﷽
#طرح_رتبه_بندی_معلمان_بازیچه_دولتمردان_و_یا .....
🔵 #معلم، کسی است که درطول سالهای خدمت بی دریغش، در دامن خود #سرمایه های زیادی را تربیت و بارور کرده و به جامعه تحویل می دهد و هرکس به هر پست و مقامی برسد 👈مرهون نَفَس های گرم اوست که گام به گام دست او را گرفته و در مسیر رسیدن به افتخاراتش همراهی نموده است و با رفتنش تمام نمی شود و یاد و خاطرش همیشه زنده است و مثل👈 چشمه ای جوشان جامعه را آبیاری می کند و پایه های #تمدن را در جامعه بنا می نهد و در آموزه های دینی بر احترام و مقام منزلت او توصیه فراوان است.
🔴اگر بخواهیم در میان اقشار اجتماع، سختترین مشاغل را نام ببریم، بدون شک،👈 معلمی یکی از آنها خواهد بود. این حرفه نقش مهمی در جامعهپذیری کودکان و نوجوانان ایفا میکنند.
❇️نقش کلیدی و بی بدیل معلمان در توسعه همه جانبه یک جامعه بر کسی پوشیده نیست و کشورهایی که به این مهم توجه کردند👈 گوی سبقت #پیشرفت را از کشورهای دیگر ربوده اند.
🔵اساتید و کادر آموزش هر کشور به نوبه خود به باغبانانی مشابه هستند که چرخه پیشرفت و #تولید و خوداتکایی کشور را شکل می دهند. هر قدر میزان رسیدگی دولت ها به سیستم آموزش کشور بیشتر و توجهات مالی و اعتباری بالاتری در 👈جهت #تجهیز و بروز رسانی و بر طرف کردن نیازهای مالی اساتید و #معلمان وجود داشته باشد، آینده اقتصادی و همچنین سایر حوزه های آن کشور نیز تامین می شود.
🔴اما، متاسفانه در کشور ما رسیدگی به حقوق و معیشت معلمان همواره در صدر خبر ها بوده و به جز نتیجه ای اندک برای آنان چیزی در بر نداشته است و همیشه دولت ها با👈 وعده و وعیدهایی #توخالی دولت های شان به سر آمده و هر کسی که آمده #دلسوز به دستگاه عریض و طویل آموزش و پرورش نبوده و گاهی سرمایه های آنها مثل #صندوق ذخیره فرهنگیان به #تاراج رفته و حرکتی مثبت در بازگرداندن آن اموال صورت نگرفته است.
✅طرح رتبه بندی معلمان که سال هاست در آن دمیده می شود و #بازیچه دولتمردان شده است از این فصل به آن فصل و از این سال به سال بعد و..... و از این مسئوول به دیگری پاس کاری شده و به سرانجام نرسیده و این دولت هم به پایان خودش رسید و معلوم نیست این طرح در کجا #متوقف شده و شاید روزی به شکل 👈 #ناقص به اجرا در آید .
🔴چیزی که تابحال دیده شده این است که دولت ها برای👈 بریز و بپاش های زیادی که دارند بودجه دارند ولیکن برای پرداختن و #توجه به آموزش که از ارکان اساسی جامعه است وقت و حوصله و دلسوزی نداشته و راحت از کنارش می گذرند.
❇️امیدواریم در دولت آینده ، که برخاسته از امید های یک ملت است گام های بلندی در این #زمینه برداشته شود و #تبعیض ها از بین رفته و 👈 #عدالت در شکل جدی خودش برقرار گردد ان شاءالله.
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت بیست و ششم : معلم نمونه
✔️ راوی : عباس هادی
🔸ابراهيم ميگفت: اگر قرار است انقلاب پايدار بماند و نسلهاي بعدي هم #انقلابي باشند.
بايد در مدارس فعاليت کنيم، چرا كه آينده مملکت به كساني سپرده ميشود که شرايط دوران طاغوت را حس نكرده اند!
وقتي ميديد اشخاصي که اصلاً انقلابي نيستند، به عنوان #معلم به مدرسه ميروند خيلي ناراحت ميشد.
ميگفت: بهترين و زبده ترين نيروهاي انقلابي بايد در مدارس و خصوصاً دبيرستانها باشند!
🔸براي همين، کاري کم دردسر را رها کرد و به سراغ کاري پر دردسر رفت، با حقوقي کمتر!
اما به تنها چيزي که فکر نميکرد ماديات بود. ميگفت: #روزي را خدا ميرساند. #برکت پول مهم است.کاري هم که براي خدا باشد برکت دارد.
به هر حال براي تدريس در دو مدرسه مشغول به کار شد. دبير #ورزش دبيرستان ابوريحان منطقه 14 ومعلم عربي در يکي از مدارس راهنمائي محروم منطقه 15 تهران. تدريس عربي #ابراهيم زياد طولاني نشد. از اواسط همان سال ديگر به مدرسه راهنمائي نرفت! حتي نم يگفت که چرا به آن مدرسه نميرود! يک روز مدير مدرسه راهنمائي پيش من آمد. با من صحبت کرد و گفت:
تو رو خدا، شما که برادرآقاي هادي هستيد با ايشان صحبت کنيد که برگردد مدرسه! گفتم: مگه چي شده؟!
کمي مکث کرد و گفت: حقيقتش، آقا ابراهيم از جيب خودش پول ميداد به يکي از شاگردها تا هر روز زنگ اول براي کلاس نان و پنير بگيرد!
🔸آقاي #هادي نظرش اين بود که اينها بچه هاي منطقه محروم هستند. اکثراً سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس را نميفهمد.
مدير ادامه داد: من با آقاي هادي برخورد کردم. گفتم: نظم مدرسه ما را به هم ريختي، در صورتي که هيچ مشکلي براي نظم مدرسه پيش نيامده بود. بعد هم سر ايشان داد زدم و گفتم: ديگه حق نداري اينجا از اين کارها را بکني.
🔸آقاي هادي از پيش ما رفت. بقيه ساعتهايش را در مدرسه ديگري پرکرد.
حالا همه بچه ها و اوليا از من خواستند که ايشان را برگردانم.
همه از #اخلاق و تدريس ايشان تعريف ميکنند. ايشان در همين مدت كم،براي بسياري از دانش آموزان بيبضاعت و يتيم مدرسه، وسائل تهيه کرده بود که حتي من هم خبر نداشتم.
با ابراهيم صحبت کردم. حر ف هاي مدير مدرسه را به او گفتم. اما فايده اي نداشت. وقتش را جاي ديگري پر کرده بود.
🔸ابراهيم در دبيرستان ابوريحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمي براي اخلاق و رفتار بچه ها بود.
دانش آموزان هم که از پهلوانيها و قهرمانيهاي معلم خودشان شنيده بودند شيفته او بودند.
درآن زمان كه اكثر بچه هاي انقلابي به ظاهرشان اهميت نميدادند ابراهيم با ظاهري #آراسته وكت وشلوار به مدرسه مي آمد.
🔸چهره زيبا و نوراني، کلامي گيرا و رفتاري صحيح،از او معلمي کامل ساخته بود.در کلاسداري بسيار# قوي بود، به موقع ميخنديد. به موقع جَذَبه داشت.
زنگهاي #تفريح را به حياط مدرسه مي آمد.
اکثر بچه ها در كنارآقاي هادي جمع ميشدند. اولين نفر به مدرسه مي آمد و آخرين نفر خارج ميشد و هميشه در اطرافش پر از دانش آموز بود.
در آن زمان که جريانات سياسي فعال شده بودند، ابراهيم بهترين محل را براي خدمت به انقلاب انتخاب کرد.
🔸فراموش نميكنم، تعدادي از بچه ها تحت تاثير گروههاي #سياسي قرار گرفته بودند. يك شب آنها را به مسجد دعوت كرد.
با حضور چند تن از دوستان انقلابي و مسلط به مسائل، جلسه پرسش و پاسخ راه انداخت. آن شب همه سؤالات بچه ها جواب داده شد. وقتي جلسه آن شب به پايان رسيد ساعت دو نيمه شب بود!
🔸سال تحصيلي 59 - 58 آقاي هادي به عنوان دبير #نمونه انتخاب شد.
هر چند که سال اول و آخر تدريس او بود.اول مهر 59 حكم استخدامي ابراهيم برای منطقه 12 آموزش و پرورش تهران صادر شد، اما به خاطر شرايط جنگ ديگر نتوانست به سر كلاس برود.
درآن سال مشغوليتهاي ابراهيم بسيار زياد بود؛ تدريس در مدرسه، فعاليت در کميته، ورزش باستاني وكشتي، مسجد و مداحي در هيئت و حضور در بسياري از برنامه هاي انقلابي و...که براي انجام هر كدام از آ نها به چند نفر احتياج است!
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید #ابراهیم_هادی🕊🌹
شادي روح پاکش صلوات 🌹
🌷@zekrroozane
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