وقتی روز بدی داشـتی
ولی گربہت هنوزم دوسـت داره :)
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
وقتی خسته شدی
و صبرت کم شد،
با خدا در دلت بگو:
باشد که اراده تو باشد، نه اراده من
باشد که طریق تو باشد ،نه به طریق من
باشد که به وقت تو، نه به وقت من....
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جز خدا منت هیچ کسی رو نباید کشید موافقی؟
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
وقتی گذشته با شما تماس می گیره
جوابشو ندین !!!!
چون
چیز تازه ای برا گفتن نداره...
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
عطارنیشابوری میگوید:📚
عبادت ده جزء اسـت
نُـه جزء آن دوری از خلق است
و يك جزء آن خاموشی است
پس زیاد خودتـون رو درگیر
حـرف مردم نکنید.......
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولی چقدر صداش شبیه زنده یاد مرتضی پاشاییه🥺👌
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنبال یه دلیل برای پرواز بگرد
حتی وقتی هزار دلیل برای سقوط داری
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
#سرگذشت_افسون
#قضاوت_ممنوع
#پارت_هشتاد_سه
سلام افسون هستم ازیه خانواده ی۶نفره که دوتابرادردارم یه خواهر
شک کرده بودم نیما باشه ،جوابش ندادم دوباره پیام دادافسون خیلی دوستدارم وهنوزم بعدازسالهانتونستم فراموشت کنم..بااین پیام که ابرازعشق علاقه کرده بوددیگه مطمئن شدم کسی که بهم زنگ وپیام میده خودنیماست..درجوابش نوشتم من فراموشت کردم ونمیخوام به گذشته برگردم لطفامزاحم نشو..نوشت توکه خودت دردعشق روکشیدی پس بایدبفهمی من چی میکشم.توبرای رسیدن به عشقت به خواهرخودتم رحم نکردی چطورالان توقع داری من راحت برم من هیچ وقت فراموشت نکردم باخاطرات وعکسامون زندگی کردم والان که فهمیدم رغیبم ازسرراهم برداشته شده هرکاری برای به دست اوردنت میکنم..درجوابش نوشتم من اون افسون گذشته نیستم دوتابچه دارم که یه تارموشون روبادنیاعوض نمیکنم..جواب دادبچه های توهم میشن بچه های من..خلاصه هرچی من گفتم نیمایه جوابی دادوفهمیدم افسانه امارکل زندگیم روبهش داده..فرداصبح به افسانه زنگزدم گفتم چراشماره ی من روبه نیمادادی گفت میخوام کمک کنم بهم برسید..
ادامه در پارت بعدی
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
#سرگذشت_افسون
#قضاوت_ممنوع
#پارت_هشتاد_چهار
سلام افسون هستم ازیه خانواده ی۶نفره که دوتابرادردارم یه خواهر
ازلحن حرف زدنش خوشم نیومدگفتم من بعدازحامددوستندارم کس دیگه ای واردزندگیم بشه لطفابهش بگومزاحمم نشه..احساس کردم افسانه باشنیدن اسم حامدیه جوری شدمیخواست چیزی بهم بگه اما سکوت کردفقط گفت باشه من بهش میگم امابدون نیت من خیر بود و دیگه به من ربطی نداره اگرنمیخوایش وبازمزاحمت شدخودت دست به سرش کن تابفهمه علاقه ای بهش نداری.افسانه نیماروانداخته بودبه جونم خودش راحت کنارکشیده بود.منم هرچی به نیمامیگفتم حرف خودش رومیزدوقتی دیدم هیچ جوره ول کنم نیست بلاکش کردم..امابایه خط دیگه زنگ میزد..اخرسرمجبورشدم خطم روخاموش کنم یه خط جدیدبخرم وازمادرم خواستم شماره ام روبه هیچ کس نده..فکرمیکردم بااینکارازدست نیماراحت میشم ..اماچندروزبعدکه رفته بودم مغازه زهراخانم زنگزدگفت یه اقای جوانی امده بودسراغ تورومیگرفت وقتی گفتم خونه نیستی ادرس مغازه روخواست که بهش ندادم..گفتم خوب کاری کردی الان کجاست؟ گفت رفت امافکرکنم دوباره بیاد..
ادامه در پارت بعدی 👇
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---