🍃🌸
یا صاحب الزمان
🍃🌹جانا بیا که بی تو دلم را قرار نیست
🌹🍃بیشم مجال صبر و سر انتظار نیست
💞 @zendegiasheghane_ma
زنــدگي زیباست
زشتي هاي آن تقصیرماســت
در مسیرش هرچه نازیباســت
آن تــدبير ماست
زنــدگي آب رواني ست
روان ميگذرد
آنـچه تقدير من و توست همان ميگذرد....
روز خوش دوستان عزیز
💞 @zendegiasheghane_ma 💞
#همسرداری
حوصله و بردباری در زندگی زناشویی از اهمیت خاصی برخوردار است.
👈 همیشه در برخورد با همسرتون چند ثانیه مکث کنید و تا بعدا پشیمون نشید..
💞 @zendegiasheghane_ma 💞
14946188824706LTiWdjuEwKJSpG9X2HUO8RFqhAc061fz.mp3
2.82M
#صوتی
استاد #همییز
زنای فکری مانع ازدواج موفق میشه
با دقت گوش کنید لطفا👌
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫
#مشاوره
✅ پرسش پاسخ با استاد #همیز
❓سوال:
سلام؛ خانمی هستم ۳۱ ساله. دو تا بچه کوچیک دارم. شوهرش ۳۲ سالشه و مرد خوبیه ولی برای تفریح خانواده کم میذاره و هر بار بهونه میاره. به این خاطر افسرده شدم. به خاطر فکر و خیال لاغر شدم و شوهرم هم به این قضیه اعتراض میکنه. چیکار کنم؟
🔰 پاسخ:
سلام؛ شما باید تفکر توحیدی خود را تقویت کنید.
آرامش را که فقط از یک راه نباید جستجو کرد. بلکه راه های دیگری هم هست که تا به حال به آن فکر نکرده اید.
حرف های شما پیرامون کم کاری شوهرتان قابل تأمل است و باید باور او را به اصلاح کارش معطوف کنید. البته با ظرافت و حکیمانه! فکر کنید، راه حل پیدا می شود زیرا جوینده یابنده است.
🍃🌸🍃
💞 @zendegiasheghane_ma
#سیاستهای_زنانه
احترام گذاشتن به یکدیگر در حضور دیگران، قدردانی کردن، "انعطاف پذیری" در رفتارتان، گوش کردن به حرف های دیگر و ایده پردازی در خلاقیت در زندگی از اصل های داشتن یک زندگی مشترک به دور از تنش محسوب می شوند.
بررسی ها نشان می دهند، زنان از همان بدو تولد نقش پر رنگی را در زندگی مردان ایفا می کنند و در شکل دهی و شخصیت و انتخاب درست مسیر و حتی موفقیت هایشان نقش زیادی دارند و پژوهش های جدید محققان نشان می دهد مردان بدون مادر، خواهر و همسر خوب موفق نمی شوند.
گفتنی است مردان و زنان با احترام گذاشتن متقابل به یکدیگر می توانند "اعتماد به نفس" را در هم افزایش دهند و اگر می خواهید همیشه شریک زندگی تان را شاد و خوشحال نگه دارید در حضور دیگران از توانایی های او تعریف و تمجید کنید.
نتایج مطالعات نشان می دهند خانم ها و آقایان باید قانون های مورد نظر خودشان را در زندگی مشترکشان بر روی کاغذ ثبت کنند و همواره بر روی آن ها برای به وجود نیامدن اختلاف در زندگی بحث و نظر خواهی کنند.
💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
#کلاس_نظم_و_هدف2
#جلسه3_قسمت18
#خانم_محمدی
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
امام خمینی مگه نگفتن که سربازان من در گهواره هستن 👶👦یعنی چی⁉️⬅️ یعنی زنهایی هستن.
بعد گفتن ⬅️رهبر انقلابمون بانوان بودن یعنی⬅️ این زنها بودن که تونستن این سربازا رو پرورش بدهن بعد اومدن وسط، خودشون هم شاخص شدن، علمدار شدن.
نهضت عاشورا رو کی زنده نگه داشت⁉️کی ادامه داد⁉️⬅️یک زن، حضرت زینب سلام الله عليها
امام خمینی میگن من تربیتم مدیون عمه ام هست ⬅️یک زن.
حالا باز ما بشینیم بگیم یه قل دو قل بازی دنیا⬅️ این نشد این شد من این کارو کردم دید ندید. 🙈
راه حل برای خودتون پیدا کنید🍃💕🍃
یه چشم بکشید روی آیینه هر روز نگاه کنید بگید این چشم منه من چشمم به چه چیزایی می افته⁉️ از چه منظری دارم نگاه میکنم ⁉️من همه چیزو از منظر الهی نگاه میکنم یا نه⁉️ یا همش من با چشم دنیاییم با چشم طبیعیم دارم همه چیز رو مقیاس میکنم⁉️مفهوم اصلی سلول بنیادی #بلوغ_عاطفی همین هستش که انسان از هیچ کسی #طلبکار_نباشه از هیچ کسی از هیچ احدی #توقع_نداشته باشه.
