#گاهی_یک_تلنگر_کافیست
🔸#میترسم_از_خودم ...
•زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم،
ولی به دیوار دلم نه!
🔹#میترسم_از_خودم ...
•زمانی که اتیکت خادم الشهدا و...رو به سینه ام میچسبونم،
اما خادم پدر و مادر خودم نیستم!
🔸#میترسم_از_خودم ...
•زمانی که اسمم توی لیست تمام اردو های جهادی هست،
ولی توی خونه خودمون هیچ کاری انجام نمیدم!
🔹#میترسم_از_خودم ...
•زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم،
اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم!
🔸#میترسم_از_خودم ...
•زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم،
ولی شهیدانه زیستنشون رو نه!
🌺🍃در عشق اگرچه منزل آخر
#شهادت است
تکلیف اول است
#شهیدانه زیستن...🕊
https://eitaa.com/zemzemehaye_asemani
🌹 هــزاران سـال از آغاز حیـات بشـر بر این کـره خـاکی میگذرد و همۀ آنان تا به امـروز مـرده اند و ما نیز خواهیـم مُـرد و بر مـرگ ما نیز قـرنهــا خواهد گذشت.
🔹 خوشـا آنـان که مــردانه مـرده اند
و تو ای عــزیز میدانی که؛
تنهـا کسانی مــردانه میمیرند
کـه مــــردانــه زیـســته بـاشــند .
#شهیدانه
https://eitaa.com/zemzemehaye_asemani
🌹فـرمـانده گفت: «شما دو نفر، مراقب باشید تا دشمن نتواند از این قسمت به داخل کـانال نفوذ کند.»
🔻 من و آن بسیجی نوجوان با هم تقسیم کار کردیم. تا نماز صبح، دو ساعت پست می دادم و دو ساعت استراحت میکردم ولی او دو ساعت پست میداد و بجای استراحت دو ساعت نماز میخواند و عاشقانه راز و نیاز میکرد. خمپاره های دشمن هم پشت سر هم داخل و اطراف کانال منفجر می شدند. پست آخر من وقت نماز صبح تمام شد.
در حال سجده بود که صدایش کردم و گفتم:
«نوبت توست تا پست بدهی!»
🔹 نیم ساعت گذشت و او هنوز در حال سجده بود. دوباره صدایش کردم باز هم سجده و سجده؛ رفتم کنارش همزمان با صدا کردن تکانی هم به بدن او دادم؛ یکباره از پهـلو به زمین افتـاد. نفس نمی کشید؛ دیدم یک ترکش ریز به قـلب او اصابت کرده و در همان حال سجـده و راز ونیاز به دیدار معبـودش شتافته است.
🌹 چـه عاقـبت خـیری!
اولین اعـزام، اولین عملیات، چند روز گرسنگی و تشنگی، عبـادت، نمـاز شب، شهادت حین رزم در حال سجـده و رو به قبـله.خوش به سعادت اش. ای کاش اسم این شهید بزرگـوار یادم بود.
پیـکر مطهرش نیز در همان کانال ( کانال معروف کمیل ) باقی ماند و نتوانستیم او را به عقب منتقل کنیم.
📚 زمینهای مسلح / گلعلی بابایی
#شهیدانه
شادی روح همه شهدا صلوات