eitaa logo
زنـدگی‌حکیمانـه
4 دنبال‌کننده
43 عکس
6 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❣اوصاف مومنین ❣ در سورهٴ «انفال» پنج وصف را برای مؤمن ذکر می‌کند که اینها عامل نجات اوست؛ آیه دوم سورهٴ «انفال» می‌فرماید: ﴿اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ﴾ گروهی‌اند که این اوصاف پنج گانه را داشته باشند؛ 🕌یک: ﴿إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ﴾ اگر خدا یادشان بیاید دلشان بهراسد، نه اینکه هیچ اثر در قلبشان پیدا نشود آن که اگر خدا یادشان آمد هیچ متأثر نمی‌شوند و به طور عادی از کنارش می‌گذرند، این همان ایمان بدوی است نه ایمان مطلوب؛ 🔅«وَجَل» همان حالت خوف و ترسى است که به انسان دست مى دهد و سرچشمه آن یکى از این دو چیز است: 1-گاهى به خاطر درک مسئولیت ها و احتمال عدم قیام به وظائف لازم در برابر خدا مى باشد. 2-و گاهى به خاطر درک عظمت مقام و توجه به وجود بى انتها و پر مهابت او است.(مکارم) 🕌دو: ﴿وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیمانًا﴾، 🔅آنها همواره در مسیر «تکامل» پیش مى روند و لحظه اى آرام ندارند، 🔅موجود فاقد نمو و تکامل یا مرده است و یا در سراشیبى مرگ قرار گرفته، مؤمنان راستین، ایمانى زنده دارند، ��سه: ﴿وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ﴾؛ در کارهای فردی و جمعی شان تکیه‌گاه‌شان خداست و بس. ☀پس آنها در پرتو احساس مسئولیت و درک عظمت پروردگار و همچنین ایمان فزاینده و بلندنگرى توکّل، از نظر عمل داراى دو پیوند محکمند، 1-پیوند و رابطه نیرومندى با خدا 2-پیوند و رابطه نیرومندى با بندگان خدا:: 🕌چهار: ﴿الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ﴾ نه «الذین یصلون»، ﴿الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ﴾ نماز را اقامه می‌کند و احیا می‌کنند. 🕌پنج: ﴿وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ﴾ اگر عالم‌‌اند علمشان را در راه خدا منتشر می‌کنند و اگر مال داران و توان مالی شان را در راه خدا منتشر می‌کند و اگر قدرت دیگر در اختیار آنها است از آن قدرت در راه خدا بهره صحیح می‌برند. 🕌﴿أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا﴾؛ اگر کسی این اوصاف پنج گانه را داشت: مومن حقیقی است. 🌐سه پاداش مهم خواهند داشت: 🔅1- (لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ). مى فرماید: «آنها درجات مهمى نزد پروردگارشان دارند» درجاتى که میزان و مقدار آن تعیین نشده و همین ابهام دلالت بر فوق العادگى آن دارد. 🔅2- (وَ مَغْفِرَةٌ). به علاوه آنها «مشمول مغفرت و رحمت و آمرزش او خواهند شد» 🔅3- (وَ رِزْقٌ کَریمٌ). «و روزى هاى کریم; یعنى مواهب بزرگ، مستمر و همیشگى که نقص و عیبى در آن راه ندارد و حد و حسابى براى آن نیست در انتظارشان مى باشد» اینهایند که ﴿لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ﴾.[8]
❣رزق کریم❣ 🔅(وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا) [۳] (و هر كس از شما براى خدا و پيامبرش خضوع كند و عمل صالح انجام دهد، دوبار به او پاداش خواهيم داد، وروزى پرارزشى براى او آماده كرده‌ايم.) [۴] 💟علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: رزق كريم مصداق بارزش بهشت است. و معناى آيه اين است كه هر يک از شما همسران رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) براى خدا و رسول او خاضع شود، و يا ملازم اطاعت و خضوع براى خدا و رسول باشد، و عمل صالح كند، اجرش را دو باره مى‌دهيم، يعنى دو برابر مى‌دهيم، و برايش رزقى كريم، يعنى بهشت آماده