eitaa logo
خانواده بهشتی
5.3هزار دنبال‌کننده
26هزار عکس
15.7هزار ویدیو
148 فایل
مدیریت؛ @mosafer_110_2 تبلیغ بانوان؛ eitaa.com/joinchat/638124382Cd9f65b52cc تبلیغ مذهبی،خبری،بانوان؛ eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 🌴 نجم الدين جعفر بن زهدرى مى گويد: به بيمارى فلج مبتلا شدم، پس از مرگ پدرم، مادر بزرگ پدريم کمر همّت به علاج من بست، او با تمام توان به معالجه من پرداخت، ولى اثرى نبخشيد. به او گفتند: از پزشکان بغداد کمک بگير. او از پزشکان بغداد دعوت به عمل آورد، وآنها مدّتى طولانى در حلّه مرا تحت معالجه قرار دادند اما سودى نبخشيد. تا اين که به او گفتند: او را به قبّه شريف منسوب به امام زمان (عليه السلام) در حلّه ببر تا شفا يابد. شبى همراه مادر بزرگم به زير گنبد شريف حضرت (عليه السلام) مشرف شده ودر آنجا بيتوته کرده بودم، ناگاه به ديدار حضرت موفّق شدم.🌹 حضرت رو به من کرد وفرمود: برخيز! عرض کردم: آقا جان! يک سال است که نمى توانم از جا برخيزم. فرمود: برخيز! به اذن خدا.🌹 ومرا برى برخاستن يارى نمودند. هنگامى که مردم از شفى من مطّلع شدند چنان برى ملاقاتم هجوم آوردند که چيزى نمانده بود که کشته شوم. آنها تمام لباس هايم را به عنوان تبرّک تکه پاره کردند، وبر من لباس ديگرى پوشانيدند، آنگاه به خانه باز گشتم، ولباس خود را عوض کرده ولباس آن ها را برايشان فرستادم.🌻 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌴 🌴 نجم الدين جعفر بن زهدرى مى گويد: به بيمارى فلج مبتلا شدم، پس از مرگ پدرم، مادر بزرگ پدريم کمر همّت به علاج من بست، او با تمام توان به معالجه من پرداخت، ولى اثرى نبخشيد. به او گفتند: از پزشکان بغداد کمک بگير. او از پزشکان بغداد دعوت به عمل آورد، وآنها مدّتى طولانى در حلّه مرا تحت معالجه قرار دادند اما سودى نبخشيد. تا اين که به او گفتند: او را به قبّه شريف منسوب به امام زمان (عليه السلام) در حلّه ببر تا شفا يابد. شبى همراه مادر بزرگم به زير گنبد شريف حضرت (عليه السلام) مشرف شده ودر آنجا بيتوته کرده بودم، ناگاه به ديدار حضرت موفّق شدم.🌹 حضرت رو به من کرد وفرمود: برخيز! عرض کردم: آقا جان! يک سال است که نمى توانم از جا برخيزم. فرمود: برخيز! به اذن خدا.🌹 ومرا برى برخاستن يارى نمودند. هنگامى که مردم از شفى من مطّلع شدند چنان برى ملاقاتم هجوم آوردند که چيزى نمانده بود که کشته شوم. آنها تمام لباس هايم را به عنوان تبرّک تکه پاره کردند، وبر من لباس ديگرى پوشانيدند، آنگاه به خانه باز گشتم، ولباس خود را عوض کرده ولباس آن ها را برايشان فرستادم.🌻 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌴 🌴 نجم الدين جعفر بن زهدرى مى گويد: به بيمارى فلج مبتلا شدم، پس از مرگ پدرم، مادر بزرگ پدريم کمر همّت به علاج من بست، او با تمام توان به معالجه من پرداخت، ولى اثرى نبخشيد. به او گفتند: از پزشکان بغداد کمک بگير. او از پزشکان بغداد دعوت به عمل آورد، وآنها مدّتى طولانى در حلّه مرا تحت معالجه قرار دادند اما سودى نبخشيد. تا اين که به او گفتند: او را به قبّه شريف منسوب به امام زمان (عليه السلام) در حلّه ببر تا شفا يابد. شبى همراه مادر بزرگم به زير گنبد شريف حضرت (عليه السلام) مشرف شده ودر آنجا بيتوته کرده بودم، ناگاه به ديدار حضرت موفّق شدم.🌹 حضرت رو به من کرد وفرمود: برخيز! عرض کردم: آقا جان! يک سال است که نمى توانم از جا برخيزم. فرمود: برخيز! به اذن خدا.🌹 ومرا برى برخاستن يارى نمودند. هنگامى که مردم از شفى من مطّلع شدند چنان برى ملاقاتم هجوم آوردند که چيزى نمانده بود که کشته شوم. آنها تمام لباس هايم را به عنوان تبرّک تکه پاره کردند، وبر من لباس ديگرى پوشانيدند، آنگاه به خانه باز گشتم، ولباس خود را عوض کرده ولباس آن ها را برايشان فرستادم.🌻 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh