eitaa logo
یادداشت‌💌✍
316 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
93 ویدیو
13 فایل
📚عملکرد بانوان راوی شیعه عصر ابنا الرضا(ع) روش‌های آموزش صید مروارید علم زمزمه‌ قلب من بر دین حسین علیه‌السلام ره‌آورد پژوهش۲ ✍️نجمه‌صالحی: نویسنده و پژوهشگر، مدرس‌حوزه و دانشگاه سایت شخصی 🌐https://zemzemh.ir/ https://eitaa.com/zemzemh60
مشاهده در ایتا
دانلود
. به لطف خدا در این میزگرد انگیزشی به عنوان طلبه‌ی برگزیده‌ی جامعه الزهرا سلام‌الله‌علیها حضور پیدا کردم و از تجربیاتم گفتم، امیدوارم جرقه‌ای شود برای افرادی‌که تازه وارد عرصه علم‌آموزی شده‌اند. ✍نجمه صالحی گفتگو را در لینک زیر بخوانید👇 https://jz.ac.ir/post/13417 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بالن زندگی ✍️نجمه صالحی گذشته مانند یک کوله‌پشتی است پر از تجربه‌های خوب و بد است که می‌توان به موقع از تجربه‌های خوبش، استفاده کرد و بدی‌ها هم عبرتی شود برای اصلاح و جبران! اگر بیش از حد، در دریای بی‌انتهای خاطرات گذشته بدون قایق و تجهیزات بمانیم، غرق شدن دور از انتظار نیست! دفتر گذشته را نمی‌توان پاک کرد اما می‌شود با استفاده از آن، آینده‌ی بهتری را نوشت! در زندگی سوار بالنی هستیم که برای اوج گرفتن باید هر چه که کم‌ارزش و کم اولویت است و بالن را سنگین می‌کند را بیرون بریزم تا بیشتر اوج بگیرد و بتوانیم به دست نیافتنی‌ها و آسمان بیکران دست یابیم. تمام چیزی که هم اکنون به آن احتیاج داریم، احساس خوب و رضایت است؛ هر چه احساس خوب بیشتر، دستاورد هم بهتر و بیشتر! انتخاب راه آینده با ما خواهد بود پس به‌خاطر داشتن آینده‌ای بهتر و انسان قوی شدن، خوبی‌ها را درون کوله پشتی‌ بگذاریم، دور ریختنی‌ها را بیرون بریزم و با قدرت، پیش برویم. گذشته برای درس گرفتن است! در حال، زندگی کنیم و برای رسیدن به آینده‌ای بهتر، تلاش مضاعف داشته باشیم! گاهی در هزارتوی زندگی، همچو کودکی بازیگوش گمان می‌کنیم راه را گم کرده‌ایم غافل از آن‌که خدا همیشه همراه ماست! پس با امید، تلاش و توکل به او به قله موفقیت، خواهیم رسید، کافی است باور کنیم! 🍃«نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید»۱۶/ق🍃 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. قرائت سوره واقعه✔️ ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. رایحه‌ی حضورنجمه صالحی دلِ هجران کشیده‌ام در شعاعِ نورِ وصلِ تو، گم می‌شود؛ دست روی قلبم می‌گذارم تا حس کنم لطافتِ گلبرگ محمدی را عطر حضورت را، عمیق، نفس می‌کشم به جبرانِ ثانیه‌هایِ بی‌تو بودن کاش مثل تو جاودانه می‌ماند، این حس و حال! https://virasty.com/najmehsalehi/1695922608607186932 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. "باند سبز " داستانک دخترم ☝️ به بهانه‌ی روز آتش‌نشان 🍃متن برگزیده جشنواره فردا https://eitaa.com/zemzemh60/754 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