الان من زنگ زدم به فلانی ببینم یه دو روز دیگه یه به من زنگ میزنه⁉️ یک هفته شد زنگ نزد دیگه زنگ نمیزنم.این چه اسلامیه⁉️ این چه مسلمونیه⁉️ این چه رفتاریه⁉️ ما رو به کجا میرسونه⁉️ به بهشت نمیرسونه که هیچ ما رو عقبترم نگه میداره. پس چرا انجام میدیم⁉️یه ذره به خودمون بگیم پس #چراانجام_میدم⁉️⁉️⁉️
کاری که منو به بهشت نمیرسونه چرا انجام میدم؟بعد خودمونم نمیدونیم چرا میگیم⬅️ شیطون گولم زد مثل بچه ها که یه کار بدی میکنن میگن مامان نفهمیدم شیطون گولم زد.
ما به خدا میتونیم بگیم خدایا غلط کردم ببخشید شیطون گولم زد😉😡،شیطون تا چه قدر میتونه گول بزنه تا موقعی که ما میخوایم👾🤖 ما بهش اجازه میدیم. ما میدون میدیم. ما خودمونو رها کردیم.
اون دنیا هم میگه به من چه. من فقط بهت گفتم خودت انتخاب کردی😱 ما وقتی خودمونو رها میکنیم شیطان چکار میکنه⁉️⬅️جلو میاد. قدم به قدم هم جلو میاد. ما شتابان در حرکت او قدم به قدم قشنگ راه نشون میده ⬅️اون کارو کن این کارو کن این کارو نمیخواد بکنی، ولش کن بعد ما همش منتظریم شنبه بشه پنجشنبه، بشه سه شنبه تا ما یک روزی در آینده خوب بشیم...
@jalasaaat
ارسال مطلب✅
کپی⛔️
💕زندگی عاشقانه💕
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 #خانه_تکانی #خانه_تکانی_دل_جسم_خانه #روزسوم بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم خ
💕💜💕💜💕💜💕💜💕💜
#خانه_تکانی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
#خانه_تکانی_دل_جسم_خانه
دل❤️ منزل💙 جسم💚
روز #چهارم
❤️ سه روز است کارهایمان خدا محور است.
شاید شما هم شنیده باشید که میگویند این کار را بکنی میری بهشت آن کار را بکنی میروی جهنم
این یعنی حساب و کتاب داشتن.
امروز روی محاسبه اعمال مان کار میکنیم.
چقدر خوبی داریم و چقدر بدی؟!
ظرف وجودمان چقدر خالی هست و چقدر پر؟!
کمبود "عملوا الصالحات" را پیدا کنیم
حضرت زهرا سلام الله عليها از امام علی علیه السلام پرسیدند آیا از من راضی هستی؟
این یعنی معاد باوری.
اهل خانه را در حساب و کتاب داشتن کارهایشان یاری کنیم چه معنوی و چه مادی.
#نظم_معنوی
#نظم_اقتصادی
ان شاءالله عاقبت همگی مان ختم به خیر شود به حرمت محبت اهل بیت علیهم السلام
❤️❤️❤️❤️❤️
💙 امروز شیشه های خواروبار (نخود، لوبیا، عدس، لپه، ماش، لوبیا قرمز و سفید و چشم بلبلی، دال عدس، گندم، جو) را تمیز میکنیم. همچنین جای مواد غذایی مثل ماکارانی، رشته فرنگی و آشی و پلویی، لیمو عمانی، سویا، نعناع و شوید خشک و سایر سبزیجات را هم تمیز و مرتب میکنیم و بررسی میکنیم ظرف ها خالی هستند یا پر و چه چیزهایی چه مقدار نیاز داریم برای چه مدت.
همه کم و کسری را یادداشت میکنیم.
یک نکته🔰
همزمان با کار کردن میشه سخنرانی یا مداحی هم گوش کرد و از وقت استفاده بهتری کرد.
💙💙💙💙💙
💚 امروز تصمیم بگیریم غذاهایی که با حبوبات و غلات درست میشود را وارد سبد غذایی خانواده کنیم تا پروتئین مناسب را بگیریم.
💚💚💚💚💚
@zendegiasheghane_ma
#حدیث_عشق
پیامبر اکرم (ص)
هر چه ایمان انسان کامل تر باشد به همسرش بیشتر اظهار محبت میکند.
