eitaa logo
زندگی با آیه‌ها
124.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
42 فایل
🔰 کانال رسمی حرکت ملی زندگی با آیه‌ها https://zendegibaayeha.ir/ 🌙زندگی با آیه‌ها، تجربه متفاوت انس با کتاب خدا✨ 🎧پشتیبانی کانال زندگی با آیه ها : http://goftino.com/c/2McrBF آیدی جهت ارسال اثر 📥 : @admin_zendegibaayeha
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی با آیه‌ها
بسم الله الرحمن الرحیم ‌ قرآن مال خانم مسنی است که از اول سواد نداشته. به خاطر قرآن و با قرآن، خواند
بسم الله‌ سلام بر بندگانی که سال‌شان با سلام آغاز می‌شود، سلام بر بندگانی که خوشبختیِ داشتن سلام را می‌فهمند. پی نوشت: هفت سلام قرآنی که مومنین برای سلامتی و عافیت در آغاز سال با زعفران می‌نویسند. ‌ ‌ ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
‌ بسم الله الرحمن الرحیم به همین بزرگی بود قرآن مامان‌بزرگ که بعدها شد قرآن مامان. هیبتش همیشه مرا می‌ترساند. ترجمه‌اش هم مرمری بود: مر او را گفتیم، مر آنان را هلاک گردانیدیم. من اما با ترجمه مرمری‌اش چندان کاری نداشتم و حتی با خود آیات که درست نمی‌توانستم بخوانمشان.شیفته‌ی حاشیه‌هایش بودم که قصه‌ی آیات را می‌گفت: یک روز یک زنی از شوهرش به خدا شکایت کرد. این آیه آمد که... دونفر بودند که از جنگ فرار کرده بودند، آیه آمد که...همه چیز را تعریف می‌کرد. خدا خیلی بی‌حاجب و دربان و متولی و نماینده حضور داشت و امور دنیا را رتق و فتق می‌کرد. پیامبرها را می‌فرستاد، خوب‌ها را نجات می‌داد، بدها را هلاک می‌کرد. ابر و باد و مه و خورشید و فلک را در اختیار داشت و هر روز در کاری بود.مدهوش این قصه‌ها می‌شدم که تاریخ و هستی‌شناسی و فلسفه و همه چیز با هم بود و من البته نمی‌دانستم که این همه هست..خیلی وقت بود این قرآن را نمی‌خواندیم. فقط وقت بدرقه‌ی مسافرها از بالای کمد می‌آمد پایین. مامان قرآن خودش را دارد با ترجمه‌ی روان بهرامپور و من قرآن‌های متعدد کوچک و بزرگ در شکل‌های مختلف اما همه‌شان عثمان طه و پانزده خطی‌اند. صفحه با آیه‌ی مستقل شروع می‌شود و خط طوری است که آیه حتما در همان صفحه تمام می‌شود.امروز بعد از بدرقه‌ی مسافرها با این قرآن، یوسف خواندم و از سادگی و بی‌چارچوبی خط و حاشیه‌اش لذت بردم.نتیجه این که قرآن سال‌های دور، آمده خیلی نزدیک. درست بالای سرم. ‌ ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
زندگی با آیه‌ها
‌ بسم الله الرحمن الرحیم به همین بزرگی بود قرآن مامان‌بزرگ که بعدها شد قرآن مامان. هیبتش همیشه مرا
‌ بسم الله الرحمن الرحیم ‌ ‌قرآن متعلق به زنی ۲۹ ساله است. وقتی ۱۸ ساله بود و می‌خواست به حج برود، مادربزرگش این قرآن را در کنار توراهی‌های دیگر چون شکلات و لواشک به او داد. در خانه‌ی خدا تصمیم گرفت قرآنِ توراهیِ مامان‌جون را به همراهی برگزیند. قرآنی که ۱۰ سال قرمز و سبز شد و هربار با شخصی متفاوت همراه شد: ترسان، گریان، خندان، مردد، شاکر و... . اما این روزها قرآنی که از هایلایت‌های سبز و قرمز برای خودش رنگین کمانی شده را تنها یک نفر همراهی می‌کند. یکی که چند وقتی می‌شود گریه‌ها، خنده‌ها، تردیدها و طلب‌ها را به حاشیه رانده و ماژیک‌های رنگی را زمین گذاشته. یکی که هربار قرآنش را باز می‌کند، قبل از سراغ گرفتن از هر نشانه‌ای سر وقت سوره‌ی مریم می‌رود و قلب را رضا می‌کند که ببین «ذِکْرُ رَحْمَتِ رَبِّکَ عَبْدَهُ زَکَرِیَّآ» را! هنگامی‌ که خدایش فرمود: این کار برای من آسان است و من تو را پیش‌تر در حالی که چیزی نبودی آفریدم. ‌ ‌ ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
زندگی با آیه‌ها
‌ بسم الله الرحمن الرحیم ‌ ‌قرآن متعلق به زنی ۲۹ ساله است. وقتی ۱۸ ساله بود و می‌خواست به حج برود، م
بسم الله الرحمن الرحیم‌ ‌ در شهر کوچکی بسیار دور از وطن درس می‌خوانم و این روزها زندگیم خلاصه شده در ساعتهای متمادی نشستن گوشۀ اتاق و صفحه صفحه رساله را پیش بردن. اگر آیه‌های مانوسم نبودند، اگر قرآن و مفاتیح که انصافاٌ مهربان‌ترین دارایی‌های من هستند نبودند، اگر صدای اذان گوشی نبود، بی‌شک دنیای من زجر آور می‌شد. این‌ها تسمه و حلقه‌هایی هستند که من را به زندگی، به امید، به آینده متصل کرده اند. ‌ ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
زندگی با آیه‌ها
بسم الله الرحمن الرحیم‌ ‌ در شهر کوچکی بسیار دور از وطن درس می‌خوانم و این روزها زندگیم خلاصه شده در
‌ بسم الله‌ این قرآن منزل پدری ماست در سالهای قبل انقلاب. قرآنی به خط طاهر خوشنویس که از بس استفاده شده نیاز به صحافی هم پیدا کرده. قرآن حداقل از سال ۴۹ در خانه ما بوده. آن زمان در منازل مثل حالا قرآنها متعدد نبود. یکی از برادرهام حال و هوای سیاسی داشته در جلسات مخفی مذهبی شرکت می‌کرده و این یادداشتها که بر حاشیه قرآن می‌بینید تاملات ایشان است در برخی آیات. در حاشیه سوره قصص در مورد فرعون نوشته او بزرگی می‌کرد نه اینکه بزرگ بود یا در حاشیه کهف نوشته از این سوره می‌فهمم که اگر همه عالم هم در ید قدرت باطل باشد ولی هفت نفر اهل حق باشند آنها نباید مایوس شوند. این قرآن از منزل پدری به من رسیده که برادر کوچکترم. من آن وقت‌ها ده سال بیشتر نداشتم. در منزل ما هشت نفر بودند که کم و بیش از این قرآن استفاده می‌کردند. آن برادرم که این یادداشت‌ها را نوشته الان نوه دارد و بازنشسته آموزش و پرورش است. ‌ ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
زندگی با آیه‌ها
‌ بسم الله‌ این قرآن منزل پدری ماست در سالهای قبل انقلاب. قرآنی به خط طاهر خوشنویس که از بس استفاده
‌ ‌بسم الله ‌ تازه از راه رسیده بودیم و در خانه مستقر شده بودیم که ماشین را دزدیدند. بی اغراق آنقدر که از دست دادن این قرآن برایم ناگوار بود از دزدیده‌شدن ماشین ناراحت نبودم. قرآن جیبی ساده‌ای که سالها پیش دلم را ربود و مجبور شدم از پدر کش بروم و حالا همه ترسم این بود که بادآورده را باد برده باشد و دیگر نیاورد. دو هفته بعد ماشین پیدا شد، وسایل ماشین  را برده بودند اما سجاده سبز و این قرآن به دردشان نخورده بود. ‌ ‌ ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
زندگی با آیه‌ها
‌ ‌بسم الله ‌ تازه از راه رسیده بودیم و در خانه مستقر شده بودیم که ماشین را دزدیدند. بی اغراق آنقدر
بسم الله‌ ‌ کنار قنداق‌هایمان، بالای گهواره‌هایمان، موقع تاتی‌تاتی کردن‌هایمان، شب‌های تب و هذیان‌های کودکی، تو پیشِمان بودی.وقتی آن سال که خانه خریدیم و رفتیم توی خانهٔ خودمان، همان سال وقتی رفتیم دبستان، همان نذری‌های ختمِ انعام مادر و خاله‌ها توی بهارخواب خانهٔ نو، تو پیشمان بودی، بالای سرمان بودی‌.ما با تو بزرگ شدیم، راستی‌هایمان را به تو قسم خوردیم، عیدی‌هایمان را از تو گرفتیم شب‌های کنکور به تو دخیل بستیم، حتا خواهرها که عقد کردند تو را شاهد گرفتند که شیرین‌بخت بشوند‌‌.رمضان‌ها را با تو تمام کردیم، تو همان کتاب مُنزَلی که شب‌های قدر جایزهٔ بخشیده‌شدنمان بودی. آخ که چقدر زیر سایه‌ات گریه کرده‌ایم.حالا غبار نگیر! بگذار مادر، دوباره شب‌هایی را که ساکتیم که غم، خانه را گرفته صدای رادیو قرآن را زیاد کند و با همان خودکار قدیمی، نکته های روحانیِ مفسر را حاشیه‌نویس کند. غبار نگیر، ما هنوز با تو کار داریم‌... ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