. رویای شیرین نجمه صالحی می‌دَوَم در این جنگل انبوهِ آکنده از مه می‌دَوَم به بلندای کوه آسمان، بغضش می‌ترکد رشته‌های نور رنگین‌کمان می‌بافند راستی نارونِ بیدار، سایه بر سَر که نهاده؟! تو ای همیشه بیدار! بیا و بپاش رنگ‌های امیدبخشِ زندگی آفرین‌ات را بیا و مست کن، این هوای خوش بهاری را بیا تا خواب‌هایمان، رویایِ شیرینِ تو باشد.. 🍃أَيْنَ طامِسُ آثارِ الزَّيْغِ وَالْأَهْواءِ/کجاست محوکننده آثار انحراف و هواهای نفسانی🍃 https://virasty.com/najmehsalehi/1695976919007649288 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. انعکاس میزگرد انگیزشی روز سه‌شنبه در بخش ویژه بانوان، خبرگزاری رسمی حوزه ممنونم از خبرنگار محترم سرکار خانم ردکا🌸 متن گفتگوی من اینجا کامل‌تره👇 https://hawzahnews.com/xcspG ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 📕مهم‌ترین جریان ‌های رسانه‌ای جهان اسلام، تالیف سید جواد میرخلیلی امروز، در دنیا، جنگ رسانه‌ها در جریان است. در دنیای کنونی، هیچ پیامی خنثی نیست و هر رسانه به دنبال اهداف خاص خود است. بنابراین، شناخت پیشینه فکری رسانه ها و ترفندهای رسانه ای، به برنامه سازان و اهالی رسانه کمک می کند تا تسلیم محض رسانه ها نشوند. https://virasty.com/najmehsalehi/1696069462896020918 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
انتشار یادداشت قطار زندگی در روزنامه سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/20562 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
👆سومین گردهمایی انجمن تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها با همکاری گروه علمی تربیتی تاریخ در روز یکشنبه ۹ مهرماه ۱۴۰۲ برگزار شد. ✅در این مراسم که با حضور اعضای انجمن تاریخ برگزار شد، دبیر انجمن تاریخ، سرکار خانم نجمه صالحی و اعضای شورای انجمن، خانم‌ها زهرا مهرجویی، لیلا همایون فرد و خانم فاطمه میری طایفه‌فرد به اهم فعالیت‌های انجمن اشاره نمودند و در ادامه استاد مشاور انجمن سرکار خانم دکتر طیبی در مورد مباحث انگیزشی ورود به عرصه‌ی پژوهش و ارزش نوشتن، نکات کاربردی و مفیدی ارائه دادند. 🏆در پایان جلسه از فعالین انجمن‌ تاریخ و برگزیدگان همایش‌ها تقدیر به‌عمل آمد. 🌐کانال معاونت پژوهش 🆔https://eitaa.com/jz260ا
. سومین گردهمایی انجمن تاریخنجمه صالحی دو هفته‌ای بود در تدارک بودم و بالاخره امروز یکشنبه ۹ مهرماه، گردهمایی یا بهتر بگویم دورهمی برگزار شد. در این جلسه، دوستانی را دیدم که مدت‌ها فقط در فضای مجازی با آن‌ها ارتباط داشتم. به لطف خدا، استاد عزیزم که افتخار داریم به عنوان‌ مشاور از ایشان بهره ببریم، نکات خوبی گفتند. چقدر خوب است که همیشه یافته‌ی جدیدی برای گفتن داشته باشیم و خانم دکتر طیبی همیشه این‌گونه هستند! امروز از کشف جدید علمی‌شان برایمان گفتند، بحث وجوب حجاب برای کنیزان و روایات ساختگی نسبت داده شده به امیر المؤمنین علیه‌السلام در مورد زنان و... حاضرین، در آخر جلسه، از دورهمی دوستانه تشکر می‌کردند و برای سلامتی استاد، دعا🤲 🍃الحمدلله علی کل حال🍃 ۹ مهرماه ۴۰۲ https://virasty.com/najmehsalehi/1696165031226945574 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
