eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
25.9هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
2.6هزار ویدیو
82 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
آماده کردن منازل برای استقبال از ماه مبارک توسط اعضای خوب کانال زندگی عاشقانه👌👌 💞 @zendegiasheghane_ma
ی ماه مبارک به همراه گلاب ناب😌 برای یادآوری روز اول ماه مبارک که سفارش شده کفی از گلاب به صورتتون بریزید... 💞 @zendegiasheghane_ma
تهیه بسته های معیشتی برای خانواده های نیازمند 💞 @zendegiasheghane_ma
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان (همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر) 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت111 #فصل_دوازدهم گفت: «من که روی آن را ندارم بروم پیش صاحب خان
صاحب خانه خوب و مهربانی هم داشت که طبقه پایین می نشستند. همان روز آینه و قرآن را گذاشتیم روی طاقچه و فردا هم اسباب کشی کردیم. اول شیشه ها را پاک کردم؛ خودم دست تنها موکت ها را انداختم. یک فرش شش متری بیشتر نداشتیم که هدیه حاج آقایم بود. فرش را وسط اتاق پهن کردم. پشتی ها را چیدم دورتادور اتاق. خانه به رویم خندید. چند روز اول کارم دستمال کشیدن وسایل و جارو کردن و چیدن وسایل سر جایشان بود. تا مویی روی موکت می افتاد، خم می شدم و آن را برمی داشتم. خانه قشنگی بود. دو تا اتاق داشت که همان اول کاری، در یکی را بستم و کردمش اتاق پذیرایی. آشپزخانه ای داشت و دستشویی و حمام، همین. اما قشنگ ترین خانه ای بود که در همدان اجاره کرده بودیم. عصر صمد آمد؛ با دو حلقه چسب برق سیاه. چهارپایه ای زیر پایش گذاشت و تا من به خودم بیایم، دیدم روی تمام شیشه ها با چسب، ضربدر مشکی زده. جای انگشت هایش روی شیشه ها مانده بود. با اعتراض گفتم: «چرا شیشه ها را این طور کردی؟! حیف از آن همه زحمت. یک روز تمام فقط شیشه پاک کردم.» گفت: «جنگ شده. عراق شهرهای مرزی را بمباران کرده. این چسب ها باعث می شود موقع بمباران و شکستن شیشه ها، خرده شیشه رویتان نریزد.» چاره ای نداشتم. شیشه ها را این طوری قبول کردم؛ هر چند با این کار انگار پرده ای سیاه روی قلبم کشیده بودند. صمد می رفت و می آمد و خبرهای بد می آورد. یک شب رفت سراغ همسایه و به قول خودش سفارش ما را به او کرد. فردایش هم کلی نخود و لوبیا و گوشت و برنج خرید. گفتم: «چه خبر است؟!» گفت: «فردا می روم خرمشهر. شاید چند وقتی نتوانم بیایم. شاید هم هیچ وقت برنگردم.» بغض ته گلویم نشسته بود. مقداری پول به من داد. ناهارش را خورد. بچه ها را بوسید. ساکش را بست. خداحافظی کرد و رفت. خانه ای که این قدر در نظرم دل باز و قشنگ بود، یک دفعه دلگیر و بی روح شد. نمی دانستم باید چه کار کنم. بچه ها بعد از ناهار خوابیده بودند. چند دست لباسِ نَشسته داشتم. به بهانه شستن آن ها رفتم توی حمام و لباس شستم و گریه کردم. کمی بعد صدای در آمد. دست هایم را شستم و رفتم در را باز کردم. زن صاحب خانه بود. حتماً می دانست ناراحتم. می خواست یک جوری هم دردی کند. گفت: «تعاونی محل با کوپن لیوان می دهند. بیا برویم بگیریم.» حوصله نداشتم. بهانه آوردم بچه ها خواب اند. ادامه دارد...✒️ 💞 @zendegiasheghane_ma
اینم آماده شدن من برای ماه مبارک والبته توصیه می کنم کتاب دعبل وزلفا رو تو این ایام بخونید، قشنگه ✨💐 ان شاءألله خدا توفیقاتمونو تو این ماه بیشتر کنه و خودشو بهمون بشناسونه🙏 التماس دعا از همه دوستان 💞 @zendegiasheghane_ma
اعمال مستحب شب و روز اول ماه رمضان حلول ماه مبارک باد🌹🌹 💞 @zendegiasheghane_ma
🍃 🍃 🍃 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به شهید محمد تقی😍😍 @hefzequrankarim
‌🌥 امام خامنه ای(مدظله) : امام زمان(عج) اکتفا نمی‌کند که یک جامعه‌ای داشته باشد و حصاری به دورش بکشد. امام زمان(عج) با هر حرکت در دنیا مقابله می‌کند. 🌷🌷 ☘🌼☘🌼☘🌼☘🌼☘🌼☘ حلول ماه خوب خدا مبارک 🌹🌙🌙 شبتون مهدوی 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹 ❣رمضان یعنی مهمان خدا بودن ❣رمضان بهانه ی بخشش ❣رمضان پاک و نورانی شدن ❣رمضان یتیمان را سر زدن ❣رمضان یاری رساندن ❣رمضان خدا رو بندگی کردن ماه بندگیتون عسل 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج ✨🕊 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا