یادداشت💌✍
🔮🔮توجه عکس واقعی بانو مجتهده امین ارسالی از طرف خانم دکتر ناهید طیبی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ــــــــ
به لطف خدا این اطلاعرسانی کانال یادداشت، در روزنامه سراسری سراج هم بارگذاری شد☝️
🍃الحمدلله علی کل حال🍃
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
محفل بانوان تاریخ پژوه در هیئت بانوی تاریخ ساز
✍️آمنه خالقی فرد
همیشه جمعهای دوستانه و صمیمی را دوست داشتم، اگر محفل تاریخی باشد؛ که دیگر لذتش برایم دو چندان میشود. وقتی در کلاسهای جامعه الزهرا، شرکت میکردم، به همه میگفتم تمام دغدغهها و نگرانیها را به فراموشی سپردهام.
با تمام وجودم سر کلاس حاضر میشدم و غرق در تاریخ، گذر زمان برایم معنا و مفهومی نداشت. لذت و برکت کلاسها بیشتر به خاطر مزین شدن تاریخ به نام اهلبیت علیهمالسلام بود. حالا که آن روزهای حضور در کلاس را پشت سر گذاشتهام و کلاس درس به ظاهر تمام شده، هنوز هم این عطش همراه من است.
وقتی برای اولین بار شنیدم قرار است؛ هیئتی گفتگو محور با موضوعات تاریخی تشکیل شود، خوشحال شدم. خوشحال از اینکه اهل بیت علیهم السلام باز هم مرا قابل دانستهاند که در یک محفل مذهبی، علمی با محتوای تاریخی، با حضور بانوان، به نام هیئت یاوران زینبی حضور داشته باشم و بانوان تاریخ پژوه با توسل به بانوی تاریخ ساز عالم،حضرت زینب(س) مدد گرفته و از اهلبیت علیهم السلام دم میزنند.
اینجا همه دور هم هستند تا با مرور سیره معصومین علیهم السلام شور حسینی را شعور حسینی گره بزنند.
#هیئتیاورانزینبی
#دهمینخاطرهنگاریهیأت
#انجمن_تاریخ_جامعه_الزهرا
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
دوشنبههای امام حسینی
✍️صدیقه قصابساروی
اسمش را خیلی دوست دارم. اصلا هرچیزی منتسب به حسین(ع) را دوست میدارم. روز دوشنبه، روز زیارتی امام حسین(ع) و شروع این جمع گرم وصمیمی دوستانه در ماه حسین(ع) و چه زیباست حسین(ع) و جمع حسینی.
از ابتدا با شنیدن شروع تشکیل این هیأت خیلی خوشحال بودم که چنین جمعی فرای هیأتهای دیگر و متفاوت تشکیل شده است.
هربار با دیدن پوستر دعوت هیأت، سعی میکردم که بتوانم در این جمع حضور پیدا کنم. گزارش و مطالب ارسالی در گروه را میخواندم، الحمدلله مطالب پربار و اثرگذار بود و من هر بار مشتاقتر به حضور!
جالب اینجاست که هر دفعه در سرم برای حضور در این جلسه نقشهها میکشیدم؛ بهخصوص جلسه اخیر که متنوعتر و جالبتر بود، جشنواره غذا و چشمک زدن دستپختهایی که نقشه استانهای ایران را در سفره مزین میکرد؛ اما نمیشد و نشد!
به دوشنبه بعد نزدیک میشویم، الهی کاری کن که من به این جمع علمی و صمیمی برسم! من جامانده از این دوشنبهها هستم و در حسرت حضور! همراه مجازی جمع هیأت یاوران زینبی.
#هیأتیاورانزینبی
#یازدهمین_تجربهنگاریهیأت
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
همنشینان بهشتی
✍️رویا ایمانی
آخر ترم بود استاد خبر از تأسیس هیأت تاریخی داد، با شور و اشتیاق استقبال کردم. در دلم شوری عجیب برپا بود، علاقه زیادی به بحثهای تاریخی و همنشینی و همصحبتی با اساتید دارم.حضور در جمع بانوان تاریخی و چشیدن شهد شیرین سیره معصومین علیهم السلام حس خوبی به وجودم سرازیر میکرد؛اما مجبور شدم به دلیل بیماری خانواده زودتر از موعد بار سفر ببندم.
اولین جلسه هیأت جسمم شمال بود ولی روحم در هیأت! هفتهها سپری میشد و من در حسرت حضور در هیأت!
با تمام دلبستگیهایی که برایم آماده شده بود تا برای همیشه در شمال، سرزمین مادری بمانم ولی چیز دیگری من را به سوی خودش جذب میکرد مانند یک مرکز مغناطیسی که هرچه بیشتر برایم شمال و اصرار خانواده و فامیل برای ماندن و حتی پیشنهاد مشغول به کار شدن و بعد از بیست سال صاحبخانه شدن، رنگ و لعاب بیشتری پیدا میکرد ولی احساس میکردم یک تعلق خاطری بزرگتر و وصف ناشدنیتر برایم در بهشت دنیوی قم وجود دارد!
