیر نام تو پُر نَم نمی شود چشمان تر ز آتش دوزخ دهد امان گریه کن ات ز اهل جهنم‌ نمی شود راه وصال تا به لقای خدا بلی جز از مسیر روضه فراهم نمی شود ما را بهشت مجلس روضه است والسلام طوبی شبیه سایه پرچم‌ نمی شود بر ما که عاشقیم و اسیر غم تواییم ماهی شبیه ماه محرم نمی شود درمان دردهای دل ماست روضه ات ما را به غیر اشک تو مرهم نمی شود نام تو برد، توبه آدم قبول شد آدم بدون لطف تو آدم نمی شود یک عمر هم اگر‌ که بگوییم "یاحسین" یک ذره از حلاوت آن کم نمی شود زینب رسید و گفت کجایی حسین من؟! جسم کسی که اینهمه درهم نمی شود با نیزه ها مگر بدنت را چه کرده اند هر کار میکنم که منظم نمی شود ۲۹ ذی الحجه ۱۴۴۵ ۱۶ تیر ۱۴۰۳ .
. علیهاالسلام 🔹شب قدر من🔹 امشب که با تو انس به ویران گرفته‌ام ویرانه را به جای گلستان گرفته‌ام امشب شب مبارک قدر است و من تو را بر روی دست خویش چو قرآن گرفته‌ام پاداش تشنه‌کامی و اجر گرسنگی گل بوسه‌ای‌ست کز لب عطشان گرفته‌ام از بس که پا برهنه به صحرا دویده‌ام یک باغ گل ز خار مغیلان گرفته‌ام... بر داغ‌دیده شاخۀ گل هدیه می‌برند من جای گل، سرِ تو به دامان گرفته‌ام... ✍ .
. تکامل دلِ زار من از کمال گذشت سه سال طفل تو بودن هزار سال گذشت محال بود که آن خارها مرا نکشند ولی به شوق تو جان من از محال گذشت پس از تو آب نخوردم به اصغر تو قسم لبم به یاد تو از جرعه‌ی زلال گذشت لبت به چوب حراج از بها نمی‌افتد لبم خرید و پسندید و بی‌سؤال گذشت دهان تنگ تو اینقدرها محیط نداشت جمالت از اثر سنگ، از جلال گذشت به غارت حرم تو عروسکم گم شد پس از تو بازی من بین قیل و قال گذشت گدای قرص مَه‌ام قرص نان نمی‌خواهم دلم به عشق هِلال تو از حلال گذشت مرا همیشه دم خواب بوسه می‌دادی تو وام دار منی، وعده رفت و مال گذشت چو رنگ صورت خود می‌پرم به اوج فلک و بال زخمی من امشب از وبال گذشت .
. لیله ی قدرم و تنها سحرش را دارم پدرم نیست در آغوش و سرش را دارم دختر شاهم و اما فقط از این دنیا پای زخمی شده و چشم ترش را دارم خواستم پر بزنم زود به یادم آمد من از آن بال فقط چند پرش را دارم بزند یا نزند فرق ندارد شلاق طاقت سختی هر درد سرش را دارم شهر را یک تنه با گریه به هم می ریزم نوه ی فاطمه هستم جگرش را دارم سرزده آمده مهمان و در این استقبال گیسویی تا که شود فرش سرش را دارم زیر قولش نزده عمه ببین بالَش را گفت باشد تو برو! دور و برش را دارم آن همه حامی من بود ولی از این راه به تنم ضربه ی چندین نفرش را دارم من نگویم چه شده چون خبرش را داری تو نگو از لب خونین خبرش را دارم عمه باید بروم وقت خداحافظی است نگرانم نشوی! همسفرش را دارم ✍ .
