eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.3هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👨‍👩‍👧‍👦در رابطه با فرزندان باید بگوییم که *نعمت های الهی* هستند و باید مواظب این امانت ها باشیم 💠تلاش کنیم در *تربیت* ، *معنویت* ، *امور مادی* سهل انگاری نداشته باشیم و اونی که اسلام خواسته رو براشون اجرا کنیم ✅ در حد توان و سرمایه ای که داریم در خدمت بچه ها باشیم😎 در جامعه امروز در سطح مدرسه ، کلاس ، اجتماع و....که با نوجوانها سرو کار داریم ، درد دلشون این هست که👈 توسط خانواده و اطرافیان درک نمیشوند و در جایگاه مورد نظر نیستند 💠نسبت به خودشون ، پدر ، مادر ، جامعه و...بللاتکلیف هستند و اطلاعات چندانی ندارند ، معلوم میشه ما خوب عمل نکردیم😒😢 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂استاد 🍂 ⁉️مادری هستم دارای پسری 7ساله می خواهم بدانم که مقدار پوشش من در برابر فرزندم چقدر باید باشد؟ ⚠️بین بعضی از خانواده ها تصور نادرستی وجود دارد که چون اعضای خانواده باهم محرم هستند هیچگونه محدودیتی از جهت پوشش وجود ندارد و میتوانند به تمام بدن همدیگر نگاه کنند 🔻بین تمام اعضای خانواده فقط زن و شوهر هیچگونه محدودیتی در دیدن اعضای بدن هم ندارند و بر بقیه اعضا واجب شرعی ست که از نگریستن به مواضع خاص بدن دیگری بپرهیزند 🔻به جز مواضع خاص بدن که پوشاندن انها از فرزند بر مادر واجب است , توصیه میشود قسمتهای تحریک کننده بدن نیز پوشانده شود , این مسئله در مورد پدر و دختر هم صادق است . 🔻گاهی پوشش در حد مناسبی است اما نوع ان بدن نما و تنگ است که میتواند اثار سویی بر کودک داشته باشد . 🔻مسئله پوشش نامناسب پدر یا مادر برای پسر یا دختر از 6سالگی اهمیت ویژه ای پیدا میکند زیرا ممکن است سبب بلوغ زودرس شود و زمینه انحراف جنسی کودک را در دوره نوجوانی فراهم کند 🔻باید توجه داشته باشید که این مسئله با دستور دین مقدس اسلام مبنی بر اراستن زن برای مرد و داشتن پوشش باز برای همدیگر منافاتی ندارد و مخصوص خلوت زن و مرد و یا عدم حضور کودک است . ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موقعيت هاي جنسي و واكنش صحيح والدين 🔴فرض كنيد کوچولوی 5 ساله شما با همبازی خود مشغول بازی است. مطابق عادت خوبی که دارید سری به بچه ها می زنید و متوجه می شوید از کمر به پایین برهنه شده اند. چه برخوردی با آنها خواهید داشت؟ 🔴اکثر والدین در چنین موقعیتی احساس تنش می کنند، داد و فریاد راه می اندازند یا به شدت هل می شوند. اما قدم اول حفظ آرامش ظاهری تان است. سرزنش و داد زدن اصلا برخورد خوبی نیست. با آرامش به بچه ها بگویید: «هر دوی شما لباس تان را بپوشید. بدنتان خصوصی است. نباید لباستان را در حضور دیگران در آورید. عجله کنید تا من یک بازی یا سرگرمی دیگر برایتان پیدا کنم.» 🔴نباید درباره حد و مرز مورد قبول جنسی فرزندتان اهمان کاری کنید. بدون هیچ توضیح اضافه و گیج کننده یا دادن حس گناه به کودک یا انجام رفتار سرزنش آمیز که حس اعتماد بچه به شما را کم کند، به او تاکید کنید بدنش خصوصی است و نباید آن را به کسی نشان دهد. 