eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.4هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
f01 shakhsiate mehvari 19.mp3
6.01M
استاد #عباسی_ولدی فایل پی دی اف 🎧قسمت نوزدهم #شخصیت_محوری https://eitaa.com/abbasivaladi 💞 @zendegiasheghane_ma
من هم بالاخره تونستم حی بشم☺️ نذری برا ولادت رقیه خاتون(س) ✍شما هر لحظه که با نیت برای خانواده در حال تلاشی هستی بانو😊👌 💞 @zendegiasheghane_ma
منم شدم ☺️ سبزی کوکو برای ماه 🌒 مبارک البته دو کیلو هم برای مادر شوهرم پاک کردم 🙈🙊 ✍آفرین عروس نمونه👌 💞 @zendegiasheghane_ma
اینم از صبحونه من واسه من😂صبحونه و ناهار قاطی شد همیشه ک نباید واسه دیگرون حی شد،ب خودمونم بها بدیم با خودمونم باکلاس رفتارکنیم لباتون مث لباس اسنکم همیشه شاد و خندون باشه انشاءالله😘 شما هم با اجازه مدیر البته واسه خودتون حی بشید و عکسشو دوست داشتید بفرستید 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#حی_بودن #ارسالی_اعضا اینم از صبحونه من واسه من😂صبحونه و ناهار قاطی شد همیشه ک نباید واسه دیگرون ح
افرین به این دوستمون ما همیشه گفتیم همسر و فرزندانتون رو گرانقدرترین مهمانانتون بدونید و براشون بدرخشید و عالی باشید البته دوستان گلم حی بودن فقط آشپزی کردن نیست حی بودن مفهوم جامع زنده بودن و زندگی بخشیدن و با انرژی بودن در تمام زمینه هاست و نسبت به تمام اطرافیانتون😊 استفاده از تمام ظرفیتها و استعدادهایی هست که خدا بهتون داده یعنی رخوت رو کنار گذاشتن😊 💞 @zendegiasheghane_ma
#بازی 😍😍 (4 سال به بالا) . یه بازی برای تمرین جهت ها و رنگ ها❤💙💚💛💜 یه صفحه مقوا (ترجیحا آبی رنگ، برای اینکه حس دریا و شنا کردن ماهیا رو به کوچولوتون منتقل کنه) آماده کنین. یه تعداد مقوای رنگی رو در رنگ های مختلف به شکل ماهی برش بدین و چشم ماهی ها رو یا رنگ کنین و یا از چشم های عروسکی که خرازی ها دارن استفاده کنین🐟🐠 پشت بدن ماهی ها رو چسب های پارچه ای (که بازم خرازی ها دارن!) بچسبونین😊 بالای صفحه مقوا چندتا فلش در جهات مختلف بچسبونین یا روی همون مقوا فلشها رو بکشین. پایین فلش ها هم جفتٍ چسب پارچه ای ها رو قرار بدین تا امکان چسبوندن ماهی ها روی مقوا باشه. حالا طبق رنگی که برای کوچولوتون مشخص میکنین باید توی هر ردیف، ماهی ها رو طبق جهت فلش بالا بذاره😉⬆⬅⬇➡ . به همین جذابی😍 میتونین برای استفاده چندباره از فلشها و تغییر دادن جهت هاشون، فلش ها رو هم با استفاده از همین چسب های پارچه ای روی مقوا بچسبونین تا بتونین برای دفعات بعدی جهت هاشون رو تغییر بدین. این بازی برای آموزش جهات مختلف به کودک عالیه👍⬆⬅⬇➡😍 . 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 حضرت علی(ع) عرقِ جبین می ریخت و در کِشتزار کار می کرد تا کارگران برخود ببالند که رهبر آزاده شان نیز بر کارگری افتخار می کرد روز جهانی کارگر گرامی باد 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 احوال خوب نعمت است واحوال بد تلنگر کاش یادمان بماند هردو مهمانند وگذرا لحظه هارا به مهر خدا نفس بکش وراضی باش به رضای حق😊 دعا برای فرج مولا در لحظه لحظه عمر فراموشمون نشه شبتون مهدوی التماس دعا یاعلی 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. این چہ حرفیست...↓ کہ در عالَمِ بالاست #بهشت؛🌱 『هرڪجا نام #حسین است همان ‌جاست‌ بهشت』♥️.•° . #صلےالله‌علیڪ‌یااباعبدالله✋ 💞 @zendegiasheghane_ma
