#مجردها_بخوانند
❌ به این مردان وابسته نشوید:
🔹تحقیر مردم حتی اعضای خانواده و دوستان شما
🔹نادیده گرفتن دیگران
🔹دستور درباره پوشش و رفتار
🔹دمدمی مزاج بودن شدید
🔹همیشه عصبانی بودن
🔹گم شدنهای چند روزه
🔹سابقه آسیب به خواهر و برادر یا دیگر اعضای فامیل
🔹حق به جانب همیشگی بودن
🔹وفادار نبودن
🔹خواستههای نابرابر
🔹فشار به دلیل خواستههای نامعقول
eitaa.com/zendgizanashoyi
#خانومها_بخوانند
💑 آقایون به دنبال همسری هستند که شخصیت زنانه اش شکل گرفته باشد، مهربان باشد، مرتبا داد نزند و از او ایراد نگیرد.
📌اکثر مردها در زندگی خود به دنبال "آرامش" هستند، می خواهند اوقات خوشی را داشته باشند و از زندگی لذت ببرند، بنابراین👇
✅ خوش مشرب باشید، به سرعت عصبانی نشوید و داد و فریاد کردن را هم به کلی فراموش کنید.
eitaa.com/zendgizanashoyi
💯 بگذارید یک حقیقت بگویم از دنیای زن ها ...
ما زن ها اگر بدانیم در نگاه مردی، در قلبش نشسته ایم جوری متفاوت از دیگران، کافیست.😍
تمام ناملایمات را دوام می آوریم به دلخوشی همان یک نگاه...💑
با یک دوستت دارمش ماه ها زندگی می کنیم و زنده می مانیم و اگر لازم باشد مقابل دنیا می ایستیم
او یک قدم بردارد برایمان،
ما می دویم برایش به حرمت آن یک نگاه. 💝
eitaa.com/zendgizanashoyi
اومد و نشست کنارم...
با یه ذوق بچه گانه اے گفت:
"قرار شده یه،یه هفته اے برم مشهد واسه دوره..."
با تعجب پرسیدم..."تنها… ؟!"
گفت: "نه خانوم گلم...💕
مگه میشه بدون شما برم...؟❤
نه خدااایی...جااان من...؟!
اصلا بدون شماها بہم خوش میگذره...؟
اگه خدا بخواد و آقا بطلبه...
با هم میریم..."
ڪلے ذوق کردم...
هیچ وقت واسه رفتن به مشهد...
مثل این بار خوشحال نبود...
از وقتے ڪه عقد ڪرده بودیم...
تقریبا هر سال توفیق زیارت آقا نصیبمون شده بود...
چون آغاز زندگے مشترڪمون...
از مشهد بود و خیلے ساده...
خاطرات قشنگے اینجا داشتیم...
آقا هم هر سال میطلبیدمون...
ما هم میرفتیم پابوسشون ...
آقا مهدے همیشه میگفت:
"هر چے تو زندگے داریم...
از برڪت وجود امام رضاست...
صبحا میرفت بہ محل مأموریتش...
ظہرا ڪہ برمیگشت...
اکثراً غذایے ڪہ بهشون میدادنو نمیخورد و مےآورد خونہ... میگفتم:
"آخه تو خستہ و گرسنہ از صبح سرڪارے…
غذاتو هم نگه میدارے تا اینجا...!
ضعف میڪنے ڪہ عزیزم..."
میگفت:
"نمیتونم بدون شما چیزے بخورم…
دلم میخواد سر سفره دور هم باشیم...❤
و البته...
دست پخت خانوم گلمو بخورم...
همیشه خونواده دوستے و محبتشو...❤
تو عمل نشون میداد...
