مداحی آنلاین - شب غمش سحر شده - حاج سعید حدادیان.mp3
708.5K
🌸 #میلاد_امام_جواد(ع)
💐شب غمش سحر شده علی بن موسی الرضا
💐مژده بده پدر شده علی بن موسی الرضا
🎤حاج #سعید_حدادیان
👏 #سرود
👌بسیار زیبا
🌷گلچین بهترین #مولودی های روز
♨️ @Maddahionlin 👈
💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(2 سال به بالا)
یه روش جدید برای نقاشی کردن🎨
یه ماژیک رو از سوراخ وسط یه سی دی💿رد کنین و اطرافش رو با چسب محکم کنین. حالا در ماژیک رو باز کنین و روی یه کاغذ که یه جای صاف مثل توی سینی یا روی سرامیک گذاشتین بذارین و دقیقا مثل اینکه فرفره رو میچرخونین، بچرخونینش😊
حالا میتونین کنارش بشینین و از دیدن طرحای خوشگلی که روی کاغذ کشیده میشه لذت ببرین😍
#بازی
💞 @zendegiasheghane_ma
جز کوی تقی پناه دیگر نبود
نومید کسی ز فیض این در نبود
فرمود رضا که در جهان اسلام
مولود از این با برکت تر نبود
میلاد #امام_جواد (ع) مبارک باد🌹🌹
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت61 #فصل_هشتم روستا کوچک است و خبرها زود پخش می شود. همه می دانس
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت61
#فصل_هشتم
کم کم در و همسایه و دوست و آشنا به حرف درآمدند که: «خوش به حالت قدم. چقدر صمد دوستت دارد.»
دلم غنج می رفت از این حرف ها؛ اما آن دو سه روز هم مثل برق و باد گذشت.
عصرِ روزی که می خواست برود، مرا کشاند گوشه ای و گفت: «قدم جان! من دارم می روم؛ اما می خواهم خیالم از طرفت راحت باشد. اگر اینجا راحتی بمان؛ اما اگر فکر می کنی اینجا به تو
سخت می گذرد، برو خانه حاج آقایت. وضعیت من فعلاً مشخص نیست. شاید یکی دو سال تهران بمانم. آنجا هم جای درست و میزانی ندارم تو را با خودم ببرم؛ اما بدان که دارم تمام سعی ام را می کنم تا زودتر پولی جمع کنم و خانه ای ردیف کنم. من حرفی ندارم اگر می خواهی بروی خانه حاج آقایت، برو. با پدر و مادرم حرف زده ام، آن ها هم حرفی ندارند. همه چیز مانده به تصمیم تو.»
کمی فکر کردم و گفتم: «دلم می خواهد بروم پیش حاج آقایم. اینجا احساس دلتنگی می کنم. خیلی سخت می گذرد.»
بدون اینکه خم به ابرو بیاورد، گفت: «پس تا خودم هستم، برو ساک و رخت و لباست را جمع کن. با خودم بروی، بهتر است.»
ساکم را بستم و با صلح و صفا از همه خداحافظی کردم و رفتیم خانه پدرم.
ادامه دارد...
💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنگامی که پرستار برای بیماران کرونایی از یوسف زهرا (سلام الله علیها) می خواند...
🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#مدافعان_سلامت
💞 @zendegiasheghane_ma
شهید قاسم سلیمانی-زیارت عاشورا.mp3
8.4M
🍃🌺🍃
🍃 🥀امام زمان (عجل الله فرجه) چه حالی دارد وقتی که #مسلمانان_مظلوم_هند را و بقیه مظلومین در دنیا را می بیند؟!
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
#بحق_جواد_الائمه
🌾🍃زیارت عاشورا با نوای حاج قاسم سلیمانی
🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹
#چله_زیارت_عاشورا
#شب_یازدهم
به نیابت از شهدای مدافع حرم خانطومان
🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹
شبتون مهدوی
💞 @zendegiasheghane_ma
.
امروز روزِ توست !
به آن گونه ای جان ببخش
که بی نظیر باشد و
لذت خلقِ چنین روزی
همواره شادی و نشاط را
در رگهای زندگیت جاری کند
.
پيش به سوی شروع
يك روز بی نظير
روزتون سرشار از اميد
انرژی مثبت و اتفاقهای
خوب و شگفت انگیز
لبخند مهمان
همیشگی لبهاتون باشد
سلام روزتون بخیـــر
💞 @zendegiasheghane_ma
سلام 5شنبه کانال مختص #نامزدها و در شرف ازدواجهاست😄
ان شاءالله همه جوانان خوشبخت بشن و ان شاءالله همه اسباب ازدواج آسان جوانها رو فراهم کنیم.
💞 @zendegiasheghane_ma
#حدیث_عشق
*✍ امام باقر (ع) فرمودند:
«مصیبتی از این بدتر نیست که جوان مسلمانی، به خواستگاری دختر برادر مسلمانش برود، اما پدر دختر به خاطر فقر و کم پولی خواستگار را رد کند و بگوید: من از تو ثروتمندترم و تو هم شأن و هم مرتبه من نیستی».
📚 مستدرک الوسائل، باب۱۷*
💞 @zendegiasheghane_ma
*🔸خلاف شرع در عروسی، فقط مسئله محرم نامحرم و موسیقی حرام نیست!
🔹رهبر انقلاب:
توصیه ما به عروس و دامادها و پدران و مادرانشان این است كه سعی كنند مراسم ازدواج را به شكل اسلامی درآورند.
