درسهای مهم زندگی :
چیزی که سرنوشت انسان را میسازد “استعدادهایش” نیست ، “انتخابهایش” است
برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی میکنیم
هنگامی که کسی آگاهانه تو را نمیفهمد خودت را برای توجیه او خسته نکن!
بر آنچه گذشت، آنچه شکست، آنچه نشد، و آنچه ریخت... حسرت نخور
در زندگی اگر تلخی نبود، شیرینی معنایی نداشت.
موانع آن چیزهای وحشتناکی هستند که وقتی چشممان را از روی هدف بر میداریم به نظرمان میرسند
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
اعتماد
مثل دومینو میمونه
خیلی طول میکشه تا بچینیش
ولی خراب کردنش
فقط چند ثانیه است.
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
نگاﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ!
یک نفر ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺧﻮﺏ؛
ﯾﮑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺟﺬﺍﺏ و ﺩﯾﮕﺮی ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﯿﭻ ﺣﺴﺎﺏ نمیکند .یک نفر تو را دوست دارد و دیگری از تو متنفر است
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ . ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ
خدا؛
پرونده ای را که مردم مینویسند، نمیخواند!
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
به آنهائی که دوستشون دارید
بی بهـانه بگوئید دوستت دارم🌸
بگوئید در این دنیای شلوغ
سنجاقشون کرده اید به دلتـون
گاهی فرصت با هم بودنمون کوتاهتر
از عمر شکوفه هاست🌷
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
وقتی دیگه تمایلی نداشته باشی
به گذشته نگاه کنی،
اون موقع میفهمی که
تو مسیر درست قدم گذاشتی....
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
هدایت شده از 🍃 زندگی زیبا🌱
#قدسیه
🌸🍃🍃🍃 پارت۲۱۴
به حرفهای ننه بتول اصلا نمیشد شککردبقدری مومن بود که حد نداشت گفتم ننه جان باشه اگر تو واقعا استخاره با قرآن کردی پس منم دیگه حرف ندارم ..
فردای اونروز به خونه عفت و حاج خلیل رفتم عفت غرق در شادی و آرامش بود بهش گفتم عفت جان ننه بتول بهم گفته که من تورو پیش یه ماما حاذق ببرم خدا رو چه دیدی شاید خدا خواست و تو هم بچه دارشدی ،گفت وای قدسی جان ولم کن پسرهای رضا پسر ما هم هستن
گفتم با حلوا حلوا گفتن دهنت شیرین نمیشه
مال خودت یه چیز دیگه اس ..گفت قدسی یادته شمسی منو دکتر برُد و بهش گفتن من بار نمیشم گفتم آره یادمه اما الان دنیا فرق کرده علم پیشرفت کرده حاج خلیل هم پولداره ..میبرمت پیش بهترین دکترها ! گفت آخه بنظرت جواب میده ؟ گفتم همه چی دست خداست …اما از طرفی روم نمیشد بپرسم
که تا حالا خود حاج خلیل هم اینکارو ازش خواسته یا نه ؟ اما بلاخره به حاج خلیل زنگ زد و کل ماجرا رو براش تعریف کرد حاج خلیل گفته بود اگر ننه بتول گفته بری پس برو مهم نیس انجامش بده …
هردو با هم پیش مامای حاذق شهر رفتیم از سیر تا پیاز ماجرا رو براش تعریف کردیم خانم ماما گفت یکسری آزمایش می نویسم انجام بدین
ویکسری هم دارو میدم که بعد از ماهیانه ات شروع به مصرف اون کنی …از مطب که میخواستیم بیرون بیایم وقتی عفت از اتاق بیرون رفت من از روی سادگی خودم گفتم خانم دکتر اگر این خانم بچه دار بشه پول خوبی به شما میدیم آخه شوهرش خیلی پولداره …خانم دکتر با ناراحتی گفت خانم عزیز من برای بنده ایی که خدا میده پول نمیگیرم
سعی کن از این حرفها نزنی که خیلی بدم میاد
برو توکلت رو بخدا کن …منم خجالت کشیدم از مطب بیرون اومدم با عفت به داروخانه رفتیم داروها رو گرفتم و قرار گذاشتم که فردا صبح اول وقت به دنبال عفت برم انگار که تو دلش یه انگیزه ایجاد شده بود ..وقتی از مطب اومدم صغری بیگم گفت خانم جان ناراحت نشی ها ! ننه بتول کمی حالش بهم خورد و بمن گفت که براش سطلی بیارم منم براش بردم اما انگار از دهنش خون اومده بود
بدو بدو به اتاق ننه رفتم دیدم رنگش مثل مهتاب سفید شده بود آخ که دلم آتیش گرفته بود بلند صدا زدم ننه….ننه جان خوبی ؟ دیدم روی سطل دستمالی انداخته گفتم چی شده ننه ؟ گفت مهم نیس سردیم شده بود گفتم خیلی بالا آوردی ؟ گفت نه چیزی نیست خودم میبرم دستشویی خالی میکنم هراسون به سمت سطل رفتم دستمال روکنار زدم !!!
