eitaa logo
💕زندگی مهدوی💕
163 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
68 فایل
سربازان مهدی به پاخیزید.دوره دوره ی آخرالزمان است. و سربازی برای او حکم جهاد در راه خدا رادارد. سربازی فقط به نام نیست بلکه به اراده ی شما باز میگردد.به پا خیزید وحماسه ای بیافرینید که در تاریخ بی نظیر باشد. 🚩شروع‌کانال⇜ 1399/4/31 🚩پایان‌کانال⇜ظهورمهدی
مشاهده در ایتا
دانلود
「﷽」 استاد فروغی سلمه الله ❤️ 💠در نظام تکوین، هرچه می بینیم آیات الهی است و هیچ موجودی بیهوده خلق نشده است. ✨در جلد ۱۴ بحارالانوار علامه مجلسی روایتی را نقل می کند، روزی حضرت داوود کِرمی را دید که حرکت میکند، گفت خدایا این کرم را برای چه خلق کرده ای!؟ ما انسانها که بنده ات هستیم و تو را عبادت می کنیم. آن کِرم به اذن پروردگار زبان گشود و گفت: ای داوود! چرا شما وقتی با خدا مناجات می کنید، این همه داد می زنید؟ مگر نمی دانید که خدا حتی صدای من را می شنود و مرا می بیند!؟ داوود دید یک کرم چیزهایی می داند که او هم نمی داند. ✨در پشت پرده نظام عالم، خبرهایی هست که ما از آن بی اطلاعیم. اما همه چیز در عالم، آیینه اوست. 🔅اگر دل یک موجود زنده ای را به دست بیاوری و شادی اش بخشی، در نظامی که بی حساب و کتاب نیست، ذی اثر است. 💠مرحوم آیت الله سید محمد باقر شفتی، یکی از علمای بزرگ اصفهان بود که بکاء و مناجاتهایش در سحر، کم نظیر بود، ایشان میگوید در دوران طلبگی در نجف، دچار فقر شدیدی بودم، طوری بود که چند روز بدون غذا می ماندم، و از بس گرسنگی فشار می آورد، بعضی وقتها همه جا را تیره و تار می دیدم. روزی بعد از مدتها پولی به دستم رسید و سریع رفتم از قصابی مقداری گوشت یا جگر خریدم تا بعد از مدتها دلی از عزا در بیاورم. در راه بازگشت به حجره، دیدم سگ لاغری دراز کشیده و بچه هایش هم به سینه اش چسبیده اند ولی از شدت گرسنگی حتی یک قطره شیر از سینه اش نمی آید. سریع و بدون معطلی، همه گوشت ها را انداختم جلوی سگ و آن سگ بعد از خوردن گوشتها، شیر به سینه اش آمد. (از آن روز به بعد، زندگی اش عوض شد، اقبال مردم روز به روز به او بیشتر شد، به نحوی که مرجع شد و محل رجوع و صاحب نفوذ در بین مردم شد و صاحب اموال و دارایی بسیار زیاد شد.) ✨این یک نمونه از آثار ادخال سرور در دل یک حیوان بود، چه رسد به ادخال سرور و شادی در قلوب مومنین، که خدای متعال درشأن مومن می فرماید: «اگر مؤمن نبود اجازه نمی دادم حتی یک قطره باران از آسمان به زمین نازل شود و یک دانه سبز شود؛ همه ی نعم الهی بخاطر مؤمن است؛ اگر چه قلیل اند ولی در گوشه گوشه ی عالم، منبع منیع فیض اند به نظام حیات عالم. 🌼و عجیب است که در نظام هستی، هیچ عبادتی به برابری و پایه ی مسرور سازی قلب مؤمن نمی رسد، که درحدیث است: «مَا عُبِدَ اللهُ بِشَيْ ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللهِ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ.» یعنی محبوب ترین عبادت درمحضر ربوبی، ادخال سرور در قلب مومنین است. 🔅با محبت رفتار کردن و سرور به قلوب دیگران ادخال کردن، یکی از دستورالعمل های ویژه ی سلوکی است که راه را بر سالک کوتاه می کند؛ راه میانبری است که سالک را خیلی سریع پیش می برد و به مقصد می رساند. 🍃برخی صفات، اسباب جذب محبت الهی است و آنگاه که مجذوب حضرت دوست شدی رسیدی. 🔅 مرحوم ملاحسینقلی همدانی از عجائب روزگار و در سلسله ی عرفای نجف بودند؛ روزی یکی از شاگردان ایشان که از مجتهدین بوده، به محضر استاد وارد می شوند. استاد نگاهی به ایشان کرده و می گویند: دیشب چه عبادت و کار خیر ویژه ای کرده ای؟ ایشان هم عرض می کند اتفاقا شبی که گذشت از آن شبهایی بوده که تا صبح خوابیده ام و هیچ عبادت نتوانستم بکنم. استاد فرمود: چرا عبادت نکردی؟ عرض کرد: از شهرستان ما چند نفر برای زیارت امیرالمومنین امام علی و سیدالشهدا امام حسین علیهما السلام آمده بودند و دیشب در حجره من مهمانم شدند. ولی حجره ام کوچک است و جا به اندازه کافی ندارد و دیشب مهمانها به زور جا شدند و با سختی خوابیده بودیم. فقط در دل شب این صحنه پیش آمد که دیدم یکی از مهمانان آنچنان خسته است که هر دو پای خود را در خواب، روی سینه ی من گذاشته و من هم داشتم خفه میشدم. اول ناراحت شدم. گفتم منو ببین، این چه وضعی است! جا برای خواب که ندارم و از طرفی اینم پاشو اینطوری گذاشته روی سینه ام... یه مرتبه گفتم نه، اشکال نداره، زائر است، بذار راحت بخوابه؛ فقط همین یادم هست. استاد فرمود: اینکه میگم امشب چه کار کرده ای که تو را غرق در نور می بینم، بخاطر این است که دو پای مومن را روی سینه ات نگه داشته ای و گفتی زائر اباعبدالله الحسین علیه السلام است. یک فیض خاصی شامل حالت شده، شاید بعد ازسال ها نماز شب خواندنت یک چنین فیضی شامل حالت نشده باشد. 🔅رفقا تمرین کنید که بر اساس محبت رفتار کنید. ✨هر روز قلب چند نفر را بدست بیاورید. بعد از مدتی می بینید کارتان بر اساس محبت است و می بینید سرمایه دار بهجت و سرور شده اید و قلب اولیاء الهی را بدست آورده آید.
