#ازجهنم_تابهشت
#قسمت65
یه دفعه فاطمه سرشو اورد بالا و گفت _ چی ؟ ها؟
امیرعلی هم یه لحظه سرشو اورد بالا و بعد سریع انداخت پایین.
_ هیچی. امیر داداش نری تو زمین.
یه دفعه امیرعلی سرشو اورد بالا و با حرص به من نگاه کرد. منم بیخیال شونمو انداختم بالا.
خاله مرضیه هم که فقط نظاره گر بود و هیچ عکس العملی نشون نمیداد.
_ خب دیگه حسابی از حضورم مستفیض شدید من برم دیگه.
امیرعلی_ مواظب خودت باش.
_ همچنین.
بعدهم فاطمه رو بغل کردم و خداحافظی کردیم. خاله مرضیه هم وایساد تا برن بعد بره خونه.
تا سر خیابون مسجد پیاده رفتم و بعد سوار یه تاکسی شدم .
تو راه همه فکرم به این بود که چرا عمو میخواد بیاد اینجا. از یه طرف دلتنگش بودم و از یه طرف نگران. شاید به خاطر سرزنشی که منتظر بودم به خاطر تغییراتم بشم و یا شاید.....
....................................
به روایت امیرحسین
.........................................................
_ حاج آقا ببخشید. لیست آمادس؟
حاج آقا _ اره پسرم بیا. اینم لیست. یه لحظه فقط بیا.
دنبال حاج اقا رفتم. رفت پیش یه پسر 24.5 ساله و منم همراهش رفتم کنارش وایسادم.
حاج آقا _ امیرعلی جان
اون آقا پسر که الان فهمیدم اسمش امیرعلیه _ جانم حاج اقا.
_ سلام
امیرعلی_ سلام
حاج آقا خطاب به من بل اشاره به امیرعلی گفت _ امیرحسین جان این اقا امیر مسئول مسجد و هیئت ثارالله هستن اگه مشکلی پیش اومد از ایشون بپرس.
بعد خطاب به امیرعلی گفت_ امیرحسین جانم مسئول اتوبوسا هستن ، لیستارو با ایشون هماهنگ کنید .
آقای منتظری _ حاج آقا ببخشید میشه یه لحظه تشریف بیارید؟
حاج آقا _ ببخشید بچه ها یه لحظه.
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#نکات_تربیتی_خانواده #قسمت63 💢 خیانت های رسانه ای ⭕️ وقتی نگاه مردم به ازدواج غلط باشه، رسانه ها
#نکات_تربیتی_خانواده
#قسمت65
"نگاه درست به ازدواج"
🔷 همونطور که دو نوع نگاه به زندگی انسان ها وجود داره، دو نوع نگاه هم به "ازدواج" وجود داره.
شما عزیزان ببینید نگاهتون به ازدواج شبیه کدوم یکی هست.☺️
❌ یه نگاه به ازدواج اینه که میگه: من ازدواج میکنم که همسرم بهم سود برسونه!😤
✅ نگاه دوم میگه: «من ازدواج میکنم تا به همسرم سود برسونم. حالا همسرم بهم سود برسونه یا نرسونه فرقی نمیکنه».😌❤️
⭕️ متاسفانه در جامعۀ ما عمدتا نگاه اول وجود داره و این خیلی خطرناک هست.
رواج این نگاه باعث میشه انسان ها هیچوقت به آرامش و محبت نرسن...
نگاه شما کدومه؟!
⭕️ در نگاه اول خانواده یه محلی برای بخور و بخواب هست و هر کسی که ازدواج میکنه "منتظره که همسرش بهش لذت بده!"
😒
✅ اما در نگاه اسلام، خیلی زشته که یه نفر همش دنبال این باشه که دیگران بهش لذت بدن! ❌
🚫 آدمی که این روحیه رو داشته باشه اگه امکاناتش رو داشته باشه یه فرعونی میشه برای خودش از بس تکبر داره!
چه خبرته؟😒
مگه تو کی هستی که انتظار داری همه به تو خدمت کنن؟!
