🍁🌟🍁🌟🍁
🌟🍁🌟🍁
🍁🌟🍁
🌟🍁
🍁
#یک_تلنــــــــــگر
گـــاهی چــه راحـت غیبت میڪنیـم ❗️
چــه راحـت دروغ میگویـیم ❗️
راحـت با پدر و مادر تنــدی میڪنیـم ❗️
در خیابان ڪه راه میرویـم چـه راحـت این طـرف
آن طـرف را نگاه میڪنیــم و ڪنترل نگاه را به فراموشی میسپاریـم ❗️
چه راحــت از نامحرم دلبری میڪنیم ❗️
چـه راحـت تنبلی میڪنیـم ❗️
چه راحت بیخیال میشویـم و چه بی هدف
زندگی میڪنیم ❗️
گـاهی چـه راحت از شـــــهدا فاصله میگیریم ❗️
چه راحت دل مولا را میشڪنیـم ❗️
چه راحت خداحافظ حـــــسین میگوییم ❗️
گــاهی طــوری غــرق زندگی و روز مرگی میشویـم ڪه فرامـوش میڪنیم ڪجا بودیـم و ڪجا هسـتیم ❗️
ڪــــــه بودیم و چـــــه شدیم ❗️
#بہ_خودمان_بیاییم
🍁
🌟🍁
🍁🌟🍁
ڪـانال ذڪـر روزانہ
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
https://eitaa.com/zekrroozane
🔆 #پندانه
🔻روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه میکند.
🔸شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده كه اینگونه اشك میريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟»
🔹شیخ جعفر در میان گریهها گفت: «آری، یکی از لاتهای این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده.»
🔸همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟»
🔹شیخ در جواب میگويد او به من گفت:
«شیخ جعفر، من همانی هستم که همه در مورد من میگویند. آیا تو هم همانی هستی که همه میگویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد.»
▫️گفتا؛ شیخا، هر آنچه گویی هستم
▪️آیا تو چنانکه مینمایی هستی؟
#یک_تلنگر
ا___________________
🌿🔔🔸🔸🔶🔸🔸🔔🌿
ذڪـر روزانه
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
@zekrroozane