همسر شهید مهدے خراسانے
#شهیدانه 🌹
#مذهبی_ها_عاشق_ترند 💍💚
eitaa.com/zendgizanashoyi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوال سردار سلیمانی از یه خبرنگار:
تو چرا دوماد نمیشی؟
eitaa.com/zendgizanashoyi
📜 محمد بن زکریای رازی، دانشمند بزرگ ایرانی:
«مَهما قَدَرْتَ اَن تُعالِج بِالاَغذیة فلاتُعالِج بِالاَدویة و مَهما قَدَرْتَ اَن تُعالِج بِالاَدویة المُفردة فلاتُعالِج بِالاَدویة المُرکبة»
یعنی:
« تا می توانی با #غذا درمان را به سامان برسانی، از دارو بهره مگیر و تا آنجا که می توانی با #داروی_مفرد درمان کنی، #داروهای_مرکب را به کار مبر! »
👈 از سخن این دانشمند بزرگ نتیجه می گیریم که #ابتدا #تدابیر_غذایی را برای درمان بیماری ها به کار ببریم و اگر نتیجه مطلوب حاصل نشد، سپس با #داروهای_مفرد و اگر باز هم نتیجه حاصل نشد، با #دارو_های_ترکیبی درمان کنیم.
🖊 همچنین اینکه پزشکی در مراجعه های اولیه، داروهای زیاد و ترکیبی برای یک بیمار (در بیماری های ساده) تجویز می کند، حتما نشانه زبردست بودنش نیست!
eitaa.com/zendgizanashoyi
#داستان_زندگی
سلام خسته نباشین من ۲۰ ساله ازدواج کردم. اوایل زندگیمون خیلی رمانتیک پیش میرفت. شوهرم خیلی عاشقم بود و از همه نظر هوامو داشت ولی من یک زن مغرور بودم و از همسر بودن فقط ژست گرفتن و تیکه انداختن و زخم زبان زدنشو بلد بودم، البته تو مسائل ج.ن.س.ی با همسرم تفاهم داشتیم و تموم دلخوشیه شوهرم و تحملش این بود که بالاخره شب میشه و منو تو آغوش میکشه و... کمکم بچه دار که شدم حواسم از شوهرم پرت شد و به بچه داری سرگرم شدم و این کوچکترین دلخوشیشم ازش گرفتم، فقط میخاستم بدونم شوهرم دوستم داره، به روش های خیلی اشتباه شوهرمو امتحانش میکردم و زنگ میزدم صدامو تغییر میدادم که ببینم چند مرده حلاجه ولی شوهرم واقعا چشم و گوش بسته و خداترس بود و میگفت من زنمو با دنیا عوض نمیکنم خیالم راحت میشد ولی همینطور به غرورای بیجام و حرفای تیکه دارم ادامه میدادم و خوشحال بودم که شوهرم اهل خیانت نیس ولی اینو یادم رفت بگم شوهرم خیلی عصبی و دمدمی مزاج بود ولی عاشقانه دوستم داشت و بعد از هر دلخوری نازمو میکشید و حسابی به همه سازم میرقصید، مسافرت که میرفت پیامای عاشقانه برام میفرستاد ولی من کوچکترین اهمیتی نمیدادم. وقتی که پیاماشو نشون دوستام میدادم، حسررت محبتای شوهرمو میخوردن ولی من عین خیادمم نبود، چند سالی که گذشت کم کم شوهرم بهانه گیر شد، دیگه محل به ژستام نمیذاشت زودتر میرفت میخوابید، به خانوادم بی اهمیت شد و خونمون تبدیل شد به جهنم ولی نمیدونستم چرا و هیچ فکری برای درست شدن اخلاق خودم نکردم مدام در پی تغییر رفتار همسرم بودم که اتفاقا جواب برعکس میداد و روز به روز سردتر و مغرورتر و نامهربانتر شد، تا جایی که بچه دومم را که حامله شدم لگد میزد که سقط بشه. افسرده شدم اونم دیگه با کوچکترین بحثی رختخوابشو جدا میکرد و تا صبح تو گوشیش بود، زایمانم که کردم مث غریبه ها نه حرفی نه خوشحالی نه هیچ چیزی که منو دلخوش کنه، تا اینکه بعد از مدتی متوجه شدم با زنای متاهل و دخترای مجرد تو فضای مجازی چت میکنه، دنیا تو سرم خراب شد. بیرون رفتناش از خونه و از شهرمون زیاد شد تا جایی که یک روز گوشیش دستم افتاد و دیدم کارش از چت گذشته و داره قول ازدواج از یک زن طلاق گرفته میگیره، حال خودمو نفهمیدم به خونه پدرم رفتم، شاید کاراشو کنار بگذاره و بیاد دنبالم ولی افسوس اونقدر از هم دور شده بودیم که تازه دلش خوش بود که نیستم و اون میتونه به کثافتکاریاش ادامه بده، کثافتکاری که میگم حرفای س.