eitaa logo
کانال زندگی موفق 🌷🌷
256 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
2هزار ویدیو
42 فایل
اینجا مهارت های لازم برای قشنگ زندگی کردن رو یاد می گیری 😍👌 🌺 ازدواج موفق 🌺 همسرداری 🌺 تربیت فرزند 🌺 موفقیت و حال خوب
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . قورباغه هایی که مامور خدا بودند! 🌹پیشنهاد خواندن مطلب🌹 🌹هنگام عبور از اروند رود به دلیل تلاطم شدید آب، عده ای از غواصان، دهان و گلویشان پر از آب شده بود و در آستانه ی خفه شدن قرار داشتند. در چنین حالتی بی آنکه خود بخواهند، دچار وضعیتی شده بودند که ناچار به سرفه کردن بودند اما چون می دانستند که با یک سرفه ی کوچک هم عملیات لو رفته و نیرو ها به قربانگاه می روند، با تمام توان تلاش می کردند تا سرفه نکنند. چون وضعیت اضطراری شد، ماجرا را با سردارقربانی در میان گذاشتیم ایشان پیغام داد: اگر شده خود را خفه کنید اما سرفه نکنید، چون یک لشکر را نابود خواهید کرد. ما که از انتقال این پیام به خود می لرزیدیم ناگزیر آن را ابلاغ کردیم. در پی این ابلاغ چنان صحنه های تکان دهنده ای را می دیدیم که به راستی بازگو کردن آنها نیز برایم سخت و دشوار است.🌹 🌹عزیزانی که دچار سرفه شده بودند، بار ها و بار ها خود را زیر آب فرو می بردند اما باز موفق به اجرای فرمان نمی شدند. در شرایط سخت و غیر قابل توصیفی قرار داشتیم. این بار دستور رسید: از فرد کنار دست خود کمک بگیرید تا زیر آب بمانید و بی صدا شهید شوید تا جان دیگران به خطر نیفتد.🌹 🌹می دانستیم که صدور چنین دستوری برای فرمانده چقدر دشوار است. اما این را هم می دانستیم که موضوع هستی و نیستی یک لشکر و پیروزی یک عملیات در میان است.🌹 🌹اما با این همه نفس در سینه های ما حبس شده بود و مدام از خود می پرسیدیم که کدامیک از ما قادر به انجام چنین کاری است. این در حالی بود که خوددوستان عزیزی که دچار سرفه ی شدید شده بودند با خواهش و تمنا از ما می خواستند تا با آنها کمک کنیم که زیر آب بمانند و خفه شوند!🌹 🌹می دانم که بازگو کردن این حقایق چقدر تلخ و غم انگیز است اما این را نیز می دانم که برای ثبت در تاریخ و نشان دادن عظمت یک نسل و روح بلند رزمندگانی که برای دفاع از جان و مال و آبرو و آرمان یک ملت از هیچ مجاهدتی دریغ نمی ورزیدند ناگزیر به بیان این وقایع هستیم.🌹 🌹به هر تقدیر همه در تکاپو بودیم تا راهی برای گریز از این مهلکه پیدا کنیم که در یک چشم بر هم زدن تمام اروند رود و همه ی ساحل ما و دشمن پر از صدای قورباغه هایی شد که نمی گذاشتند صدای سرفه ی نیرو ها ی ما به گوش کسی برسد. 🌹شگفت انگیز بود و باور نکردنی زیرا در جایی و حالی که شاید در طول یک سال هم نتوان صدای یک قورباغه راشنید، آن شب و آن جا مالامال از صدای قورباغه هایی شد که تردید ندارم به یاری ابراهیم ها و اسماعیل هایی شتافته بودند که برای یاری الله در برابر آن فرمان سر تعظیم فرو آورده و حاضر شده بودندتا قدم به قربانگاه خود بگذارند همان لحظه بود که اعجاز توسل به بی بی فاطمه زهرا(س) و تبرک جستن از پرچم بارگاه امام رضا(ع) را در یافتیم و بار دیگر خدای را سپاس گفتیم که ما را در صف عاشقان خاندان عصمت و طهارت قرار داد.🌹 راوی: شهید سرهنگ رمضان قاسمی رفاقت با شهدا تا قیامت 🕊 یاد شهدا با ذکر صلوات 🕊. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
🌺 ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود که ازش پرسیدم: چه حرفی برای مردم داری؟ با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن، عکس روی کمپوت‌ها رو نکنن!! گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو با همون طنازی گفت: اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده ...!!😂 🔹"هفته دفاع مقدس مبارک" 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