مى‌كنيم. [۵] ☀إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ‌ أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ. انفال (8) 2 و 4 💟امام قشيرى قدس سره فرموده كه رزق كريم آنست كه مرزوق را از شهود رازق بازندارد(حقی، روح البیان) 💟شیخ طبرسی در مجمع البیان: وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ‌ و روزى بزرگوارى يعنى نعم جنت كه صافى باشد از كد اكتساب و خالى از خوف حساب و غير منقطع العدد و منتهى الامد(فتح الله کاشانی، منهاج) 💟بعضی از روزیهای معنوی را به عنوان رزق کریم قرآن یاد کرده شعیب پیامبر می‌فرماید خدا به من رزق کریم داده است نبوت رزق کریم است آن نعمت همراه با بزرگواری و بزرگداشت را کرامت می‌گویند.(جوادی آملی) 💟وفي وصف الرزق الذي أعده لهم بالكرم، زيادة في إدخال السرور على قلوبهم لأن لفظ الكريم يصف به العرب كل شيء حسن في بابه، بحيث يكون لا قبح فيه ولا شكوى معه. (الوسیط، طنطاوی) 💟والرزق الكريم ما يرتزقون به من نعم الجنة ، وقد أراد الله سبحانه بالرزق الكريم الجنة ونعمها في مواضع من كلامه ، كقوله تعالى : « فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ » الحج : ٥١ وغير ذلك. (المیزان) 💟«راغب» در كتاب «مفردات» مى‌گويد: «كرم» معمولًا به امور نيك و پر ارزشى گفته مى‌شود كه بسيار قابل توجه است، بنابراين به نيكى‌هاى كوچك، كرم گفته نمى‌شود. الكرم أن تعطيه بلا مقابل. ورزق الجنة بلا مقابل لأنه بمجرد أن يخطر الشيء على بالك وتشتهيه تجده أمامك. 💟كريم يعنى بخشنده و بسيار سود رسان، بطورى كه هر چه از او بخواهند بدهد. گفته‌اند كريم كسى است كه بيشتر فضايل در او جمع شده باشد، فضايلى از قبيل شجاعت، عفت، ايثار، مدارا، از خودگذشتگى و فداكارى در راه عقيده و مرام. و نيز گفته‌اند: كريم كسى است كه سود بلا عوض رساند. «پس كرم عبارت است از فايده رساندن نه به منظور و غرضى. كسى كه مال خود را به قصد جلب نفع يا رهائى از نكوهش ببخشد كريم نيست» (تعريفات جرجانى) شى‌ء كريم يعنى بهترين شى‌ء و مقصود از آن شيئى است كه در مورد خود، رضايت و ستايش انسان را برانگيزد. مى‌گويند: رزق كريم، يعنى رزق بسيار، قول كريم، يعنى سخن ملايم، صورت كريم، يعنى در زيبائى رضايت بخش، كتاب كريم، يعنى در روانى الفاظ و معانى و فوايد، رضايت بخش است، گياه كريم، يعنى در نوع خود سود بخش.( فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى) 💟وَ الرِّزْقُ الْكَرِيمُ مِنَ الْعَمَلِ الصَّالِحِ وَهُوَ مُنَاسِبٌ فَإِنَّ مَنْ عَمِلَ لِسَيِّدٍ كَرِيمٍ عَمَلًا، فَعِنْدَ فَرَاغِهِ مِنَ الْعَمَلِ لَا بُدَّ مِنْ أَنْ يُنْعِمَ عَلَيْهِ إِنْعَامًا وَيُطْعِمَهُ طَعَامًا، وَوَصْفُ الرِّزْقِ بِالْكَرِيمِ قَدْ ذَكَرْنَا أَنَّهُ بِمَعْنَى ذِي كَرَمٍ أَوْ مُكْرِمٍ، أَوْ لِأَنَّهُ يَأْتِي مِنْ غَيْرِ طَلَبٍ بِخِلَافِ رِزْقِ الدُّنْيَا، فَإِنَّهُ مَا لَمْ يَطْلُبْ (رازی، مفاتیح الغیب)
مانع اول: مصانعه» (به معناى سازشكارى و رشوه گرفتن) هستند هرگز نمى توانند حق را به حق دار برسانند، چرا كه زورمندان اهل باطل آنها را خريدارى مى كنند و از حق منصرف مى سازند و در اين ميان حقوق ضعفا پايمال مى شود.  🔸مانع دوم: «مضارعة» همان اظهار ذلت و ناتوانى در برابر زورگويان است عامل ديگرى براى زير پا گذارد فرمان خدا و به قدرت رسيدن ظالمان است. خطبه همّام (خطبه 193) مى فرمايد: «فَمِنْ عَلامَةِ أحَدِهِمْ أنَّكَ تَرى لَهُمْ قُوَّةً فى دينِ; يكى از نشانه هاى پرهيزگاران اين است كه او را در دين (و اجراى فرمان الهى) قوى و نيرومند مى بينى».