❤️💛❤️💛❤️💛❤️💛 ‍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یک روزدیگر یک برکت دیگر وفرصت دیگربراے زندگی خدایا توراسپاس بخاطرروزی دیگر و آغازی نو بانام توآغازمی کنیم خدایابه امیدخودت " خداوندا ،مهربانا،بزرگا" حرفی دارم خواسته‌ای دارم پول و کاروثروت و... نمیخواهم قدرت و شهرت نمیخواهم فقط از تو میخواهم هیچ امیدی راناامید نکنی.. "الهی آمیـــڹ" سلام به اخرین 5شنبه شعبان خوش آمدید🌹 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#آقایان_بخوانند #نڪته_همسردارے #آقایان_عزیز 🍃🎈محبت براے روح یڪ زن، مثل هوا براے تنفس لازم است. 📌زن و مرد به محبت همدیگر احتیاج دارند اما نیاز روحے یڪ زن به محبت شوهر، فوق العاده مهمتر و حساستر است...💞 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#خانواده_شاد_در_مهمانی_خدا خانم #محمدی 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌸آدم ها خیلی زود شرطی میشن. حتی بوی یک جا، رنگ، میزان نور و.... چون توی ماه رمضان زیاد نمیشه از عطر استفاده کرد شما فضای خونه یا جانماز یا کتابخانه یا ورودی منزل را خوشبو کنین.🌸🌸🌸😍 گل یاس رازقی، رزمکه، تیرز، گلاب، مریم و... اینها بوهای گرم هستند. 🌷 آرامش میاره، نشاط داره، سردی روابط رو از بین ميبره. ❤️💙💚 هرجا این بو بیاد بچه ات میگه مامان آخی، چقد بوی ماه رمضون میاد. و هم همین اثر رو دارن مثلا صدای موذن زاده اردبیلی یا دعای ربنا قبل افطار💠🌀(براتون میگذاریم) ماها عادت داریم عکس های دسته جمعی یا دورهای رو مناسبت های خاص مثل عید نوروز و شب یلدا بگیریم. 🎇 امسال و هرسال شب اول ماه رمضان خاطره سازی کنین. بنده الان از همه سالهای زندگی با همسرم از هر ماه رمضان حداقل یه عکس دارم😍❤️ این میشه عکس از مراحل رشد زمان های معنوی. همانطور که از بچه تون از تولد و تمام ماه ها و سال های تولدش عکس دارید. 👶👦👨 👧 اول ماه رمضان میتونه خانواده ما باشه. یه موقعیت تصمیم های مهم بندگی به سبک زندگی دنیایی. 😘😍 یه پاکسازی دل هم نیاز داریم. قدیم رسم بود که قبل از ماه رمضان مردم میرفتن منزل همدیگه و حلالیت میگرفتن. 💔💞 از الان برنامه ریزی کن دلت رو آب و جارو کن. بسه ديگه اينقدر کینه و قهر و تلخی 💔👹 از همسرت، بچه، فاميل شوهر یا خودت، همسایه، دوست، همکار. تا دولت از اینها پر باشه جایی برای دریافت نداره.⭕️ ⬅️ خالی کن این پر شدن ها و سرریزهای کشنده و شیطانی رو🛢 💐 یه مطلب بنویسید👈 اهالی ماه رمضان، پیشاپیش ماه رمضان مبارک 🎈🎈اگه یه بچه ای دارید که سال اولیه داره روزه می گیره خونه رو براش با این زرزری ها تزیین کنید جشن روزه اولی شو براش بگیرید. که متوجه بشه خیلی خاصه توجه داره بهش میشه، همه هم دارند با توجه خاص بهش نگاه می کنند. توی بحث ظاهر 📝 شما برای افطارتون فهرست غذا داشته باشید. با خانواده مشورت کنید چون وقتی می‌خواین خانواده معنوی داشته باشین باید بهش احترام بگذاری 💗بهش جایگاه بدی.💞 چرا⁉️⬅️ چون بگی تو ارزش داری. نظرت برای من مهمه. من می‌خوام افطاری درست کنم بچه ها چی دوست دارین⁉️😄 🍲 خودم از صبح به مامانم می گفتم آنقدر دلم فلان غذا رو می خواد مثلا مامان من می دونست من شیربرنج خیلی دوست دارم هر دفعه هم برام افطار درست می کرد.الانم که بزرگ شدم هنوزم افطار خونه مامانم باشم برام شیربرنج درست می کنه. این شده یه خاطره محبت مادرم برام♦️❤️♦️ @jalasaaat ارسال مطلب ✅ کپی ⛔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید #امین_کریمی_چنبلو عاشقانه مذهبی همراهمان باشید چند روزی با عاشقانه زندگی #امین_کریمی_چنبلو 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 ❤ بسم رب الشهدا ❤ #داستان_عاشقانه_مذهبی #امین_کریمی_چنبلو #قسمت_سیزدهم #خانمم_راتنهان
🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕 ❤ بسم رب الشهدا ❤ 💕برای جشن ازدواج برادرم آماده می‌شدیم. می‌دانستم امین قرار است به مأموریت برود اما تاریخ دقیق آن مشخص نبود. تاریخ عروسی و رفتن امین یکی شده بود. به امین گفتم «امین، تو که می‌دانی همه زندگیم هستی ...» خندید و گفت «می‌دانم. مگر قرار است شهید شوم.»  گفتم «خودت می‌دانی و خدا،که در دلت چه می‌گذرد اما می‌دانم آنجا جایی نیست که کسی برود و به چیز دیگری فکر کند.» 🔸سر شوخی را باز کرد گفت «مگر می‌شود من جایی بروم و خانمم را تنها بگذارم؟» ✳باز هم نگفت که قرار است به سوریه برود. اول گفت می ‌خواهم به مأموریت اصفهان بروم.  مأموریتی که 10 روز و شاید هم 15 روز طول می‌کشد. غصه‌ام شد.  گفتم «تو هیچ وقت 10 روز مرا تنها نگذاشته‌ای.  خودت هم می‌دانی حتی در سفرهای استانی 4-3 روزه‌ات من چه حالی پیدا می‌‌کنم. شب‌ها خواب ندارم  و دائماً‌ با تو تماس می‌گیرم...» 🔸گفت «ببین بقیه خانم‌ها چقدر راحت همسرشان را وقت سفر بدرقه می‌کنند و می‌گویند به سلامت!» 🔹گفتم «نمی‌دانم آنها چه می‌کنند، شاید همسرشان برایشان مهم نباشد...» 🔸گفت «مگر می‌شود؟» 🔹گفتم «من نمی‌دانم شاید اصلاً آنها دوست دارند همسرشان شهید شود...» 🔸 سریع گفت «تو دوست نداری شوهرت شهید شود؟»‌ 🔹 گفتم «در این سن و سال دلم نمی‌خواهد تو شهید شوی. ببین امین حاضرم خودم شهید شویم اما تو نه!» 🔸گفت «پس چطور است که در دعاهایت دائماً‌ تکرار می‌کنی یا امام حسین خودم و خانواده‌ام فدای تو شویم؟» 🔹گفتم «قربان امام حسین بشوم، خودم فدایش می‌شوم اما فعلاً بمان. اصلاً این همه کار خیر ریخته! سرپرستی چند یتیم را بر عهده بگیر و...» ⚠️برنامه سوریه‌اش را به من نگفته بود! فقط گفت آموزش نیروهای اعزامی به سوریه را به عهده دارم. گاهی کمی دیرتر به خانه می‌آیم.... کلی شکایت می‌کردم که بعد از ساعت کاری نماند و به خانه برگردد.  می‌خواست مرا هم سرگرم کند تا کمتر خانه باشم اما من برنامه باشگاه، استخر و ... را طوری چیده بودم که وقتی ساعت کاری او به اتمام می‌رسد، به خانه بیایم. ✳️دقیقاً این کار را انجام دادم تا سرم گرم نشود و از امین غافل نشوم! به خانه می‌آمدم و دائماً تماس می‌گرفتم که من غذا را آماده کردم و منتظرت هستم، کجایی؟! 🔆گاهی حتی بین روز مرخص ساعتی می‌گرفت و به خانه می‌آمد! می‌خندیدم و می‌گفتم بس که زنگ زدم آمدی؟ می‌گفت «نه، دلم برایت تنگ شده...»  یک وقتایی که پنجشنبه و جمعه هم مأموریت داشت اواسط هفته مرخصی می‌گرفت و به خانه می‌آمد... 💟آنقدر مرا وابسته خودش کرده بود و آنقدر برایش احترام قائل بودم که حتی وقتی برای میهمانی به خانه مادرم می‌رفتیم، عادت کرده بودم پایین پایش کنار مبل بنشینم. هرچه می‌گفت «بیا بالا کنارم بنشین من راحت نیستم...»  می‌گفتم «من اینطور راحت‌ترم... دستم را روی زانوهایت می‌‌گذارم و می‌نشینم...»  امین می‌گفت «یادت باشد دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست» ✅راستش را بخواهید دلم می‌‌‌خواست همیشه همسرم جایگاهش بالاتر از من باشد.... امین همه جوره هوای من را داشت بنابراین عجیب نبود که تمام هستی‌ام را برای او بگذارم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹💕🌹 ❤ بسم رب الشهدا ❤ 🌟انگار داشتیم کَل کَل می‌‌کردیم!  