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت65
💠 نگاهش میدرخشید و دیگر نمیخواست احساسش را پنهان کند که #مردانه به میدان زد :«از دیشب یه لحظه نتونستم بخوابم، فقط میخوام ازتون مراقبت کنم، حالا بذارم برید؟»
دلم لرزید و پای رفتنم دل او را بیشتر لرزانده بود که نفسش در سینه ماند و صدایش به سختی شنیده شد :«من فقط میخواستم بدونم چه احساسی به #همسرتون دارید، همین!»
💠 باورم نمیشد با اینهمه #نجابت بخواهد به حریم من و سعد وارد شود که پیشانیام از شرم نم زد و او بیتوجه به رنجش چشمانم نجوا کرد :«میترسیدم هنوز دوسش داشته باشید!»
احساس تهنشین شده در صدایش تنم را لرزاند، در برابر چشمانی که گمان میکردم هواییام شدهاند، شالم را جلوتر کشیدم تا صورتم کمتر پیدا باشد.
💠 انگار دیگر در این خانه هم امنیتی نبود و باید فرار میکردم که با خبرش خانه خیالم را به هم ریخت :«صبح موقع نماز سیدحسن باهام تماس گرفت. گفت دیشب بچهها خروجی #داریا به سمت حمص یه جنازه پیدا کردن.»
با هر کلمه نفسش بیشتر در سینه فرو میرفت و من سختتر صدایش را میشنیدم که دیگر زبانش به سختی تکان میخورد :«من رفتم دیدمش، اما مطمئن نیستم!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
استاد #عباسی_ولدی
#قسمت65👇👇👇
4⃣ انجام دادن کارهای الزامآور
🔰برای این که بتوانید بر عادت خود به دیدن این سریالها غلبه کنید، کارهایی را انجام دهید که برایتان الزامآور باشد. ما در این جا برای مثال، چند نمونه از کارهای الزامآور را بیان میکنیم:
🔸در هنگام پخش سریال با کسی قرار بگذارید یا این که کاری را برای آن وقت برای خود تعریف کنید؛ مثل رفتن به باشگاه ورزشی.
🔹نذر کنید؛ البته نذر شرعی که تعهّدآور باشد.
🔸به کسی قول بدهید که دیگر این سریالها را نگاه نکنید، البته به کسی که از این عادت شما باخبر است. از او هم بخواهید که در زمان پخش سریالها با تماس گرفتن یا پیامک دادن، قرارتان را یادآوری کند.
🔹اگر از اهل خانه، کسی از این عادت شما باخبر است، از او بخواهید که در هنگام سریال، شما را به یاد عهدتان بیندازد.
5⃣ گوش دادن به سخنرانیهای اخلاقی و مناجات
🔆حدّاقل در کنار اینها به یک سخنرانی اخلاقی گوش دهید یا مناجاتی را ببینید و زمزمه کنید یا از کسی که در خانه است، بخواهید این کار را انجام دهد.
⬅️ ادامه دارد .....
📚بشقابهای سفره پشت باممان ص۲۵۸
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان
#ماهواره
#محسن_عباسی_ولدی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#قسمت65
🔶🔷🔶🔷
استاد #پناهیان :
رسانه هایی در عالم میخان فساد رو منتشر کنند که نتیجه ش همین اوضاعی میشه که میبینیم ،
بچه های فلسطینی و لبنانی که قطعه قطعه میشن ، ریشه هاش اینجاست .
♨️
ریشه این بمبارانها و کشت و کشتار ها کجاست ؟
💣
کرور کرور اروپاییها مالیات میدن به اسراییل برای اینکه اسراییل انقدر جنایت بکنه ،
📛
مردم اروپا و بقیه جاها مردند ؟ چرا قیام نمیکنند ؟
❓
آقا تو داری با پول ما این جنایتها رو میکنی ،
انسانهایی که تو اروپا زندگی میکنند مسخ شدند با چی مسخ شدند؟
🚷
با فیلمای هالیوودی که یهودیا براشون ساختند .
❌
به پسرها یاد دادند جلوی باباهاتون بی ادب باشید .
🚫🚫
زنها ، جلوی مرداتون بی ادب باشید .