(پیام امام علی) 💎إنّ المصانعة في كلامه بمعني المداهنة و المخادعة و المقصود أنّ إقامة أمر اللَّه لا يوافق مع من كان مداهنا مع النّاس يبتغى إجابة شهواتهم و آرائهم الفاسدة، و قد حذّر اللَّه النبيّ صلّى اللَّه عليه و آله عن ذلك بقوله «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ» (9- القلم). و يستفيد منه المنع عن المداهنة مع مخالف الحقّ حتّى في أصعب المواقف و أحرجها، و كأنّه إشارة إلى الطعن في سيرة الشيخين،(منهاج البراعه خویی) 🔸مانع سوم: طمع اميرالمؤمنين(عليه السلام): «ما هَدَمَ الدّينَ مِثْلُ الْبِدَعُ وَ لا أفْسَدَ الرَّجُلَ مِثْلُ الطَّمَعُ; هيچ چيز مانند بدعت ها دين را از بين نمى برد و چيزى مانند طمع انسان را فاسد نمى سازد». «مَنْ أرادَ أنْ يَعيشَ حُرّاً أيّامَ حَياتِهِ فَلا يُسْكِنِ الطَّمَعَ قَلْبَهُ; كسى كه مى خواهد در طول عمر آزاد زندگى كند بايد اجازه ندهد طمع در قلبش سكونت يابد».
❣ اَجَل و سرآمد داشتن امت‌ها❣ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ. ترجمه:برای هر قوم و اُمت و جمعیّتی، زمان و سرآمد (معیّنی) است؛ و هنگامی که سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتی از آن تأخیر می‌کنند، و نه بر آن پیشی می‌گیرند. (سوره اعراف آیه ۳۴) تفسیر نمونه: ملت‌های جهان(به تعبیر آیه امّت‌ها) همانند افراد، دارای مرگ و حیاتند، ملت‌هایی از صفحه زمین برچیده می‌شوند، و به جای آنها ملت‌های دیگری قرار می‌گیرند، قانون مرگ و حیات مخصوص افراد انسان نیست، بلکه اقوام و جمعیت‌ها و جامعه‌ها را نیز در بر می‌گیرد با این تفاوت که مرگ ملت‌ها غالبا بر اثر انحراف از مسیر حق و عدالت و روی آوردن به ظلم و ستم و غرق شدن در دریای شهوات و فرو رفتن در امواج تجمل پرستی و تن‌پروری می‌باشد.هنگامی که ملت‌های جهان در چنین مسیرهایی گام بگذارند، و از قوانین مسلم آفرینش منحرف گردند، سرمایه‌های هستی خود را یکی پس از دیگری از دست خواهند داد و سر انجام سقوط می‌کنند.[۳۶] برخی از محققان به این آیه درباره ظهور و سقوط تمدن ها استشهاد کرده‌اند. ✅وَ لا يَستَقدِمُون‌َ اشاره‌ باينست‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ديگران‌ بخواهند اينها ‌را‌ ‌از‌ ‌بين‌ ببرند ‌تا‌ مدت‌ اينها باقيست‌ ‌در‌ علم‌ الهي‌ قدرت‌ ندارند . ✅اگر‌ مراد مدت‌ رياست‌ و عنوان‌ ‌باشد‌ مثل‌ مدت‌ سلطنت‌ بني‌ اميّه‌ و بني‌ عباس‌ و ساير سلاطين‌ مثل‌ صفويه‌ و قاجاريه‌ زماني‌ ‌که‌ مدت‌ رسيد ‌از‌ ‌اينکه‌ عنوان‌ خواهند افتاد و ‌از‌ ‌اين قبيل‌ ‌است‌ ساير امور مثل‌ غني‌، فقر، عزت‌، ذلّت‌، صحت‌، مرض‌، نعمت‌، بلاء ‌هر‌ چه‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌هر‌ قومي‌ معين‌ ‌شده‌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم‌ ‌يعني‌ انقضاء مدت‌ شد و به سر رسيد. 💟علت هلاکت: «وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَجَعَلْنَا لِمَهْلِكِهِم مَّوْعِدًا؛ [کهف/59] اين شهرها و آباديهايى است كه ما آنها را هنگامى كه ستم كردند هلاك نموديم؛ و براى هلاكتشان موعدى قرار داديم. آنها را با چشم مى‌بينند، ولى عبرت نمى‌گيرند.» 💟عبرت از هلاکت امتهای دیگر «أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُوْلِي النُّهَى • وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامًا وَأَجَلٌ مُسَمًّى؛ [طه/128] آيا براى هدایت آنان كافى نيست كه بسيارى از اقوام پيشين را كه طغیان و فساد كردند هلاك نموديم، در حالى كه اينها در مسكنهاى ويران شده آنان راه مى‌روند؟! به يقين در اين امر، نشانه‌هاى روشنى براى خردمندان است. و اگر سنّت و تقدير پروردگارت و اجل مقرّر آنها نبود، مجازات الهى دامان آنان را مى‌گرفت!»