. سومین گردهمایی تاریخ ✍مریم زارعی از دوهفته قبل می‌دانستم امروز یکشنبه ساعت ده تا دوازده گردهمایی انجمن تاریخ جامعه الزهرا سلام الله علیها خواهد بود؛ اما متاسفانه در همین ساعت کلاس داشتم، آن هم در مکانی با فاصله یک ربع به مکان برگزاری گردهمایی. آن‌قدر شوق داشتم که دلم می‌خواست به کلاس نروم! شوقم به خاطر دیدن استاد صالحی، استاد مهرجویی و صحبت‌های ناب استاد گرانقدر خانم طیبی بود! از طرفی علاقه زیاد به درس و تدریس استاد، مانع پیچاندن و نرفتن به کلاس می‌شد؛ بنابراین نذر صد صلوات کردم، تا کلاس به نحوی لغو شود که نشد. تصمیم گرفتم یک ساعت از کلاس را بمانم و بعد حرکت کنم، با استاد هم هماهنگ کردم. شوق شرکت در گردهمایی، اضطراب رسیدن و تپش قلب باعث می‌شد هر لحظه ساعت کلاس را چک کنم. ده و نیم که شد تصمیم گرفتم برای سریع‌تر رسیدن، از همان سر کلاس اسنپ بگیرم. آخرین باری که به ساعت نگاه کردم به ساعت یازده، یک ربع مانده بود و برای اسنپ گرفتن فرصت داشتم. غرق تدریس استاد بودم که با لبخند گفتند:« من می‌بینم چقدر وقت پر برکت شده نگو که ساعت کلاس خوابیده!» آه از نهادم بلند شد، گوشی را چک کردم یازده و ده دقیقه بود! حالا هر چه سعی کردم، اسنپ باز نمی‌شد. فکر کردم شاید از اینترنت باشد. از استاد اجازه گرفتم و خودم را به خیابان رساندم. تاکسی نبود. تاکسی بی‌سیم هم. با چقدر دعا و ذکر، بالاخره یک تاکسی ایستاد و من خیلی دیر رسیدم! دم در سالن شیرینی و چایی تعارف کردند اما ترجیح دادم به شهد شیرینی دقایق آخر جلسه برسم آن هم از نوع تجربه زیسته و نکات انگیزشی... صد حیف که فقط توفیق درک صحبت‌های پایانی خانم دکتر ناهید طیبی را داشتم. البته همان هم دو نکته‌ی قیمتی همچو گوهر بود... اول اینکه در راه پژوهش منتظر این نباشم همه چیز فراهم شود. حتی با بیماری سخت داشتن هم می‌شود پژوهش کرد. دوم اینکه کاغذ و خودکار در همه حال داشته باشم و سوژه‌ها و نکات ناب و مسئله‌هایی که برای پژوهش به ذهنم می‌آید را سریع یادداشت کنم. تا در زمان مناسب به آن بپردازم. در آخر جلسه هم از اساتید گرانقدر و دوستان پژوهشگر همکار در انجمن تاریخ، تقدیر شد. هرچند نتوانستم به طور کامل حضور پیدا کنم؛ اما دیدن اساتید عزیزم و دوستانم بسیار خوب و مغتنم بود. ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
. سومین گردهمایی تاریخ ✍الهام امامی فر از دو هفته قبل می‌دانستم روز یکشنبه نهم مهر ماه گردهمایی انجمن تاریخ در جامعه‌الزهرا سلام‌الله‌علیها برگزار می‌شود و هر روز برای رسیدن امروز نقشه می‌کشیدم و همه‌ی برنامه‌های اضافی‌ام را لغو کرده بودم و در گروه مجمع انجمن تاریخ هم می‌نوشتم: " حتما میام" تا این‌که صبح امروز بعد از راهی کردن پسرم به مدرسه، همسرم زنگ زد: "حاضر شو باید بریم بانک!"گفتم: "ساعت ۱۰ باید جامعه باشم گردهمایی تاریخه" گفت:" نهایتا تا ساعت ۹ کارمون حل میشه..." قبول کردم و راهی بانک شدیم... جالب اینجاست که خودش هم از اداره مرخصی ساعتی گرفته بود! کار نیم ساعته شد چند ساعت... آن ‌قدر مدارک و کاغذ رد و بدل شد که ساعت از ده هم گذشت...کارمند بانک هم دائم تاکید می‌کرد اگر برای فردا واریزی می‌خواهید امروز باید همه موارد حل شود...خلاصه که همسرم مجبور شد مرخصی ساعتی را به استحقاقی بدل کند و من نیز سوختم از اینکه نمی‌توانم به گردهمایی برسم! من ماندم و صد حیف که جا ماندم از این جمع خوب و فرهیخته؛ این من بودم که باید یک سال منتظر این گردهمایی می‌ماندم البته به شرط حیات. اینجا بود فهمیدم که حتی حضور داشتن در این گردهمایی‌ها توفیق می‌خواهد که از بنده سلب شد. 🍃اللهم اجعل عاقبت امورنا خیرا🍃 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
