هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
درمان بی خوابی با ترخون👇
برگ های ترخون دارای یک اثر آرام بخش قوی هستند که می تواند استرس و اضطراب را کاهش داده و به درمان بی خوابی شبانه کمک کند.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
🌹زندگی خوب
✅سه ویژگی اصلی دارد:
🌷عشق
در آن جاری است
🌷دانش
بر آن حکمفرماست
🌷صبر و استقامت
در آن راه گشـاست
زندگیتون_خوب_و_عالی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
#آی_پارا
#پارت_صدو_بیستوپنج
بابک ، تایماز رو جوری نگاه می کرد که انگار یه موجود عجیب غریب رو داره نگاه می کنه . دلم برای پسرم سوخت و بیشتر از کارم شرمنده شدم . اگه من اون اشتباه رونمی کردم ، حالا پسرم اینطوری زل نمی زد به پدر تازه پیداکردش. تصمیم داشتم به بار دیگه هم معذرت خواهی کنم . اینبار می خواستم حرفم رو بزنم . من خراب کرده بودم ، منم باید درستش می کردم . حضور تایماز تو خونه ی خاله و طلاق ندادن من و گرفتن شناسنامه واسه بابک و کج نذاشتن پاش تو این مدت بهم اثبات می کرد ، اون قلبا واسه پابرجا بودن این زندگی تمایل داره و با این کارش فقط می خواست منو تنبیه کنه . دایه جان خدابیامرز می گفت : مردا بلد نیستن مثل زنا حرف بزنن. فقط می تون نشون بدن چقدر طرف براشون اهمیت داره . مرد من استثنا نبود . مردم برای من و بابک اومده بود . منی که واقعا متنبه شده بودم و دیگه اگه قرار بود سلاخی هم بشم ، از کنارش جم نمی خوردم . همین خواستن های پنهانی و غیر زبانی تایماز شجاعم کرد تا پیشش اعتراف کنم . همیشه اون بود که برام پیش قدم می شد. همیشه اون بود که تو مشکلاتم راه جلو پام می ذاشت و سختی رو برام آسون می کرد . حالا نوبت من بود که تلافی کنم . تایماز همونطور سرپا ایستاده بود و با بابک شوخی می کرد . بابک هم از شوخی ها و قلقلکهای تایماز ، از خنده ریسه رفته بود . چقدر خوب بود منم شریکشون می شدم ! دل به دریا زدم و رفتم طرفشون . تایماز دست از قلقک دادن بابک برداشت و خیره شد بهم . به سختی آب دهنم رو قورت دادم و گفتم : از دیدنت خوشحالم تایماز. لبخند کمرنگی زد و گفت : واقعة ؟ پس می خواست شروع کنه . خودم رو برای بدترین توهین ها آماده کرده بودم .هر چی که بود ، باید امروز تموم می شد . این بلاتکیفی بلاخره به یه جایی باید ختم می شد. گفتم : تو که خوب می تونستی ته چشام رو بخونی ! الان می بینی ته چشام چیه ؟ بابک رو جابه جا کرد و گفت : ترجیح می دم حرف چشات رو از زبونت بشنوم. پس می خواست حرف بزنیم . خوشحال بودم مثل دفعه ی پیش مانعم نشد . گفتم : پیش بابک نه ! با سر تایید کرد و گفت : اول می خوام یه کم با پسرم بازی کنم . بعدا حرف می زنیم . همین هم غنیمت بود. گفتم : باشه ، تنهاتون می ذارم و راه پله ها رو پیش گرفتم . انگار که خیلی نیرو مصرف کرده باشم ، بی حال شدم و خودمو انداختم رو تخت. اصلا حواسم به گیره ای که پشت موهام بسته بودم ، نبود . دندونه ی گیره ی فلزی با فشار رفت تو پوست سرم و دادم رفت رو هوا . عصبانی بلند شدم و از سرم کشیدمش و پرتش کردم . جاش بدجور ذق ذق می کرد و دستمو بردم که مالشش بدم تا بلکه دردش آروم بشه که حس کردم دستم خیس شد . با دیدن خون تو دستم جیغم رفت رو هوا . از خون نمی ترسیدم ولی این خون دیگه مال خودم بود و قضیش فرق می کرد . با صدای من ، مستخدمی که مشغول گردگیری راهرو بود، سراسیمه اومد تو اتاق . با دیدن دست خونی من ، چنگی به صورتش زد و گفت : وای خدا مرگم بده خانوم چی شد ؟ گفتم : هیچی . گیره رفت تو پوست سرم . چیزی نیست . الان می شورمش . یهو شوکه شدم جیغ زدم وگرنه مهم نیست . دختره اومد نزدیکتر و په نیگا به سرم کرد و گفت : جای دندونش بدجور رفته تو خانوم . بذارین دستمال تمیز بیارم خونو پاک کنیم . بشورینش ، ممکنه چرک کنه ! نایی واسه مقاومت نداشتم . گفتم : باشه برو بیار. دختره به جای دستمال با یه ایل آدم اومد تو اتاق . از بین اونایی که اومدن تو اتاق ، فقط حضور یه نفر بود که بهم دلگرمی و آرامش داد . خاله با نگرانی اومد سمتم و موهامو بررسی کرد . گفتم : شماها چرا اومدین . من که چیزیم نیست.
-------------------
••••●❥JOiN👇🏾
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب مانند پرده سیاهی؛
کل شهر را گرفته است
قلمی بردار و فردایت را
با ستاره های درخشان،
به تصویر بکش
بدان این" تو "هستی
که، فردایت رامیسازی
#شبتون_بخیــــــــر🌙✨
┄❊○🍃❤️🍃○❊┄
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بسم الله الرحمن الرحیم
🍃الهی به امیدتو
🌸بنام خداوندبخشنده مهربان
🍃چونکه صبح آمدوچشمم بازشد
🌸خلقـتم بـاخـالقم همـرازشد
🍃غرق رحمت میشود آنروزکه
🌸صبحش بانام"تو"آغــاز شد
🍃روزتون بزیبایی نام خدا
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
سلام ماه پنهانم!
سلام امام خوب زمانم!
پنهان مکن جمال خود
از عاشقان رویت
خورشید را برای
ظهور آفریدهاند...
یااباصالح المهدی
عجل علی ظهورک
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
هر روز،صبح زود، زیارٺ ڪنم تو را
تا روبروے گنبدتان مےدهم سلام
هرجا ڪه صحبٺ از تو شد و ذڪر خیر تو
دستم بہ سینہ، عرض ادب ڪردم، احترام
سلام از راه دور✋🏻
بہ اربابم حسین ع❤️
«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ»
#سلام_ارباب_خوبم
#صبحم_بنامتان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز👆 #نشانه_انسان_صالح👆
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #چهارشنبه 30 بهمن ماه 139،8
🌞اذان صبح: 05:23
☀️طلوع آفتاب: 06:47
🌝اذان ظهر: 12:18
🌑غروب آفتاب: 17:50
🌖اذان مغرب: 18:08
🌓نیمه شب شرعی: 23:36
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ترس_دشمن_ازانتخابات☝️
#ذکرروز چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه
🌼اى زنده ، اى پاينده
🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم
🌼این ذکر موجب عزت دائمی
میشود
#نماز_روز۴شنبہ
✍هرڪس این نماز را روز 4 شنبه بخواند خداوند توبه
او را از هر گناهے باشد مےپذیرد 4 رکعتست
درهر رکعت بعد از حمد 1 توحید و1 قدر
📚مفاتیح الجنان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
✅ برای کاهش وزن بهترین زمان برای نوشیدن آب ناشتا و پیش از صبحانه است.
با نوشیدن 2 لیوان آب پیش از صبحانه علاوه بر اینکه بیشتر لاغر میشوید
از بروز یبوست در شما هم جلوگیری میشود.
🌺➺
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸آخر ماهتون قشنگ
🍃🌸براتون روزی
🍃🌸پر ازشادی
🍃🌸نشاط
🍃🌸وخوشبختی
🍃🌸آرزومیکنم
🍃🌸امیدوارم آخرین
🍃🌸چهارشنبه بهمن ماه را
🍃🌸با سلامتی و دلخوشی
🍃🌸سپری کنید.
🔆 #جملات_ناب🔆
✅ قضاوت و نظر دادن بیجا در مورد دیگران انتقاد نیست (توهین) است.
✅ هر کار یا حرفی که از عمد بزنیم در آخرش بگیم "شوخی کردم"، شوخی نیست حمله به شخصیت آن شخص است.
✅بازی کردن با احساسات مردم، زرنگی نیست، (نامردی) است.
✅ خراب کردن یک نفر توی جمع جوک نیست، (کمبود شخصیت ) است.
با ما باشید تا عاشقانه زندگی کنید🔻
🆔 @zendegiasheghaneh 💖