eitaa logo
زندگی سالم 💕
298 دنبال‌کننده
29 عکس
2 ویدیو
0 فایل
کانال زندگی سالم با #طب_سنتی🌿🌼 با شماییم با نکاتی راجب #نوزادان و #بانوان و #طب_سنتی، #سبک_زندگی ، #شعر، #نمایش،، #بازی، #قصه، به نیت سلامتی امام زمان، رایگان 😍 کپی ممنوع✨ (تبلیغات فقط 20t و تبادل) و سفارش فایل بازی 👇 ❤️ @yazahra721
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و نمایش رده سنی 3تا5سال این داستان دفتر نقاشی 🥰 زهرا گفت :دفتر نقاشی منو ندیدی؟ علی گفت: نه... زهرا رفت تا تو حیاط دنبال دفتر بگرده یعنی چی شده کجا گذاشتمش؟! زهرا ناراحت بود و کم کم داشت گریه اش میگرفت، اما با خودش گفت: نه گریه نمیکنم، بازم دنبالش میگردم حتما همین دور و براست... ..... علی دوید پیش زهرا با من و من کنان بهش گفت:... آبجی آبجی راستش... زهرا گفت چی شده علی بگو کار دارم، .... علی گفت آبجی ببخشید دست خودم نبود... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 📌برای خوندن متن کامل قصه و نمایش نامه نمایش رو بفرستید به 👇 @yazahra721 هزینه فقط 37هزارتومن😍 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🆔 @zendgiisalem
نگرانم که خونمون کثیف شده و همه چی ریخت وپاشیده🤪🤦‍♂️ چی کار کنم؟ بچه هم بهونه گیره و اذیت داره🤦‍♂️ راه حلش آرامشه اول باید ذهنتو آروم کنی و بدونی که خونه تمیز میشه و تا شوهرت بیاد وقت زیاده پس اول باید سعی کنی بچه رو آروم کنی، باهاش ارتباط بگیر تا آروم بشه نازش کن و شعر بخون و لالایی بخون بعد باهاش صحبت کن و آروم که شد بازی کنید باهم یکم خسته کنش تا بخوابه، شیر بده غذاشو بخوره و جاشو تمیز کن... کاراشو که کرد و خوابید خودتم یه کم استراحت کن و بعد بلند شو و برو کاراتو بکن😍👌 یه مادر بدون چالش که به درد نمیخوره مادر باید هر لحظه منتظر یه چالش باشه😅👈اگه موقع کار بچه بیدار شد بزار برا بعد✌️✌️✌️کار همیشه هست اما لحظه شیرین بودن با بچه میگذره😍 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
صلوات حضرت زهرا 🖤 صَلِّ عَلی. فاطِمَة. وَ اَبیها وَ بَعْلِها. وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه 🖤 اون فاصله هارو باید وایستید اون قسمتارو، تیکه تیکه بخونید به حالت شعر وآخرشو بکشید یکم با صوت بخونید 💓 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
بیاین یکم تغییر کنیم👌🥰 3تا نکته که اگه یادش بگیری حالت بهتره 1.به حرف بقیه اهمیت نده تو زندگی 2.سعی کن زیاد قهر نکنی به جاش مشکل رو حل کنی 3.استرس ممنوع 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
1.به حرف بقیه اهمیت نده تو زندگی ❤️ اگه بخوای هرکی ناراحتت کرد بهش فکر کنی و ناراحت بشی و کلی فکر بد و تلافی و... که هیچی والا دنیا انقدر زود میگذره اصلا وقت نمیشه😅✌️پس بگذر و بی خیال بقیه برا خودت باش اما خوب باش 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
2.سعی کن زیاد قهر نکنی به جاش مشکل حل کنی ❤️ قهر فقط همه چیو بدتر میکنه میتونی به جاش ببخشی اما با طرف صحبت کنی و مشکلات رو حل کنی😎👌 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
3.استرس ممنوع استرس باعث بیماری های زیادی میشه از جمله MS بیماری معده و مزاجی و سیستم عصبی مختل میشه و... پس بیا به خودت فشار نیار و استرسو حذف کن😍✌️به جاش یه نفس عمیق بکش و دوباره برا رسیدن به هدف و حل مشکل تلاش کن🥰 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
فایل آموزشی بازی 🪀🪁 جهت سفارش به همکارمون مراجعه کنید 👇👇👇 🏓 @yazahra721 هزینه فایلpdf بازی زیر 7سال همراه با آموزش ساخت بازی👇👇 زیر 2سال 100t رده سنی 2تا4سال 200t 4تا 5سال 300t 5تا 7سال 👈300t تا 50درصد تخفیف تا15آذر 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