⭕️⭕️
مردها ،جلوی باباهاتون بی ادب باشید .
♨️♨️
دخترها ، جلوی پدرومادرهاتون بی ادب باشید .
⛔️⛔️
جلوی درو همسایه بی ادب باشید .
🚯🚯
یه مدت بشین پای فیلمای هالیوودی ببین چقدر بی ادب میشی .
😒😒
صدا و سیمای ما نمیخاد فیلم مذهبی بسازه ... ، به بچه های مردم ادب یاد بده .
🔰✅
دستورات دینی میگه ، پسر میخاد با پدر راه بره ...
زیاد عقب نمونه ،که بابا مجبور بشه بگه : پسرم ، تندتر بیا ،
عاق میشه . ✅
ازبابا جلو نزنه ، که پدر بگه پسرم وایسا ، دارم از نفس میفتم .
عاق میشه . ✅
همراه پدر راه نره ، یعنی من اندازه تو شدم ، عاق میشه . ✅
👈پسر با پدر میخاد راه بره یک قدم عقبتر از پدر راه بره ، یعنی ، من زیر دست توام ، من غلام توام .
🙏😢😘
امام باقر (ع) میفرماید :
من با پدرم در یک ظرف غذا نمیخورم .
چون میترسم لقمه ای رو که من میخام بردارم ،
همون لقمه رو بابام بخواد برداره ،
من ناخوداگاه اون لقمه رو برداشته باشم عاق بابام بشم .
🔰✅
کسی که بی ادب شد از آدمیت خارج میشه و این بی ادبی باعث بی ادبیهای مهم تری میشه .
❌❌❌
خانواده ها از هم میپاشه بخاطر این بی ادبی .
💔
یه مدت ادب رو در همه ی موارد رعایت کن ،
تا بتونی نماز مودبانه بخونی . ✅
امتحان کن . 👌✅
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هرچی_توبخوای
#قسمت65
دلم واقعا براشون تنگ شده بود...
محکم بغلشون کردم.امیرمحمد پسر علی شش سالش بود.گفت:
_عمه حالت خوب شد دیگه؟😍👦🏻
بالبخند گفتم:
_بهترم عزیزم.دعا کن خوب بشم.😊
ضحی که الان پنج سالش بود گفت:
_عمه ما اینقدر برات دعا کردیم که زود خوب بشی.👧🏻😍🙏
چشمهام پر اشک شد...😢
حتی بچه ها هم بخاطر من ناراحت بودن.گفتم:
_بخاطر دعاهای شما بود که خدا کمکم کرد.😢😊
حنانه هم که نزدیک دو سالش بود خودشو انداخت بغلم👧🏻🤗 و با دستهای کوچولوش نوازشم میکرد.
مهر ماه شد...
دانشگاه ثبت نام کردم.ترم آخرم بود. باشگاه هم میرفتم.سرمو شلوغ کرده بودم که زندگیم عادی بشه.😊👌ولی هنوز از ماشین امین استفاده میکردم. وقتی تو ماشین مینشستم بوی امین میومد.💖🚙💓
دیگه میخندیدم،شوخی میکردم،زندگی میکردم ولی #ظاهری...
تو دلم غمی بود که تموم شدنی نبود.
هشت ماه از شهادت امین گذشت...
