وقتی میخوای یواشکی یه کاری کنی، علاوه
بر چپ و راست بالاهم یه نگاه بنداز !
- أَلم یَعلَم بأَنَّ اللّٰه یَریٰ؟
یک خشم فرو خوردن آدم را از
هزار رکعت نماز مستحبی زودتر
به خدا می رساند .
- استادفاطمینیا
🌷 لوح | رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار مردم قم: قضیّهی اندوهبار کرمان ملّت را مصیبتزده کرد. ما اصرار نداریم این و آن را متّهم کنیم امّا اصرار داریم عوامل واقعی و پشتپردهی این حادثه را پیدا و سرکوب کنیم. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹
📥 نسخه با کیفیت
#یاد_خدا۲
در دنیا فقط همین کار ماست:
آینه درونمان (روح) را صیقل دهیم تا خدای بیشتری را از خود ظهور دهد!
هر قدر قدرت بخش طبیعت در ما کمتر شود، الله درون ما قدرتمندتر و نورانیتر خواهد بود.
استوری یاد خدا 2.jpg
1.26M
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ
#یاد_خدا ۲
یاد خدا ۲.mp3
11.54M
مجموعه #یاد_خدا ۲
#استاد_شجاعی | #استاد_میرباقری
چطور بعضی آدما خیلی نورانی و انرژی مثبتند و بودن کنارشون حالمون و خوب میکنه؟
و بعضیا هم پر از تیغ و خار و انرژی منفی که در جان آدم فرو میرن؟
#گپ_روز
#موضوع_روز : «باور کنیم که چشمهایمان نمیبیند»
✍ در اتوبان تهران ـ قم بودم و همانطور که به «پادکست روز» امروز گوش میکردم تا برایش کپشن بنویسم، به آسمان پیش رویم خیره شده بودم، گویی بغلش کرده بودم..!
•استاد نرم نرمک از پتانسیلها و قدرتهای نهفته در زمین میگفتند که دست عقل بشر فقط به شناختی اندک و محدود از بعضی قدرتها رسیده است.
مثلاً قدرتی که در هسته اورانیوم نهفته است و قادر است عظمتی را نابود کند، ذرهای در برابر قدرتهای ناشناخته است !
• ایشان میگفتند و من پرت میشدم به دنیایی دیگر ....
اینهمه سینه که مالامال معرفتالله بودند و کتاب نوشتند و درس گفتند و از پتانسیل «خلیفهاللهی» انسانها گفتند تا بلکه گوشی بشنود و سینهای نور بگیرد و جانی قد بکشد و دستش برسد بقیه را نیز با خود ببرد!
و چقدر از این پتانسیلها زمین به خودش دید و ما نفهمیده و قدرناشناخته رهایشان کردیم تا دنیا را رها کردند و «إلیه راجعون» را به اشتیاق برگزیدند.
• رسیدیم قبرستان شیخان!
هربار که داخل این قبرستان میروم احساس کودکان سه چهارسالهای را دارم که در جمعی از بزرگان گوشهای مشغول خاک بازی است!
هم میفهمم کودکی و کوچکیام را و هم سرگرم به همین کودکی و کوچکیام!
ایستادم مابین مزار میرزای قمی و آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی ...
آرام نجوا کردم شما همان پتانسیلهای ناشناختهی زمینید که بزودی بدست آخرین حجت خدا تازه رونمایی میشوید، چقدر خجالت میکشم از اینجا ایستادن، دعا کنید نفهم نمیـــرم..!
برگشتم به کپشن!
ناتوانتر از آنم که از پوستهی حرفهای استاد عبور کنم، چه برسد به فهم و ادراکشان!
تکرار کردم باز:
بعضی سینهها، آسمان شدهاند...
هم برای همه جا دارند و هم از دسترس همه دورند!
رو گرداندم سراغ گنبد حضرت معصومه سلاماللهعلیها:
گفتم مادر، شما مادر معجزههایید!
همه کوری ها که ندیدن چشمها نیست،
از این فقر کودکانه، از این کوری دل، مگر کوری بالاتری هست؟
معجزه کن مادر برایم ... معجزه لازم شده فرزندت !
روند وقوع معجزه.mp3
6.29M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_انصاریان
✘ معجزه چجوری اتفاق میفته؟
چجوری میشه که یهو یه نابینا بینا میشه؟
یه فلج حرکتی، براه میفته؟
منبع : جلسه ۱۳ فکر و ذکر ۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجموعه #فقط_برای_تو
قسمت شانزدهم : «تنوع در خلقت قارچها»
※ فوق تصور ماست سلیقه و تنوعی که خدا در خلقت قارچها خرج کرده!
مجموعه #یاد_خدا۳
میزان شوق انسان به «یاد» و «ذکرالله» محک انسانیت اوست!
