✨﷽ا✨
📖 #داستانک_عسلی 1
چالش «هشتمون گِرو نُهمونه»
روزی روزگاری که هوا نه گرم بود و نه سرد، سارا خانوم به اقا سعید گفت: سعید جون! هر چی نگاه میکنم میبینم زندگی طاهره و اکبر اقا از ما خیلی بهتره. خونه ی اونا چند متر از ما بزرگتره، به جای یه ماشین دو تا ماشین دارن، پارکینگشون مجهز به سیستم دوربین های مدار بسته هست. تازه طاهره دست به اهن میزنه طلا میشه.. بچشونم توی مدرسه بالا شهر درس میخونه..
ولی ما چی؟ «هــمـــیـــــشـه هشتمون گِرو نُه». اگه چایی داریم قند نیست اگه قند هست چایی نیست. خلاصه این چه زندگیه ما داریم چرا ما نباید مثل اونا باشیم و وسایل برقی و امکانات و رفاهیات زندگیمون بیشتر باشه.... مگه بچه ما چی از بچه اونا کمتر داره که توی این مدرسه باید بره درس بخونه... 😔
سعید اقا درحاالی که توی اتاقش مشغول انجام کاراش بود و داشت با کامپیوترش کار میکرد گفت: .....
✍️ خب رفقا به نظر شما واکنش اقا سعید در برابر سارا خانوم چیه؟ ایا با خانومش موافقه یا مخالفه؟ به نظرتون قراره چه حرفایی بزنه؟ یا چی بگه بهتره؟
🎯 نظرتون رو برام بفرستین تا بعد بریم پای صحبتای اقا سعید و مشاور مجموعمون 👈@mahdavi124
🌸
🌿🌸🌿
🌸🌿🌸🌿
✨﷽ا✨
📖 #داستانک_عسلی 2
چالش « ذهن خوانی »
امروز دوشنبه است چند روز پیش سارا خانوم و اقا سعید رفته بودن مهمونی و بعد از برگشت از اونجا توی این چند روز سارا متوجه شده آقا سعید بیشتر سرش توی گوشیه . هر از گاهی یه نیشخندی میزنه و به کارش ادامه میده .
امروز وقتی سارا از بیرون اومد خونه، دید شوهرش کنار بخاری نشسته و توی فکره و بیشتر از همیشه تو گوشیه و این کارش، سارا رو بیشتر از درون عذاب میداد و خودخوری میکرد. با خودش فکر کرد که نکنه مردش شلوارش دو تا شده و با یه نفر دیگه ارتباط داره؟ نکنه دیگه منو دوست نداره و براش تکراری شدم؟ نکنه قرار مهونی اخر هفته رو میخواد یه جوری منتفی کنه و ....
✍️ حالا شما چی فکرمیکنین؟ فکرای سارا درسته و واقیعت داره؟ اقا سعید به چی فکر میکنه و چی تو ذهنشه؟ شما جای سارا خانم بودین چی کار میکردین؟
🎯 نظرتون رو برام بفرستین تا بعد ببینیم قضیه از چه قرار بوده و مشاورمون چی میگن 👈@mahdavi124
🌸
🌿🌸🌿
🌸🌿🌸🌿
✨﷽ا✨
📖 #داستانک_عسلی 3
چالش «مقصر دانستن و سرزنش گری»
یه شب از شب های سرد زمستون آقا سعید به سارا خانوم گفت: امروز داشتم به این فکر میکردم که هر جا موفق نشدم حتما تقصیر یکی بوده و چشم یکی دنبال زندگی ماست، یعنی انگاری یکی تو زندگی من همیشه موش می دوونه و نمیگذاره به اون چیزی که میخوام برسم.
سارا خانوم با یه حالت تعجب آمیز و بهت زده گفت: یعنی آقا سعید میخوای بگی کسی زاغ سیاهت رو چوب میزنه؟!
اقا سعید گفت: آخه اگه تا حالا نتونستم به جای خوبی برسم تقصیر خانوادم بود که بهم از بچگی هنر یاد ندادن. اگه توی سرمایه گذاری به نتیجه دلخواه نرسیدم تقصیر هاشم بود. اگه تا حالا نتونستم برم مسافرت تقصیر محسن بود که ماشینشو به من نداد. اگه درسم رو نتونستم ادامه بدم تقصیر بقیه بود که منو تشویق نکردن و ... اصلا دیگران چشم دیدن زندگی منو ندارن و تقصیر اوناست که من انقدر از همه چی عقب موندم.
✍️ اگه شما جای سارا خانم باشید و همسر شما شروع کنه به گله و شکایت از عواملی که باعث شدن به موفقیت نرسه چه واکنشی نشون میدید؟ به نظرتون ریشه مشکلات این افراد کجاست؟
🎯 نظرتون رو برام بفرستین تا بعد ببینیم قضیه از چه قرار بوده و مشاورمون چی میگن 👈@mahdavi124
🌸
🌿🌸🌿
🌸🌿🌸🌿
✨﷽ا✨
📖 #داستانک_عسلی 4
چالش «خونه تکونی آخر سال»
امروز سارا خانوم تصمیم داره شروع کنه به انجام کارای خونه تکونی عید. در حالی که داشت گلدون ها رو اب میداد با خودش میگفت: کمکم داریم به آخر سال و روزهای خونه تکونی نزدیک میشیم، دوباره غصهی من و مشکل چندین ساله ام شروع شد.😢 کلی کار دارم و دست تنهام...😩
بعضی وقتا که از همسری کمک خواستم آخرش به جر و بحث و تنش کشیده شده☹️ اصلا همراهی نمیکنه و اخرشم میگه چقدر غر میزنی ... هر وقت در توانته کار کن نمیتونی هم ولش کن و استراحت کن.
نمیدونم بقیه چیکار میکنند که همسرشون همراهیشون میکنه، شاید ترفندی داره🤔
🤷🏻♀️ چطوری ازش بخوام کار کنه و کمک بده؟
توی همین فکرا بود که زنگ در به صدا در اومد و اقا سعید از محل کار به منزل برگشتن...
✍️ خب دوستان عزیز شما هم مثل سارا خانوم با این مشکل مواجه هستین یا نه..!؟
🎯 اگر از اون دستهای هستی که همسرت همراهی میکنه... راهکارت رو اینجا بگو👈@mahdavi124 تا مشکل چند ساله سارا خانوم حل بشه‼️ بعد بریم سراغ راه حل مشاورمون..
🌸
🌿🌸🌿
🌸🌿🌸🌿