از صبح بهونه گرفته، نمیخوابه جاشو چک کردم غذاشم خورده اما بی قراره😭 ای کاش یکی بود دو دقیقه بچه رو میگرفت منم استراحت می کردم😭 تا شب بهونه و تب بود فقط... خسته بودم اما با خودم گفتم خدایا خودت کمکم کن چی کنم آروم بشه؟ یاد سوره حمد افتادم چندبار براش خوندم بهتر شد... فردا صبح یه دندون نقلی قد برنج از تو لثه اش زده بود بیرون😍 بمیرم براش با اون درداش اللهی شکر🤲 مادری کردن سخته اما خدا همیشه همراه همه مادراست و این بخشش خیلی خوبه😍 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
بسم الله الرحمن الرحیم💛 ❤️ : پسر پادشاه همان ته تقاریه همون که کنار پدرش موند، این پسر در دوخت و دوز حرفه ای بود خیاط ماهری بود و در جنگ تبهری نداشت از قضا روزگار جوری گذشت که هنگامی که برادران دنبال همسر آینده در سفر بودند این پسر یعنی بهادرو پسر دیگر که بابک نام داشت نزد پدر بودند که جنگی را به پادشاه اطلاع دادند و پادشاه به همراه بهادر به جنگ رفت و بابک خیاط نزد مادر بود و بعد از یک هفته پدر از جنگ برگشت اما بهادر همراهش نبود، مادر هراسان و نگران به نزد پادشاه آمد و گفت چه شد پس بهادر کجاست؟ پادشاه سری تکان داد و گفت پسرمان در جنگ مردانه جنگید و به شهادت رسید او از من دفاع کرد اما جان خود را از دست داد مادر بغض کرد اما گفت :مبارک باشد این شهادت بهادرم را در راه خدا داده ام و اصلا ناراحت نیستم توکل به خدا خداروشکر که توفیق شهادت را به فرزند من عطا کرد... بابک گریان بود و از فراق برادر غمگین اما با این جمله های محکم مادر خودش را جمع و جور کرد در این میان پدر بابک را فراخواند و گفت تو چرا برای مسابقه اقدامی نمیکنی من مراقبت مادرت هستم برو دنبال زندگی ات یک همسر خوب انتخاب کن دیگر وقت نوه دار شدن ماست... بابک سری تکان داد و گفت چشم پدر چشم پدر گفت چشم گفتی حالا برو وسایل سفرت را ببند بابک راهی شد اسبی مشکی را زین کرد و لباسی از پوست اهو و بسیار زیبا برتن کرد عجب هیبتی بابک در بین برادرانش از همه زیبا تر بود و هیکلی در راه به چشمه ای رسید که یخ زده بود بابک تعجب کرد این فصل سال یخ زدن چشمه غیر طبیعی است... کنجکاوشد از تپه ها بالا رفت و دید منبع چشمه کمی بالاتر است در دل کوه های الوند... بابک در دل کوه دنبال سر چشمه بود و ناگهان عقابی حواسش را پرت کرد عقاب با شکوهش از بالای سر بابک عبور کرد... بابک شیفته عقاب شد.. عقاب چند بار دور زد انگار میخواست چیزی بگوید اما بابک متوجه نمیشد... ناگهان بابک غاری را دید و نزدیک شد... ادامه دارد... 🌺🌺🌺🌺 🆔 @zendgiisalem
تو یه انسان هستی و با حیوان خیلی فرق داری یکم بیشتر راجبش فکر کن✌️🤔 تفکر و اختیار و تصمیم گیری برای تو قرار داده شده، تاراهت رو بشناسی🌹 جوری راه رو انتخاب کن که هدف درست روبه روت باشه دنبالش نگردی👌 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
برای طی کردن یک مسیر 2تا چیز لازمه یک نقشه راه دو بلد راه نقشه راه انسان ها قرآن و بلد راهشون ائمه اند این دوتارو داشته باشی، گم نمیشی❤️✌️ 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
🖤🖤🖤 به نام مادرم زهرا که همه عالم در عذای اوست... این بار مادر تو برایمان بنویس مادرانه ای برای همه مادران ✨ 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
بسم الله الرحمن الرحیم💛 ❤️ : بابک خیره به غار بود که ناگهان دری از جنس فلز با تیرهایی از هر طرف به سمت پایین غار در حرکت شد بابک در یک لحظه تصمیم گرفت به داخل غار برود چیزی نمانده بود در غار بسته شود که بابک خودش را کشان کشان از زیر در رد کرد به طرف داخل... عقاب یکبار دیگر در آن اطراف چرخید و بعد به افق رفت... بابک کمی هراسان شد این چه کاری بود چرا... با خود فکر کرد حالا چه کنم؟ بعد خودش را مطمئن کرد و گفت من خودم خواستم بیایم داخل باید به راز این چشمه خشکیده پی ببرم و خنجرش را محکم گرفت و کمی خودش را راست و محکم کرد و به دیوار ها نگاه کرد، چه زیبا بودند انگار طلا را پاشیده بودند بر روی دیوار و با آن طرحی را ایجاد کرده بودند عجیب بود تا حالا دیواری اینچنین زیبا ندیده بود کمی جلو تر رفت... یک میخ بزرگ روی دیوار بود و هیزم هایی که تازه بودند، خم شد و خاکستر های روی زمین را لمس کرد داغ بود.. کمی احتیاط کرد ارام قدم برداشت به یک دو راهی رسید نوری نبود و همه چیز تاریک بود فقط همان انعکاس طلاهای پاشیده شده روی دیوار بود که کمک کننده بود، بابک باید تصمیم میگرفت راست یا چپ، یاد پدر بزرگش افتاد هميشه میگفت در راه راست قدم بردار با توکل به خدا به ته دلت نگاه کن راهو پیدا میکنی چشم هاشو بست و حرکت کرد از سمت راست رفت چند قدم رفت که یهو غار سمت چپ ریزش کرد و صدای اژدهایی به همراه آتش و خاک به بیرون غار پرتاب شد بابک دلش آرام شد که راه درست است خدارا شکر کرد و راه افتاد... دیوار ها راهنمابودند و نور ریز و زیبایی ایجاد می کردند بابک خنجرش را محکم گرفته بود و حرکت می کرد تمام زیبایی غار یکدفعه نا پدید شد تاریکی مطلق بود بابک در کودکی مدتی نابینا بود به دلیل افتادن از اسب و در آن مدت تمرین کرده بود راه خانه تا مکتب را با چشم های بسته می پیمود به همین خاطر چشم هایش را بست و بدون نگاه کردن از روی لمس غار راه را ادامه داد. دیوار های غار را لمس می کرد و می رفت تکه های سنگ گاهی تیز بود و برنده باید خیلی احتیاط می کرد تا زخمی نشود راه رفتن در تاریکی بسیار سخت بود بابک یاد حرف پدر بزرگش افتاد که با خواندن قرآن می توانی راه رادر زندگی بیابی، بنابراین شروع کرد به خواندن قرآن... بسم الله الرحمن الرحیم... ناگهان نوری به چشمش زد و انگار غار یکباره روشن شد انگار راه هموار بود و روشن الحمدلله رب العالمین... نور بیشتر و بیشتر می شد.. الرحمن الرحیم... از دیوارهای غار صدا می آمد انگار تمام غار هم داشت قرآن میخواند... مالک الیوم الدین... بابک چند سوره خواندو چشمانش را باز کرد ناگهان متوجه شد.. ادامه دارد... 🌺🌺🌺🌺 🆔 @zendgiisalem
🌺فصل میوه خوشمزه و مفیدی هست که شاید تا حالا نمی شناختید🤔👇 فواید (کندس): 🌺وجود آنتی اکسیدان بالا در آن می‌باشد که عملاً در برابر رادیکال‌های آزاد مقاومت کرده و بدن را در برابر محافظت می‌کند و همچنین برای کمک به درمان بیماری‌های و دیابت بسیار مفید است. از سویی با تأثیر مستقیم روی عملکرد مغز، در جلوگیری از بیماری‌های عصبی و مانند آلزایمر مؤثر است. در کنار فواید فوق که به صورت مستقیم در میوه کندوس وجود دارد، از برگ و دم‌نوش آن برای بهبود آنژین و استفاده می‌شود و فعالیت را بهبود داده و ادرارآور است. همچنین اسید ارسولید (ursolic) موجود در برگ درخت کندس در بیماری ایدز و کنترل آن استفاده می‌شود. 🌺همچنان که عنوان شد، کندوس با کنترل قند موجود در خون، برای بیماران تجویز می‌شود و کاربرد زیادی دارد. فیبر موجود در این میوه خوش طعم، سطح کلسترول را نرمال نگه داشته و به همین جهت برای بیماران مفید فایده می‌باشد و چربی سوزی را نیز افزایش می‌دهد. یکی دیگر از شگفتی‌های این میوه، کاهش و جلوگیری از است که بر اساس مطالعات آزمایشگاهی تأثیر آن ثابت شده است. 🌺یکی دیگر از خواص میوه کندس، آن در بدن است که با دفع اسید اوریک بدن، خطر ابتلاء به نقرس و را کاهش می‌دهد. 🍎🍏🍐🍊🍋🍌🍌🍉🍇 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
هرچی برا کوچولوت لازم داری رو اینجا پیدا میکنی🥰👇 و 🍎🍎🍎🍎🍎🍎 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
enc_17041082311801403211757.mp3
4.34M
🖤زندگیم مادر ⏳https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem
بهترین زمان برای زندگی کردن همین الانه در لحظه زندگی کن به گذشته فکر نکن به سختی ها فکر نکن چون میگذره 💕💕💕 هیچ وقت لبخندتو از بقیه دریغ نکن 🌱🌱🌱🌱 https://eitaa.com/zendgiisalem 🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🆔 @zendgiisalem