از باشگاه میرفتم خونه،با ماشین امین.تو خیابان یه دفعه یه ماشین خارجی از پارک در اومد و محکم خورد به ماشین من.🚗
ای وای ماشین امینم..😱😨🚙
پیاده شدم ببینم ماشینم چی شده.در سمت کنار راننده کلا رفته بود داخل. راننده ی اون ماشین که پسر جوانی بود تا دید راننده خانومه و چادری، شروع کرد به فرافکنی.😐
با دعوا گفت:
_خانم چکار میکنی؟حواست کجاست؟ماشینمو خراب کردی.کلی خسارت زدی.😡🗣
الان وقت #اقتدار و #قاطع بودنه.با اخم نگاهش کردم.گفت:
_چیه؟یه جوری نگاه میکنی انگار من مقصرم.😠
خیلی پر رو بود... اطرافمون جمع شدن و ترافیک شد.رفتم سمت ماشینم.گوشیمو برداشتم و به پلیس زنگ زدم.📲😏تا متوجه شد به پلیس زنگ زدم از پشت بهم حمله کرد که گوشی رو بگیره.گوشیم از دستم افتاد و شکست.😠
منم جا خوردم یکی محکم زدم تو ساق دستش.فریاد بلندی زد.گفتم:
_چته؟ چرا حمله میکنی؟مگه نمیگی من مقصرم؟خب بذار پلیس بیاد خسارت بگیری.😠😏
با فریاد گفت:
_تو چته؟وحشی..دستم شکست.😡🗣
با عصبانیت داد زدم:
_تو حمله کردی.گوشی منم شکستی.😡
مردم سعی میکردن آروممون کنن. گفت:
_هم به ماشینم خسارت زدی هم دستمو شکستی. باید عذرخواهی کنی تا شاید ببخشمت.😏😡
پوزخند زدم و به آقایی گفتم:
_لطفا زنگ بزنید پلیس بیاد😏
رو به پسره گفتم:
_تا ببینم کی مقصره.
مردم به پسره میگفتن تو مقصری ولی زیر بار نمیرفت.چند نفری هم به من میگفتن تو کوتاه بیا.گفتم:
_باید معلوم بشه کی مقصره و مقصر عذرخواهی کنه.
چند دقیقه گذشت...
پسره زیر فشار بود.هم همه بهش میگفتن معلومه که تو مقصری،هم دستش درد میکرد،هم از اینکه داشت کم میاورد عصبی بود.داد زد:
_خیلی خب،برو.خسارت نمیخوام.😠
با خونسردی به جمعیت گفتم:
_زنگ بزنین پلیس بیاد،چرا ایستادین نگاه میکنین؟ مگه نمیخواین راه باز بشه؟
چند نفری پسره رو کنار کشیدن و چیزی بهش گفتن که آروم شد.نمیدونم چه ریگی به کفشش بود که نمیخواست پلیس بیاد.😐
اومد سمت من و آروم گفت:
_هر چقدر پول میخوای نقدا همینجا میدم.فقط تمومش کن.😕
با اخم نگاهش کردم و گفتم:
_اولا به پولی که موقع تصادف طرف مقصر پرداخت میکنه میگن خسارت.😠☝️ثانیا خسارت نمیخوام.همونکه قبلاج گفتم.مقصر باید معلوم بشه و عذر خواهی کنه..
ادامه دارد..
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
اولین اثــر از؛
✍ #بانـــومهدی_یارمنتظرقائم
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#سبک_زندگی
استاد #پناهیان
#قسمت65
🌀کسي اصلا بی دین بود هم قبول!!👈 #ادب که میتونه داشته باشه!!!!!!!!!!!!
💠براي چي؟
👈براي عقل
👈براي شعور
روایت داریم
🌺 #ادب ي درختيه که ريشه ش #عقله!!!!
✅لازم نيست دين داشته باشي براي ادب!
✅لازم نيست دين داشته باشي براي حيا !
👈 البته که دين تقويت ميکنه
👈دين راهنمايي ميکنه ، دين دلسوز خيلي مهربانيه!!!
✅ ولي اصلا اينجوري نيستش که ما براي #ادب حتما #دين لازم داشته باشيم!!!
🌹مثلا
الان که ديگه ما بحث حجاب نداريم که
🔻ولی سر خودتم ببري ، جهنم وبهشتو بياري اين دنيا
👈حجاب تو جامعه درست نميشه تا زمانی که #آداب خاص رعایت نشه!!!!
مثلا چه ادبي؟
✅اگر مامانا ، به باباها تو خونه بي ادبي کنن!!!
👈 « بد » حرف بزنن !!!!
👈حرمت بابا ها رو بشکنن!!!!!
✅ دختر تو اون خونه باشه ،
اين دختر بعدا #حجاب براش سخته‼️
✅ اگر باباها تو خونه به مامانا
« مهربون» نباشن!!!
