#5زبان_عشق
#گری_چاپمن
#قسمت4
آقای چاپمن اشاره کرد که کلمات محبت آمیز و نحوه تن صدای ما در بیان عبارات محبت آمیز بسیار مهمه.
همچنین ایشون متذکر میشه که #درد و ناراحتی و #عصبانیت رو هم میشه با شکلی ملایم و مهربان انتقال داد.
کلمات اگر درست به کار برده بشن و اگر با لحن درست در ارتباط با همسر استفاده بشن میتونند باعث افزایش #صمیمیت بیشتر زوجین بشن👆👆
💞 @zendegiasheghane_ma
🍁✨🍁✨🍁✨🍁✨🍁
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
#حی_شدن
سلام به همگی من دیروز یه کاری کردم امروز که فکرکردم دیدم حی شدم😁
مادر شوهرم آهنگ اندک اندک جمع مستان می رسند رو خیییلی دوست داره
دیروز دانلود کردم از اینترنت(نمیدونم چرا زودتر به فکرم نرسید)براشون بلوتوث کردم وبرای آهنگ زنگ گوشیشون تنظیم کردم(گوشیشون معمولیه) خیلی خوشحال شدن و ذوق کردن😍
تا باشه از این ذوق ها و خوشحال کردن مادرشوهرجان 😁😁😁
💞 @zendegiasheghane_ma
1_38781430.mp3
8.32M
زیارت آل یس
فرهمند آزاد
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
آقا ببخش که دعاهایمان دعا نشد 🍂🍁
قلبِ سیَه ز معصیتِ خود جدا نشد🍁🍂
ما را ببخش یوسف زهرا به مادرت🌹🌹
ایـن رسم عاشقی، به درستی ادا نشد🍂🍂
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
شب دهم #زیارت_آل_یس
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
#چله_سراسری
💞 @zendegiasheghane_ma
دوستان از امشب داستان زیبای #دختر_شینا رو هر شب در کانال میزاریم
احتمالا خیلی از دوستان خونده باشند ولی دوباره این داستان رو با ما مرور کنید بسیار زیبا و قابل تامل🌹
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت1
#فصل_اول
پدرم مریض بود. می گفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شده است. من که به دنیا آمدم، حالش خوبِ خوب شد.
همه ی فامیل و دوست و آشنا تولد من را باعث سلامتی و بهبودی پدر می دانستند.
عمویم به وجد آمده بود و
می گفت: «چه بچه ی خوش قدمی! اصلاً اسمش را بگذارید، قدم خیر.»
آخرین بچه پدر و مادرم بودم. قبل از من، دو دختر و چهار پسر به دنیا آمده بودند،
که همه یا خیلی بزرگ تر از من بودند و یا ازدواج کرده، سر خانه و زندگی خودشان رفته بودند.
به همین خاطر، من شدم عزیزکرده پدر و مادرم؛ مخصوصاً پدرم.
ما در یکی از روستاهای رزن زندگی می کردیم. زندگی کردن در روستای خوش آب و هوا و زیبای "قایش" برایم لذت بخش بود.
دور تا دور خانه های روستایی را زمین های کشاورزی بزرگی احاطه کرده بود؛ زمین های گندم و جو، و تاکستان های انگور.
از صبح تا عصر با دخترهای قدّ و نیم قدِ همسایه توی کوچه های باریک و خاکی روستا می دویدیم.
بی هیچ غصه ای می خندیدیم و بازی می کردیم. عصرها، دمِ غروب با عروسک هایی که خودمان با پارچه و کاموا درست کرده بودیم، می رفتیم روی پشت بام خانه ما.
تمام عروسک ها و اسباب بازی هایم را توی دامنم می ریختم، از پله های بلند نردبان بالا می رفتیم و تا شب می نشستیم روی پشت بام و خاله بازی می کردیم.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma
آسمان چشم تو
بوی سخاوت می دهد
با نگاهت
حال ما را خوب کن یابن الحسن
شبتون مهدوی
💞 @zendegiasheghane_ma
☀️☁️☀️☁️☀️☁️☀️☁️☀️☁️
✨صبحها...
🦋مسیری روشن آغاز میشود
✨بهسوی مقصدی و هدفی
🦋پس با همهی توانت قدم بردار
✨و یادت باشد
🦋همهی آنچه زیباست در همین مسیر
✨و در بین راهِ رسیدن نهفته است.
سلام...
🌼صبح زیباتون بخیر و شادی🌼
💞 @zendegiasheghane_ma
#5زبان_عشق (رازهایی برای داشتن عشق پایدار)
#گری_چاپمن
#قسمت5
#درخواست_متواضعانه یکی از گویشهای زبان عشق "کلمات تاییدآمیز" است.
عشق درخواست میکنه نه طلب. ما طلبکار همسرمون نیستیم😊
صفحه کتاب #قسمت5 و 6 رو مطالعه کنید👆👆
💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 «شبنشینی با خانواده» یا «اعتکاف در کعبه» ؛ کدامیک ثوابش بیشتر است؟
#تصویری
@Panahian_ir
استاد #پناهیان
#کلیپ
#همسرداری
💞 @zendegiasheghane_ma
#هردو_بخوانیم
*خوبیهای همسرتان را برای فرزندان بگویید:
- ببین عزیزم چقدر بابا زحمت میکشه
- ببین پسرم کدوم مادری اینقدر دلسوزه؟
- و...
با این کار، هم فرزندت ارزش و جایگاه والدین را میفهمد و هم به همسرت احساس بالندگی دست میدهد.*
@zendegiasheghane_ma