اجزای حرام گوسفند
❣️ضرر به خود❣️ يضر الناس أنفسهم في ثلاثة أشياء 💟الإفراط في الأكل اتكالا على الصحة 💟 و تكلف حمل ما لا يطاق اتكالا على القوة 💟و التفريط في العمل اتكالا على القدر.
آیا کوفیان قاتل امام حسین، شیعه بودند؟ ۱- در ایام حضرت علی هم تشیع و فقه علوی در آنجا رایج نبود. حضرت چون مردم را دید نماز ترواویح را به جماعت می خوانند آنها را ن نهی کرد. آنان داد واسنت عمرا سر دادند. حضرت دیگر کاری نکرد. ۲- در زمان امام حسین دیگر شیعی آنحا نبود مخصوصا چون زیاد بن ابیه از طرف معاویه فرماندار کوفه شد هر کسی را به جرم شیعه بودن می کشت. ۳-کوفه مرکز حنفی ها شده بود. در کتب فقهی وقتی گفته میشود هذا رای کوفی یعنی این سخن حنفی مسلکان است. ۴-شیعه کسی است که در دل و زبان مطیع ما باشد. ۵-امام حسین خطاب به کوفیان گفت یا شیعه آل سفیان تنی چند چون سلیمان بودند که در زمان واقعه عاشورا زندانی بودند.
بهشت ولایت ✨بهشت اقرار به ولایت مُوسَى بْنِ بَكْرٍ قَالَ كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع)غ فَقَالَ رَجُلٌ فِي الْمَجْلِسِ أَسْأَلُ اللَّهَ الْجَنَّةَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) أَنْتُمْ فِي الْجَنَّةِ فَاسْأَلُوا اللَّهَ أَنْ لَا يُخْرِجَكُمْ مِنْهَا فَقُلْنَا جُعِلْنَا فِدَاكَ نَحْنُ فِي الدُّنْيَا فَقَالَ أَ لَسْتُمْ تُقِرُّونَ بِإِمَامَتِنَا قَالُوا نَعَمْ فَقَالَ هَذَا مَعْنَى الْجَنَّةِ الَّذِي مَنْ أَقَرَّ بِهِ كَانَ فِي الْجَنَّةِ فَاسْأَلُوا اللَّهَ أَنْ لَا يَسْلُبَكُمْ (محاسن برقی/ج1/ص161)
کمال عقلی در خدمت امام عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الباقر عليه ‌السلام ، قَالَ : «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا ، وَضَعَ اللّه‌ُ يَدَهُ عَلى رُؤُوسِ الْعِبَادِ ، فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَكَمَلَتْ بِهِ أَحْلامُهُمْ». الکافی: ج۱، ص۵۶، ح ⬅ابوریحان بیرونی برای اینکه بفهماند " دین یعنی فهم " ....؛ وصیت کرد وقتی مُردم، این بُراده های قلم نِی را که جمع کرده ام، آب گرم کنید و من را غسل بدهید جامعه بفهم را به خوبی می شود اداره کرد، امّا جامعه ای که رشد عقلی ندارد، هر کسی او را به سَمتی می کشد! وجود مبارک حضرت که ظهور کرد، الآن هم اگر حضرت ظهور بکند، این هفت میلیارد را با ( عقل ) اداره می کند، نه با کشتن!! ⬅امام زمان علیه‌السلام قبل از اینکه به مسائل مالی بپردازد، مسائل اخلاقی را حل می‌کند و به معنویت جامعه می‌پردازد. جامعه‌ای که بزرگ به کوچک رحم نمی‌کند و کوچک به بزرگ احترام نمی گذارد، همسایه فکر همسایه نیست، معنویتی نیست و نتیجه آن میشود
❣حب علی❣ «لو اجتمع الناس على حب علي عليه السلام لما خلق اللّه النار» أ) روى العلامة الخطيب الخوارزمي بإسناده عن ابن عبّاس قال: قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و سلم: لو اجتمعَ النّاس على حبّ عليّ بن أبي طالب لَما خلَقَ اللَّه عزّ وجلّ النار. 📚[رواه العلامة القندوزي في « ينابيع المودة»( ص 91 و 125 و 252 طبعة اسلامبول) عن ابن عباس، و رواه في( ص 237) عن عبداللَّه بن مسعود رضى الله عنه وفي( ص 251) رواه عن عمر بن الخطاب و في( ص 251) رواه عن عليّ عليه السلام رفعه ولفظه: لمّا أسري بي الى السماء لقتني الملائكة بالبشارة في كلّ سماء حتى لقيني جبرائيل في محفلة من الملائكة فقال: يا محمّد لو اجتمع أمتك على حبِّ عليّ بن أبي طالب لما خلق اللَّه النار.