. امشب مرا بیا ز خرابه ببر خودت رویا بس است بیا ای پدر خودت خوش آمدی به دیدن این نیمه جان پدر با سر رسیده ای سر آسیمه سر خودت از من گرفته اند عروسک یادگاری ترا یک هدیه ی تولد دیگر بخر خودت عمه صداش گرفته ، سکینه ، رباب هم قصه بخوان برای من ای همسفر خودت من رو گرفته ام که نبینی ، تو هم نبین مجروح تری ز دختر خود بیشتر خودت چسبیده است تکه ی معجر به موی من دیدی چه شد میانه ی کوی و گذر خودت ناز مرا کشید ، نه ! موی مرا کشید بابا بده جواب شمر را دگر خودت بابا بگو به زجر که مرا زجر می دهد دختر نداری ای سنگدل مگر خودت    ✍ ۱۴۰۳/۴/۱۸ .
خداحافظ، شبای غربتِ زینب خداحافظ، دیگه بی طاقتِ زینب خداحافظ ، من از این زندگی خستم خداحافظ، رَدِّ زنجیر رو دستم حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم برادرجان! میام امشب کنارِ تو برادرجان! منم چشم انتظارِ تو چرا امشب، نمی آیی به دنبالم؟ دلم تنگِ، هنوزم تویِ گودالم دلم تنگِ، روزی صد دفعه می میرم دلم تنگِ، تو آتیشا هنوز گیرم حسین جانم، حسین جانم، حسین جانم خودم دیدم تو را لب تشنه می کشتن خودم دیدم تو را با دشنه می کشتن تو هم دیدی، که صد بار بعدِ تو مُردم تو هم دیدی، پس از تو آب نمی خوردم خودم دیدم، رو سینه ات، رَدِّ پا افتاده خودم دیدم، سَرِت از نیزها افتاده تو هم دیدی، همه تویِ حرم ریختن تو هم دیدی، یه دفعه رو سرم ریختن حسین...
YEKNET.IR - vahed - shabe 3 muharram 1401 - mirdamad.mp3
14.22M
💥سبک: واحد 🎙مداح:سید مهدی میرداماد ▪️مناسبت: (س) کجایی تو بدون من،نمی رفتی،آخه جایی؟ ببین رو گردنم رد طناب افتاده بابایی کجایی تا ببینی که نمی‌تونم پاشم ازجا؟ نشستم کنج ویرونه می‌گیرم خارو از پاهم هجوم آوردن و بی‌تو، تو قلب من تلاطم شد تموم خاطرات من میون شعله‌ها گم شد کشیدن از پاهام خلخال نمونده گردن آویزی سرم ریخت آتیش خیمه نمونده از موهام چیزی کتک ازحرمله خوردم بدم میاد ازش بی‌حد ربابو گریه می‌انداخت به عمه حرف بد میزد گمونم گوشه ی ابروم شکسته مضطرم کرده یه شب افتادم از ناقه با پهلوی ورم کرده
. |⇦•نگاه‌گریه داری.... ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ کربلایی محمد جواد احمدی ●━━━━━━─────── نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اعتباری داشت زینب چهل منزل حسینِ منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد پس از آنکه زمین را زیرو رو کرد سپاه شام را بی آبرو کرد بسمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای وای ای وای حسینِ سر جدا ای وای ای وای *حسین‌جان ای کاش الان تو کربلا برات گریه میکردم...* چهل روز است گریانم حسین جان چو موی تو پریشانم حسین جان چهل روز است میخوانم حسین جان حسین جان تویی ذکر لبم الحمدلله حسینی مذهبم الحمدلله *حالا این خانم بعد چهل روز اومده..* همینجا شیرخواره گریه میکرد رباب بی ستاره گریه میکرد گهی بر مشک پاره گریه میکرد گهی بر گاهواره گریه می کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده مرا بیچاره کرده پیر کرده همینجا بود که سقای ما رفت بسمت علقمه دریای ما رفت *سادات ببخشند، امام زمان ببخشند..