#تربیت_فرزند
💝🍃این سوال ها رو حتما از کودکتون بپرسید...
🌹
۱. اگه می تونستی یه وسیله بسازی که الان نیست دوست داشتی اون چیکار کنه؟
(اینطوری اون نیازها رو میبینه و این اولین قدم برای شروع یه اختراعه)
۲. اگه یه نفرو خیلی دوست داشتی و اون ناراحت بود براش چیکار میکردی؟
(شاید این مهارتی باشه که هممون باید یاد بگیریم)
۳. چه کاری باعث میشه حسابی انرژی بگیری و خوشحال باشی؟
(خیلی وقتا حتی فکر کردن به اون چیزای خوب حال دلتو خوب میکنه و بهت انرژی میده)
۴. اگه امروز دوباره تکرار میشد و تو میتونستی دوباره صبح از خواب پاشی چه کارهایو انجام میدادی و چه کارهایی رو نه؟
(اگه بتونیم هر شب به حساب اون روزمون برسیم حتماً فردای بهتری برای خودمون میسازیم)
با این سوال ها به فرزندتون یاد میدین بیشتر تفکر کنه و بهتر تصمیم بگیره و زندگی قشنگتری رو واسه خودش بسازه
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#تربیت_فرزند
#پرسش_پاسخ
#مشاوره
#پسر_سه_ساله_ام_هر_وسیله__ای_که_کنارش_بباشه_رو_پرت_میکنه
سلام با تشکر از استاد عزیز سرکار خانم شاکری یک سوال از خدمتتون داشتم پسر من 3سال و چهار ماهش هست و متاسفانه چند وقتی هست از روی عصبانیت هر وسیله ای که جلوی دستش باشه پرت میکنه و خیلی خطرناک هست نگرانم باید چکار کنم؟
⚽🎯⚽
🍀 سلام ،، عکس العمل شما چیه؟!
در زمان پرتاب شی
👈 قاطعیت و ناراحتی تون رو نشون بدین.
بعد از آرامش کودک،،
👈آموزش* همراه با مهربانی داشته باشید.
اونم نه یک بار،،
چندین بار در موارد مختلف...
〰〰〰〰〰〰
*آموزش : فقط توپ برای پرتاب کردنه⚽،،
اشیاء دیگه برای کار دیگه ای درست شدند.
👈کارکرد اشیاء رو براش توضیح بدین.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
آقای بهشتی 🌷
بانوی بهشتی 🌹
⚠در آخرالزمان مسائل و مشکلات عقیدتی زیاده..
گاهی دینداری شخص از صبح تا شب تغییر میکنه!
امکان اینکه فرزندانت عاقبت به خیر بشن و همیشه در مسیر درست و صراط مستقیم باشند،،
👈 خیلی سخته!
برای همین ممکنه اضطراب و نگرانی داشته باشید...
ممکنه همین الان هم،،
فرزندت داره راه شر و ناثواب میره،،
و ممکنه عاقبت به خیر نشه و همین باعث اضطرار و استرس زیاد شما شده...
✴صاحب نَفَسی این فرمول رو برای عاقبت به خیری و اصلاح فرزندان بیان کردند :
✳1. تلاوت روزی 5 مرتبه،،
"سوره مبارکه انسان" و ثواب آن به امام زمان علیه السلام..
⬅حتی در اصلاح فرزندانی که تا آخر خط انحراف رفتند،، بسیار بسیار موثره!!
برای هر فرزند روزی 5 مرتبه... ✔
✳2. دعای 25 صحیفه سجادیه:
این دعا یک پک فرهنگی و رمز گذاری شده ست.
دعا خاصیت تربیتی داره.
یعنی با مداومت منظم بر دعای معصوم،،
نگرش، فکر،، شخصیت، هویت و حالت شخص دعا کننده و کسی که برای او دعا میشه،،
👈نورانی و الهی میشه.
معمولا بعد از سه یا 7 روز اثرات تربیتی دعا را می بینید.