. سومین گردهمایی انجمن تاریخ ✍راضیه کاظمی زاده از همان دوران دبیرستان عاشق نویسندگی و پژوهش بودم، شاید این علاقه، بی‌ربط به انتخاب رشته‌ی ادبیات نبود! حیف که در در آن دوران کسی نبود تا این استعداد نهفته‌ی مرا کشف کند و دستم را بگیرد و تقویت کند! خودم نیز به دلیل روحیات خاص، هیچ زمانی در این مسیر پیش‌قدم نمی‌شدم؛ اما همیشه دوست داشتم لحظات ناب را ثبت کنم! دلم بیشتر دیده شدن می‌خواست تا انتقاد و طرد شدن! می‌ترسیدم از اینکه بنویسم و مورد نقد قرار بگیرم! آن زمان نمی‌دانستم چقدر این نقدها و انتقادها می‌تواند مفید باشد و مرا بسازد! وقتی به گذشته برمی‌گردم، بیشتر دنبال پاسخ به این سوال هستم که چه چیز مرا در این مسیر قرار داده بود؟ وقتی سر کلاس روش تحقیق، جلسه‌ی اول، استاد از ما خواست تا در همایش‌های مد نظر شرکت کنیم و مقاله بنویسیم، شوق نوشتن مرا به وجد آورده بود اما ترس از نتوانستن را، غول سر راهم می‌دیدم؛ اما این‌بار این ترس، نمی‌توانست مانع من شود، چرا که مجبور بودم برای گرفتن نمره، مقاله‌ای بنویسم و اکثر اوقات جبر تو را به جلو می‌برد! با توکل بر خدا و مشورت با همسرم موضوعی را برای شرکت در « همایش سجستان » مطرح کردم و خوشبختانه استاد استقبال کردند و بعد از تأیید نهایی و انتخاب عناوین توسط استاد، کارم را شروع کردم. خودم را ملزم کرده بودم که آخر هفته وقتم را بر روی مقاله بگذارم تا در انتها وقت کم نیاورم، همیشه کارهایم را با خواندن زیارت آل یاسین و هدیه‌ی آن به حضرت حجت عجل‌الله‌ فرجه شروع می‌کردم و هر زمان که جایی برایم گنگ بود و یا مطلبی پیدا نمی‌کردم ، فاتحه‌ی کبیره‌ای می‌خواندم و با هدیه‌ی آن به اهل بیت علیهم السلام گره از کارم باز می‌شد! این روال کار و پیگیری‌های استاد و همراهی‌هایش به من انگیزه می‌داد و یاریم می‌کرد. اصلا به انتخاب مقاله‌ام در همایش فکر نمی‌کردم و فقط خوشحال بودم از اینکه من، به اندازه‌ی خودم می‌توانم در راه آشنایی با مکتب اهل بیت علیهم السلام قدم بردارم. زمانی‌که استاد خبر انتخاب شدن مقاله در همایش را به من داد، از شدت خوشحالی شوکه شده بودم و فقط به این فکر می‌کردم که حتما و یقینا عنایت اهل بیت علیهم السلام بوده نه چیز دیگری! خوشحال بودم از اینکه در اولین نگارش مقاله‌ی علمی، توانسته بودم رتبه‌ای کسب کنم و از ته دل از خدا خواستم مرا در این مسیر یاری کند و همراه خوبی نصیبم کند تا در این راه بمانم و انگیزه‌ام را تقویت کند و او نیز درهای رحمتش را بر رویم گشود و افرادی را در کنارم قرار داد که بهترین‌های روزگار هستند! امروز که در گردهمایی انجمن تاریخ، نامم را برای گرفتن لوح تقدیر از بلندگو اعلام کردند، شاد بودم و دوباره شکر خدا گفتم که توانسته بودم در این راه قرار بگیرم! به امید ثابت قدمی و همراه بودن با این عزیزان! ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