آفرینش را چو فتح الباب شد نور احمد مهر عالم تاب شد رست از او نور امامان وفی شد بروج سیر آن نور صفی پس برآمد نور پاک فاطمه آن مبارک فاتحت را خاتمه چارده هیکل چو شد از وی درست نور پاک انبیا زان نور رُست پس به ترتیب مراتب زان صور شد همه ذرات اکوان جلوه گر آری! آری! طلعت اللهُ نور این چنین آئینه‌ای دارد ضرور
بازخواست در روز قیامت
❣عدم امکان مغلوبیت حق❣ شکست حق هیچگاه قابل تحقق نیست. وجود همان حق است و باطل عدم لذا حق در ضعیف ترین موقعیت هم قرار بگیرد بازهم پیروز است. سرش بالای دار هم برود پیروز است. این همان احدی الحسنین است لیکن به شکل ایجابی آن یعنی حق رفتنی نیست. غالب هم باشد می ماند و مغلوب هم باشد. شکست حق لایمکن فی بقعه الامکان و لو قرع سمعک.
آب حیات، حق است. و جعلنا من الما کل شی حی امام حق مجسم است. متی ننتفع من عذب مائک.
❣حفظ چهار عضو در چهار موضع❣ عَن وَصايا لُقمانَ عليه السلام لاِبنِهِ : ... يا بُنَيَّ ، اِعلَم أنّي خَدَمتُ أربَعَمِئَةِ نَبِيٍّ ، وأخَذتُ مِن كَلامِهِم أربَعَ كَلِماتٍ ، وهِيَ : إذا كُنتَ فِي الصَّلاةِ فَاحفَظ قَلبَكَ ، وإذا كُنتَ عَلَى المائِدَةِ فَاحفَظ حَلقَكَ ، و إذا كُنتَ في بَيتِ الغَيرِ فَاحفَظ عَينَكَ ، وإذا كُنتَ بَينَ الخَلقِ فَاحفَظ لِسانَكَ .  (المواعظ العددية ص ۲۳۸) از جمله سفارش هاى لقمان عليه السلام به پسرش ـ : پسرم! بدان كه به چهارصد پيغمبر ، خدمت كرده ام و از ميان سخنان آنان ، چهار سخن را دريافته ام ، كه چنين اند : هر گاه در نماز بودى ، دلت را حفظ كن ، و هر گاه سر سفره بودى ، گلويت را نگه دار، و هر گاه در خانه ديگرى بودى ، چشمت را نگه دار، و هر گاه در ميان مردم بودى ، زبانت را نگه دار.
❣ترک جدل❣ عنه صلى الله عليه و آله : أنا زَعيمٌ ببَيتٍ في رَبَضِ .حديث الجَنّةِ ، و بَيتٍ في وَسَطِ الجَنّةِ ، و بَيتٍ في أعلَى الجَنّةِ ، لمَن تَرَكَ المِراءَ و إن كانَ مُحِقّا ، و لمَن تَرَكَ الكِذبَ و إن كانَ هازِلاً ، و لمَن حَسّنَ خُلقَهُ خانه اى در حومه بهشت و خانه اى در مركز بهشت و خانه اى در بالاى بهشت ضمانت مى كنم.