📙فرهنگ اسلام در اروپا
نویسنده این کتاب فرهنگ اسلام در اروپا ، خانم زیگرید هونکه،مسلمان نیست، ولی شخصی حقیقت جو و آزاداندیش است. او از دید تاریخ تمدن، ریشه تمدن و فرهنگ اروپا را تا آنجا که با جهان اسلام مربوط میشده در این کتاب به رشته تحریر در آورده است؛ و این در حالی است که بسیاری از ما قادر نیستیم که سیر تمدن را از یونان قدیم تا رنسانس، به طور واضح بیان کنیم و جای تمدن اسلامی ومقام آن را در این میان نشان دهیم.
بعضی کتابها را باید خورد تا در جان ماندگار شود،این کتاب از آن کتاب هاست.
این کتاب رساله دکتری نویسنده است. خانم دکتر یک موحد و یک اسلام شناس منصف و معتقد در دانشگاه هومبولت برلین بودند.
✍️نجمه صالحی
#کتاب
#خودنوشت
https://eitaa.com/joinchat/2319319119C2ce51d5673
یادداشت💌✍
. نشست تجربیات پژوهشی دانشجویان برگزیده گروه تاریخ #دعوت به شرکت در جلسهی نشست از طرف حجتالاسلام
.
در مسیر پژوهش
✍نجمه صالحی
روز سه شنبه ۲۶فروردین ماه ۱۴۰۴ در دانشگاه باقرالعلوم علیهالسلام، به عنوان برگزیده رتبه اول بخش دانشجوی دکتری، نشستی جهت ارائه تجربیات پژوهشی داشتم، نکاتی در این جلسه بیان کردم که چکیدهی اصلی آن را در قالب متن کوتاه تقدیم میکنم.
#خودنوشت
شروع علاقهام به پژوهش در تاریخ اسلام، نه از کلاسهای حوزه و دانشگاه بود، نه از توصیهی استادان. بیشتر یک حس کنجکاوی و واکنش درونی بود نسبت به روایتهایی که از گذشته میشنیدم—روایتهایی که اغلب سادهسازیشده بودند، مخصوصاً وقتی پای زنان وسط بود. احساس میکردم چیزی در این روایتها گم شده. مثلاً همیشه این تصویر تکرار میشد که زنان یا ساکت و مطیع بودند، یا در بهترین حالت، چهرههایی نمادین و بیخطا. اما برایم این سؤال جدی بود: واقعاً در جامعهی صدر اسلام، زنان چطور زندگی میکردند؟ چه نقشهایی داشتند؟ چرا این تصویرها اینقدر یکدست شدهاند؟
کمکم کنجکاو شدم بروم سراغ منابع خود متون. نه فقط بخوانم، بلکه دقیقتر نگاه کنم. بعدها که با روشهای تاریخگذاری حدیث، مثل روش سندی موتسکی آشنا شدم، فهمیدم میشود از دل همین متون کلاسیک، اطلاعات تازه بیرون کشید. مثلاً اینکه ببینی یک حدیث خاص، دقیقاً در چه زمانی و تحت چه شرایطی رواج پیدا کرده، یا چرا برخی احادیث دربارهی زنان، بیشتر از بقیه تکرار شدهاند.
یکی از تجربههای جالب برایم زمانی بود که بهطور همزمان روی دو موضوع کار میکردم: یکی دربارهی نقش زنان در قرون اول هجری و دیگری دربارهی نگاه مستشرقان به منابع اسلامی. تصورم از قبل این بود که نگاه مستشرقان یکدست، متعصبانه ومنتقدانه است، ولی دیدم تعدادی از آنها سؤالات جدی روششناختی مطرح کردهاند که اتفاقاً میتواند به فهم بهتر منابع خودمان کمک کند. برایم جالب بود که وقتی از دو زاویه متفاوت به موضوع نگاه کردم، تصویر کاملتری شکل گرفت.
البته در مسیر پژوهش، اشتباه هم کم نداشتم. مثلاً اول راه گاهی با پیشفرضهای خودم سراغ متن میرفتم و دنبال چیزهایی میگشتم که در ذهنم ساخته بودم، نه آنچه واقعاً در متن بود. این باعث میشد بخشی از واقعیت را نبینم.
اگر حالا کسی از من بپرسد از کجا شروع کند، میگویم اول ببین واقعاً چه چیزی ذهنات را درگیر کرده. بعد برو سراغ منابع اصلی و نترس از اینکه متن سخت یا قدیمی باشد. اگر اهل سوالپرسیدن باشی، مسیر خودش باز میشود. چیزی که برای خودم خیلی کمککننده بود، حرفزدن با دیگران بود—چه استاد، چه همدانشجو، چه حتی کسانی که مخالف نگاه من بودند. همین گفتوگوها باعث شد زاویه دیدم عوض شود. آموختن روشهای جدید و شرکت در نشستها و همایشها هم در تسریع روند پژوهشم بسیار راهگشا بود.
برای من پژوهش شد راهی برای دقیقتر دیدن. نه قرار بود همهچیز را زیر و رو کنم، نه میخواستم اثبات کنم گذشته خوب یا بد بوده. فقط میخواستم بفهمم آن روایتهایی که بارها تکرار شدهاند، چطور شکل گرفتهاند و چه چیزهایی در آنها نادیده مانده. هنوز هم فکر میکنم کلی سؤال هست که باید بهشان برگشت و دوباره از اول نگاهشان کرد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
@zemzemh60