زندگی با آیه‌ها
بسم الله‌ ‌ کنار قنداق‌هایمان، بالای گهواره‌هایمان، موقع تاتی‌تاتی کردن‌هایمان، شب‌های تب و هذیان‌ها
بسم الله‌ این عکس صفحه‌ای از قرآن است که یک زمانی در کراچی چاپ شده. وقتی که هنوز مردم هند پارسی‌گو بودند. ترجمه این قرآن اثر شاه ولی‌الله محدث دهلوی است. کلمه منزل به جای شماره صفحه چقدر دوست‌داشتنی است. منزل به منزل می رویم جلو. ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
زندگی با آیه‌ها
بسم الله‌ این عکس صفحه‌ای از قرآن است که یک زمانی در کراچی چاپ شده. وقتی که هنوز مردم هند پارسی‌گو
بسم الله‌ ‌ قرآن از روستای مادری آمده. از خانه‌ی یکی از اقوام. از این قرآن‌های جلدسبزِ کوچکی است که قدیم می‌دادند به حاجی‌ها. دست‌نوشته‌ی روی‌اش هم هنرِ هم‌ولایتی‌هاست. بچه بودم -بیست و چند سال پیش مثلا- که توی یکی از سفرها به ولایت، مامان قرآن را روی طاقچه‌ی صاحب‌خانه دید. خیلی وقت بود که دل‌اش پیش این قرآن‌های عثمان طاهایِ مکه‌ای گیر بود. قبل از اینکه قرآن برسد به دست مامان و روزی یک جزءاش ختم شود، جاش همان‌جا روی طاقچه اقوام در ولایت بود و شاید سالی یکی دوبار برای بدرقه‌ی مسافری کسی از طاقچه درمی‌آمد. مامان قرآن را نشان کرد- شاید هم قرآن مامان را- مامان قرآن را خواست- شاید هم قرآن مامان را- و از کنج طاقچه کشیدش بیرون. قرآن یک سفر هم با ما آمد تا اصفهان و شد همدم همه‌ی این سال‌های گذشته‌ی مامان. با مامان رفت تا مشهد، تا کربلا و نجف، رفت تا مکه و مدینه. شب‌های قدر شد واسطه‌ی میان مامان و خدا. و هر بار یکی از ما قصد سفر کرد‌‌‌، مامان از زیر این قرآن ردش کرد و سپردش به خدا. توی تمام این سال‌ها هم سهم مرحوم حاجیِ صاحب قرآن، هر شب جمعه یک سوره‌ی یاسین شد. ‌ ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
زندگی با آیه‌ها
بسم الله‌ ‌ قرآن از روستای مادری آمده. از خانه‌ی یکی از اقوام. از این قرآن‌های جلدسبزِ کوچکی است که
‌ بسم الله‌ قدیم بزرگترها تاریخ اتفاقات مهم خانواده را اول قرآن می‌نوشتند. ثبت احوال مردم قرآن بود. تاریخ تولد فرزندان همان‌جا بود. معاملات مهم و قول و قرارهای اساسی در قرآن ثبت می‌شد. حتی نوبت آب مردم مختلف روستا آنجا امضا می‌شد. محضر اسناد رسمی قرآن بود. قرآن وسط زندگی مردم بود. گرچه شکل زندگی عوض شده و شاید آن کاربردها دیگر برنگردند ولی وقتش است قرآن را از این شکل کنارمانده و کتابخانه‌ای‌شده طور دیگری به وسط زندگی‌مان برگردانیم ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم ‌ شب‌های قدر خدا کند بشود سر آدم زیر قرآن‌هایی باشد که به نحوی به شهدا ربط دارند. هر جوری هست باید کمی آبروی قرضی جمع کرد. ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.
زندگی با آیه‌ها
بسم الله الرحمن الرحیم ‌ شب‌های قدر خدا کند بشود سر آدم زیر قرآن‌هایی باشد که به نحوی به شهدا ربط دا
بسم الله الرحمن الرحیم ‌ قرآن متعلق به زن جوانی است که به تازگی از دنیا رفته است.در ماه‌های آخر بیماری، وقتی فهمید قدرت بینایی‌اش هر روز کمتر می‌شود، شروع کرد به حفظ قرآن. می‌خواست در این فرصت باقی مانده، هر آنچه که دوست دارد ذخیره کند. از سوره‌ها و آیه‌هایی شروع کرد که بیشتر با آنها انس داشت. موقعیت عجیبی بود. آدم هیچ وقت فکرش را نمی‌کند در شرایطی قرار بگیرد که مجبور به انتخاب شود، که اینطوری اولویت‌بندی کند، که اینقدر وقت کم باشد.زن جوان از آیه نور شروع کرد. آیه نور اولین چیزی بود که حفظ کرد برای روزهای تاریک پیش رو. ‌‌🌙 برای پیوستن به کانال مسطورا، اینجا کلیک کنید.