برای مداومت بر دعا میتونید به ازای سن فرزند چله بگیرید.
مثلا برای فرزند 6 ساله،،
شش چله و بعد به صورت همیشگی بخونید.
✳3. توسل به شهدا و مادران شهدا...
مخصوصا شهدایی که مشکل شبیه فرزند شما داشتند.
👈توسل به حر یار امام حسین علیه السلام،،
👈 یا شهید ضرغام حر انقلاب...
یا شهید هادی، شهید حججی، شهید سلیمانی و....
و مادران بزرگوارشون، بسیار موثر هست.
#تربیت_فرزند
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨
✫⇠ رمان زیبای
#پسرک_فلافل_فروش
📌زندگینامه شهید محمدهادی ذوالفقاری...🍃🌹
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#پسرک_فلافل_فروش #قسمت2 #زندگینامه سال1367 بود که محمدهادی یاهمان هادی به دنیا آمد.اودرشب جمعه وچ
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت3
گمنامی...
اوایل کاربود؛حدود سال 1386 به سختی مشغول جمع آوری خاطرات شهید هادی بودیم. شنیدم که قبل از ما چندنفر از جمله دونفر ازبچه های مسجد موسی ابن جعفر چندمصاحبه بادوستان شهید گرفته اند سراغ آنهارا گرفتم. بعداز تماس تلفنی، قرار ملاقات گذاشتیم. سیدعلی مصطفوی ودوست صمیمی او،هادی ذوالفقاری، بایک کیف پراز کاغذ آمدند.
سیدعلی راازقبل میشناختم ؛مسئول فرهنگی مسجد بود. اوبسیار دلسوزانه فعالیت میکرد. اما هادی را برای اولین بار میدیدم.
آنها چهارمصاحبه انجام داده بودند که متن آن رابه من تحویل دادند. بعد هم درباره ی شخصیت شهید ابراهیم هادی صحبت کردیم.
دراین مدت هادی ذوالفقاری ساکت بود. درپایان صحبت های سیدعلی،رو به من کرد وگفت ؛شرمنده، ببخشید، میتونم مطلبی روبگم؟
گفتم: بفرمایید.
هادی باهمان چهره ی باحیا ودوست داشتنی گفت:قبل ازما وشما چندنفر دیگر به دنبال خاطرات شهید ابراهیم هادی، رفتند اماهیچکدام به چاپ کتاب نرسید!شاید دلیلش این بوده که میخواستند خودشان رادر کنار شهید مطرح کنند بعد سکوت کرد.
همینطور که باتعجب نگاهش میکردم ادامه داد؛خواستم بگویم همینطور که این شهید عاشق گمنامی بوده، شماهم سعی کنید که...
فهمیدم چه چیزی میخواهد بگوید،تاآخر حرفش راخواندم.ازاین دقت نظر او خیلی خوشم آمد.
این برخورد اول سرآغاز آشنایی ما بود.
بعد ازآن بارها از هادی ذوالفقاری برای برگزاری یادواره ی شهدا وبه خصوص یادواره ی شهید ابراهیم هادی کمک گرفتیم.
اوبهتر از آن چیزی بود که فکر میکردیم؛جوانی فعال،کاری،پرتلاش،اما بدون ادعا...
هادی بسیار شوخ طبع وخنده رو ودرحین حال زرنگ وقوی بود. ایده های خوبی برای کارهای فرهنگی داشت بااین همیشه کارهایش را درگمنامی انجام میداد.دوست نداشت اسم او مطرح شود.
مدتی باچاپخانه های اطراف میدان بهارستان همکاری میکرد. پوسترها و برچسب های شهدا را چاپ میکرد. زیر بیشتر این پوسترها به توصیه ی او نوشته بودند؛جبهه ی فرهنگی،علیه جنگ فرهنگی _گمنام.
رفاقت مابا هادی ادامه داشت تااینکه یک روز تماس گرفت. پشت تلفن فریاد میزد وگریه میکرد!بعد هم خبر عروج ملکوتی سیدعلی مصطفوی رابه من داد.