تعلق خاطری که جنس دنیایی نداشت، عشق به همجواری با خانم حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و زیر سایه ایشان هیأت تاریخی و اساتید بزرگوار و این شد که بین ماندن در شهرم و رفتن از دیارم، رفتن را برگزیدم و حس انسانی را داشتم که میخواهد از جهنم دنیوی وارد بهشت دنیوی شود!
خدایا شکرت به خاطر نعمت همنشینان بهشتی در این دنیا!
#هیاتیاورانزینبی
#انجمن_تاریخ_جامعه_الزهرا
#دوازدهمینخاطرهنگاریهیأت
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
آخرینها
✍️نرگس سلیمانی
برای بعضیها اولینها سخت است، مثلا اولین نفر در خواندن، اولین نفر در جواب دادن درس، اولین نفر در نوشتن، اما حالا که جزو آخرین نفرها هستم برای قلمزدن درباره دوشنبههای حسینیمان؛ میبینم آخرین بودن سختتر است، چون باید حرفهای دوستان را تکرار نکرد و "حرفهای جدید" زد!
داشتم به این نکته فکر میکردم مثلا همین تاریخ رشته تخصصی خودمان هم عجیب با این قاعده گره خورده است؛ اینکه در تاریخ از قصه آدم ابوالبشر تاکنون، تو از نسلی باشی که در آخرالزمان قراردارد یعنی باید نسل تو حرف جدید داشته باشد.
اگر طلبه این نسل هستی، باید حرف جدید برای گفتن داشته باشی! البته که تقوای طلبگی حکم میکند به بهانه نوبودن هر حرفی نباید زد! و حالا دوشنبههایمان را گره زدهایم با "حرفهای جدید" باحرفهایی که نمیشود در کلاسهای درس پاسشان کرد؛ با بحثهای تاریخی که گاهی کنارش درددل خواهری، چاشنیاش میشود.
دورهم گعده زنانهای تشکیل دادهایم که حرفهای جدید تاریخ را بزنیم. نمیدانم شاید هم حرفهای جدیدمان اتفاقهای جدید و مبارکی بشود، چیزی شبیه گعده مسجدجوادالائمه علیه السلام،«ادیبان انقلاب»!
بله، همیشه از دسته آدمهای رجائی بود و حال امیدوارم در روز ظهور، این جنس محفل ما محفلی باشد که در ساختن تمدن نوین اسلامی و رسیدن به ظهور، قدمهای موثری برداشته باشد و نگاهی جدید به تاریخ را رقم بزند.
راستی یادم باشد نذر کنم و «وان یکاد» بخوانم برای ادامه یافتن این محفل که وقتی برای خدا قدم برمیداری، هزاران لشکر جن و انس تلاش میکنند تا آن قدم را دیگر برنداری!
🍃فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ/یوسف،۶۴🍃
#سیزدهمینخاطرهنگاریهیأت
#هیأتیاورانزینبی
#انجمن_تاریخ_جامعه_الزهرا
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🥀مخاطب خاص من حسین علیه السلام
✍️خانم صدر
در زدم، وارد که شدم، مهربان مادرم با لبخند هميشگی، روی سجاده زیبایش، زمزمهکنان با سلام به ارباب، با تکان سرجواب سلامم را داد. گفتم: «مادر جانم، چند روز پیش در هیأت و جلسه ذکر امام حسين عليه السلام مختصر روضهای خواندم و از آقا اذن گرفتم و امروز اذن کربلایم داده شد.» دستان پرمهر و عطوفتش را به سوی آسمان برد و از خدای اربابم تشکر کرد، بوسهای بر سر ناقابلم زد و گفت:« الهی شکر. زیارت هرساله نصیبت دخترم.» خوشحالی من دو چندان شد، هم خوشحالی مادر و هم چشیدن اولین زیارت ارباب.
زیارتی وصفناشدنی به مدد اربابم و دعای مادرم نصیبم شد. روز اربعین شد و من در راه برگشت، دل شورهای عجیب درونم بود. مادرم ناگهان به بستر افتاد و هر روز نحیفتر از روز قبل، باسلام به ارباب بیکفن، خود را مهیای دیدار میکرد و من دعاگوی سلامتیاش؛ اما همیشه گفتهاند چه زود، دیر میشود!
پراکنده جلسات هیأت را شرکت میکردم و برای شفای مادر به آقا التماس میکردم. اشتیاق زایدالوصف برای شرکت درجمع صمیمی اساتید و دوستان تاریخی در من موج میزد؛ اما بوییدن عطر خاص مادر و پرستاری از او، باعث شد که از دریچه فضای مجازی اتفاقات دوشنبههای امام حسینی را دنبال کنم.
شد آنچه نباید میشد. نزدیک به ایام بیمادری حسین فاطمه علیهماالسلام، نازنین مادرم، به سوی حضرت مادر شتافت! بیمادری سخت است، سنگین است و من هر روز به نیابت از فرشته آسمانیام، به ارباب و مولایم سلام میدهم و از او مدد میجویم!