* پی او گوشواره های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت حسین...ای جان همینجا بود که دلها گرفت و.. *وقتی خانم نگاهش افتاد به این دشت ، قطعا یاد اون چند روز پیش افتاد که چیا دید جلو چشمش..* همینجا بود که دلها گرفت و یکی بر سینه ی تو جا گرفت و سر پاکت کمی بالا گرفت و و از پشت سرت، سر را گرفت و همینکه بر گلویت خنجر آمد صدای ناله ی زهرا درآمد «حسین.....ای وای ای وای....» *گفت حسین من برات گزارش سفر بدم ..* بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دست ساربان شد طلای من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردن مرا در مجلس اغیار بردن «حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
روضه خانگی - اربعین - 1656.mp3
10.23M
|⇦•نگاه‌گریه داری... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ کربلایی محمد جواد احمدی
. عجل الله فرجه ➖➖➖➖➖ تو این شبا،برای حال خستمون دعا کن تو رو خدا، برا دل شکستمون دعا کن ببین گناه،بال و پرِ پروازمون رو بسته آقا بیا، برای بال بستمون دعا کن تو رو به اضطرار زینب ؛ آقا بیا به قلب بی قرار زینب ؛ آقا بیا به غربتِ مزار زینب ؛ آقا بیا تو رو به لکنت رقیه به زخم صورت رقیه تو رو به غربت رقیه ؛ آقا بیا... ➖➖➖➖➖ دوباره باز،گدا در انتظار لطف شاهه حاجت من ،از تو فقط یه گوشه ی نگاهه امشب فقط ، امید من به دستای کریمه دستی بگیر، از منی که پرونده ام سیاهه به مشک پاره ی علمدار ؛ آقا بیا تو رو به اون دو چشم خونبار ؛ آقا بیا به طفل تشنه بین گهوار ؛ آقا بیا تو رو به شاه بین گودال تو رو به اون پیکر پامال به مادری که رفته از حال ؛ آقا بیا... ➖➖➖➖➖ من اومدم،صدات زدم تو هم منو صدام کن یه کاری کن،بیا منو دوباره رو به رام کن تو رو قسم،به خجلتِ سکینه از اباالفضل آقا منو، این اربعین زائر کربلام کن تو رو به قلب زار حیدر ؛ آقا بیا به چهره ی کبود مادر ؛ آقا بیا تو رو به خونِ میخِ رو در ؛ آقا بیا تورو به پهلوی شکسته به محسنِ به خون نشسته به حرمتِ دو دستِ بسته ؛ آقا بیا...
Fadaeian_Arbaein1403_Shab4 (4).mp3
7.27M
من همون عاشق سرگردونم منو به کربلا برگردونم منو از خونه نکن بیرونم منو به کربلا برگردونم آشوبم حسین اسم تو نغمه ی محبوبم حسین آشوبم حسین با اسمت رو سینم میکوبم حسین هواتو کردم آقا هوای کربلاتو نمیتونه تو قلبم بگیره هیچکی جاتو حسین عزیز زهرا شب چهارم مشایه 1403
Fadaeian_Arbaein1403_Shab4 (8).mp3
11.07M
. بدون عشق حسین عشق به من نمیاد وقتی نفس میکشم میشنوم اینو زیاد صدای قلب منه امام حسینو میخواهد امام حسین دلتنگا حتی اثر داری به سنگا تو دل دنیای دو رنگا درست میای سر بزنگاه چقدر گفتم حسین همونا میمونه آدم تو کار مهربونا میمونه غمت تو دل آسمونا میمونه شما اسمت رو زبونا میمونه خیلی عزیزی اباعبدالله ... شاید حنای دلم رنگی نداره زیاد ولی باید ببینی امام حسین چی میخواهد امام حسین الکی دنبال کسی نمیاد حسین عاقبت بخیرا چی گفتی تو گوش زهیرا حب الحسین بگن بُریرا بریدی دل از راهب دیرا دلم مال توئه فقط بگین باشه دلم تو حرمت گوشه نشین باشه یه عکس بمونه از دنیا همین باشه همون عکسی که مال اربعین باشه آقا از اون سرزمین بذار سهم من باشه اربعین آه ای دل آروم بگیر حسینی بمون حسینی بمیر
