#انتقام_سخت #دلنوشته #ارسالی_اعضا بسم الله الرحمن الرحیم #انتقام سخت سردار دلهای آزاده سلام سلام بر سرداری که بودنش آرامش را از دشمن گرفت و شهادتش سر در گم و بی مقدار و عاجزشان کرد درود خدا بر حاج قاسم سلیمانی بر ستوده ترین انسانی که پاکی و تزکیه اش اشک های محکم ترین و قوی ترین رهبر دنیا را در آورد و میلیون ها نفر با اشک های رهبرشان اشک ریختند و داغ سلیمانی را مضاعف چشیدند بعنوان یک زن خانه دار انتقام خون سردارم را با خرید #کالاهای_ایرانی می گیرم با تحریم خرید کالاهایی مثل بوش آلمان و تفال فرانسه و اجناس انگلیسی و آمریکایی و اسرائیلی قطعا حفظ حجاب و چادرم بسیار ارزشمند است برای انتقام قطعا تربیت فرزندانی در مکتب حسین برای امروز و فردای جامعه اسلامی از ملزومات است ولی من این انتقام ها را درکنار تحریم مزدوران و در راستای رونق اقتصادی کشورم در پیروی از سخنان اندیشمندانه رهبرم با خرید کالای ایرانی خواهم گرفت 🖤 @zendegiasheghane_ma

🎥 چندین بار قسم جلاله حاج قاسم برای یک #توصیه_مهم 👈 حتما ببینید و نشر بدید مهمترین عامل محاسبه در قیامت و عاقبت بخیری #ولایت_پذیری #حاج_قاسم_سلیمانی #درس_زندگی #کلیپ 🖤 @zendegiasheghane_ma

#دلنوشته #ارسالی_اعضا #انتقام_سخت سلام علیکم. شیوه زندگی و نحوه شهادت سردار به بنده نهیب خوبی بود که الگویی را بر عملکرد های شخصی در زندگی داشته باشم که مطابقت بده مرا با آن که بشوم مصداق رحماء بینهم و والشداءعلی الکفار. که در چنین صورتی هم خادم اسلام میشوم و هم مسلمین. چنین صفتی هادی من است در انتخاب شغل و زندگی شخصی و حتی رفیقان. چنین صفتی هادی من است درخود سازی عارف به حق شدن و منتقم تمام مظلومان امت اسلامی مراقبه حضرت رسول بارمی آورد. در آن صورت من دیگر شخص نیستم به مکتب و تفکر تبدیل میشوم که زنده بودنم از من برطرف کننده موانع ظهور و خار چشم دشمنان و عزت اسلام و مسلمین میسازد که چنین زندگی تعیین کننده نوع مرگ میشود. نحوه مرگم میشود شهادت و خونم میشود خالق حماسه و تقویت اداره هایی برای پذیرش همچون الگویی که من داشتم. و به با نشستن فرزندانی که در جهت هدفی که من داشتم قدم بردارم. که من با نعمت ولایت و رهبری سید علی خامنه ای رستگار شدم و با هدف انتقام خون مظلومان در جهت برطرف کردن موانع ظهور حضرت بقیةالله الاعظم جاودان شدم. پس زندگی من شد محیا محمد وال محمد و مرگم شد ممات محمد وال محمد. وآن شخصیتی نیست جز سردار اسلام حاج قاسم سلیمانی. خدایا مرا در امر خدمت اسلام و مسلمین و موثر در امر ظهور موفق بدار. کلاسم سلیمانی های بسیار از ذریه من پرورش یابند. ربنا هب لنا ذریةًطیبه 🖤 @zendegiasheghane_ma

#دلنوشته #ارسالی_اعضا #انتقام_سخت #انتقام_سخت و#دلنوشته سلام،سردار عزیز هم بودنت برای ما برکت داشت و هم رفتنت،قلب های خاک گرفته ام را غبار روبی کردی به برکت شهادتت با اشک هایی که برایت ریختم این غبار ها پاک شد ،یادمان آمد که در این زمان هم می شود حسین گونه زندگی کردباید مراقب باشم که دوباره این غبار ها بر دلم ننشیند به عنوان یک مادر اگر قلبم پاک و بی آلایش باشد فرزندانی قاسم گونه تربیت می کنم،کمک کن ودر حقمان مانند گذشته دعا کن، به عنوان یک مادر کودکانی ظلم ستیز تربیت کنم، مرگ بر امریکا واسرائیل را هم زبانی وهم عملی با استفاده نکردن ازتولیداتی که منفعتش به آنها میرسد در زنگی پیاده کنم 🖤 @zendegiasheghane_ma

🏴 روش اقامه نماز لیلة‌الدفن برای شهدای مقاومت ◾️دفتر رهبر انقلاب: برای هر شهید یک نماز بخوانید. 🖤 @zendegiasheghane_ma

📹 روضه حضرت زهرا(س) ؛ به یاد حاج قاسم سلیمانی #روضه @Panahian_ir 🖤 @zendegiasheghane_ma

#دختر_شینا خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر) #بهناز_ضرابی_زاده 💞 @zendegiasheghane_ma

#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت6 #فصل_اول نه ساله شده بودم. مادرم نماز خواندن را یادم داد. ماه رمضان آن سال روزه گرفتم، روزهای اول برایم خیلی سخت بود، اما روزه گرفتن را دوست داشتم. با چه ذوق و شوقی سحرها بیدار می شدم، سحری می خوردم و روزه می گرفتم. بعد از ماه رمضان، پدرم دستم را گرفت و مرا برد به مغازه پسرعمویش که بقالی داشت. بعد از سلام و احوال پرسی گفت: «آمده ام برای دخترم جایزه بخرم. آخر، قدم امسال نه ساله شده و تمام روزه هایش را گرفته.» پسرعموی پدرم یک چادر سفید که گل های ریز و قشنگ صورتی داشت از لابه لای پارچه های ته مغازه بیرون آورد و داد به پدرم. پدرم چادر را باز کرد و آن را روی سرم انداخت. چادر درست اندازه ام بود. انگار آن را برای من دوخته بودند. از خوشحالی می خواستم پرواز کنم. پدرم خندید و گفت: «قدم جان! از امروز باید جلوی نامحرم چادر سرت کنی، باشد باباجان.» آن روز وقتی به خانه رفتم، معنی محرم و نامحرم را از مادرم پرسیدم. همین که کسی به خانه مان می آمد، می دویدم و از مادرم می پرسیدم: «این آقا محرم است یا نامحرم؟!» بعضی وقت ها مادرم از دستم کلافه می شد. به خاطر همین، هر مردی به خانه مان می آمد، می دویدم و چادرم را سر می کردم. دیگر محرم و نامحرم برایم معنی نداشت. حتی جلوی برادرهایم هم چادر سر می کردم. ادامه دارد... 🖤 @zendegiasheghane_ma