👈 پسرا تو جامعه ، نسبت به دخترا بد رفتار ميشن!!!!
👈متوجه اید ارتباط رو ؟
👈 حساسیت و اهمیت قضیه رو ؟
✅باز هم برگشتیم به ادب در خانه.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#جانم_میرود #قسمت64 _مهیا بیدارشو مهیا چشمانش را باز کرد... اتوبوس خالی بود فقط مریم که بالا سرش
#جانم_میرود
#قسمت65
_کجایی تو
مهیا کنار سارا نشست
_رفتم وضو بگیرم
مریم مُهری به طرفش گرفت
_نباید تنها میرفتی اونجا خیلی خلوته
_تنها نرفتم با داداشت رفتم
نرجس به طرفشان برگشت
_با شهاب رفتی؟
_بله مشکلی هست
با صدای مکبر سر پا ایستادن مهیا آشنایی بانماز جماعت نداشت و فکر می مرد که با نماز فرادا فرقی نمی کند دوست نداشت جلوی نرجس از مریم بپرسد
زیر چشمی به مریم نگاه می کرد و حرکاتش را تکرار می کرد
بعد از نماز سر سفره نشستد...
و در کنار بازیگوشی دخترا ناهار را صرف کردند
بعد از ناهار کنار مزار شهدا رفتند...
بعد از خواندن فاتحه به بیرون مسجد رفتن
به طرف راوی رفتند که داشت صحبت مـیکرد
همه روی خاک کنار هم نشستند مهیا سرش را روی شانه ی مریم گذاشت
آی شهدا دست ما رو بگیر …
بی سیم هایی که شما میزدید و بی سیم هایی که ما الان میزنیم خیلی تفاوت داره... شرمنده ایم بخدا …
همت همت مجنون....
حاجی صدای منو میشنوید...
همت همت مجنون...
مجنون جان به گوشم...
حاج همت اوضاع خیلی خرابه برادر...
محاصره تنگ تر شده …
اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی….
خواهرا و برادرا را دارند قیچی می کنند...
اینجا شیاطین مدام شیمیایی می زنند….
خیلی برادر به بچه ها تذکر می دیم.... ولی انگار دیگه اثری نداره …
عامل خفه کننده دیگه بوی گیاه نمیده....، بوی گناه می ده....
همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت جان....
فکر نمی کنم حتی هنوز نیمه ی راهم باشیم ….
حاجی اینجا به خواهرا همش میگیم پر چادرتون رو حائل کنید تا بوی گناه مشامتونو اذیت نکنه....
ولی کو اخوی گوش شنوا…
حاجی برادرامونم اوضاعشون خرابه…….
همش می گیم برادر نگاهت برادر نگاهت ….
کو اونایی که گوش میدن.
حتی میان و به این نوشته های ماهم میخندن.... چه برسه به عملش.....
حاجی این ترکش های نگاه برادرا فقط قلبو میزنه....
کمک می خوایم حاجی …….
به بچه های اونجا بگو کمکــــــــــــــــــــــــــــــ برسونند
داری صدا رو…….
همت همت مجنون…….
حکایت ما الان اینه،
ولی کار ما از بیسیم زدن گذشته،....
کاش یه تیکه سیم می موند باش سیم خودمونو وصل کنیم.... به شهدا
ولی افسوس که همه رو خودمون قطع کردیم.... ولی بازم امیدمون به خودشونه.
یه نگاهی به خودتون بکنید و راهتون رو عوض کنید... .بخدا پشیمون میشید
شهدا شرمنده... دستمون رو بگیرید
مهیا قطره ی اشکی که بر روی گونه اش نشسته بود را پاک کرد
باخود می گفت که این همت کیه که این همه اسمش رو میگن
شانه های مریم می لرزیدن....
سرش را برداشت با بلند کردن سرش چشم هایش با چشم های شهاب گره خوردند چشم های شهاب سرخ شده بودن.
