چھ کردهاۍ تو با دلم کھ از تو پیش دیگران،
گلایه هم کھ مۍکنم، #شعر حساب مۍشود..!(:
لبخند زد
و با قلم مویی که در دست داشت،
خورشیدی بر پیشانیام نقاشی کرد...☀️✨
- قهوه مینوشم ؛
که با تلخی فراموشم شوی ..
لعنتی فنجان چقدر
همرنگ چشمانت شده !'💙🔐☁️
" تا که انگور شود مِی دو سه سالی بکشد ؛
تو به یک لحظه شدی
ناب ترین بادهی عشق "^^💕🎞
ای گل بوستان سرا از پس پردهها در آ
بوی تو میکشد مرا وقت سحر به بوستان
#هوشنگ_ابتهاج 🌱