بلند فریاد زدم ای وای اینکه خونه !!!!!
ادامه دارد...
┄┄┄┅┅𑁍❤️𑁍┅┅┄┄┄
هدایت شده از 🍃 زندگی زیبا🌱
#قدسیه
🌸🍃🍃🍃 پارت ۲۱۵
گفت ننه جان خونسرد باش خون باشه ؛؛آخ که چه آرامشی داشت گفتم ننه پاشو بریم دکتر ،گفت من هیچیم نیس برای چی باید بیام دکتر ؟
از خونسردیش عصبانی شدم گفتم ننه جان من بی کَسم ،،خودت میدونی تو هستی و این چهار تا بچه ..
حالا تو بگو من نمیام ،گفت ننه جان میدونی هرچیزی وقتی داره ؟ گفتم بله ، گفت خُب وقت تولد یک بچه همه خوشحالن بعد میگن وقت دندون درآوردنشه وقت نشستنه وقت راه رفتنه وقت مدرسشه و….تا رسید وقت پیری بعد گفت حالا وقت چیه بعدش ؟ من سکوت کردم خودش گفت خُب وقت مُردنه ،اینها همه حقه ،همش هست
مگر نه اینکه مرگ حقه ،،منم باید برم ..دوباره گفت نترس حالا با دوتا لکه حون من نمیمیرم اما وقتشه نزدیکه ! گریه کردم ،گفتم ننه نگو ! تمام زندگی من خاطراتی با تو داره مهمتر از همه نجات من از دست عشرت !گفت تو دیگه الحمدالله مشکلی نداری خونه زندگیت شوهرت همه هستن اما در آخر ماه منیر مونس تو خواهد شداصلا تو اون موقع دلم به جایی نمیرفت که فکر بد کنم میگفتم شاید پسرهام ازدواج میکنن ومنو ماه منیر با هم میمونیم بهش گفتم من پوستم کـُلفت شده به سختی کشیدن به همه چی اما تو بمون تو نرو ! گفت قشنگم اگر اینطور بود و آدمها نمیرفتن دنیامون پر از آدم میشد دیگه جایی برای بچه هامون نبود دنیا محل گذره .حالا هم پاشو به کارهات برس که منم باید قرآنم روبخونم .رفتم سمت آشپزخانه اما
از دور ننه رو نگاه میکردم همش در حال قرآن خوندن و نماز خوندن بود یه دکتر داخلی داشتیم که سر خیابونمون مطب داشت ما شماره اش رو داشتیم گاهی برای بچه ها اگر سوالی داشتم زنگ میزدم یهو دلم گفت به دکتر سر کوچه زنگ بزنم بلند شدم و به سمت گوشی رفتم گفتم آقای دکتر اگر میشه برای ویزیت مادر بزرگم به خونمون بیا گفت وقتی خواستم مطب رو هم ببندم به خونتون میام بعد از ظهر بود صدای زنگ در حیاط بهگوشم خورد فوراصدا زدم صغری بیگم جان برو عزیزم در رو باز کن دیدم آقای دکتر بودن که به خونمون اومدن با کیفی که تودستش بود داخل حیاط شد گفت خانم مریض کجاست ؟گفتم دنبالم بیاین که دیدم ننه در حال بالا آوردن بود وقتی نگاهم بهش افتاد دستپاچه به سمتش رفتم دکتر گفت خونسردباش خانم بزارید ببینم چی شده ، نگاهی به درون سطل انداخت و گفت از کی تا حالاحون بالا میاری ؟ گفت همین امروز گفت مشکلی نداری ؟ دردی حس نمیکنی؟ گفت نه مادر مشکلی نیست دکتر گفت یکسری آزمایش میدم انجام بدین بیارین مطب ! همونجا ننه گفت آقای دکتر من فرصتی ندارم نه خودتون رو به دردسر بندازید نه دیگران رو .با گریه گفتم نه آقای دکتر من فردا ایشون رو به آزمایشگاه میبرم
ادامه دارد...