شهاب زود چشم هایش را دزدید
راوی صحبت هایش را تمام کرد
شهاب فراخوان داد که همه جمع بشن و،او بالای یک بلندی رفت
_خواهرا لطفا گوش کنید زیارت همگی قبول باشه
الان تا ساعت ۴ وقتتون آزاده ساعت چهار همه باید سوار اتوبوس ها بشن .التماس دعا
همه از هم متفرق شدن...
مهیا مشغول عکس گرفتن شد
با دیدن چند قایق در آب که سیم خاردار اطرافش را محاصره کرده به سمتش رفت که با صدای شهاب سرجایش ایستاد
_خانم رضایی حواستونو جمع کنید نمیبینید زدن خطر انفجار مین
_خب من باید برم یکم جلوتر می خوام عکس بگیرم
_نمیشه اصلا
مهیا اهمیتی نداد و به راهش ادامه داد شهاب هر چقدر صدایش کرد نایستاد
شهاب ناچار بند کیفش را کشید
_خانم رضایی لطفا، اونجا خطرناکه
_ولی من این عکسارو لازم دارم
شهاب استغفرا... زیر لب گفت
_باشه دوربینو بدید براتون میگیرم
_مین برا من خطر داره برا شما نداره
_خانم رضایی لطفا دوربینو بدید
مهیا دوربین را به شهاب داد
شهاب آرام آرام جلو رفت
مهیا داد زد
_قشنگ عکس بگیرید سید...
#از_لاک_جیغ_تا_خدا
#ادامه.دارد....
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#اخلاق_در_خانواده #قسمت64 بسم الله الرحمن الرحیم🌺 #اخلاق_در_خانواده #کلام_شصت_وچهارم 🎨#اختلا
#اخلاق_در_خانواده
#قسمت65
بسم الله الرحمن الرحیم🌺
#اخلاق_در_خانواده
#کلام_شصت_وپنجم
#اهانت♨️
خداوند متعال توهین و آزار مومن را اعلام جنگ با خود به حساب آورده است.😨
خداوند متعال، مومن را دوست خود می داند و غیرتش اجازه نمیدهد که از دوست خود دفاع نکند.👌💞
😱 هرگونه آزاری نسبت به مومن اعلام جنگ با خداست،
و آزار با زبان که به وسیله سخن درشت گفتن و مسخره کردن انجام میشود،
بدترین آزار است .⛔️
مرد و زنِ مسلمان که با یکدیگر ازدواج کردهاند، دو مومنی هستند که همیشه با یکدیگر در ارتباط هستند .✅
آنها باید در سخن گفتن با یکدیگر کاملاً مواظب باشند که مبادا جمله ای از دهن یکی از آنها صادر شود،
که موجب آزاد دیگری گردد .✅
سرزنش و تهمت و دشنام و شماتت موضوع موجب آزار و اهانت می شود و هر یک از این گناهان ،
در کتب احادیث بابی جداگانه دارد و کیفیت کیفری جداگانه برایش ذکر شده است.♻️
اهانت زن و شوهر به یکدیگر علاوه بر آنکه کیفر الهی و عقوبت اخروی دارد،✔️
موجب میشود که فرزندانی که در خانه هستند و سخن پدر و مادر خود را می شنوند،
از آنها یاد بگیرند و ایشان هم وقتی بزرگ شدن و ازدواج کردند،
با همسر خود آنگونه رفتار کنند و همان کلمات زشت را به همسر خود بگویند و باز فرزندان آنها هم یاد بگیرند و با این حساب جامعه اسلامی به خشونت و فحاشی معرفی گردد.👌✔️
پدرانی که میخواهند فرزندانشان احترام آنها را نگه دارند باید خود ایشان احترام مادر و کد بانوی خانواده را نگه دارند تا آنها هم یاد بگیرند ،
هم از مادر احترام کنند هم از پدر.✳️
🔻و همچنین اگر زنی می بیند که فرزندان احترام او را نگه نمی دارند،
باید بداند که گاهی علت این است که خود زن احترام شوهر را نگه نمیدارد و در برابر فرزندان به پدر آنها کلماتی تند و زشت می گوید.🔺
🔸گاهی پدر حال حاضر است کلمات تندی از همسرش در خلوت بشنود و شنیدن همان کلمات را در پیش فرزندانش راضی نیست.