نمیشود قلبی عاشق باشد و به صورت انسانی رسیده باشد
اما از شوق خداوند بیدار نشود و تمام شب را تا سحر در خواب بماند.
استوری یاد خدا 3.jpg
271.7K
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ
#یاد_خدا ۳
یاد خدا ۳.mp3
11.69M
مجموعه #یاد_خدا ۳
#استاد_شجاعی | #استاد_فرحزاد
چرا بعضیا روابط عاشقانهشون با خدا، بعد از ازدواج بهم میریزه؟
یا تا تغییر شغل میدن، بچهدار میشن و .... خدا کمرنگترین میل زندگیشون میشه!
#گپ_روز
#موضوع_روز : هنر «گوش کردن» و «انتقاد بموقع»
✍️ اتاق فکر همیشه از همان اتاقهایی است که باید طوفانی باشد، اصلاً کلمهی «طوفان فکری» از شاخصههای اتاق فکر است.
خواه اعضای این اتاق فکر «زن و شوهر»ی باشند که میخواهند برای خانهشان تصمیم بگیرند، خواه همکاران یک تشکیلات، خواه مسئولین تراز اول یک مملکت.
• اگر طوفان در یک اتاق فکر بیاید (که البته بدون طوفان دیگر آن اتاق، اسمش اتاق فکر نیست) و بجای آنکه میوهاش یک باران نرم و یا رنگینکمان زیبا باشد، فقط خاک و خاشاک بلند کند و در چشم اعضای اتاق فرو برد، آن اتاق فکر نه تنها نتیجه نمیدهد که همهی اعضاء خود را میبلعد و آن ساختار را ضعیف میکند، حالا میخواهد آن ساختار یک خانواده باشد.
• پنجشنبه صبحها، جلسه اتاق فکر مدیران داریم که در عین حال که سختترین روزهاست الحمدلله شادترین روزها هم هست.
یک شعار داریم که باید به آن پایبند بمانیم؛
«من خوب گوش میکنم و با دلایل منطقی دیگران سعی میکنم که قانع شوم، ولی اگر دلیل منطقیتری دارم، دیگران را قانع میکنم».
با این شعار ما از این جلسات بیرون نمیرویم مگر اینکه همه به طرح پیشهادی قانع و قلباً شادیم و همه آن طرح را طرح خودمان میدانیم حتی اگر در اجرای آن نقشی نداشته باشیم.
✘ آن روز اما اینطور نبود!
مهمانی داشتیم که برای مشورت دعوتش کرده بودیم.
گوش کردنش ضعیف بود، سعی میکرد فقط پیشنهاد دهنده باشد حال آنکه کاملاً متوجه بودم که هنوز بر طرح مشرف نشده است.
تا اواسط جلسه به همین منوال گذشت و او دائماً یا سؤال میپرسید و یا مخالفت میکرد.
و سؤالها و مخالفتها هم حاکی از آن بود که احاطهی کامل بر موضوع ندارد.
• حدود یکساعتی گذشته بود و من فقط گوش میکردم و در تایید سخنانش سر تکان میدادم. سخنانش در جای خودش درست بود ولی در نگاه کل و یکپارچه میبایست با اندک تغییراتی برای مجموعه ما بومیسازی شود.
• حس کردم بچهها دارند وارد فاز تدافعی میشوند؛ اینبار که آمد سخن یکی از بچهها را با مخالفت قطع کند گفتم : اجازه میدهید حرفش را کامل کند؟
آرام شد و او حرفش را کامل کرد.
بعد از توضیحات، بلند شدم و روی تخته تمام حرکت چند سالهی مجموعه را تا رسیدن به این طرح توضیح دادم. نواقصی که دارد را گفتم، و تهدیدهایی که برای اجرایش متصوریم را نیز هم.
√ حس کردم دارد با من بالاتر میآید و از جایی که همه ما به موضوع نگاه میکنیم، نگاه میکند! انبساط چهره و فروکش کردن التهاباتش نیز حاکی از همین نتیجه بود.
آزاد شدن قلب بچه ها هم همین را نشان میداد.
تازه از اینجا به بعد اتاق فکر به حالت عادی و شعار همیشگی خودش برگشت؛
من با «گوش کردن» سعی میکنم دلایل منطقی دیگران را بپذیرم، و دقیقاً آنجایی را که دلایل منطقیتری برای رد موضوع دارم بیان کرده و دیگران را قانع میکنم. از این دو حالت فراتر که چیز دیگری وجود ندارد، اگر داشته باشد دیگر نفسانیت است که باید ذبح شود.
• ظرف مدت کوتاهی جلسه جمعبندی شد، وظایف هر کس بسته شد و تاریخ جلسه بعدی مشخص شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
✘ اینقدر رفتارش روی اعصابمه، داره کمکم ازش بدم میاد!