...!🥰 🍂پاییز هم داره کم کم از راه میرسه از خدا میخوام که با تموم شدن تابستون پایان غم‌هاتون باشه و با شروع پاییز زندگیتون هر لحظه به رنگی زیبا دربیاد🤲 🍁الهی شروع فصل جدید براتون خوش قدم باشه بعدازظهرزیباتون بخیرررررر😃 راستی عیدتون مبارک🎊🎉 💟 @sadegh_majidi68
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢میلاد با سعادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و امام صادق علیه السلام بر همگان تبریک و تهنیت باد🟢 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
👈سجده با پیشانی آرایش شده ⬅️ معمولا خانمها لحظاتی قبل از شروع مراسم یا جلسه شادی به آرایش کردن خود مشغول می شوند، با این فرض خانمی که قبل از آرایش کردن وضو گرفته ولی نمازش را بعد از آرایش و استفاده لوازم آرایشی می خواند، آیا این لوازم آرایشی مانع از صحت سجده در نماز می شود؟ یا مشکلی برای نماز خواندن ایجاد نمی کند؟🤔 🔰 بریم نظر چندتا از مراجع رو بهتون بگم 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴آیت الله خامنه ای👇 ج:اگر آرایش ایجاد شده مانع بین پیشانی و مهر باشد، اشکال دارد. 🔴آیت الله سیستانی👇 ج: اشكال ندارد چون پیشانى به مهر مى رسد. 🔴آیت الله مکارم شیرازی👇 ج: اگر چربی به طوری نباشد که بصورت یک قشر روی پوست قرار گرفته باشد سجده مانعی ندارد. 🔴آیت الله وحید خراسانی👇 ج: اگر ارایش ایجاد شده مانع بین پیشانی و مهر باشد، اشکال دارد وگرنه صرف چرب بودن مانع سجده کردن نمی شود. 🔴آیت الله صافی گلپایگانی👇 ج: اگر به اندازه ای باشد که جرم داشته باشد و مانع بین مهر و پیشانی باشد، وگرنه با این شرایط سجده مشکلی ندارد 🔴آیت الله نوری همدانی👇 ج: مشکلی در سجده ایجاد نمی کند 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کجای جهانی حسین جان؟ به کوفه؟ به تهران؟ به غزه؟ به لبنان؟ مداحی زیبای حاج مهدی رسولی 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
✨﷽✨ 🔴خدا ترسناک نيست! بچه که بودم ؛ آنقدر از خدا می ترسیدم ، که بعد از هربار شیطنت ، کابوس می دیدم ... من حتی ناراحت می شدم که می گفتند خدا همه جا هست ! با خودم می گفتم : یک نفر چطور می تواند تمام جاهای دنیا کشیک بدهد و تا کسی کارهایِ بدی کرد ، او را بردارد ببرد جهنم ؟! " من حتی وقتی می گفتند ؛ خدا پشت و پناهت ، در دلم می گفتم کاش اینطور نباشد ... می دانید ؟!چون خدایی که در ذهنم ساخته بودند ، مهربان نبود ، فقط خدایِ آدمهایِ خوب بود و برای منی که کودک بودم و شیطنت هایم را هم گناه می دیدم ، خدایِ ترسناکی بود ... ! اما من ، کودکم را از خدا نخواهم ترساند. به او می گویم "خدا بخشنده است" اگر خطایی کرد می گویم ؛ خدا بخشیده اما من نمی بخشم ، تا بداند خدا از پدر و مادرش هم مهربان تر است . من به کودکم خواهم گفت خدا ، خدایِ آدم های بد هم هست ، تا با کوچکترین گناهی ، از خوب بودنش نا امید نشود. می گویم خدا همه جا هست تا کمکش کند ، تا اگر در مشکلی گرفتار شد ، نجاتش دهد. من خشم و بی کفایتیِ خودم را گردنِ خدا نخواهم انداخت. من برایش از جهنم نخواهم گفت. اجازه می دهم بدونِ ترس از تنبیه و عقوبت ، خوب باشد ، و می دانم که این خوب بودن ارزش دارد ... من نمی گذارم خدایِ کودکم خدایِ ترسناکی باشد. کاش همه این را می فهمیدیم ... باور کنید خدا مهربان تر از تصوراتِ ماست ! اگر باور نکرده اید ؛ لطفاً در مقابلِ کودکان سکوت کنید ... خدا ترسناک نیست !!!!!!!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