نمی‌دانم غرضش از این حرف‌ها چه بود. وسط حرف‌ها، انگار که بخواهد از فرصت استفاده کند 🔹 گفت «راستی زهرا احتمالاً گوشی‌ام آنتن هم نمی‌دهد.» 😕صدایم شکل فریاد گرفته بود. 🔸 داد زدم «آنتن هم نمی‌دهد! تو واقعاً‌ 15 روز می‌خواهی بروی و تلفن همراهت آنتن هم نمی‌دهد؟» 🔹گفت «آره، اما خودم با تو تماس می‌گیرم نگران نباش...» دلم شور می‌زد. 🔸گفتم «امین انگار یک جای کار می‌لنگد.جان زهرا کجا می‌خواهی بروی؟»‌ 🔹گفت «اگر من الآن حرفی به تو بزنم خب نمی‌گذاری بروم. همش ناراحتی می‌کنی.»  دلم ریخت. 🔸گفتم «امین، سوریه‌ می‌روی؟» می‌دانستم مدتی است مشغول آموزش نظامی است. 🔹گفت «ناراحت نشوی‌ها، بله!» ❌کاملاً یادم است که بی‌هوش شدم. شاید بیش از نیم ساعت. امین با آب قند بالای سرم ایستاده بود. تا به هوش آمدم ، 🔹گفت «بهتر شدی؟»  تا کلمه سوریه یادم آمد، دوباره حالم بد شد. 🔸گفتم «امین داری می‌روی؟ واقعاً‌ بدون رضایت من می‌روی؟» 🔹 گفت «زهرا نمیتوانم به تو دروغ بگویم. بیا تو هم مرا به با رضایت از زیر قرآن رد کن...  ✳حس التماس داشتم ، 🔸گفتم «امین تو می‌دانی من چقدر به تو وابسته‌ام. تو می‌دانی نفسم به نفس تو بند است...» 🔹گفت «آره می‌دانم» 🔸گفتم «پس چرا برای رفتن اصرار می‌کنی؟» صدایش آرام‌تر شده بود، انگار که بخواهد مرا آرام کند. 🔹گفت «زهرا جان من به سه دلیل می‌روم. 🍃دلیل اولم خود خانم حضرت زینب (س)‌ است. دوست ندارم یک‌بار دیگر آنجا محاصره شود. ما چطور ادعا کنیم مسلمان و شیعه‌ایم؟ 🍃 دوم اینکه به خاطر شیعیان آنجا، مگر ما ادعای شیعه‌ بودن نداریم؟ شیعه که حد و مرز نمی‌شناسد. 🍃سوم هم اینکه اگر ما نرویم آنها به این جا می‌آیند. زهرا؛ اگر ما نرویم و آنها به اینجا بیایند چه کسی از مملکت ما دفاع می‌کند؟» 💟تلاش‌های امین برای راضی کردن من بود و من آنقدر احساساتی بودم که اصلاً هیچ کدام از دلایل مرا راضی نمی‌کرد. 🔸گفتم «امین هر وقت همه رفتند تو هم بروی. الآن دلم نمی‌خواهد بروی.» 🔹گفت «زهرا من آنجا مسئولم. می‌روم و برمی‌گردم اصلاً خط مقدم نمی‌روم.کار من خادمی حرم است نه مدافع حرم. نگران نباش.»  انگار که مجبور باشم ، 🔹گفتم «باشه ولی تو را به خدا برای خرید سوغات هم از حرم بیرون نرو!» ❌آنقدر حالم بد بود که امین طور دیگری نمی‌توانست مرا راضی کند. نمی‌دانم چگونه به او رضایت دادم. رضایت که نمی‌شود گفت، گریه می‌کردم و حرف می‌زدم، دائم مرا می‌بوسید و  می‌گفت «اجازه می‌دهی بروم؟» فقط گریه می‌کردم..... 😢حالا دیگر بوسه‌هایش هم آرام‌ام نمی‌کرد. چرا باید راضی می‌شدم؟ امین، تنهایی، سوریه... به بقیه این کلمات نمی‌خواستم فکر کنم...  تا همین ‌جا هم زیادی بود! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💞 @zendegiasheghane_ma
معلمی شغل نیست . عشق است . ذوق است .ایثار و فداکاریست . اگر به عنوان شغل به آن می نگری رهایش ساز و اگر عشق توست ، بر تو مبارک باد .  "استاد شهید ، مرتضی مطهری" دوستان عزیز روز معلم را به همه معلمان و اساتیدکانال تبریک و شاد باش عرض میکنم 🌹روزتون مبارک عزیزان🌹 🌸 @asheghanehalal 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#حدیث_عشق ❣پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم «یا علی! ساعتی در خدمت عیال بودن، بهتر از هزار سال عبادت است 💯 ✍برو بشین کنار همسرت و ثواب جمع کن😊 💞 @zendegiasheghane_ma