🌻🌺🍀🌻🌺🍀
✳️#ایده_معنوی
ختم استغفار چیست؟
ختم استغفار مخصوص کسانی است که می خواهند «فرسنگ ها» و مشکلات از سر راهشان برداشته شود، هم و غم ها و غصه ها مثلا بدهکاری ها و شکست هایشان برطرف شود. بزرگان دین ختم استغفار دارند.
البته معمولاً این را خیلی علنی و عمومی نمی گویند. اما این یک دستورالعمل است برای ما که از آن استفاده کنیم. زیرا ختم استغفار از آن چیزهایی نیست که یاد بگیریم و برویم با آن نزد دیگران برای خودمان کلاس بگذاریم و به دیگران بگوییم.
معمولاً ختم ۳۰ هزار تا #استغفرالله می گیرند در یک ماه. یعنی روزی ۱۰۰۰ تا. حالا اگر کسی موفق نشد در هر روز ۱۰۰۰ تا صلوات بفرستد یا هزار بار استغفار کند، می تواند در روزهای بعدی جبران کند. اما باید ۳۰ هزار تا را در یک ماه تمام کند.
استغفار می تواند بسیاری از گره ها و مشکلات انسان را برطرف کند. یکی از ختوم بسیار مؤثر و قدرتمند همین ختم ۳۰ هزار تا استغفرالله است.
🌻🍀🌺🌻🍀🌺
eitaa.com/zendgizanashoyi
#داستانک
#بغلم_کن
روزی زنی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد
شوهر او که راننده موتور سیکلت بود
و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکرد
براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد.
زن با احتیاط سوار موتور شد
و از دست پاچگی
و خجالت نمی دانست
دست هایش را کجا بگذارد
که ناگهان شوهرش گفت:
مرا بغل کن.
زن پرسید: چه کار کنم؟
و وقتی متوجه حرف شوهرش شد
ناگهان صورتش سرخ شد
با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد
و کم کم اشک صورتش را خیس نمود
به نیمه راه رسیده بودند
که زن از شوهرش خواست
به خانه برگردند،
شوهرش با تعجب پرسید: چرا؟
تقریبا به بیمارستان رسیده ایم
زن جواب داد:
دیگر لازم نیست،
بهتر شدم. سرم درد نمی کند.
شوهر همسرش را به خانه رساند
ولى هرگز متوجه نخواهد شد
که گفتن همان جمله ى ساده ى "مرا بغل کن" چقدر احساس خوشبختى را
در قلب همسرش باعث شده
که در همین مسیر کوتاه،
سردردش را خوب کرده است.
گاهی یک جمله کوتاه معجزه میکنه...
مثل دوستت دارم...
eitaa.com/zendgizanashoyi
✳️#ایده_متن
👌👌👌💃💃💃
مخصوص زمان هایی که جر و بحث پیش اومده سریع بعدش اینو ارسال کنید به همسرتون👌💃😉
خم ابروی تو....
سر مشق کدام استاد است....
که خرابات دلم ....
در پی او آباد است....
خم ابروی تو را ....
دیدم و رفتم به سجود....
صید را زنده گرفتن ....
هنر صیاد است...
💐💐💐💐💐💐💐
eitaa.com/zendgizanashoyi
✳️#خاطره_اولین_دیدار
سلام
شب قبل عقدم بدنم میخارید.😫😩رفتم حموم و اومدم بیرون، بدنم بدجور بخارش افتاد😬
😟 یه ساعت قبل از عقد کل بدنم کهیر زد، داشتم میمردم، اقای منم دکتره. وقتی دید از داروخونه برام پمادو قرص ضد حساسیت گرفت. دستامو پماد زد و زودی خوب شد. بعد عقد وقتی رفتیم خونمون بهش گفتم بره تواشپزخونه تا خودم پمادو بجاهای حساس بدنم بزنم 😁خب خجالت میکشیدم دیگه😅🙈
ایشونم خندید😎 و مثلا 😊 رفت یواشکی نیگا میکرد تا اذیتم کنه منم پمادو زدم ولی خوب نمیشد.😢
گفت دستای من💪 معجزه میکنه بزار من بزنم بابامن دکترم شما مریض اصلا بچشم خانومم نیگات نمیکنم تا معذب نباشی خوبه؟
تاتونست راضیم کنه کلی سرخ و سفید شدم تا پمادو زد و رسید به باسنم انقدم بدمیخارید که...... 👅🙈🙈🙈
eitaa.com/zendgizanashoyi
✳️#ایده
عشقم
میشه امشب اینو از من بپرسی؟
👱بانوی خانه ام میشود امشب من موهایت را شانه کنم؟
😃 چشمانم از شوق برق بزند و با کمالِ میل درخواستت را قبول کنم!😍
مثلا موهایم را عاشقانه شانه بزنی،
ببافی و آغشته به عطر دستانت کنی...
مثلا دلم غنج برود برایت،
مثلا موهایم را مدام بو بکشم...
مثلا حسِ خوشبختی بهم دست بدهد!
عزیزم،
میشود موهایم را تو برایم ببافی؟
من موهایم را برای گم شدن بین دستانِ تو
به این قد رسانده ام!
eitaa.com/zendgizanashoyi
✳️#خاطره_اولین_دیدار
اولین تماس بدنی ناخودآگاه و بدون درخواست ایجاد میشه مثلا از دفتر عقد که اومدیم بیرون دست همو گرفتیم👫 وقتی تو ماشین نشستیم گفت بوسم کن💋 و من با خجالت تمام ی کوچولو ماچ کردم🙈 بعد که اومدیم خونه مادرشون وقتی تنها شدیم بی مقدمه بوسم کرد و من باز خجالت داشتم☺️😢 زیر سایه نگاهش داشتم له میشدم رنگ پریدگیم و ترسم انقد تابلو بود که فهمید بعد باهام حرف زد سعی کرد آرومم کنه که ترس نداره دستم رو گرفت و کشید رو نقاط حساسش گفت ببین ترس نداره... با شوخی دونه دونه آناتومی بدنش رو بهم نشون میداد و معرفیش میکرد،با خنده و شوخی خجالتم ریخت واسه دفعه بعد دیگه رنگم نمیپرید😀😀☺️
eitaa.com/zendgizanashoyi
✳️#خاطره_اولین_دیدار
😂 اولین باری که میخواستیم همو بغل کنیم دو زانو روبروی هم نشسته بودیم که همو بغل کردیم، اما فقط سر و گردن و دستامون با هم تماس داشت، خیلی بغل کردنمون نچسب بود، تا اینکه خانومم بهم گفت، اینطوری نمیشه، از حالت دو زانو بصورت نیم خیز بلند شدیم و همو بغل کردیم، 👌خیلی چِسبید😍
#ارسالی
اقا مجتبی 💚
eitaa.com/zendgizanashoyi
🍂
از وقتی گفتهای #دوستت_دارم
نفسم تنگ می شود
اینجا لای ابرها
#اکسیژن کم است بانو!
#علی_سلطانی
eitaa.com/zendgizanashoyi