نماهنگ بدون عشق حسین.mp3
2.92M
بدون عشق حسین عشق به من نمیاد وقتی نفس میکشم میشنوم اینو زیاد صدای قلب منه امام حسینو میخواهد 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
. یا اباصالح المهدی عرض سلام و ادب، خدمتِ عالیجناب! خاک ِ تو را بنده اَم، مهدیِ زهرا مَآب! نوکریِ تو جنان، غفلت ِ از تو عذاب اَلکنِ از وصف تو قدرت گفتار ها هست فرج‌خواهی اَت خوب‌ترینْ کار ها واله ِ یاد تو ام، مخلص نام تو ام حلقه به گوشانه در محضر گام تو ام مشتعلِ مَشعل ِ مِهر و مُرام تو ام جان به فدایت کنم با مددت بار ها هست فرج‌خواهی اَت خوب‌ترینْ کار ها خلق، گدایان تو ، تو نَفَس ِ خلقتی فصلِ بهار جهان! تو به زمان، نَضرَتی چند سِدِه می شود در مِحَن غیبتی؟ ای سِعه ی صدر تو قبله ی صبّار ها هست فرج‌خواهی اَت خوب‌ترینْ کار ها وای به حال همه، گر شود این هجر، طال ندبه ی هجرانِ تو هست به جان‌ها مَقال شیعه زند از تبت، صبح و شبان، بالْ بال هست دخیلِ درت، سیل گرفتار ها هست فرج‌خواهی اَت خوب‌ترینْ کار ها جز تو نباشد شهی، شاهـنشین زمین عالَم خدمت به تو ، هست حیات برین حرف دلم را شنو، حال دلم را ببین با نظر رحمتت نور شود نار ها هست فرج‌خواهی اَت خوب‌ترینْ کار ها ۱۴۰۳/۰۵/۱۴ ............ اَلمُستَغاثُ بکَ یا صاحب الزّمان چه واژه ای به تنِ وصف غربت تو کنم؟ به قامت غم تو چون مدیحت تو کنم؟ مصیبت همه را خوانده ام نمی دانم... چگونه نوحه برای مصیبت تو کنم؟ رسیده ایم به بن بست، راه چاره! بیا من از کدام طرف رو به حضرت تو کنم؟ دل سیاه، سفید از عنایت تو شود کجا بیایم و جلب عنایت تو کنم؟ به دینِ تازه ی تو دینِ مُرده، زنده شود بگو چه کار برای شریعت تو کنم؟ نشد « امام زمانی » شوم، دری بگشا دمی مُرید تو گردیده، خدمت تو کنم تمام سلسله ی انبیاء ربّ احد فدای غربت تو ای سلاله ی احمد! زبان الکن من را... غریب با عظمت! نموده هجر تو گویا غریب با عظمت! تمام دهر، کم از موم هست در دستت ولی شدی تو چه تنها، غریب با عظمت! تو را نخواسته ایم از صمیم قلب، اگر پُریم از غم و بلوا، غریب با عظمت! کجاست کهف حَصین و کجاست مأمن تو؟! که سر نهیم به آنجا غریب با عظمت! تو را چگونه بخوانم؟ به چه خطاب کنم؟ عظیم ِ در غربت یا غریب با عظمت! به مُهر مهر تو دارم نیاز در محشر بزن به قلب من، امضا غریب با عظمت! تمام سلسله ی انبیاء ربّ احد فدای غربت تو ای سلاله ی احمد! ۱۴۰۳/۰۵/۲۱ ............. . یا صاحب الزمان یا اباعبدالله من، ضلالتِ ضلالتِ ضلالتِ ضلالتم تو، طهارتِ طهارتِ طهارتِ طهارتی من، دنائتِ دنائتِ دنائتِ دنائتم تو، شرافتِ شرافتِ شرافتِ شرافتی من، ملالتِ ملالتِ ملالتِ ملالتم تو، جلالتِ جلالتِ جلالتِ جلالتی من، حقارتِ حقارتِ حقارتِ حقارتم تو، سخاوتِ سخاوتِ سخاوتِ سخاوتی من، هلاکتِ هلاکتِ هلاکتِ هلاکتم تو، هدایتِ هدایتِ هدایتِ هدایتی من، جهالتِ جهالتِ جهالتِ جهالتم تو، محبتِ محبتِ محبتِ محبتی من، حماقتِ حماقتِ حماقتِ حماقتم تو، عنایتِ عنایتِ عنایتِ عنایتی من، ندامتِ ندامتِ ندامتِ ندامتم تو، مروّتِ مروّتِ مروّتِ مروّتی من جهنّم ِ جهنّم ِ جهنّم ِ جهنّمم تو، سعادتِ سعادتِ سعادتِ سعادتی ✍ ۱۴۰۳/۰۵/۱۷ .