┄┄┄┅┅𑁍❤️𑁍┅┅┄┄┄
هدایت شده از 🍃 زندگی زیبا🌱
#قدسیه
🌸🍃🍃🍃 پارت ۲۱۶
بدنبال دکتر دویدم ،با عجله گفتم آقای دکترخطرناکه نه ؟ گفت والا چی بگم یا خونریزی معده اس یا سل !!گفتم خب کدوم خطرناکتره؟ گفت والا دعا کن این دوتا باشه چیز دیگه ایی نباشه گفتم مثلا چی ؟ گفت دخترم خونریزی معده علاج داره سل هم اگر باشه میره یه مدتی بستری میشه خوب میشه اما گاهی حنریزی ها علائم خوبی نیستن مثل سرطان ! دلم هُری ریخت گفتم وای نگید آقای دکتر
خیلی بَده ، گفت من حدس زدم چون رنگ و روش خیلی پریده …بعد سرش رو پایین انداخت و رفت
فورا به اتاق برگشتم گفتم ننه جان جاییت درد نمیکنه ؟ راحتی ؟ گفت بیا ! بیا بشین کارت دارم
رفتم کنارش نشستم گفتم جانم بگو!
گفت دخترم چرا بال بال میزنی ؟ به خیالت نمیفهمم میری التماس دکترا رو میکنی ؟ ول کن بابا مگر من جوانم همینقدر هم که عمر کردم کافیه ..بعد دستای لرزونش رو روی صورتش کشید و گفت اگر من از دنیا رفتم حاج احمد رو خبر کن منو به ده برگردون زیر همون درختی که بهت گفتم خاکم کنید الان به حاج احمد نگی بیادا ..بزار وقتی تموم شد بگوآخه اون سالهاس زنش مرده و چون مرگ زنش رودیده خیلی ناراحتی اعصاب داره تو این سالها ترجیح داد تنها زندگی بکنه اما زن نگیره دخترم،،،،دیگه نمیخوام دوباره منو ببینه و زجر بکشه
اشکم تند تند می اومددست خودم نبود حاج احمد گاهاً به خونه ما می اومد به زور نگهش می داشتیم اما ننه راست میگفت همیشه تو خودش بود
ننه آرام به زیر پتو سُر خورد گفت سردمه ننه سرده !
پتوش رو روش کشیدم گفت اگر زنده موندم وقت اذان بیدارم کن .گفتم ننه نخواب برام حرف بزن
گفت ولم کن دختر خوابم میاد گفتم باشه میرم
یهوگفت لا الله الا الله ..راستی دخترم چادرم رو بیار بزار کنارم تا بهت بگم چکار کنی ! بلند شدم از لای سجاده چادر سفیدش رو آوردم همون چادر خوشبو ..گفتم بفرما گفت هروقت که مردم و کفنم کردن به زن غساله بگو چادرم رو به دور کفنم بپیچه ،،با خجالت گفتم مگر میشه ؟ گفت اره کاری نداره انگار که میخواین سرم کنید بپیچ دورم ..بعد با لبخند گفت خانم خودم به زن غساله گفتم
مسئله اش رو هم از آقا پرسیدم اشکال نداره ،،دوباره گفت راستی من یه مُهر کربلا دارم اونم بزارید توی قبرم …گریه کردم گفتم تو چقدر پاکی ننه …گفت قدسی نماز شب اول قبرم یادت نره ..با گریه گفتم بس کن ننه از این حرفها نزن دلم میگیره گفت باشه بعد سرش رو روی بالشت گذاشت !!من کمی نگاهش کردم حالا معلم قرآنم ناجی زندگیم در بستر مرگ بود وباورش برام سخت بود
ادامه دارد...
┄┄┄┅┅𑁍❤️𑁍┅┅┄┄┄
هدایت شده از 🧠دانستی ها🧠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبتون سرشار از آرامش الهی
💞@danestanizib💞
دانستنی 🧠
🌿 «زندگی بوی خوش نسترن است
بوی یاسی است که
گل کرده به دیوار
نگاهِ من و تو
🌿 زندگی خاطره است
🌿 زندگی خندهی یک شاپرک است
بر گل ناز
🌿 زندگی رقص دل انگیز خطوط لب توست
🌿 زندگی شیرین است»
☘
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
「🍃「🌹」🍃」
دنیا نه خوشبخت است، نه بدبخت؛
دنیا همان چیزی میشود
كه ما میاندیشیم.
