هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا
خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر)
#بهناز_ضرابی_زاده
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#دختر_شینا #بهناز_ضرابی_زاده #قسمت237 #فصل_هفدهم بچه ها که دیدند صمد آن ها را به بازار نبرده، نار
#دختر_شینا
#بهناز_ضرابی_زاده
#قسمت239
#فصل_هجدهم
آن وقت رسم بود. همه این طور بودند. بعضی ها که بچه هایشان را مدرسه نمی فرستادند، تازه موقع عروسی بچه هایشان برایشان شناسنامه می گرفتند. تقصیر ثبت احوالی بود. اشتباه کرد اسم تو که از همه بزرگ تر بودی را نوشت ستار. شمس الله و ستار که دوقلو بودند؛ نمی دانم حواسش کجا بود، تاریخ تولد شمس الله را نوشت 1344 مال ستار را نوشت 1337. موقع مدرسه که شد، رفتیم اسمتان را بنویسیم، گفتند از همه بزرگ تر کدامشان است؟! تو را نشان دادیم. گفتند این ستار است، بیاید کلاس اول. بقیه هم حالا وقت مدرسه شان نیست. خیلی بالا پایین دویدم؛ بلکه شناسنامه هایتان را درست کنم؛ نشد.»
صمد لبخندی زد و گفت: «آن اوایل خیلی سختم بود. معلم که صدایم می زد ستار ابراهیمی ؛ برّ و بر نگاهش می کردم. از طرفی دوست ها و هم کلاسی هایم بهم می گفتند صمد. این وسط بدجوری گیر کرده بودم. خیلی طول کشید تا به این اوضاع عادت کردم.»
صمد دوباره رو کرد به من و گفت: «بالاخره خانم، تمرین کن به حاج آقایتان بگو حاج ستار.»
گفتم: «کم خودت را لوس کن. مگر حاج آقا نگفتند تو از اول صمد بودی.»
صمد دیگر پی حرف را نگرفت و به پدرش گفت: «آقا جان! بهتر است شما یک دوش بگیری تا سرحال و قبراق بشوی. من هم یک خرده کار دارم.
ادامه دارد...✒️
#قسمت240
#فصل_هجدهم
تا شما از حمام بیایی، من هم آماده می شوم.»
پدرشوهرم قبول کرد. من هم سفره صبحانه را انداختم. خدیجه و معصومه را از خواب بیدار کردم. داشتم صبحانه شان را می دادم که صمد آمد و نشست کنار سفره.
گفت: «قدم!»
نگاهش کردم. حال و حوصله نداشتم. خودش هم می دانست. هر وقت می خواست به منطقه برود، این طور بودم کلافه و عصبی. گفت: «یک رازی توی دلم هست. باید قبل از رفتن بهت بگویم.»
با تعجب نگاهش کردم.
همان طور که با تکه ای نان بازی می کرد، گفت: «شب عملیات به ستار گفته بودم برود توی گروهان سوم. اولین قایق آماده بود تا برویم آن طرف رود. نفراتم را شمردم. دیدم یک نفر اضافه است. هر چی گفتم کی اضافه است، کسی جواب نداد. مجبور شدم با چراغ قوه یکی یکی نیروها را نگاه کنم. یک دفعه ستار را دیدم. عصبانی شدم. گفتم مگر نگفته بودم بروی گروهان سوم. شروع کرد به التماس و خواهش و تمنا. ای کاش راضی نمی شدم. اما نمی دانم چی شد قبول کردم و او آمد.
آن شب با چه مصیبتی از اروند گذشتیم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
💞 @zendegiasheghane_ma
#چالش_جشن_عشق در خانه بچه شیعه ها
دیدم که به عرش شور و شوقی بر پاست 😍😍
برپا گر این بزم شعف ذات خداست🌺🌺
گفتم به خرد چه اتفاق افتاده😍
گفتا که عروسی علی و زهرا است😍🌷🌷💐👏👏👏
#سالروز #ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه مبارک باد👏👏👏
سلام خانمای گل🌹
فردا شب جشن بزرگ و روز عشق ما بچه شیعه هاست میخوام تو خونه هاتونو برا همسراتون سنگ تموم بزارید آخه روز عشقه😍❤️❤️
منتظر #عکس کاراتون هستیم ان شاءالله 😍
آی دی جهت ارسال #حی_بودن و تدارکات جشن عشق↙️
@yamahdi85
🌴ای یوسف زهرا
سفرٺ کی به سر آید
بادستت
کی نخل#عدالت ثمرمی اید✨
از پیک صبا کی شنویم امدنت را
کی بانگ انا #المهدیٺ ازکعبه براید⁉️
🥀السلام علیک یا #بقیَّةَ الله
چشم به راهیم آقا بیا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
شبتون بخیر
💞 @zendegiasheghane_ma
سلام حضرت رهایے،
دنیا از نفس افتاده است.
این عالم فقط
با نفس هاے توست ڪہ آرام مےشود.
با گام هاے توست ڪہ جان مےگیرد.
