eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
19.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 با اباعبدالله رفیق شویم 🔻داستان جالب و زیبای عباس چایی خور ⏱زمان | 2:14 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 یکی از بهترین و زیبا ترین صحنه های زیارت کربلا 😍 🍃 شما فرض کن میری کربلا از دور حرم آقا اباالفضل رو میبینی با کلی شوق و ذوق و اشک خودت رو میرسونی به حرمش ،کامل زیارت میکنی همینطور عقب عقب که داری سلام میدی و از حرم بیایی بیرون ...👀 🙌 یک دفعه بر میگردی و این صحنه رو میبینی 😍 🌸به حق روزی همتون ان شــاءالله 🤲 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
همه اجناس این کانال زیر قیمت تمام کانال همکاری ها 😳😳😳😳 ⭐کاملا مستقیم و بدون واسطه ⭐اینقد زود پاسخگو هستن که انگار کار دست خودتونه ⭐بدون استرس ثبت بزن 🌹کاملا قابل اعتماد هستن هم از نظر ارسال هم کیفیت کارها 🌹 بدون شک با اطمینان کامل خرید کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 قرائت یک‌سوره‌ یس برای تمام اموات چکار میکند ؟ 🔸 اگر کسی وارد قبرستان بشود و یک سوره یاسین برای تمام کسانی که درآنجا دفن اند بخواند : 1⃣ اولاً چه ثوابی برای خودش دارد ؟ 2⃣ ثانیاً چه چیزی عاید اموات می‌شود؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ــــــــــــــــــــــــــــ •┈┈••••✾• 🌸 •✾•••┈┈• 🛖✼ ҉ موکب حضرت رقیـہ ساבات ҉  ✼🍃 🆔@mokebroghaye315 👈♨️
﷽ 💠دیگر به کربلا نمی روم 💠 🔆 عالم بزرگوار ملا عبدالحمید قزوینی از کسانی است که توفیق شرفیابی محضر حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف را داشته است ایشان خودش می گوید : 🔻 من به زیارت امام حسین علیه السلام مداومت داشتم و تمام زیارت های آن حضرت را پیاده میرفتم و چون پول کافی نداشتم معمولاً در حجره های ایوان صحن مطهر می ماندم . 🔻 یکی از روزها که می‌خواستم کربلا بروم وقتی به بلندی قبرستان وادی السلام نجف رسیدم ، دیدم که یک عده از اشراف و بزرگان نجف آمده بودند برای بدرقه یکی از آقازاده‌ها و ایشان با نوکر و خادمان خود به طرف کربلا حرکت می‌کرد؛ این صحنه را که دیدم پیش خود خجالت کشیدم و با خود گفتم که دفعه دیگر اگر اسباب راحتی و رفاه برایم فراهم نشود دیگر به کربلا نمی روم . 🔻 بالاخره روزها گذشت و یکی از ایام مخصوص زیارت امام حسین آمد یک عده از طلبه ها آمدند و اصرار داشتند که من هم با آنها بروم کربلا من هم قبول نمیکردم ، بالاخره با اصرار طلبه ها عازم کربلا شدیم . 🔻در بین راه به یک کاروانسرای رسیدیم که مخروبه بود و خلوت ؛ همانجا یک مقدار خوابیدیم و من بلند شدم که وضو بگیرم ، دیدم یک عربی دارد به من نزدیک می شود ، وقتی به من نزدیک شد گفت ملا عبدالحمید قزوینی تو هستی ؟ 🔻گفتنم بله ، گفت تو هستی که گفتی دیگر با ذلت و خواری به کربلا نمی روم تا اینکه با عزت و بدون مشکل بروم ؟ گفتم بله ؛ گفت آماده باش که مولای تو قمر بنی هاشم و آقای تو حضرت علی اکبر به استقبال تو آمده اند که قدر خود را بدانی و به اعتبارات دنیا افسرده و ناراحت نشوید . 🔻 حرف آن عرب تمام شد ، یک وقت دیدم دو نفر اسب سوار به شکل و شمایل آن دو بزرگوار که در کتب روایت خوانده و شنیده بودم وارد کاروانسرا شدند ، حضرت عباس علیه السلام از جلو و حضرت علی اکبر از پشت سر می آمدند ، تا این صحنه را دیدم ، بی اختیار خودم را از بلندی به روی زمین انداختم و دست و پای آن بزرگواران را بوسه می‌زدنم دورشان میگشتم . 📖دارالسلام عراقی ص۴۴۸ 🌿هرگزم نقش تو از لوح و دل و جان نرود 🌿هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود •┈┈••••✾• 🌸 •✾•••┈┈• 🛖✼ ҉ موکب حضرت رقیـہ ساבات ҉  ✼🌿 🆔@mokebroghaye315 👈♨️
درغسالخونه زده شد بیاید باز کنید در رو! ج..نا.زه رو اوردم،همراه با یک برانکارد وارد سالن شد میشه بیاید کمکم؟ تنهایی نمیتونم! من بالا حوض روم کردم سمت مخالف خودمو جمع کردم نشستم. گفتم نه اقا! مگه خانواده ش پشت در نیستن بگید اونا کمکتون کنن. نه اینکه خدای نکرده بخوام کم کاری کنم نه، فقط نمیخواستم بدون چادر و با اون لباس غسالی دیده بشم. خلاصه چند نفری کمکش کردن و ج.ن.ا.ز..ه رو داخل حوض گذاشتن و رفتن. @neiynava_313 منم تخت نشستم تو حوض کنار عروسم نفسم به سختی بالا می اومد بخاطر آسمی که داشتم،فاطمه کاور سیاه رنگ رو باز کرد منم قچی دست گرفتم و یک تیکه از لباس شو برش زدم، تا بتونم با دست بقیه لباس رو پاره کنم😔 مگه فکرش رو میکرد اخرین باری که لباسشو با دست خودش تن کرده بود الان بخواد غساله لباسش رو از تنش پاره کنم ... دنیاش اینقدر کوتاهه وقتش بیدار بشیم 🌱 شلنگ اب رو باز کردم دیدم از زیر پام کف حوض خو.ن در میشد💔 تمام صورتش پر از خو.ن بود تحمل دیدن این صحنه رو نداشتم نگاه به گلوش کردم دیدم یه شلنگ چند سانتی بهش اویزونه😭 وای مادرم..... ادامه دارد http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5