「﷽」 سلمه الله ❤️ ✨پاداش شاد کردن دل دیگران در کلام امام جعفر صادق علیه السلام: امام صادق علیه السلام فرمود:  وقتی خداوند، مؤمن را از قبرش [در روز قیامت] بر می‌انگیزاند، همراه او [شخص] مثالی خارج می‌شود که پیشاپیش وی حرکت می‌کند و هرگاه مؤمن هولی از اهوال قیامت را ببیند (و آ‌ن هول سبب هراس او ‌شود)، آن مثال به وی می‌گوید: نگران و محزون مباش، تو را از جانب خداوند بشارت باد به کرامت و خوشحالی. تا اینکه در برابر خداوند جلیل ایستاده و حق‌تعالی از او حسابی آسان کشیده و او را به بهشت امر می‌کند (هرکس بدین جا رسید مدال سعادت ابدی گرفت تمام درس و بحث ها مقدمه ست از برای وصول به چنین سعادتی وگرنه ‌بازی است و اسباب اشتغال دل ماست ؛ به همه چیز باید رنگ خدایی بزنیم. ) در حالی‌که [شخص] مثالی در جلو او [در حال حرکت] است. مؤمن به او می‌گوید: خداوند، تو را رحمت کند. چه خوب با من از قبرم خارج شدی و دائماً مرا به شادی و کرامت از ناحیه خداوند بشارت دادی تا اینکه آن را دیدم. پس مؤمن می‌گوید:‌ تو کیستی؟ آن مثال می‌گوید:‌ من همان شادی و سروری هستم که تو آن را بر قلب برادر مؤمنت در دنیا داخل کردی. خداوند جلیل مرا از آن سرور خلق کرده است تا تو را خوشحال کنم. 🔅این روایت عظمت مؤمن را نشان می دهد و ثمرات اخروی بدست آوردن دل یک مؤمن را 💠اما ادخال سرور بالاتر است از بدست آوردن دل مؤمن است. حتی اگر دل یک موجود زنده ای را مسرور کنی اثر دارد و لو یک حیوان باشد. هیچ موجودی در عالم تکوین بیهوده خلق نشده و همه آیات حق تعالی و نشانه های اویند. 🍃به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست 🍃عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست اگر دل ما بند محبت خداشد و خدا دوست شدیم این آثار حب برمی گردد و هرچه دیدیم را آیات خدا می بینیم. بااین دید محبت ما به اندازه ی نظام عالم سعه پیدا می کند 🔅امام حسین علیه السلام و آزادسازی غلام مهموم : دربحارالانوار است که روزی امام حسین علیه السلام غلامی را دید که با سگی غذا می خورد. غلام گفت:« ای فرزند رسول خدا! من دلم گرفته و ناراحتم، و می خواهم با مهربانی به این سگ و شاد کردنش شاد شوم. چون صاحب من یهودی است و من نمی‌خواهم به او خدمت کنم.» (فهم یک غلام را ببین! من مهمومم و می خواهم دل سگی را بدست آورم تا صاحب اختیار این عالم یه نگاهی به من کند و او هم حزن از دل من بزداید) امام حسین علیه السلام به قصد خریداری غلام نزد صاحبش رفت و خواست او را به دویست دینار بخرد. یهودی گفت:« این غلام فدای قدم شما و این باغ هم برای او؛ پولتان (دویست دینار) را هم به شما باز می‌گردانم.» امام فرمود:« من این پول را به تو می بخشم.» یهودی گفت:« من نیز آن را به غلام بخشیدم.» حسین علیه السلام غلام را آزاد کرد و همه اموال را به او بخشید. زن آن یهودی گفت:« من مسلمان شدم و مهر خود رابه شوهرم بخشیدم.» یهودی گفت:« من نیز مسلمان شدم و این خانه را به زن بخشیدم.» 🔅زیربنای تمام این فیوضات بدست آوردن دل یک سگ بود. نظام عالم اینگونه است یک بهانه ای می خواهد تا فیوضات ربوبی نازل شود سعی کن از این بهانه ها داشته باشی.