🔸 زن مسلمان باید رعایت این نکات را بنماید و نیز زن و شوهر باید بدانند که فرزندان کوچک فرق رابطه زن و شوهر را با رابطه فرزندان و ابوین درک نمی کنند.
💥 پس نباید مادر مثلاً به دخترش بگوید من که به پدرت« تو »میگویم تو نباید بگویی.
#دلایل_روایی 📗
🍀از امام صادق علیه السلام شنیدم که میفرمود:
خداوند عزوجل فرموده است، کسی که بنده مومن مرا آزار دهد،
باید مرا با خود در جنگ بداند و کسی که بنده مومن مرا احترام کند باید که از غضب من ایمن باشد.🌿
( اصول کافی جلد ۲ صفحه ۳۵۰)
☘ شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود:
خداوند تبارک و تعالی می فرماید :
کسی که دوست مرا اهانت کند در کمین جنگ با من نشسته است و من به یاری کردن دوستان از هرکاری شتابنده ترم .🍃
( اصول کافی جلد ۲ صفحه ۳۵۱)
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم🌺
انسان شناسی ۶۵.mp3
11.86M
#انسان_شناسی
#قسمت65
#امام_خمینی (ره)
#استاد_شجاعی
• خدا کیست؟
• از چه جنسی است؟
• چگونه میتوان وجود او را ثابت کرد؟
• آیا خدا را میتوان دید؟ حتی در جهانِ بعد از مرگ ....؟
@Ostad_Shojae
💕زندگی عاشقانه💕
#تربیت_فرزند #قسمت64 📝موضوع:راه تسهیل مفاهیم دینی به فرزندان ونوجوانان 🍒_______🍒_________🍒 🌱یه س
#تربیت_فرزند
#قسمت65
استاد #پناهیان
📝موضوع: راه تسهیل مفاهیم عمیق دینی به فرزندان ونوجوانان
🍒__________🍒________🍒
❓📍حاج آقا برای ادب در مقابل خدا مثال سلام و احوال پرسی با همسایه رو زدید با ادب موافقم ولی حاضر نیستم با همسایه ظالم سلام و احوال پرسی کنم😞
اگر این احوال پرسی نکردن بی ادبی است ترجیح می دهم در این مورد بی ادب باشم‼️
⁉️گفتید هدف از نماز ادبه و من حاضر نیستم برای خدایی که نامهربان است از این نوع ادب ها بجا بیارم با وجود اینکه بچه بودم مدام گرفتار بیماری های مختلف میشدم و هنوز هم بیماری ها دست از سرم بر نداشته اند😩
💢بنظرم تا کسی بیمار نشه نمیدونه که چی میشه که انسان دیگری با اینها عدل خدا را قبول نداره خدایی که می تونست ما رو بدون ذلت و از یک راه بهتری به مقصد برسونه چرا نکرده❓❓
چرا نمیخواد چون مهربان نیست یا چون توانا نیست❓❓
🌀 عرض کنم خدمتتون که شما حتما سری به مریض هایی بزنید که خدا را همچنان مهربان می دانند برید با اونها حرف بزنید ببینید عقلشون نمیرسه یا مریضی را نمی فهمند😒
مریضیشون چه بسا شدیدتر از شماست😷
برید ببینید جور دیگری هم میشه نگاه کرد ما چون سالم هستیم نظری نمیدیم که بگن چون سالمی میگی مریض ها یی هستند که مریضیشون رو لطف خدا میدونن اونها استدلالشون چیه❓
احساسشون چیه سلامتی رو دوست ندارن⁉️
👈 پیشنهاد من صحبت با اونایی هست که نگاه های ویژه ای دارن و رنج کشیده تر هستند و قشنگتر همه چیز و میبینن خیلی وقتا ما آدمای سالم شرمندشون هستیم و اونها پیش خدا خیلی مقرب ترند🎯
حتما با گفتگو با اینگونه افراد مشکل ذهنی ایشان حل خواهد شد✅😊
📍حاج آقا چه اتفاقی باعث میشه که ما آدما بخاطر مشکلاتمون شاکی میشیم از خدا🤔⁉️
🌀عرض کنم خدمتتون که اولا فلسفه زندگی رو نمیدونیم یعنی با واقعیت دنیا از همون ابتدا کنار نیومدیم فکر میکنیم اینجا بهشته و باید به همه چی دسترسی پیدا کنیم
😒
🔶اولین وصف امیرالمومنین ع برای جوان میفرماید: کسی که به آرزوهایش نخواهد رسید آدم باید با این واقعیت تلخ و بسیار جدی کنار بیاد و یک نگاه و فلسفه داشته باشه برای برخورد با آن.
