eitaa logo
مسیر زندگی | یاد مرگ
32.1هزار دنبال‌کننده
818 عکس
1.5هزار ویدیو
1 فایل
﷽ 📌 نیست زندگانی دنیا مگر مانند کالائی فریبنده که زود فانی و نابود میگردد. سوره آل عمران آیه 185 🔹 بیان تجربیات نزدیک به مرگ 🔹 برزخ و قیامت در دیدگاه آیات و احادیث 🔹نصایح سالکان طریق حقیقت 👤پل ارتباطی: @Haiat313
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️شیاطین ترسناک در بیمارستان! 🔸از دیگر تجربیاتی که در مشاهده کردم هجوم موجودات وحشتناکی بود که مانند حشرات عظیم‌الجثه یا حیوانات مثل گرگ و کفتار بودند. آنها کل محوطه اورژانس و یا آی سی یو را پر می کردند بیمارانی که مانند من در بودند آنها را می‌دیدند و از وحشت چشمانشان از حدقه بیرون زده بود! 🔸آنها به این خیره بودند اما کادر پزشکی و دیگر بیماران این موجودات را نمی‌دیدند. این حیوانات به هر بیماری که به حالت کما می رفت و یا در حال بود حمله می‌کردند و نمی‌گذاشتند لحظات آخر را توجه و تمرکز داشته و به یاد خداوند متعال باشد. در آن لحظات یاد امام رضا (ع) افتادم که فرمودند: هر کس به زیارت من بیاید سه زمان به فریادش می‌رسم که یکی از آنها لحظه جان دادن است. 🔸آنجا بود که لحظه جان دادن را فهمیدم چقدر مهم است که انسان یاد خدا باشد و شهادتین بگوید و به توسل کند. و من طبق عادت دنیایی، هر بار از چیزی می‌ترسیدم یا میشدم ذکر خدا و اهل بیت بر زبانم جاری میشد. من در بیمارستان هربار این را می‌دیدم ذکر می‌گفتم و متوجه فرار این حیوانات می شدم! 🔸آنجا بود که فهمیدم اینها هستند که هربار به گونه ای به سراغ بیماران می‌آیند و از این می‌شوند که بیمار در حال مرگ با ایمان از دنیا برود! آنها به دنبال نقطه ضعف و یا دلبستگی‌های دنیایی او می‌رفتند و از همین اهرم استفاده می‌کردند تا انسان را در لحظات مرگ از خدا غافل کنند. 📚کتاب شنود 🔵 زنـدگـی پـس از زنـدگـی | یـاد مــرگ @zendegipasazzndegi @zendegipasazzndegi
💢 انتقال به برزخ! 🔸پیرمردی در حال جان دادن بود با انواع و اقسام حیله ها دورش را گرفته بودند. برخی شبیه حیوانات ترسناک و حتی برخی از شیاطین شبیه نیمه برهنه بالای سر او به عشوه گری می پرداختند 🔸این پیرمرد که ظاهراً رابطه ای با نداشت هرچه میخواست خدا را صدا بزند نشد از دیدن آن چهره ها کرد و دست آخر هیچ کاری نتوانست انجام دهد. او به طرز بدی از دنیا رفت. 🔸این را از نحوه انتقال او توسط ملک الموت میشد فهمید. بعد از آن هم چندین بار این موجودات را دیدم که وارد شدند. همان لحظه می‌فهمیدم کسی در حال انتقال به برزخ است. 📚کتاب شنود 🔵 زنـدگـی پـس از زنـدگـی | یـاد مــرگ @zendegipasazzndegi @zendegipasazzndegi
⛔️ ورود فرشتگان ممنوع! 🔻 یکی از محل‌های معراج ارواح انسان هاست. به ما گفته‌اند در هنگام جان دادن محتضر دور او را خلوت کنید. گفته‌اند افراد بی نماز یا بالای سر محتضر نباشند. صدای حرام شنیده نشود، سوره یاسین یا برخی ادعیه برای محتضر خوانده شود تا به سوی او بیایند. 🔻که متأسفانه این موارد در بیمارستان ها نمی شود برعکس بارها دیده‌ایم که صدای حرام نگاه حرام بدحجابی و بی دینی در این مراکز رواج دارد. اینها در لحظه مرگ انسان اثر منفی دارد و نمی‌گذارد لحظات آخر را در آرامش و با یاد خداوند سپری کند. 🔻و چه وضعی دارند کسانی که در حین و در محل گناه آلود از دنیا می روند نه فرصت توبه ای و نه کسی که آنها را به یاد بیندازد. حتی فرشتگان الهی هم برای کمک به او نمی‌توانند به محل گناه وارد شوند. 📚 کتاب شنود 🔵 زنـدگـی پـس از زنـدگـی | یـاد مــرگ @zendegipasazzndegi @zendegipasazzndegi
🤍 پرواز روح! 🤍 🔸پس از چند ساعت یا بیهوشی دوباره به کما رفتم، بار دیگر روح آزاد شد و تجربه ای منحصر به فرد ایجاد شد این را کاملاً میشدم این حالت با خواب یا توهم کاملاً تفاوت داشت. چون درد من برطرف شده و من کاملاً آزاد میشد و در بیمارستان و بیرون از آن به هر کجا اراده میکردم می کرد. 🔹در همان وضعیت احساس دلتنگی عجیبی برای به من دست داد. دوست داشتم پس از مدتها ایشان را ببینم. یکباره دیدم که در یک جاده خلوت ایستاده‌ام. من از فاصله ای حدود ده متری، زمین در هوا حرکت میکردم شاید به حساب یکی دو ساعت مسیر را طی کردم مسیر کاملاً خلوت و اطرافم بیابان بود. 🔸در جاده این قدر جلو رفتم تا به یک رسیدم چندین منزل روستایی در آنجا قرار داشت. مستقیم به سمت آخرین منزل در انتهای خیابان رفتم. درب خانه سبز بود و مشخص بود تازه رنگ شده وارد خانه شدم پدرم نشسته بود، از دیدنش خیلی شدم و دلتنگی ام بر طرف شد. خواستم بیشتر بمانم که یکباره دیدم در هستم. 📚کتاب شنود 🔵 زنـدگـی پـس از زنـدگـی | یـاد مــرگ @zendegipasazzndegi @zendegipasazzndegi
♨️شیاطین ترسناک در بیمارستان! 🔸از دیگر تجربیاتی که در مشاهده کردم هجوم موجودات وحشتناکی بود که مانند حشرات عظیم‌الجثه یا حیوانات مثل گرگ و کفتار بودند. آنها کل محوطه اورژانس و یا آی سی یو را پر می کردند بیمارانی که مانند من در بودند آنها را می‌دیدند و از وحشت چشمانشان از حدقه بیرون زده بود! 🔸آنها به این خیره بودند اما کادر پزشکی و دیگر بیماران این موجودات را نمی‌دیدند. این حیوانات به هر بیماری که به حالت کما می رفت و یا در حال بود حمله می‌کردند و نمی‌گذاشتند لحظات آخر را توجه و تمرکز داشته و به یاد خداوند متعال باشد. در آن لحظات یاد امام رضا (ع) افتادم که فرمودند: هر کس به زیارت من بیاید سه زمان به فریادش می‌رسم که یکی از آنها لحظه جان دادن است. 🔸آنجا بود که لحظه جان دادن را فهمیدم چقدر مهم است که انسان یاد خدا باشد و شهادتین بگوید و به توسل کند. و من طبق عادت دنیایی، هر بار از چیزی می‌ترسیدم یا میشدم ذکر خدا و اهل بیت بر زبانم جاری میشد. من در بیمارستان هربار این را می‌دیدم ذکر می‌گفتم و متوجه فرار این حیوانات می شدم! 🔸آنجا بود که فهمیدم اینها هستند که هربار به گونه ای به سراغ بیماران می‌آیند و از این می‌شوند که بیمار در حال مرگ با ایمان از دنیا برود! آنها به دنبال نقطه ضعف و یا دلبستگی‌های دنیایی او می‌رفتند و از همین اهرم استفاده می‌کردند تا انسان را در لحظات مرگ از خدا غافل کنند. 📚کتاب شنود 🔵 زنـدگـی پـس از زنـدگـی | یـاد مــرگ @zendegipasazzndegi @zendegipasazzndegi