✨﷽✨ 🌼حکایت پندآموز ✍ حضرت موسی (علیه‌السلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی (علیه‌السلام) ایستاد. 🔹 موسی (علیه‌السلام) گفت: تو کیستی؟ 🔸ابلیس گفت: من ابلیس هستم! 🔹 موسی (علیه‌السلام) گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند! 🔸ابلیس گفت: من آمده‌ام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم! 🔹 موسی (علیه‌السلام) گفت: این کلاه چیست که بر سر داری؟ 🔸ابلیس گفت: با رنگ‌ها و زرق و برق‌های این کلاه، دل انسان‌ها را می‌ربایم. 🔹 موسی (علیه‌السلام) گفت: به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره می‌شوی و هر جا که بخواهی، او را می‌کشی. 🔸ابلیس گفت: اذا اعجبته نفسه و استکثر عمله، و استصغر فی عیبه ذنبه؛ سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره می‌گردم: 1) هنگامی‌که او، خودبین شود و از خودش خوشش آید؛ 2) هنگامی‌که او عمل خود را بسیار بشمارد؛ 3) هنگامی‌که گناهش در نظرش کوچک گردد. 📚 اصول کافی، ج 2، ص 262 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
هدایت شده از کانال حسین دارابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تسلیت به مردم طبس تسلیت به مردم خراسان جنوبی تسلیت به ایران جانباختگان حادثه معدن طبس به ۵٢ نفر رسید😭 | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🍃🍃بعضی وقتا دروغ خوبه ! به مادر کم طاقت باید دروغ گفت : باید بهش بگی حالم خوبه غذا خوبه هوا خوبه دلمون خوشه وقتی مادر خوب باشه یعنی همه چیز 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
❤️🍃❤️ همسردار 👈هر چند وقت یکبار، از همسرتان بپرسید ⁉️ چگونه همسری برای او هستید؟ 👈 آیا توانسته‌اید بخشی از خواسته‌های را محقق کنید؟ از او بخواهید صادقانه رفتارهای و شما را بگوید. 👈 و شما از انتقاداتش استقبال ویژه کنید 👈‼️نه اینکه سبب شود. 👈انتقاد‌پذیری، شما را نزد همسرتان و می‌کند.😊 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
❤️🍃❤️ سلام. من 20 سالمه ومجردم. کانالتون واقعا عااالیه.❤️ به هرکسی که متاهله این کانال رو میفرستم. میخواستم بگم خواهشا به بچه هاتون در سن کودکی اهمیت بدین و ازش تعریف کنید. بهشون افتخار کنید، نه مثل مادر من که همش سرکار بود.😔 خسته بود و به ما رسیدگی نمیکرد. هروقت میخواستم حرف بزنم یا دردل کنم مسخره میکرد! من همیشه تنها بودم تو بچگی و الان افسرده شدم. حس میکنم بیهوده به دنیا اومدم چون مادرم هیچ وقت درکم نکرد. الان بینمون فاصله افتاده. یادتون باشه بهترین زمان رسیدگی به بچه ها تو کودکیه. اونا میفهمن. 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
❤️🍃❤️ در زندگی مشترک ‎ها را تقسیم کنید. اگر از همان ابتدای زندگی مشترک مسئولیت‎ها و وظایفتان را تعیین و تقسیم نکنید، تا پایان عمر باید با آشفتگی، انتظارات برآورده نشده و تنش زندگی کنید. خیلی مهم است که از همان ابتدای زندگی مشترک، مشخص کنید که هر کدام از شما چه وظایفی در زندگی دارند، چطور باید به یکدیگر کمک کنند، درآمدهای خانم و آقا چطور در زندگی صرف یا پس انداز شود، مسئولیت رسیدگی به امور خانه چطور تقسیم شود و.... تکلیفتان را با اینها مشخص کنید تا بعدها، احساس نکنید که یکی از شما بیش از حد مسئولیت به دوش گرفته و دیگری بیش از حد سرویس گیرنده است. این تقسیم مسئولیت، نه تنها در مقام حرف که در عمل هم باید رعایت شود 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
❤️🍃❤️ 📌آقای عزیز هیچوقت به همسرتان برتریهای دیگر زنان را گوشزد نکنید‼️ به خصوص هنگام بحث و دعوا!! 👈زیرا کدورتها رفع میشوند 👌اما حرفهای شما در ذهن همسرتان باقی خواهد ماند. 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷 💕💕💕