بحار جلد 103
صفحه 228
💞 @zendegiasheghane_ma
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
سلام اینا هم گل سرای من برای نمایشگاه...☺️☺️
پولشون قراره ان شا ءالله صرف خیریه شه.🌹
✍احسنت بر شما بانو
💞 @zendegiasheghane_ma
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
سلام به همگی
منم دست به کار شدم و این لیف قشنگو بافتم
✍ماشالله اعضای کانال تو گروه تجربه خانه ما خیلی فعال و با انرژیند👌
💞 @zendegiasheghane_ma
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
اینم تابلو فرش من تازه تمومش کردم
دراوج ناامیدی بعد از عمل جراحی سنگینی که داشتم از افسردگی نجاتم داد
✍ماشاالله خداقوت، زیبا و عالی👌👌
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#بدون_تو_هرگز #قسمت3 نويسنده: #سیدطاهاایمانی 🌹قسمت سوم: آتش 🍃چند روز به همین منوال می رفتم مدر
🌹💛🌹💛🌹💛🌹💛🌹💛
#بدون_تو_هرگز
#قسمت4
نويسنده: سيد طاها ايمانی
🌹قسمت چهارم: نقشه بزرگ
🍃به خدا توسل کردم و چهل روز روزه نذر کردم ... التماس می کردم ... خدایا! تو رو به عزیزترین هات قسم ... من رو از این شرایط و بدبختی نجات بده ...
🍃هر خواستگاری که زنگ می زد، مادرم قبول می کرد ... زن صاف و ساده ای بود ... علی الخصوص که پدرم قصد داشت هر چه زودتر از دست دختر لجباز و سرسختش خلاص بشه...
🍃تا اینکه مادر علی زنگ زد و قرار خواستگاری رو گذاشت ...
🍃شب که به پدرم گفت، رنگ صورتش عوض شد ... طلبه است؟ ... چرا باهاشون قرار گذاشتی؟ ... ترجیح میدم آتیشش بزنم اما به این جماعت ندم ... عین همیشه داد می زد و اینها رو می گفت ...
🍃مادرم هم بهانه های مختلف می آورد ... آخر سر قرار شد بیان که آبرومون نره ... اما همون جلسه اول، جواب نه بشنون... ولی به همین راحتی ها نبود ... من یه ایده فوق العاده داشتم ... نقشه ای که تا شب خواستگاری روش کار کردم...به خودم گفتم ... خودشه هانیه ... این همون فرصتیه که از خدا خواسته بودی ... از دستش نده ...
🍃علی، جوان گندم گون، لاغر و بلندقامتی بود ... نجابت چهره اش همون روز اول چشمم رو گرفت ... کمی دلم براش می سوخت اما قرار بود قربانی نقشه من بشه ...
🍃یک ساعت و نیم با هم صحبت کردیم ... وقتی از اتاق اومدیم بیرون ... مادرش با اشتیاق خاصی گفت ... به به ... چه عجب ... هر چند انتظار شیرینی بود اما دهن مون رو هم می تونیم شیرین کنیم یا ...
🍃مادرم پرید وسط حرفش ... حاج خانم، چه عجله ایه... اینها جلسه اوله همدیگه رو دیدن... شما اجازه بدید ما با هم یه صحبت کنیم بعد ...
🍃ولی من تصمیمم رو توی همین یه جلسه گرفتم ... اگر نظر علی آقا هم مثبت باشه، جواب من مثبته ...
🍃این رو که گفتم برق همه رو گرفت ... برق شادی خانواه داماد رو ... برق تعجب پدر و مادر من رو ...
🍃پدرم با چشم های گرد، متعجب و عصبانی زل زده بود توی چشم های من ... و من در حالی که خنده ی پیروزمندانه ای روی لب هام بود بهش نگاه می کردم ... می دونستم حاضره هر کاری بکنه ولی دخترش رو به یه طلبه نده ...
🎯 ادامه دارد...
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💛🌹💛🌹💛🌹💛🌹💛
#بدون_تو_هرگز
#قسمت5
نويسنده: سيد طاها ايمانی
🌹قسمت پنجم: می خواهم درس بخوانم
🍃اون شب تا سر حد مرگ کتک خوردم ... بی حال افتاده بودم کف خونه ... مادرم سعی می کرد جلوی پدرم رو بگیره اما فایده نداشت ... نعره می کشید و من رو می زد ... اصلا یادم نمیاد چی می گفت ...
🍃چند روز بعد، مادر علی تماس گرفت ... اما مادرم به خاطر فشارهای پدرم ... دست و پا شکسته بهشون فهموند که جواب ما عوض شده و منفیه ... مادر علی هم هر چی اصرار کرد تا علتش رو بفهمه فقط یه جواب بود ... شرمنده، نظر دخترم عوض شده ...
🍃چند روز بعد دوباره زنگ زد ... من وقتی جواب رو به پسرم گفتم، ازم خواست علت رو بپرسم و با دخترتون حرف بزنم ... علی گفت: دختر شما آدمی نیست که همین طوری روی هوا یه حرفی بزنه و پشیمون بشه ... تا با خودش صحبت نکنم و جواب و علت رو از دهن خودش نشنوم فایده نداره ...
🍃بالاخره مادرم کم آورد ... اون شب با ترس و لرز، همه چیز رو به پدرم گفت ... اون هم عین همیشه عصبانی شد ...
🍃بیخود کردن ... چه حقی دارن می خوان با خودش حرف بزنن؟ ... بعد هم بلند داد زد ... هانیه ... این دفعه که زنگ زدن، خودت میای با زبون خوش و محترمانه جواب رد میدی ...
🍃ادب؟ احترام؟ ... تو از ادب فقط نگران حرف و حدیث مردمی... این رو ته دلم گفتم و از جا بلند شدم ... به زحمت دستم رو به دیوار گرفتم و لنگ زنان رفتم توی حال ...
🍃یه شرط دارم ... باید بزاری برگردم مدرسه ...
🎯 ادامه دارد...
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💛🌹💛🌹💛🌹💛🌹💛
#بدون_تو_هرگز
#قسمت6
نويسنده: سيد طاها ايمانی
🌹قسمت ششم: داماد طلبه
🍃با شنیدن این جمله چشماش پرید ... می دونستم چه بلایی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود ...
🍃اون شب وقتی به حال اومدم ... تمام شب خوابم نبرد ... هم درد، هم فکرهای مختلف ... روی همه چیز فکر کردم ... یاس و خلا بزرگی رو درونم حس می کردم ... برای اولین بار کم آورده بودم ... اشک، قطره قطره از چشم هام می اومد و کنترلی برای نگهداشتن شون نداشتم ...
🍃بالاخره خوابم برد اما قبلش یه تصمیم مهم گرفته بودم ... به چهره نجیب علی نمی خورد اهل زدن باشه ... از طرفی این جمله اش درست بود ... من هیچ وقت بدون فکری و تصمیم های احساسی نمی گرفتم ... حداقل تنها کسی بود که یه جمله درست در مورد من گفته بود ... و توی این مدت کوتاه، بیشتر از بقیه، من رو شناخته بود ... با خودم گفتم، زندگی با یه طلبه هر چقدر هم سخت و وحشتناک باشه از این زندگی بهتره ...
🍃اما چطور می تونستم پدرم رو راضی کنم ؟ ... چند روز تمام روش فکر کردم تا تنها راهکار رو پیدا کردم ...
🍃یه روز که مادرم خونه نبود به هوای احوال پرسی به همه دوست ها، همسایه ها و اقوام زنگ زدم ... و غیر مستقیم حرف رو کشیدم سمتی که می خواستم و در نهایت ...
🍃وای یعنی شما جدی خبر نداشتید؟ ... ما اون شب شیرینی خوردیم ... بله، داماد طلبه است ... خیلی پسر خوبیه ...
🍃کمتر از دو ساعت بعد، سر و کله پدرم پیدا شد ... وقتی مادرم برگشت، من بی هوش روی زمین افتاده بودم ... اما خیلی زود خطبه عقد من و علی خونده شد ...
🍃البته در اولین زمانی که کبودی های صورت و بدنم خوب شد... فکر کنم نزدیک دو ماه بعد ...
🎯 ادامه دارد...
💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹
هر پرهیزکاری گذشته ای دارد
و هر گناهکاری آینده ای،
پس قضاوت نکن
در تاریکی همه ما شبیه یکدیگریم
محتاط باشیم
در سرزنش وقضاوت کردن دیگران
وقتی نه از دیروز او خبرداریم
نه از فردای خودمان
شبتون پر نور
التماس دعا
یاعلی
💞 @zendegiasheghane_ma
💛💓💛💓💛💓💛💓💛
#فضیلت_صلوات
🌸پیامبر اڪرم(ص)؛
✨هرکس در روز جمعہ صد مرتبه
بر من صلوات بفرستد،خداوند
گناهانِ هشتاد سالہ او را بیامرزد✨
📚 فضیلت صلوات، ص ۱۱۴
🌸🍃
💞 @zendegiasheghane_ma
آدمهای ساده را دوست دارم
کسانی که بدیها را باور ندارند
و به همه لبخند میزنند
میتوان ساعتها
آنها را مانند تابلوی زیبایی تماشا کرد
آنها بوی ناب آدمیت میدهند ..
🍃🌸
روز جمعه تون در کنار خانواده بخیر و شادی
💞 @zendegiasheghane_ma