سال بعد همه ی دوستان راجمع کرد وتلاش نمود کتاب خاطرات سیدعلی مصطفوی چاپ شود.او همه ی کارهارا انجام میداد اما میگفت ؛راضی نیستم اسمی از من به میان آید.
کتاب همسفرشهدا منتشر شد. بعد از سیدعلی، هادی بسیار غمگین بود. نزدیکترین دوست خودرا درمسجد ازدست داده بود. هادی بعداز پایان خدمت چندین کار مختلف را تجربه کرد وبعداز آن راهی حوزه علمیه شد.
****
تابستان سال 1391 درنجف،گوشه حرم حضرت علی(ع) اورا دیدم یک دشداشه ی عربی پوشیده بودو همراه چندطلبه ی دیگر مشغول مباحثه بود. جلورفتم وگفتم:هادی خودتی؟!
بلندشد و سمت من آمد وهمدیگر را درآغوش گرفتیم.باتعجب گفتم:تواینجا چیکار میکنی؟!
بدون مکث و باهمان لبخند همیشگی گفت:اومدم اینجا برای شهادت!
خندیدم وبه شوخی گفتم:بروبابا،جمع کن این حرفارو،درباغ روبستندند،کلیدشم نیست! دیگه تموم شد حرف شهادت رو نزن.!
دوسال ازآن قضیه گذشت تااینکه یکی دیگر ازدوستان پیامکی برای من فرستاد که حالم رادگرگون کرد. هادی ذوالفقاری،ازشهر سامرا به کاروان شهدا پیوست برای شهادت هادی گریه نکردم؛چون خودش تاکید داشت اشک را فقط باید در عزای حضرت زهرا(س)ریخت.
اماخیلی درباره ی او فکر کردم.
هادی چه کرد؟ ازکجا به کجا رسید؟ اوچگونه مسیر رسیدن به مقصد را برای خودش هموار کرد؟!
اینها سوالاتی است که ذهن مرا بسیار به خودش مشغول نمود. وبرای پاسخ به این سوالات به دنبال خاطرات هادی رفتیم.
اما دراولین مصاحبه یکی ازدوستان روحانی مطلبی گفت که تایید این سخنان بود. اوبرای معرفی هادی ذوالفقاری گفت:وقتی انسانی کارهایش راپنهانی وبرای خدا انجام دهد،خداوند درهمین دنیا آن را آشکار میکند.
هادی ذوالفقاری مصداق همین مطلب است.او گمنام فعالیت کرد ومظلومانه شهید شد. به همین دلیل است که شما بعد از شهادت، ازهادی ذوالفقاری زیاد شنیده ای وبعد از این بیشتر خواهی شنید...
دنبال شهرتیم وپی اسم ونام..
غافل ازینکه فاطمه گمنام میخرد..
منبع #داستان_پسرک_فلافل_فروش
زندگینامه ی #شهید_مدافع_حرم_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت4
#روزگار_جوانی(پدرشهید)
در روستاهای اطراف قوچان به دنیا آمدم. روزگار خانواده ی ما به سختی می گذشت. هنوز چهار سال ازعمر من نگذشته بود که پدرم را از دست دادم.سختی زندگی بسیار بیشتر شد. با برخی بستگان راهی تهران شدیم.
یک بچه یتیم درآن روزگار چه می کرد؟ چه کسی به او توجه داشت؟ زندگی من به سختی می گذشت. چه روزها وشب هایی که نه غذاداشتم ونه جایی برای استراحت. تااینکه با یاری خداکاری پیدا کردم. یکی ازبستگان ما از علما بود.او از من خواست که همراه ایشان باشم وکارهایش را پیگیری کنم.
تاسنین جوانی درتهران بودم ودرخدمت ایشان فعالیت می کردم. این هم کارخدا بود که سرنوشت ما را با امور الهی گره زد.
فضای معنوی خوبی درکار من حاکم بود. بیشترکار من درمسجد واین مسائل بود.بعداز مدتی به سراغ بافندگی رفتم.چندسال را در یک کارگاه بافندگی گذراندم.با پیروزی انقلاب به روستای خودمان برگشتم.با یکی از دختران خوبی که خانواده معرفی کردند ازدواج کردم وبه تهران برگشتیم.
خوشحال بودم که خداوند سرنوشت مارا درخانه ی خودش رقم زده بود!خدا لطف کرد وده سال درمسجد فاطمیه محله ی دولاب تهران به عنوان خادم مسجد مشغول فعالیت شدیم.
حضور درمسجد باعث شد که خواسته یاناخواسته دررشد معنوی فرزندانم تاثیر مثبتی ایجاد شود.
فرزند اولم مهدی بود ؛ پسری بسیار خوب و باادب، بعد خداوند به مادختر داد وبعد هم در زمانی که جنگ به پایان رسید، یعنی اواخر سال 1367 محمدهادی به دنیا آمد. بعد هم دو دختر دیگر به جمع خانواده ی ما اضافه شد.
روزها گذشت و محمدهادی بزرگ شد. در دوران دبستان به مدرسه ی شهید سعیدی در میدان آیت الله سعیدی رفت.
هادی دوره دبستان بود که وارد مصالح فروشی شدم وخادمی مسجد راتحویل دادم.
هادی ازهمان ایام باهیأت حاج حسین سازور که در دهه ی محرم در محله ی ما برگزار میشد آشنا گردید. من هم از قبل، با حاج حسین رفیق بودم. باپسرم دربرنامه های هیأت شرکت میکردیم.
پسرم بااینکه سن و سالی نداشت،در تدارکات هیأت خیلی زحمت میکشید.بدون ادعا و بدون سروصدا برای بچه های هیأت وقت می گذاشت.
یادم هست این پسرمن ازهمان دوران نوجوانی به ورزش علاقه نشان میداد. رفته بود چندتا وسیله ی ورزشی تهیه کرده و صبح ها مشغول می شد.
به میله ای که برای پرده کنار درب حیاط نصب شده بود بارفیکس می زد. بااینکه لاغر بود اما بدنش حسابی ورزیده شد...
منبع ؛ #پسرک_فلافل_فروش
زندگینامه #شهید_مدافع_حرم_محمدهادی_ذوالفقاری🌷
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه330ازقرآن🌸
#جز_هفدهم🌸
#سوره_انبیاء🌸
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به #شهید_عبدالحمید_دیالمه 😍😍😍😍
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
📚📚📚
استاد #رائفی_پور
💢اصل نداشته های زمین مهدی عجل الله است...بفهمیم که یتیمیم!!
#اللّهمعجّللولیکالفرج 🌱🌹🌱
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹
سلام روزتون زیبا
#روز_جمهوری_اسلامی خجسته باد
دلتون شاد و لبتون خندون در این روزهای اخر تعطیلات😊
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#ویژه_مجردها
#کلام_بزرگان
رهبر انقلاب:
#ازدواج بههنگام و بدون تأخیر یکی از کارهای لازم و واجب است؛
#فرزندآوری و #تکثیر_نسل یکی از آن وظایف مهم و اساسی است که بایستی انجام بگیرد که هر دوی اینها ــ هم ازدواج زودهنگام و بههنگام، و هم تکثیر نسل ــ جزو #نیازهای_حیاتی امروز و فردای کشور است.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
ارتباطات رفتاری همسران
* همسر شهید میثمی:
هادی و حسین، 2 فرزند کوچکمان، دعوایشان شده بود، موهای هم را می کشیدند، گفت: «آماده شان کن ببرمشان بیرون.» یک ساعت بعد که آمد، دیدم سَرِ دو تای آنها را کچل کرده است. گفت: نمی خواهم [من که نیستم و در جبهه هستم] تو حرص بخوری!؟»
* همسر شهید دقایقی:
یک بار سر یک مسئله ای با هم به توافق نرسیدیم، هر کدام روی حرف خودمان ایستادیم، او عصبانی شد، اخم کرد و لحن مختصر تندی به خودش گرفت و از خانه بیرون رفت. شب که برگشت، همان طور با روحیه باز و لبخند آمد و به من گفت: «بابت امروز صبح معذرت می خواهم.» می گفت: «نباید گذاشت اختلاف خانوادگی بیشتر از یک روز ادامه پیداکند.