دنیا بینش ماست.
دنیا در نگاهِ ما آفریده میشود.
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر
آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم👌
هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر👌
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
تو را عاشقانهتر دوست خواهم داشت
" چہ بمیرم،چہ بمانم"
قلبِ تو
آشیانهے من است ؛
و قلبِ من
باغ و بهار تو...💛🌺𒀭
#
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی یک کتاب است 📚
که هدیه گرفته اید
شما نمیدانید
برگ بعدی آن چه خواهد بود؟
پس باید یاد بگیرید
روی تک تک روزهای آن حساب کنید
و از تک تک روزهای زندگی تان استفاده کنید
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
🌸هیچ ثروتی
🌸با ارزش تر از
🌸حال خوب نیست
🌸الهی
🌸همیشه حال دلتـون
🌸خـوب ، خـوب باشـه
🌸
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
فقط در زمان حال زندگی کن
چون همه چیز در این لحظه
وجود واقعی داره
و تو باید در زمان
حـال خودت لذت ببری
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
اگر بخواهی به هر چیزی که به تو گفته میشود واکنشی عاطفی نشان بدهی، به رنج بردن ادامه خواهی داد.
قدرت حقیقی در عقب رفتن و مشاهدهگر بودن است.
قدرت در خودداری است.
اگر اجازه بدهی کلمات دیگران تو را کنترل کند، هرچیز دیگری هم تو را زیر سلطه خواهد گرفت.
نفس بکش و بگذار بگذرد.
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
زندگيت تبديل به شاهكار ميشه
وقتى كه ياد بگيرى
در آرامش داشتن استاد بشى...🥰
┄┅┅❅🩷🌷❅┅┅┄
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
من برایِ حالِ خوبم ، می جنگم !
اوضاع ، هرچقدر که می خواهد ، بد باشد ؛
من شکست را ، نمی پذیرم !
به جایِ نشستن و افسوس خوردن ؛ می ایستم و شرایط را تغییر می دهم !
می جنگم ، زخمی می شوم ، زمین می خورم ، اما شکست ، هرگز !
من عمیقا باور دارم که شایسته ی آرامشم ،
و برایِ داشتنش ،با تمامِ توانم ، تلاش می کنم .
من آفریده نشده ام که تسلیم باشم ،
که مغلوب باشم ،
که ضعیف باشم !
من آمده ام که جهان را ، تسلیمِ آرزوهایم کنم ،
"من" خواسته ام !
پس می شود ...
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
اگر نتوانید مهارت لذت بردن از هر آنچه را که در زندگی دارید در خودتان ایجاد کنید،
با بیشتر به دست آوردن هیچ چیز هرگز خوشحال تر نخواهید شد...
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
🌱
با آدمایی دوست بشین که
خستگیشون با چایی درمیره!
اینا هم کمتوقعن،
هم زود حالشون خوب میشه،
هم بعد چایی شما رو بیشتر دوست دارن.!☕️🤍
کم توقع ترین آدم زندگیت
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
حال دلت که خوب باشد
دیگر برایت فرقی نمیکند
که سرسبزی و طراوت خانه ات را
از باغی دَرندَشت میگیری
یا تک درخت خرمالوی آن گوشه های حیاط
یا از گل های باطراوت حُسن یوسف!
یا گلدان ِکوچکی
در پشت حفاظ پنجره ی خانه ات؛
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
.
چه دلنشین است روزی را که با لبخند شروع کنی؛
پنجرهی دلت را رو به خوشبختی باز کنی ،
عشق را به قلبت دعوت کنی ، 🌸🍂
و نفس بکشی هوای مهربانی را ...
♧♡♧
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---
کپی مطالب فقط با لینک کانال مجاز است ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کـسانی را می شناسم که با صدای بلند دعا می خوانند ولی دستشان به ستاره ای نمی رسد !
اما کسانی هستند که بی دعا با خدا دست می دهند..
💫@zendgizibaabo💫
#زندگی_زیباست♥️
---✿❀🍃🌸🌼🌸🍃❀✿---