‍ ❤️🍃❤️ شما باید یک چیز از زندگی خود انتظار داشته باشید؛ اما این یک چیز👇👇 زیبایی پول شهرت قدرت و مانند آن نیست؛ بلکه عشق و تواضع است. 💟 بنابراین دنبال مردی باشید که دریادل باشد و شما را دوست بدارد. 💟 میزان علاقه او را نسبت به خود و زندگی بسنجید؛ نه مقدار پولش را. 💟 تا زمانی که عشق و علاقه میان دو نفر شکل نگیرد، اسناد ازدواج بی‌ارزش است. 💕💕💕
روزتان را با عطر یاد شهدا معطر کنید 💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... 🔹شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد .... 🔹شهید سید مرتضی دادگر🌷 🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران..... 🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم.... 🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم.... 🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه.... 🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم.... 🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم.... 🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد.... 🔹شهیدسیدمرتضی‌دادگر...🌷 فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم..... 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.... 🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم.... 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم.... 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... » 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده... 🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم : 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد.... 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات.... کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم.... 🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... وسط بازار ازحال رفتم... 🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹 ❤️‍🩹❤️‍🩹 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥درس مهمی که آقای قرائتی از یک پیرمرد پیاز فروش گرفت! 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
🌷امیرالمؤمنین علیه السلام: 💠بدان كه هرگز، چيزى بيش از قُوتت به دست نمى آورى، مگر اين كه تو خزانه دار آن براى ديگران باشى. مايه رنج بسيار تو در دنيا مى شود و وارثت از آن بهره مند مى گردد و به سبب آن، حسابرسى تو در روز قيامت به درازا مى كشد! پس با مال خود در زندگى ات خوش بخت شو و براى معادت كه در پيش دارى، توشه اى بفرست؛ زيرا سفرى دور و دراز پيش رو دارى و وعده گاه، قيامت است و محلّ ورود، بهشت يا آتش 📚الإرشاد جلد1 صفحه234 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
شاکر باش... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
براستی این سخنان علمی و دقیق در 1400 سال پیش از طرف چه کسی می باشد؟ 🔥منکران قرآن و قیامت دقیق کلیپ بالا رو ببینند👌 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
گاهی وقت‌ها تو شرایط سخت که قرار می‌گیری حس میکنی دفن شدی اما درواقع تو کاشته شدی که جوونه بزنی🌱 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
اون دو تا نقطه‌ی صورتی که میبینین کفشای عروسک بچه‌مه که وقتی میایم خونه، کفش خودش و عروسکش رو درمیاره مرتب میزاره رو جاکفشی.. 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
🌺الهی خداوند بهت 🌼دلی آرام تنی سالم لبی خندان 🌸و عاقبتی بخیر عطا کنه 🌺آفتاب عمرت همیشه درخشان 🌼و عمرت سبز و پایدار 🌸و زندگیت سرشار از عشق 🌺سلام صبحت پر خیر و بركت 🆔@zendegimowafagh💞🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا