بی منطقیِ مَحض همینَ ست که گویند:
مـَن عاشـِق چَـشـمانِ سیاهِ "تو" نباشم..!❤️
بسکهدرجانفکاروچشمبیدارمتویی
هرکهپیدامیشودازدورپندارمتویی..ª
-جامی
‹ زِمـزِمـღ ›
نبسته ام به کس دل، نبسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج، رها رها رها من🌊
ز من هرآنکه او دور، چو دل به سینه نزدیک
به من هرآنکه نزدیک، از او جدا جدا من🍃
‹ زِمـزِمـღ ›
ز من هرآنکه او دور، چو دل به سینه نزدیک به من هرآنکه نزدیک، از او جدا جدا من🍃
نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی، به یاد آشنا من...🌿
‹ زِمـزِمـღ ›
نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی که تر کنم گلویی، به یاد آشنا من...🌿
ستارهها نهفته در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من..:)
-چیزی از فرقِ سرش به
سرعت پایین آمد.
از چشمهایش بیرون زد.
گلویش را خراشید و
توی دلش فرو ریخت.
این شکلِ طبیعیِ چیزی
بود، که بعدها فهمید
غصه است ... :))!