منبع: جلسه سوم از مبحث انصاف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #استاد_شجاعی
✘ همهش با همکارم دعوام میشه!
از بس که حرفاش احمقانه است.
منبع: کارگاه تکنیک های مهربانی
انتقاد درست.mp3
7.27M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #رهبری
√ روش صحیح انتقاد کردن از خانواده، دوستان، همکاران، مسئولین و ...
منبع :جلسه ۳۰۰ از مبحث خانواده آسمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پناه_من | ۱۱ لقمان
※ این منم با بینهایت جلوه در آفرینش!
آن دلبرهایی که هوش از سرتان بردهاند، یکی از آفریدههایشان را نشانم دهید!
#یاد_خدا۴
※ قلب انسان، تنها دارایی قابل انتقال او به برزخ است!
و این قلب هم فقط با ذکر (یاد) خدا تغذیه میشود.
✘ ماهی در تنگ طلا هم که باشد، ولی آب نداشته باشد حتماً میمیرد.
استوری یاد خدا 4.jpg
258.7K
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ
#یاد_خدا ۴
یاد خدا ۴.mp3
10.43M
مجموعه #یاد_خدا ۴
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
• چرا نتیجهی رشد آدمها از عبادات و تغذیه روحی فرق میکنه؟
• مثلا دو نفر با میزان مطالعه مساوی و عبادت یکسان، نتایج متفاوت میگیرند؟
#گپ_روز
#موضوع_روز : استفاده حداکثری از ظرفیت ماه رجب
✍️ قرآنم باز بود جلوی چشمانم،
بیشتر از آنکه بخوانمش نیاز داشتم لمس کنم کلماتش را و با انگشتانم روی آیاتش چرخ بزنم.
انگشت اشاره ام ایستاد روی یک آیه، و با آن، قلبم انگار ایستاد!
«مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»
هیچ آیهای نسخ نشد یا فراموش نشد مگر آنکه بهتر از آن یا مثلش آمد، آیا نمی دانی خدا بر همه چیز تواناست؟
• با خودم گفتم؛ قرآن فقط یک آیهاش هم از سرت زیاد است برای اینکه بنشاندت جای خودت و بفهمی که فقر محضی و نعمتها بی حساب و کتاب بر تو باریدهاند، اگر نتوانی نگهشان داری، خدا بهتر از تو دارد که رو کند، که جایت بگذارد، که کارش را پیش ببرد!
• آخرِ آیه را که حجت تمام کرده است، نمیبینی آیا؟ «خدا به «كُلِّ شَيْءٍ» قادر نیست مگر؟
• با خودم گفتم: هر وقت شل شدی، فشل شدی، خواب رفتی، بیانگیزه شدی، بیایده شدی ، مغزت درست و غلط را تشخیص نداد و مکرر به اشتباه افتادی و کار خدا برای ضعف تو لنگ شد، خدا «برگ برنده اش» را بعد از مدتی مهلت دادن، حتماً رو می کند تا بدانی «کار خدا لنگ تو نمی ماند».
تا بدانی کار خدا را اگر به تو سپردند، «همان کار پاداش توست» و درست و با تمام وُسع انجام دادنش، علّت دریافتِ توفیقات بعدی...
• سرم را برگرداندم و به آدمهایی که دور و برم رفت و آمد میکردند خیره شدم!
انگار نمیدیدمشان، چیزی که میدیدم خودِ درمانده و عاجزم بود که در یک معدن طلا ایستاده و توان استخراج و رساندنش به کسانی که دو تا کوچه آنطرف تر از فقر در حال احتضارند ندارد.
خیز برداشتم و رفتم سمت ضریح؛
باباجانم میگفت بغل کردن ضریح، بغل کردن معصوم است! فرقی ندارد که.. تو را از پایین ترین مرتبه حس به بالاترین هم آغوشی در بالاترین ادراکات روحی سوق می دهد و چه راست میگفت باباجانم.
√ در گوشش گفتم؛ من میدانم اضافیام، میدانم کاری از دستم برنمیآید، میدانم این کوه طلا باید برسد به دست فرزندان و یتیمان شما و از غم برهاندشان، و من توانش را ندارم!
معجزه کن آقا ... همه ی تاریخ اسلام با همه ی زحمات و خون دل هایی که برایش خورده شده، جز به حول و قوه خودتان نبوده!
• همینکه بمانیم در خیمه شما و بفهمیم کجاییم و چقدر تلاش لازم است که دستمان از دستتان جدا نشود خودش معجزه می خواهد برای آدمی مثل من.
چه برسد کاری بخواهد پیش برود.
• چند ساعت گذشت و آمدم گپ روزِ امروز را بنویسم؛
دیدم خدا مزایده گذاشته ... برای دریافت معجزه ها!
شنبه ۲۳ دی، اول رجب است.. و معجزه ها به زمین نزدیک ترند😊.