🔵موقعيت دوم فرض كنيد،كودك شما هنگام حمام كردن به آلت تناسلي خود دست مي زند،واكنش شما چيست؟ 🔵توصیه روان شناسان و روان پزشکان کودک و نوجوان، این است که به جای اینکه اخم کنید و واکنش تندی نشان دهید، از این فرصت ایجاد شده استفاده و نام اندام های مختلف بدن را با او مرور کنید. از اندام های غیرجنسی شروع کنید و نام اندام جنسی را هم همان طور که پراکنده صحبت می کنید با لفظ درست آناتومیک بیان کنید. بعد هم با نمایش و نقش بازی کردن به فرزندتان یاد بدهید بدن هر کسی خصوصی است. 🔵به کودک بیاموزی که برای پسرها، آلت تناسلی، بیضه ها و باسن و برای دخترها پستان ها، آلت تناسلی و باسن جزو قسمت های خصوصی بدن است. بفهمانید کسی اجازه ندارد به آنها دست بزند. می توانید در حمام هنگام شستشوی این قسمت ها، بدن خود را از او پنهان کنید و بخواهید او هم این بازی را انجام دهد و لباس زیرش را در آورد و آلت خود را بشوید و سپس با حوله آن را بپوشاند. تاکید کنید فقط پدر و مادر یا در مواقع ضروری پزشک می تواند این قسمت ها را ببیند و بقیه غریبه محسوب می شوند. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖🍃 زنان که می‌اندیشند، فرزندانی با توانایی ریاضی بالا دارند!!! 🌷👇👇 محققان دریافته‌اند که مثبت اندیشی مادران به افزایش موفقیت‌های درسی کودکانشان کمک میکند!! پژوهش های تازه محققان دانشگاه بریستول در بریتانیا با مطالعه روی ۱۶۰۰ مادر نشان میدهد که مادرانی که مثبت می‌اندیشند و فکر میکنند" زندگی تحت کنترل آنهاست، نه آنها زیر سلطه زندگی" ، چنین مادرانی، فرزندانشان از نبوغ و توانمندی درک ریاضیات و علوم و مهارت‌های حل مسئله بیش از سایرین برخوردارند!! به عبارتی در خانواده هایی که مادر حق اظهار نظر و کنترل زندگی را دارد، ریاضیات کودک بهتر است و کودک علاقه بیشتری به مشق و تکالیف منزل و پیشرفت درسی دارد!! اینکه مادر بداند وجودش برای اعضای خانواده مهم است همانقدر روی کودک اثر دارد که سیگار نکشیدن مادر روی جنین اثر دارد!!! ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤مادر و خواسته‌هایش: بسیاری از مادران فکر میکنند که نباید هیچ علاقه‌مندی دیگری غیر از کودک داشته باشند. در غیر این صورت احساس بد بودن دارند و عذاب وجدان پیدا میکنند. امّا وقتی مادران مختلف ، لحظه‌های خشم شدید خود را توصیف میکنند یک میل در آن مشترک است : میل به خلاص شدن از دست فرزند در این لحظات مادر خواسته‌ها و نیازهای خود را مخالف با نیازهای کودک میبیند. درواقع با این خشم حق خود را طلب میکند‌ در دل این موضوع ، واقعیت مهمی وجود دارد : گذشتن کامل از خواسته‌ها،مادر را بیشتر مستعد خشم میکند. اگر مادر درک کرده باشد که او و فرزند ، دو انسان متفاوت و مجزا از یکدیگر هستند، میتواند به خود حق بدهد که خواسته‌هایی فراتر و مجزا از فرزند داشته باشد. در واقع برای مادر توازن برقرار کردن بین خواسته‌های فرزند و خواسته‌های خود کار مشکلی است؛امّا تلاش در جهت رسیدن به این توازن لازم است . ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پدر و مادری که نگران تربیت فرزند خود هستید! فرزندان خود را بیمه اشک سیدالشهدا کنیم. 🌟 مراسم اباعبدالله سراسر نور است قلب فرزند خود را در این فضاهای نورانی کنیم.🌈 حسین کشتی نجات است در این اوضاع گناه آلود و انحرافی، فرزندان خود را داخل کشتی نجات کنیم. 👌 امام حسین خوب تربیت میکند. علی اصغر خود را به حسین بسپاریم. 🌷 🏡@Khanehtma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احترام به پدر نزد فرزندان توسط مادر وبالعکس استاد 🌷 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اثر مهم عزاداری در تربیت فرزند. استاد : انسان را ادب میکند.وادب رو به انسان می‌آموزد 👌 روضه های کربلا خودبخود انسان رو وبا حیا بار می آورد 😊 ظرف حیا وتقوا وآورنده عبودیت درروح انسان است💯 انسان رو کنترل می کند وانسان مؤدب بسیاری از گناهان رو مرتکب نمی‌شود 🌷 مظهر ادب درکربلا ابولفضل العباس ع است✨ رسول خدا ع فرمودند ✍ حق فرزند بر والدینش این است که اورا مؤدب کند وبه او ادب بياموزد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
به قلم فاطمه امیری ‌  ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#جانم_میرود #قسمت77 مهیا با پدر ومادر محسن، سلام کرد. مادرش راچند بار، در مراسم ها دیده بود. خانم
_به به! چشم و دلم روشن! دیگه کارت به جایی رسیده که میای تو اتاق پسرمون! مهیا، زود عکس را سرجایش گذاشت. _نه به خدا! من می... _ساکت! برام بهونه نیار... سوسن خانم وارد اتاق شد. _فکر کردی منم مثل شهین و مریم گولتو می خورم. _درست صحبت کن! _درست صحبت نکنم، می خوای چیکار کنی؟! می خوای اینجا تور باز کنی برای خودت... دختر بی بند و بار... مهیا با عصبانیت به سوسن خانم نزدیک شد. _نگاه کن! فکر نکن نمیتونم دهنمو باز کنم، مثل خودت هر حرفی از دهنم در بیاد؛ تحویلت بدم. _چیه؟! داری شخصیت اصلیتو نشون میدی؟؟؟ مهیا نیشخندی زد. _می خوای شخصیتمو نشون بدم؟! باشه مشکلی نیست، میریم کلانتری... دستشو بالا آورد. _اینو نشونشون میدم، بعد شاهکار دخترتو براشون تعریف میکنم. بعد ببینم می خواید چیکار کنید. سوسن خانم ترسیده بود. اما نمی خواست خودش را ببازد. دستی به روسریش کشید. _مگ... مگه دخترم چیکار کرده؟! مهیا پوزخندی زد. _خودتونو نزنید به اون راه... میدونم که از همه چیز خبر دارید. فقط خداتونو شکر کنید، اون روز شهاب پیدام کرد. وگرنه معلوم نبود، چی به سرم میاد. _اینجا چه خبره؟! مهیا و سوسن خانم، هردو به طرف شهاب برگشتند. تا مهیا می خواست چیزی بگوید؛ سوسن خانم شروع به مظلوم نمایی کرد. _پسرم! من دیدم این دختره اومده تو اتاقت، اومدم دنبالش مچشو گرفتم. حالا به جای این که معذرت خواهی کنه، به خاطر کارش، کلی حرف بارم کرد. شهاب، به چشم های گرد شده از تعجب مهیا، نگاهی انداخت. _چی میگی تو... خجالت بکش! تا کی می خوای دروغ بگی؟ من داشتم با تلفن صحبت می کردم. تا سوسن خانم می خواست جوابش را بدهد؛ شهاب به حرف آمد _این حرفا چیه زن عمو... مهیا خانم از من اجازه گرفتند که بیان تو اتاقم با تلفن صحبت کنند. سوسن خانم که بدجور ضایع شده بود؛ بدون حرفی اتاق را ترک کرد. مهیا با تعجب به شهاب که در حال گشتن در قفسه اش بود نگاهی کرد. _چـ...چرا دروغ گفتید؟! _دروغ نگفتم، فقط اگر این چیز رو بهشون نمی گفتم؛ ول کن این قضیه نبودند. مهیا سری تکان داد. _ببخشید، بدون اجازه اومدم تو اتاقتون! من فقط می خواستم با تلفن صحبت کنم. حواسم نبود که وارد اتاق شما شدم. فکر... شهاب نگذاشت مهیا ادامه بدهد. _نه مشکلی نیست. راحت باشید. من دنبال پرونده ای می گشتم، که پیداش کردم. الان میرم، شما راحت با تلفن صحبت کنید. غیر از صدای جابه جایی کتاب ها و پرونده ها، صدای دیگری در اتاق نبود. مهیا نمی دانست، که چرا استرس گرفته بود. کف دست هایش شروع به عرق کردن، کرده بود. نمی دانست سوالش را بپرسد، یا نه؟! لبانش را تر کرد و گفت: _میشه یه سوال بپرسم؟! شهاب که در حال جابه جا کردن کتاب هایش بود؛ گفت: _بله بفرمایید. _این عکس! همون دوستتون هستند، که شهید شدند؟! شهاب دست هایش از کار ایستادند...به طرف مهیا برگشت. _شما از کجا میدونید؟! مهیا که تحمل نگاه سنگین شهاب را نداشت، سرش را پایین انداخت. _اون روز که چفیه را به من دادید؛ مریم برایم تعریف کرد. شهاب با خود می گفت، که آن مهیای گستاخ که در خیابان با آن وضع دعوایم می کرد کجا!!! و این مهیای محجبه با این رفتار آرام کجا!!! به طرف عکس رفت... و از روی پاتختی عکس را برداشت. _آره... این مسعوده... دوست صمیمیم! برام مثل برادر نداشتم، بود. ولی حضرت زینب(س) طلبیده بودش... اون رفت و من جا موندم... 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 بامــــاهمـــراه باشــید ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
مهیا از شنیدن این حرف، دلش به درد آمد... _یعنی چی جاموندید؟! شهاب، نگاهی به عکس انداخت.... مهیا احساس می کرد، که شهاب در گذشته سیر می کند... _این عملیات، به عهده ما دو تا بود، نقشه لو رفته بود... محاصره شده بودیم... اوضاع خیلی بد بود... مهماتمون هم روبه اتمام بودند... مسعود هم با یکی از بچه ها مجروح شده بودند! شهاب نفس عمیقی کشید.... مهیا احساس می کرد، شهاب از یادآوری آن روز عذاب می کشید! _می خواستم اول اون رو از اونجا دور کنم، اما قبول نکرد. گفت: اول بچه ها... بعد از اینکه یکی از بچه ها رو از اونجا دور کردم تا برگشتم که مسعود رو هم بیارم، اونجا دست دشمن افتاده بود.... مهیا، دستش را جلوی دهانش گرفت؛ و قطره ی اشکی، از چشمانش، بر گونه اش سرازیر شد. _یعنی اون... _بله! پیکرش هنوز برنگشته! شهاب عکس کوچکی از یک پسر بچه را از گوشه ی قاب عکس برداشت. _اینم امیر علی پسرش... مهیا نالید: _متاهل بود؟! شهاب سری تکان داد. _وای خدای من... مهیا روی صندلی، کنار میز کار شهاب، نشست. شهاب، دستی به صورتش کشید.... بیش از حد، کنار مهیا مانده بود. نباید پیشش می ماند و با او آنقدر حرف می زد. خودش هم نمی دانست چرا این حرف ها را به مهیا می گفت؟؟! دستی به صورتش کشید... و از جایش بلند شد. _من دیگه برم، که شما راحت باشید. شهاب به سمت در رفت، که با صدای مهیا ایستاد. _ببخشید... نمی خواستم با یادآوری گذشته، ناراحت بشید. _نه... نه... مشکلی نیست! شهاب از اتاق خارج شد. مهیا هم، با مرتب کردن چادرش، از اتاق خارج شد. از