. من مادر بودن را دوست دارم ✍زهرا مهرجویی انگار همین دیروز بود که اولین گردهمایی اعضای انجمن را برگزار کردیم. آبان سال ۹۷ بود، با حضور ۱۲ نفر، دورهمی دوستانه‌ای برگزار شد. اعضا از درخواست‌ها گفتند و از مطالباتی که می‌شد از طریق انجمن بدان‌ها پرداخته شود . پنج سال گذشت و امروز سومین گردهمایی رسمی انجمن برگزار شد. خدا را سپاسگزاریم که این پنج سال سرشار از دانستن و آموختن بوده است؛ چند همایش، چندین مقاله و شیرین‌تر از آن ، هیئتی است که با نام سید الشهداء علیه‌السلام به عنوان يك محفل علمى گفتگو محور از انجمن سرچشمه گرفته و پاتوق علمی ثابت روزهای دوشنبه‌هایمان شده است. من و سایر دوستان، مشتاقانه برای مراسم برنامه‌ریزی می‌کردیم. اما من و نجمه بانو که از اعضای اولیه و هسته مرکزی انجمن محسوب می‌شویم، نقش والدین را بر عهده داشتیم. پدر و مادرهایی که برای رشد و تعالی فرزندان‌شان از هیچ کمکی دریغ نمی کنند؛ در این پنج سال ما گام به گام جلو آمدیم. با خبر موفقیت تک تک اعضای انجمن در تمامی عرصه‌های علمی و پژوهشی،خوشحال شدیم و احساس غرور کردیم. و امروز که این کودک پنج ساله در محافل علمی حرفی برای گفتن دارد، یک آرزو داریم و آن اینکه فرزندمان روز به روز برومندتر، سرزنده تر و پربارتر شود، تا خستگی از تن والدین و تمامی اعضای خانواده به در شود. 🍃 اللهم آمین ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
. دلیل حال خوب ✍عابده سادات صدر پرکشیدن ناگهانی مهربان مادرم غمی بسیار سنگین و جانکاه است، حال دلم بارانی و لحظه به لحظه تنگ دیدار دوباره روی مادر! مادری که بسیار برای موفقیت و عاقبت بخیری من دعا می‌کرد، اما در مقابل مشیت الهی چاره‌ای جزصبوری و راضی بودن به رضایش نیست! شرکت در جلسات هیات و دورهمی دوستان تاریخی، مرهمی بر دل داغدارم گردید! دیدن دوستان صمیمی و اساتید ناب، تبادل اطلاعات علمی تاریخ، بحث، توضیح در مورد موضوع از پیش مطرح شده، دلیل بهترشدن حال دلم شد! در آستانه سالگرد پرکشیدن مهربان مادرم دراین مدت دلسوزی و روی گشاده استاد مهرجویی نازنین و بزرگوار ( به قولی مادر مهربان هیات)، رفاقت ناب وخالص دوست مهربانم نجمه بانو باعث دلگرمی و آرامش روحم شد؛ افزون براینکه اطلاعات زیادی درمورد دنیای پیچیده تاریخ نصیبم شد و امروز در سومین گردهمایی انجمن از استاد بزرگوارم، خانم دکتر طیبی، آموختم تنها راه رسیدن به آرامش و تحمل و کاهش درد حتی از نوع داغ عزیز، تلاش، پژوهش وسخت کوشی با استمداد ازقدرت لایزال الهی خواهد بود. ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اتوبوس در حال حرکته و تو خیالت راحته اما راننده رو نمی‌شناسی! هواپیما در حال پروازه و تو راحت نشستی در حالی‌که خلبان رو نمی‌شناسی! کشتی روی آبه و تو آرومی در حالی‌که کاپیتان رو نمی‌شناسی! پس چرا با خیال آسوده زندگی نمی‌کنی وقتی که می‌دونی همه چیز به دست خداست؟! ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @zemzemh60