با لبخند توست ڪہ مصفا مےشود.
با طنین صداے توست ڪہ شفا
مےیابد....
بیا اے فریاد رس موعود...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام صبحت بخیر
فرمانده قلبـ❤️ـم
💞 @zendegiasheghane_ma
یک مرد وزن مکمل هم در کنار هم
آیــینه وار هـــردو یشان بیـــقرار هم
مـعنای اصـلی لغـت خـانـواده انـــد
مست نگاه یکدلی و می گسار هم .
سالروز پیوند آسمانی و #ازدواج مبارک حضرت علی و حضرت زهرا (س) مبارک 💥✨💥✨
💞 @zendegiasheghane_ma
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹
🎊🌹🎊🌹🎊🌹
🎊🌹🎊🌹
🎊🌹
#پیوند_آسمانی
#سالروز_ازدواج_حضرت_علی_وزهرا (س)
علماى شیعه در تعیین سن حضرت فاطمه به هنگام ازدواج از چهارده سال بیشتر نگفته اند.اکثر عالمان شیعه معتقدند که، سن حضرت در زمان ازدواج، 9 یا 10 یا حداکثر 11 سال بوده است.همچنین سن امیر مؤمنان (ع) 21 سال و 5 ماه بوده است.
💞 @zendegiasheghane_ma
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹
🎊🌹🎊🌹🎊🌹
🎊🌹🎊🌹
🎊🌹
#پیوند_آسمانی
#سالروز_ازدواج_حضرت_علی_وزهرا (س)
#خواستگاری 😍😍🌹🌹🌹
زمانی که حضرت علی (ع) اقدام به خواستگاری ایشان نمودند، پیامبر در منزل ام سلمه بودند. هنگامی که در زدند، ام سلمه پرسید:کیست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پیامبر دستور داد:«در را باز کن و بگو داخل شود. کسی پشت در است که محبوب خدا و رسول است».
حضرت علی علیه السلام وارد شد، سلام کرد و در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله نشست. چشمان خود را بر زمین دوخت. شرم از پیامبر (ص) مانع گفتن خواسته اش می شد. پیامبر(ص) که خود حضرت علی (ع) را بزرگ کرده و از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست و فرمود:«می بینم برای حاجتی اینجا آمده ای. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواسته ات پیش من پذیرفته است».
حضرت علی (ع) با سخنانی شیرین خواسته اش را چنین بازگو کرد:« پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دل سوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خدا سوگند ذخیره دنیا و آخرتم می باشید. ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شده ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می پذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می کشید. خوشحال شد، ولی جواب قطعی را برعهده حضرت فاطمه (س) گذاشت.
جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و گفت: خداوند فرموده است که اگر علی را برای فاطمه نیافریده بودم از آدم ابوالبشر تا روز قیامت، شوهر و همسری هم تراز فاطمه پیدا نمی شد.
پس از خواستگاری و مراسم عقد، زمان آن رسید که امام علی(ع) برای آغاز زندگی جدید خود با حضرت فاطمه(س) وسایلی را فراهم کند و حضرت علی(ع) در آن زمان شمشیر وزره را به عنوان دارایی خود داشت که توسط آنها در راه خدا جهاد می کردو شتری که در باغهای مدینه با آن کار می کرد تا از مهمانی انصار بی نیاز باشد. حضرت محمد(ص) قبول کردند که امام علی(ع) زره خود را بفروشد و مبلغ آن را به عنوان بخشی از مهریه حضرت فاطمه(س) در اختیار پیامبر قرار دهد.
زره به قیمت چهارصد درهم به فروش رفت. پیامبر مقداری از آن را به بلال داد تا برای یگانه دختر پیامبر عطر خریداری کند، باقیمانده آن را نیزدر اختیار عمار یاسر و گروهی از یاران خود قرار داد تا لوازم منزل برای زندگی حضرت فاطمه خریداری کنند. از صورت جهیزیه حضرت زهرا سلام الله علیها می توان به وضع زندگی بانوی بزرگوار اسلام به خوبی پی برد.
#ازدواج
💞 @zendegiasheghane_ma
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹
🎊🌹🎊🌹🎊🌹
🎊🌹🎊🌹
🎊🌹
#پیوند_آسمانی
#سالروز_ازدواج_حضرت_علی_وزهرا (س)
پیامبر اکرم (ص) ازدواج حضرت فاطمه(س) را ساده ترین و راحت ترین روش ممکن انجام داد تا الگویی نیک برای جوانانی باشد که در آستانه ازدواج قرار دارند. مهریه 500 درهمی فاطمه علیهاالسلام هم به همین دلیل تعیین شد. روایات مختلفی وجود دارد که علاوه بر این مهریه که جنبه مادی دارد، مهریه های معنوی نیز برای ایشان تعیین شده است. در روایتی نقل شده است که حضرت زهرا (ع) از پدر تقاضا کرد که آن حضرته از خدا بخواهند تا مهریه اش را شفاعت از مسلمانان گناهکار قرار دهد. این درخواست حضرت فاطمه(س) مستجاب شده و ایشان شفیع و واسطه بخشش گناهکاران قرار گرفت.