پله ها پایین آمد. مهمان ها رفته بودند.... مهیا با کمک سارا وسایل پذیرایی را جمع کردند. _نمی خواهی بپرسی که جوابم چی بود؟! مهیا، به مریم نگاهی انداخت. _به نظرت با این قیافه ی ضایعی که تو داری، من نمیدونم جوابت چیه؟! _خیلی بدی مهیا... مهیا و سارا شروع به خندیدن کردند. _والا... دروغ که نگفتم. مهیا برای پرسیدن سوالش دو دل بود. اما، باید می پرسید. _مریم، عموت برا چی اون حرف رو زد؟! _میدونم ناراحت شدی، شرمندتم. _بحث این نیست، فقط شوکه شدم. چون اصلا جای مناسبی برای گفتن اون حرف نبود. مریم روی صندلی نشست.... _زن عموم، یه داداش داره که پارسال اومد خواستگاری من! من قبول نکردم. نه اینکه من توقعم زیاده؛ نه. ولی اون اصلا هم عقیده ی من نبود. اصلا همه چیز ما باهم متفاوت بود. شهاب هم، با این وصلت مخالف بود. منم که جوابم، از اول نه بود. از اون روز به بعد عموم و زن عموم، سعی در به هم زدن مراسم خواستگاری من می کنند. مهیا، نفس عمیقی کشید.... باورش نمی شد، عموی مریم به جای اینکه طرفداری دختر برادرش را بکند؛ علیه او عمل می کرد. کارهایشان تمام شد. مهیا با همه خداحافظی کرد و به طرف خانه شان راه افتاد. موبایلش را روشن کرد، و آیفون را زد. ـــ کیه؟! ـــ منم! در با صدای تیکی باز شد. همزمان صدای پیامک موبایل مهیا بلند شد. پیام را باز کرد. _سلام! مهرانم. فردا به این آدرس بیا... تا جزوه ات رو بهت بدم. ممنون شبت خوش! مهیا هم باشه ای برایش ارسال کرد. و از پله ها بالا رفت... 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 بامــــاهمـــراه باشــید ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
⚫️ ⚫️ ⚫️ ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 😍😍😍😍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
🔵 💠 نیازی به دعا نیست!!! ⁉️ممکن است برای بعضی ها اين تصور ايجاد شود که چون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، وسيله رسيدن برکات به مخلوقات است؛ بنابراين چه نيازی به دعای مردم دارد؟! 🔹دعای ما برای حضرت، مانند هديه ای از شخصی حقير به مردی بزرگوار است. 🔹همچنين ظهور امام زمان از اموری است که امکان پيش و پس افتادنش هست. بنابراين جلو افتادن آن، با جديت اهل ايمان برای دعای فرج، ميسّر ميشود. 🔹امام باقر علیه السلام ميفرمايند: "دعا، قضای پيچيده سخت را بر می گرداند." 👌پس بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد... 🌾🍃🌻🌾🍃🌻🌾🍃🌻🌾🍃🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃پنجشنبه است 🌾به یاد آنهایی 🍃که دیگر میان ما نیستند 🌾و هیچکس نمیتواند 🍃جایشان را در قلب ما پر کند 🌾نثار روح پدران و مادران آسمانی 🍃فرزندان خواهران وبرادران درگذشته 🌾و همه در گذشتگان بخوانیم 🍃فاتحه و صلوات 🌾روحشون شاد یادشون گرامی🍃🌸 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃خداوندا به فرشتگانت بسپار🌸 🌺🍃سبدی پر از لبخند و آرامش 🌸🍃سلامتی و تندرستی 🌺🍃برکت و روزی فراوان 🌸🍃برای دوستانم به ارمغان بیاورند 🌺🍃عصر اخر هفته‌تون به زیبایی گل🌸 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