حسین جان! جان مادرمان حضرت زهراسلام الله علیها دست ما مادران هیات زینبی را بگیر و در راه خود ثابت قدممان بدار! آمین
#هیأتیاورانزینبی
#چهاردهمینخاطرهنگاریهیات
#انجمن_تاریخ_جامعه_الزهرا
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
🍃گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی
✍️ سیده زهرا محمدی
علیرغم اصرار اطرافیان، بر انتخابم پافشاری کردم و حد نصاب رسیدن گروه را به انتظار نشستم. تا اینکه پس از یک سال و نیم صبوری، بالاخره غوره حلوا گشت و کلاس هشت نفرهی تاریخ اسلام شروع به فعالیت کرد و آغاز بهره بردن از دنیای وسیع تاریخ و چشیدن از بحر وجود اهل بیت علیهم السلام.
بر خلاف باور و تصور برخی، حوادث تاریخی تکرار مکررات نیست؛ بلکه عملکرد اشخاص تأثیرگذار در زمانها و مکانهای متفاوت، وقایع متعددی را رقم میزنند که هر کدام از آنها تحلیلها و دستاوردهای نوینی را به همراه دارند.
بگذریم! به تدریج دیری نپایید که نهال نوپای رشتهی تاریخ اسلام در جامعه الزهراء سلام الله علیها ریشه دواند و تنومند گشت و به لطف و عنایت حضرات معصومین علیهم السلام، به ثمر نشست.
در اثر این بینش و نگرش اهل بیتی، بانوان تاریخی تصمیم به تأسیس هیأت گفتگو محور گرفتند. بنا شد با مطالعه پیرامون موضوعی که از پیش مشخص میشود، گرد هم بنشینند و از زوایایی نو، به مباحثه و تحلیل وقایع مورد نظر بپردازند. البته بنده چندان توفیق حضور در جلسات را نداشتم؛ اما با اطلاع رسانی موضوع در گروه مجازی، از مطالعه موضوعات مطرح شده غافل نبودم.
برای ادامه داشتن جلسات دعا میکنم و برای همه بزرگواران طلب توفیق دارم.
#پانزدهمینخاطرهنگاریهیأت
#هیاتیاورانزینبی
#انجمن_تاریخ_جامعه_الزهرا
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
انتخاب عطر ماندگار
حرفها هم عطر دارند و رایحه حرفها تا ساعتها شاید هم سالها، روی جان و تن مینشیند و از خاطرها محو نمیشود و اثرش ماندگار است.
اگر عطر حرفها تند و تلخ باشد چقدر آزار دهنده است. بیزاری و جدایی و تنهایی به همراه دارد. زندان انفرادی و سکوتی که خود فرد باعث آن شده و گاه افسوس و پشیمانی ثمری ندارد؛ مصداق خود کرده را تدبیر نیست، خواهد شد!
گرم و شیرین بودن رایحه سخنان دوستی را به ارمغان میآورد و آن را تثبیت میکند. همیشه داشتن یک دوست صمیمی در کنار انسان لازم است. باید با دلگرم کردن دوست به او اطمینان قلبی داد که قدر رفاقتش را می دانیم و برای دوستی ارزش قائلیم.
رایحه تیز و شورانگیز سخن به اطرافیان شادی را تزریق میکند. شادیای که این روزها در تحریم است و گاهی در احتکار سودجویان قرار گرفته است.
عطر آرام و روحانگیز سخنان، اثری جادوانه دارد و انسان را در خاطرهها ماندگار میکند. چیزی که دنبالش هستیم ذکر خوبیها و خاطره خوش در اذهان و خط بویی تمام نشدنی!
پس باید شمیم رایحه حرفها را انتخاب کرد؛ چون به یاد میماند و چه بهتر که بهترین در یادها بماند.
✍️نجمه صالحی
#اولینروزدومینماهزمستان۴۰۱
#سخن_خوش
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
ژن خوب یا تلاش!؟
با کنایه گفت:«خدا بده شانس! پدرش مدیر بود دیگه، راحتی و حقوق بیزحمت!» گفتم:«نه اینطور نیست، خودم شاهد زحماتش بودم، اگه اینطور نباشه دیر یا زود کم میاره!» شانههایش را بالا انداخت و گفت:«فقط ژن خوب!»
حس کردم نباید مکالمه را ادامه دهم، گویی در ذهنش اینطور جا افتاده بود که موفقیت در گرو داراییهایی نظیر استعداد خاص داشتن، خانواده معروف داشتن و... است؛ در صورتیکه هیچکدام از اینها صددرصد عامل موفقیت نبوده و نیستند.
دانشمندان، هنگامی که از عوامل موثر پیشرفت سخن میگویند بر چگونگی بهرهبرداری درست از استعداد تأکید میکنند. استعدادْ خوب است؛ اما استفاده درست و بهجا از فرصتها، ظرفیتها و امکانات و سختکوشی برای بهرهبرداری از استعداد مهمتر است.
پاستور
میگوید:
«بگذارید رازی را برایتان فاش کنم که آنچه مرا به هدف بزرگم رسانده است تنها قدرت من
در سرسختی من است.»
✍️نجمه صالحی
#تلاش
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60