#مهریه
#ازدواج
💞 @zendegiasheghane_ma
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊
🎊🌹🎊🌹🎊🌹🎊🌹
🎊🌹🎊🌹🎊🌹
🎊🌹🎊🌹
🎊🌹
#پیوند_آسمانی
#سالروز_ازدواج_حضرت_علی_وزهرا (س)
کدام سوره های قرآن بر ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) دلالت دارد؟
💥در آیات قرآن به طور مستقیم به ازدواج امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) اشاره نشده است، اما آیاتی وجود دارد که به طریقی با این رویداد مهم اسلام ارتباط دارند.
آخرین آیه سوره «کوثر»، یکی از دشمنان پیامبراکرم(ص)، ایشان را ابتر به معنی مقطوع النسل می داند.اما خداوند متعال به پیامبر اکرم(ص) خیر کثیر عطا کرده است و می دانیم که با ازدواج امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) بود که نسل ایشان ادامه پیدا کرده و گسترش می یابد.
در آیات19 و 22 سوره الرحمن خداوند می فرماید:
« مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ »، « بَیْنَهُمَا بَرْزَخ لا یَبغیِان »؛ « فَبِاَیّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ »، « یَخْرُجُ مِنْهُما اللّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ » دو دریا را (به گونه ای) روان کرد که با هم برخورد کنند؛ میان آن دو، حدّ فاصله ای است که به هم تعدی نکنند؛ پس کدامین نعمت خدا را تکذیب می کنید؛ از آن دو دریا، لولو و مرجان را خارج کرد.
در روایات امام صادق(ع) در تفسیر این آیه فرمود:«علی و فاطمه دو دریای عمیقی هستند که هیچ کدام از آنها به دیگری ظلم و ستم نکرد و منظور از مروارید، امام حسن(ع) و مرجان، امام حسین(ع) است. (تفسیر فرات کوفی، ص460).
💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#چالش_جشن_عشق در خانه بچه شیعه ها دیدم که به عرش شور و شوقی بر پاست 😍😍 برپا گر این بزم شعف ذات خد
سلام به روی ماه همه اعضای خانواده زندگی عاشقانه
امروز روز جشن عشق و ابراز محبت بیشتر به همسره؛ بچه شیعه هر روز همسرش رو چشماش میزاره و با نیت قربه الی الله به همسر و خانواده اش محبت میکنه ؛ اما امروز که یه مناسبت قشنگ هم داره یه بهونه قشنگ برای جشن کوچیک و ساده گرفتن تو خونه هاست
منتظر کارهاتون هستیم
یاعلی
💞 @zendegiasheghane_ma
#چالش_جشن_عشق در خانه بچه شیعه ها
کارهای ارسالی اعضا بمناسبت سالروز #ازدواج آسمانی حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س)
💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطره_ازدواج
#ارسالی_اعضا
سلام اسم من فاطمه ست و اسم همسرم علی ...
خیلی دوست داشتم روز ازدواجم همچین روزی باشه ولی قسمت نشد...
آرزوم بود که تو حرم امام رضا ع یا حضرت معصومه س عقد کنیم که بازم نشد.....
ولی عقدم تصادفی شد یک شعبان و عروسی نیمه شعبان....
من به پیروی از شهید مصطفی ردانی پور تصمیم گرفتم برای ائمه ع کارت دعوت بفرستم.....
کارت دعوت هایی سادع بصورت دستنوشته که با سرعتی عجیب به مقصد رسید.....
به یکی از دوستان درقم سپردم که دوکارت دعوت برای حضرت معصومه س و مسجدمقدس جمکران ببرند
خیلی یهویی و اتفاقی همسرم زیارت مشهد نصیبشون شد و برای امام رضا ع دعوتنانه بردند...
بافاصله کمی خاله شوهرم راهی کربلا شدند و برای امام حسین ع حضرت ابالفضل ع و امام علی ع دعوتنامه بردند...
و خودم قسمتم شد مناطق جنگی فکه طلائیه و....که روی خاک ها دعوتنامه مینوشتم براشهدا و یهو خبر دادند که صد و خورده ای شهید تفحص شده آوردند معراج شهدا....
و من روی تابوت شهدا دعوتنامه نوشتم
من خواهرزاده شهید هستم ...موقع نوشتن کارت های عروسی خیلی ناخود آگاه اسم دایی شهیدم روی کارت ها نوشته شده بود..درصورتی که از هرکدوم از خانواده که میپرسیدیم که تو این اسم رو خوندی؟که نوشته شد همه میگفتن نه
و من چقدر شرمنده شدم که برای همه کارت دعوت فرستادم بجز دایی شهیدم.
و گفتم ک اسم رو پاک نکنید این کارت حتما باید باشه وگفتم بفرستید برای دایی بزرگترم که بذارن روی آرامگاه دایی شهیدم....
کلیپش هم هست که خدمتتون ارسال میکنم👆👆
💞 @zendegiasheghane_ma