ک.س.ی.ش بود و کارهای کثیف و درخواستای بی شرمانش که از چند تا خانوم بدتر از خودش بود، اصلا نه من نه بچه ها براش مهم نبودن، شبا با خودارضایی میخوابید. هر وقتم وقتشو داشت سراغ زنای خراب میرفت یا فیلمای پورن میدید منم تنها با بچه های کوچیکم، مجبور بودم بخاطر بچه هام برگردم و زندگی کنم، حالا چند سال از اون زندگی میگذره. شوهرم با اونی که قول ازدواج داده بود رابطش هم خورد، با هم زندگی میکنیم ولی رومون تو روی هم باز شده، هنوزم یکسره باید سرش تو گوشیش باشه، هنوزم تا صدای یک زنو میشنوه اختیار از دس میده، توی جمع کوچکترین احترامی بهم نمیذاره. اگه حتی بمیرمم دلش برام نمیسوزه. خیلی خودشو سر از من میدونه، ولی من دارم به ظاهر زندگی میکنم یعنی واقعا طلاق عاطفی گرفتیم. مثل انسانی هستم که واقعا زیر پام خالیه، حتی یک پس انداز کوچولو هم هیچوقت نداشتم که خیلی پس انداز برای یک زن امنیت میاره. هیچکس جز خودم نمیدونه اینا نتیجه بی سیاستی و غرور بیجای خودمه. الان که چندین سال از زندگیم میگذره یاد اوائل زندگیم که میفتم اتشم میگیره که چرا به این فکر نکردم که مردا هم تا یکجایی تحمل دارن و همیشه پای اخلاقهای گند ما نمی ایستن...حالا من کوتاه میام زجر میکشم تحمل میکنم بی پولی رو، تنهایی رو، یک جو عشق و محبت و حرفای قدیمی رو. دریغ از شنیدن یک دوستت دارم، خامومای جوون گروه ازتون خواهش میکنم تا دیر نشده به همسراتون محبت کنین و بیخیال غصه ها و این چی گفت و اون چیکار کرد بشین و روی خوشتونو بذارین برا شوهراتون تا جونشونو براتون بدن. غرور بیجا و حرفای تلخ آخر عاقبتش میشه زندگیه من..نه میتونم طلاق بگیرم برم چون راحت میگه برو، نه دارم از زندگی لذت میبرم، نه یک جواب پیام میده، نه یک زنگ میزنه فقط گاهی وقتا شبا که میلش بکشه اونم مثل فیلمهای سوپر میخواد باهام س.ک.س کنه. من فقط به دلخوشیه بچه هام زندگی میکنم که اونام بعد از مدتی تنهام میذارن. ممنون از تحملتون برای شنیدن یک گوشه از زندگیه من😔🙏
eitaa.com/zendgizanashoyi
#طنزجبهه 😅
آموزش خمپاره انداز بود️ و تفاوت آنها با یکدیگر، اینکه بعضی صدا و صوت ندارند و ناغافل می آیند و چطور می شود از ترکش آنها در امان بود.
مسئول آموزش می گفت: گاهی آدم زمانی به خودش می آید که دیگر خیلی دیر است. خمپاره درست بالا سرت است، حتی فرصت اینکه بنشینی نداری.
صحبت که به اینجا رسید کسی از میان جمع برخاست و گفت: در چنین شرایطی واقعاً چه می شود کرد؟ 🤔
گفت: هیچی اینکه زرنگی کنی و آن را روی هوا بگیری و نگذاری بیفتد روی زمین و منفجر بشود! 😐😂
#صلوات😇
📚 از کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی
🍃🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🍃
eitaa.com/zendgizanashoyi
ایـدههـا و تـجـربـههـای زنـدگـی
#درخواست_راهنمایی سلام تو رو خدا درخواست منو تو کانال قرار بدین نیاز دارم کسی کمکم کنه 😔 من یه خانم
پاسخ:
اگه من جای ایشون بودم از دو بعد قضیه رو بررسی میکردم:
۱- یه روز حسابی خونه رو جمع و جور میکردم. آقا رو به چشم مهمان میدیدم و دعوتنامه پیامکی برا یه شب رویایی بهش میدادم. غذای مورد علاقه همسر و آینه نویسی و نوشتن رو دیوار حموم و... و تموم شرایط برای یه شب خوب کنار هم.
بعد رابطه هم نظرسنجی پیامکی که دیشب چطور بود؟
در خلال پیامکام ازش میپرسم چطور باشه ملکه شما بهتره؟
و بازتابی از رفتارهایی که قبلا داشتمم میگیره.
هدف در اینجا شناسایی رفتارهای اشتباهمه.
پیامکی چون باید اگه ناراحت شدم خودمو کنترل کنم و اشتباهاتمو بپذیرم و جبرانش کنم
۲. غلبه مزاج خودمو و همسرمو بررسی میکنم
مثلا با توجه به اینکه ایشون باردارن ممکنه بچه شونم دختر باشه و طبعشون یه مقدار سرد شده باشه. و همسرشون گرم باشن.
یه مقداری باید خودشون پرهیز کنن از خوردن غذاهای سرد تا به اعتدال نزدیک بشن.
آقا هم اگه خیلی گرمند باید خنکی جات بیشتر بخورن مثل سرکه انگور خانگی و سرکنگبین و خاکشیر و آلو و قثاء تا میل شهوانیشون فروکش کنه.
eitaa.com/zendgizanashoyi
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🍃🍃🍃
🍂🍂
🌸
اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که
از گفتن #دوستت_دارم خجالت می کشد...
تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که
دنیای او پر از «#دوستت_دارم»های تو شود..
اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که
وقتی خشمگین می شود،
زبان به ناسزا و درشت گویی می گشاید...
تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که،
صبر و سکوتت رفیق لحظه های او باشد...
اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که،
شب ها وقتی به خانه برمی گردد،
کوله باری از گله مندی و خستگیش سهم تو
می شود...
تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که
#آرامش و #لبخند سهم او باشد...
💖💗❤️💖💗❤️
اگر دنیای همسرت آنقدر کوچک است که،
با قضاوت های نابجا دلت را می شکند...
تو دنیایت را آنقدر بزرگ کن که،
گذشت و بخشش تو برایش،
راهی به سوی سعادت باز کند
زندگی را سخت نگیر،
دوست داشتن آنقدر سخت نیست که،
زیر بارش شانه خالی کنی...
او که نباشد، هیچ مرافعه و کشمکشی هم نیست..
💖💗❤️💖💗❤️
اما خانه چنان خالی می شود و
دلت چنان رنگ تنهایی می گیرد...
#دوست_داشتن سخت نیست،
اگر #تعهد و #مهربانی را یاد بگیریم...
eitaa.com/zendgizanashoyi
🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🍃🍃🍃
🍂🍂
🌸
#زوجین_بدانند
چگونه نامــزد خود را بهتــر بشناسیم؟🤔
🔸يكی از بهترين شيوه ها براي شناخت فرد مشاهدهی اوست زمانی كه با خانواده اش در تعامل است.
نحوه ي برخورد فرد با اعضای خانواده و پدر و مادر، شاخصی از رفتار آيندهی او در يك ارتباط صميمانه است.
نوع برخورد و رفتار فرد در خانواده، اطلاعات بسيار زيادي به ما مي دهد، تا پيش بينی كنيم كه بعد از ازدواج اين فرد چگونه برخورد خواهد كرد.
👈 اگر فرد در ارتباط با خانواده صادق و راحت باشد، احتمالاً بعد از ازدواج هم به همين شيوه رفتار خواهد كرد و اگر فردي با اعضاي خانواده اش با تعارض فراوان و ضديت رفتار كند، احتمالاً همان الگو نيز به رابطهی با همسر تسّری پيدا خواهد كرد.
eitaa.com/zendgizanashoyi
🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─