🔹به شكل اسلامی درآوردن مراسم، معنایش این نیست كه در آنها #جشن و مهمانی و شادی و شادمانی نباشد؛ نه. اصلاً #ولیمه عروسی و مهمانی برای عروسی، در اسلام مستحب است.
🔹بلكه مراد ما این است كه در ضمن عروسی، در مقدمات و مقارنات آن، كارهای خلاف شرع انجام نگیرد.
🔹وقتی میگوییم كار خلاف شرع، فوراً ذهنها معطوف به مسئله مَحرم و نامَحرم و موسیقی حرام و ازاین قبیل میشود. البته اینها هم خلاف شرع است؛
⛔️ اما #اسراف هم خلاف شرع است.
⚠️زیاده روی در خوردن و آشامیدن،
⚠️زیاده روی در ریخت و پاش،
⚠️زیاده روی در تجملات
⛔️و هرچه كه از حد متعارف و معقول زیادتر شد، اسراف است و شرعا حرام است.
🔺متأسفانه این حرامِ مسلّم، تا حدودی در بین مردم رایج است.
#ویژه_عقدکرده_ها
💞 @zendegiasheghane_ma
#مجردها_بدانند
هنگامی که میخواهید با طرفتان بصورت #مستقیم وارد فرآیند
#شناخت برای همسری شوید،
مراقب باشید که #دلباختگی
و عاشقی مانع شناسایی نشود.
در غیر اینصورت نتیجه نادرست واحتمالا برعکسی خواهید گرفت.
حُبُّک لِلشیء یُعمی و یُصمّ!*
#ویژه_نامزدها
💞 @zendegiasheghane_ma
سلام حی شدم به نیت میلاد امام جواد علیه السلام و همین طور تولد مادرم که از قضا مهمان ما هم بودن این کیک رو پختم با یه تیر 2نشون😉
#حی_بودن
#ارسالی_اعضا
💞 @zendegiasheghane_ma
#چالش_پخت_نان در منزل
چالش برای تقویت روحیه خانواده ها تو این روزهای مبارزه با کرونا💝💝
این نون خیلی خیلی ساده تهیه میشه و نیاز به خمیر مایه هم نداره،ولی به همین دلیل ممکنه زود خشک بشه و باید بعد از پخت سریع لای پارچه و داخل ظرف دردار بذارید تا نرم بمونه.
مواد لازم براي هفت تا نون کوچیک:آرد گندم یک ونیم پيمانه(يا ليوان دسته دار)،آب نصف پيمانه،بيكينگ پودر نصف ق چايخوري،نمك نصف ق چايخوري،روغن مايع يك پنجم پيمانه
طرز تهيه:مواد خشك رو باهم مخلوط كنيد بعد روغن و آب رو اضافه و ورز بديد يا در دستگاه غذاساز خمير كنيد.با توجه به جذب رطوبت مختلف آردها ،ممكنه مقداري آب يا آرد اضافه لازم باشه.
توصيه ميكنم از آرد گندم كامل،مثل آرد نون سنگك استفاده كنيد که سبوس و ارزش غذایی بیشتری داره.
حالا خمير رو به هفت قسمت تقسيم کنید و يكربع استراحت بديد.
بعد با وردنه نازك باز کنید و در تابه ي كاملا داغ (بدون روغن)با حرارت كم دو طرفشو بپزيد،زود ميپزه.وقتی روش حباب زد باید برگردونید.تابه های چدن برای پخت نون خیلی مناسبن.
برای صاحب دستور هم صلواتی بفرستید🌹
💞 @zendegiasheghane_ma
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت61 #فصل_هشتم کم کم در و همسایه و دوست و آشنا به حرف درآمدند که:
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت62
#فصل_هشتم
صمد مرا به آن ها سپرد. خداحافظی کرد و رفت.
با رفتنش چیزی در وجودم شکست. دیگر دوری اش را نمی توانستم تحمل کنم. مهربانی را برایم تمام و کمال کرده بود. یاد خوبی هایش می افتادم و بیشتر دلم برایش تنگ می شد. هیچ مردی تا به حال در روستا چنین رفتاری با زنش نداشت. هر جا می نشستم، تعریف از خوبی هایش بود. روزبه روز احساس علاقه ام نسبت به او بیشتر می شد. انگار او هم همین طور شده بود. چون سر یک هفته دوباره پیدایش شد. می گفت: «قدم! تو با من چه کرده ای! پنج شنبه صبح که می شود، دیگر دل توی دلم نیست. فکر می کنم اگر تو را نبینم، می میرم.»
همان روز با برادرم رفت و اسباب و اثاثیه ام را از خانه مادرش آورد و خالی کرد توی یکی از اتاق های پدرم. آن شب اولین شبی بود که صمد در خانه پدرم خوابید. توی روستای ما رسم نبود داماد خانه پدرزنش بخوابد. صبح که از خواب بیدار شدیم، صمد از خجالت از اتاق بیرون نیامد.
صبحانه و ناهارش را بردم توی اتاق. شب که شد، لباس پوشید و گفت: «من می روم. تو هم اسباب و اثاثیه مان را جمع کن و برو خانه عمویم. من اینجا نمی توانم زندگی کنم. از پدرت خجالت می کشم.»
همان روز تازه فهمیدم حامله ام. چیزی به صمد نگفتم.
ادامه دارد...✒️
💞 @zendegiasheghane_ma