🍭 #تربیت_فرزند:
💜 در سوره اسراء آیه ۶ خداوند می فرمایند:
ما شما را مدد می کنیم به پول و بچه.
[اول پول می دهد بعد بچه]
💛 انرژی ای که مادر به بچه می دهد را هیچ کس دیگری نمی دهد. #مادری بالاترین شغل هاست.
💚 بچه ها آیینه خودتان هستند.
تفکر توحیدی تان را قوی کنید.
خداوند را همه کاره بدانید.
اگر در تفکر توحیدی مشکل داشته باشید نمی توانید مادر موفقی باشید و بچه ها هم موفق نخواهند شد.
💙 تمام آموزش هایی که به #بچه می دهید را دریافت می کنند. فکر نکنید نمی فهمند!
خانم #همیز
💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
💞 دوس داری بجای داد و فریاد و تنبیه، از #مادر_بودن نهایت لذت را ببری؟
💞 ميخوای بدونی در هر موقعيتی بهتره چه رفتاری با فرزندت داشته باشی؟
💞 #سلامتی خودت و بچه هات برات مهمه؟
✅ جواب خيلی از سؤالاتت رو ميتونی اينجا پيدا کنی.👇👇
http://eitaa.com/joinchat/368640000C926aa9c60f
👆👆👆👆👆
هر #پدر و #مادری اومده اینجا دست خالی برنگشته👌
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت60
💠 تمام سطح حیاط و ایوان با لامپهای مهتابی روشن بود، از درون خانه بوی غذا میآمد و پس از چند لحظه زنی میانسال در چهارچوب در خانه پیدا شد و با دیدن من، خشکش زد. مصطفی قدمی جلو رفت و میخواست صحنهسازی کند که با خنده سوال کرد :«هنوز شام نخوردی مامان؟»
زن چشمش به من مانده و من دوباره از نگاه این #غریبه ترسیده بودم مبادا امشب قبولم نکند که چشمم به زیر افتاد و اشکم بیصدا چکید. با این سر و وضع از هم پاشیده، صورت زخمی و چشمی که از گریه رنگ خون شده بود، حرفی برای گفتن نمانده و مصطفی لرزش دلم را حس میکرد که با آرامش شروع کرد :«مامان این خانم #شیعه هستن، امشب #وهابیها به حرم #سیده_سکینه (علیهاالسلام) حمله کردن و ایشون صدمه دیدن، فعلاً مهمون ما هستن تا برگردن پیش خانوادهشون!»
💠 جرأت نمیکردم سرم را بلند کنم، میترسیدم رؤیای آرامشم در این خانه همینجا تمام شود و دوباره آواره #غربت این شهر شوم که باران گریه از روی صورتم تا زمین جاری شد. درد پهلو توانم را بریده و دیگر نمیتوانستم سر پا بایستم که دستی چانهام را گرفت و صورتم را بالا آورد.
مصطفی کمی عقبتر پای ایوان ایستاده و ساکت سر به زیر انداخته بود تا مادرش برایم #مادری کند که نگاهش صورتم را نوازش کرد و با محبتی بیمنت پرسید :«اهل کجایی دخترم؟»
💠 در برابر نگاه مهربانش زبانم بند آمد و دو سالی میشد مادرم را ندیده بودم که لبم لرزید و مصطفی دست دلم را گرفت :«ایشون از #ایران اومده!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══