(نوحه حضرت رسول اکرم ص) غم عالم نصیب خیل امت شده مصطفی رهسپر به سوی جنت شده دل زهرا شکست علی در غم نشست یا محمد رفته از این جهان سوی جنان مصطفی می زند ناله از سوز غمش مرتضی می رود از جهان سوی باغ جنان یا محمد خاتم مرسلین گشته خموش از نوا شده راحت ز غم رفته سوی کبریا فاطمه بی شکیب علی گشته غریب یا محمد هر کجای جهان بزم عزا شد به پا می زند بر سر و سینه ز غم مرتضی با دل پر شرر ریزد اشک از بصر یا محمد زین جهان دیده بست فاطمه خون شد دلش زد شرر داغ بابا به همه حاصلش هر دو در شور و شین هم حسن هم حسین یا محمد بعد ختم رسل خون دل زهرا شده خون از این غم دل اهل تولا شده دشمن از کین نمود رخ زهرا کبود یا محمد
من اگر اینجا رسیدم میهمان زینبم تا ابد مدیون لطف بیکران زینبنم واجب التعظیم باشد دختر شیر خدا مثل خیل انبیا از خادمان زینبم ناله صوت الحزین او به گوش من رسید با حسین جان گفتن خود همزبان زینبم راه را با اشک چشمم آب و جارو میکنم دست بر سینه غلام آستان زینبم روز محشر در کنار حاج قاسم ها بگو خاک پایش نه غلام دوستان زینبم ذوالفقار خطبه هایش بوی حیدر میدهد واله و سرگشته از فن بیان زینبم در طواف محمل خود هیجده خورشید داشت در چهل منزل به فکر آسمان زینبم راه را واکن ابوفاضل که زینب آمده روضه خوان شوکت و قد کمان زینبم حضرت پرده نشین برگشته از بزم شراب این چهل منزل فقط در فکر جان زینبم درمیان دختران جای رقیه خالی است در عزای روضه خوانِ کاروان زینبم
مثنوی اربعین(دشتی) کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد کوچه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!! هرکس و ناکس کنارِ ناقه، پایش واشده بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده بچه ها را، با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد برسیاهی های چادر جای پا افتاده است از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است چادری که روی آن روح الامین حساس بود با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد
61647_1398116134837_478480.mp3
572.5K
▪️نوحه ایام فاطمیه ای گل افسرده ام یار سیلی خورده ام چادرت خاکی شده از غمت آزرده ام پیش چشم مجتبایت بر زمین افتاده ای تا به خانه دست لزرانت به دستش داده ای فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمة... دیدمت در پشت در سینه زخمی بی پسر گشته بودی مضطر و ناله می کردی پدر دست بسته،دلشکسته، بر تو می‌کردم نگاه ذوالفقارم در نیام و سر به زیر و بی سپاه فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمة... در میان بستری ناتوان و لاغری با وصیتهای خود بر دل من آذری صحبت از تابوت خود ای جان جانانم مکن حرفی از مردن مزن زهرا،تو حیرانم مکن فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمة... پیکرت را می برم روی دوش ای دلبرم نیست اما فاطمه رفتن تو باورم شهر بابایت پیمبر دفن تو اما غریب شد مزارت بی نشانه سرنوشت تو عجیب فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمة... رفتی و گشتم غریب داده ام از کف شکیب حیدرت بیچاره شد ذکر من امن یجیب بی تو با اطفال بی مادر چه سازم فاطمه کن دعایم ای همه راز و نیازم فاطمه فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمة... ✍اسماعیل تقوایی
عبادات نیابتی ۱۴۰۳