#سبک_زندگی_شهداء
#هردوبخوانیم
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم #قسمت68 استاد #پناهیان نماز باعث میشه انسان با ادب بشه، 🔷🔶🔷🔶 استاد پن
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#قسمت69
استاد #پناهیان
🔶🔷🔶
استاد پناهیان:
🔴چرا فکر میکنیم زندگی بدون ادب ونظم شیرین تر ولذت بخش تره ؟
زندگی بدون ادب ونظم اتفاقا سخت تره،
❌🔺🔻
نماز بدون ادب ونظم هم لذت بخش نیست ،
خیلی هم سخته برامون وبهره ای هم ازش نمیبریم.
❌⭕❌
ادب چیز عجیبی ست،
ادب انسان رو وادار میکنه به مبارزه با هوای نفس،
✅🌺🌺
آیا ما در مقابل خدا باید مودبانه رفتار کنیم؟
یا هرجور دلمون خواست ؟
❓❗❓
جواب اینه؛
گاهی ما با خدا باید؛انچه دل تنگت میخواهد بگو باشیم ...
💠راحت باشیم .
گاهی وقتها هم باید ادب داشته باشیم .
🔶✅✅
چه ادب با حساب و کتابی ،منظم و سختگیری...
ترکیب این دوتا قشنگه
💠اقا پسرها گاهی باید با بابا ها با ادب بود .
گاهی باید راحت بود.
این ترکیب رو دقت کردید؟
🔶🔶
امام سجاد میفرماید؛
خدایا من رو نسبت به پدر ومادرم ،مانند عبدی در مقابل سلطانی سختگیر قرار بده تا حساب ببرم .
وگاهی من رو نسبت به پدر ومادرم در عین حال ، مانند مادری که با طفل شیرخوار خود مهربان هست قرار بده.
دقت کردین ؟
✅🌺🌺
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
.
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#قسمت70
🔶🔶🔶
استاد پناهیان:
🔶هر کی میخواد با خدا عاشقانه حرف بزنه ،
اول باید با خدا مودبانه حرف بزنه ،
ادب نماز و قرائت نمازت و درست کن .
✅🌺
چرا بی ادبی میکنی؟
آدم به یه آدم محترمی میرسه ، بی احترامی میکنه؟؟؟؟
🔴⛔️
درست حرف بزن،
یه دو دقیقه میخوای باخدا حرف بزنی .
😒
🔻 تو حرم ها که میروی دوستانی هستند که وقت میگذارند قرائت نمازو درست میکنند .
✅
والا بنده خودم بچه بودم از تجوید قرآن جایزه گرفتم ،
✅ هنوزم که هنوزه ، هر چند وقت یکبار میرم قرائت خودم و کنترل میکنم .
به یکی از عزیزان که قاری قرآن بود ، گفتم ،
🔹خندید ، گفت حاج آقا ما رو گرفتی؟
گفتم نه بخدا ، قرائت آدم خود بخود خراب میشه بعد چند وقت .
ما فارس زبونیم ، زبونمون عربی نیست ،
اونوقت خدا میبینه من دارم قرائت نمازم و درست میکنم ،
✅ صدا میزنه ، ملائکه نگاه کنید ، اون داره تلاشش و میکنه تا بتونه با من مودبانه حرف بزنه ،
اونوقت خدا میگه الهی فدات بشم بنده ی نازنین خودم .
😭😭😭
تعبیر ما اینجوری میشه دیگه... ،
وقتی خدا بخواد افتخار کنه به بنده ش.
✅🌸✅
مودبانه با خدا حرف بزن ، تا خدا بهت افتخار کنه .
✅🌺👆
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══