👈 بنابراین کسی برای خودش این را حل کرد که کرده اگر حل نکرد تو کوچکترین مشکلات از بین میره
🔴میگین مریضی های متعدد دارین بعضی ها هستند که در اثر مختصر نامهربانی های پدر و مادرشون معتاد، دزد و ... میشن😒
خیلی کمتر از بیماری، شما اصلا استاد اخلاق اونها میشین بهشون میگین بابا نامردا شما که سالم بودین حالا مادرتون یه ذره ناراحتتون کرده چه اشکالی داره
✅ این سلسله مراتب بلاخره ادامه داره و ما باید نگاهمون رو به زندگی درست کنیم
📍حاج آقا نگاهمون اگه درست بشه با واقعیت های زندگی در دنیا کنار بیایم در آینده قوی بار مییایم⁉️
🌀بله نه تنها کنار بیایم بلکه آن را در آغوش بگیریم و انتخاب کنیم در این مدل زندگی به جایی برسیم که انتخاب کنیم رشد میکنیم
📍حاج آقا کسی از سختی که استقبال نمیکنه‼️
🌀اگر کسی معاد را خوب درک بکنه از سختی استقبال خواهد کرد. نه اینکه خودش را در سختی بندازه چنین اجازه ای نداره بلکه خدا بهش فرصت بده در دستوراتش که به سمت سختی ها بره از همه مشتاقانه تر حرکت خواهد کرد
🔵ما اگر حیات بعد از دنیا را جدی بگیریم و مشتاق زندگی کردن در آن حیات باشیم به جایی برسیم که سراغ انتخاب مکان برای عالم آخرت خودمون باشیم از سختی ها استقبال میکنیم
در بلا هم میچشم لذات او
مات اویم مات اویم مات او...
اصلا خدا ما رو برای همین خلق کرده برای رسیدن به این مرحله خیلی بده که خدا برای ما یه چیزی انتخاب کرده ما اخم بکنیم بگیم خب حالا باشه😒
خب حالا باشه چیه مگه اون بد برای شما انتخاب کرده⁉️ او بهترین را براتون انتخاب کرده و شما باید در وجودت شاد باشی از این زندگی سخت😊
👈 بنابراین ما هیچوقت دعا نمیکنیم که خدا سختی هامون رو از بین ببره✅
حالا تحمل سختی رو نداری❗️
اصلا چرا انسان شدی چرا اومدی این دنیا⁉️
بنده میریم جایی سخنرانی میکنم که ناتوان جسمی هستند از بعضی ها خیلی حرفهای خوبی میشنوم که معلم من هستند در روایت هست که برو و کسان دیگر را ببین مخصوصا خوبهاشون رو
📍حاج آقا شما یه پیشنهادی دادید که اگر این پیشنهاد فراگیر بشه خیلی اتفاق خوبی میافته و این میتونه یه نهضت باشه در روند تربیت فرزندانمون و آن هم #جشن_ادب بود در هفت سالگی در موردش فکر کنیم خیلی خوبه😊
🌀 عرض شود خدمتتون که وقتی ما مستقیم جشن تکلیف میگیریم ممکنه جشن تکلیفمون زیاد موفقیت آمیز نباشه و این خطری است برای خانواده ها که یکدفعه ای در۱۴یا ۹سالگی مواجه میشه با دستوراتی که باید گوش کنه و اگر ما در هفت سالگی جشن ادب بگیریم متوجه میشه که وارد فضای زندگی مودبانه و پر دستور شده✔️