eitaa logo
زندگی نامه شهیدان
752 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1هزار ویدیو
91 فایل
بِســـمِ الله الرّحمــنِ الرّحیــم أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کسانی‌اندکه خدا قلب‌هاشان را برای تقـوا امتحان کرده. @fendreck @KhademAllah7 ✅🌷حمایت شمادلگرمی ماست🌷🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
28.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- اربعین چه شباهت‌هایی با دفاع مقدس دارد؟ - اربعین چه ویژگی‌هایی دارد و ما با قدم گذاشتن در این راه به دنبال چه هستیم؟ - ایده‌های پیشنهادی برای اقشار مختلف جامعه جهت ایجاد حس و حال اربعینی و امام حسینی. 🎙 حاج حسین یکتا 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🕊 من جلو میرم شما بیاین دنبالم... فقط حواستون به دور و ور نباشه که راهو گم میکنید.. بچه ها شما فقط نگاهتون به من باشه و بیاید پشت سر من گم نمیشید... منتظرما....🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ⚠️حواستون باشه.. 🌷با شهدا گم‌ نمی‌شویم 🕊 ✨️الله اکبر 🤍 ✨️نمازاول وقت سفارش شهدا 💯 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
از خواهر بزرگتر میثم پرسیدم، چطور شد که میثم ادامه تحصیل نداد؟ او گفت که به خاطر روحیات اش خیلی در مدرسه اذیت می شد و احساس می کرد که در این مسیر آینده ای ندارد اما در این میان معلم دینی دوران دبیرستانش تاثیر عمیقی بر او گذاشت، طوری که او نماز شب و نماز اول وقتش ترک نمی شد. خواهرش شهادت میثم را ثمره تاثیر عمیقی می داند که معلم دینی میثم بر او گذاشت. او گفت غیرت میثم زبانزد خاص و عام بود طوری که در محل نمی گذاشت به کسی بی احترامی شود اما این غیرت باعث نشده بود که او با بی احترامی و خشونت با دیگران برخورد کند. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
خواهرش برایمان از روزی می گوید که میثم در تاکسی با زن بدحجابی مواجه می شود که با بی مبالاتی فاصله خود را با میثم رعایت نمی کرده و میثم با نقشه ای جالب خود را از ورطه گناه می رهاند. او گفت میثم ساعت 9 شب با او تماس گرفت و پس از سلام و احوالپرسی مختصر گفت که بیماری واگیرداری گرفته که حتی از فاصله ای کوتاه قابل سرایت است. زیرکی میثم جواب داد، بدون درگیری و ناراحتی، زن بدحجاب از او فاصله گرفت. خواهرش گفت که قبل از شهادت میثم خواب دیده بود که رهبری با جمعی از سادات به خانه ما آمده و به پدرم بابت تربیت میثم تبریک گفته بودند. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
پدر میثم کمی از دولت گلایه داشت، می گفت از زمان شهادت پسرش تا الان کسی به ما سر نزده، حتی یک تسلیت خشک و خالی هم نگفته اند اما متاسفانه دولت برای کشته های آمریکا و فرانسه به سرعت پیام تسلیت می فرستد. کم کم زمان افطار نزدیک می شود مادر برایمان از دلتنگی اش برای میثم می گوید چون این اولین ماه رمضان بدون او برای خانواده نظری است او می گوید تنها یک هفته پس از رسیدن میثم و همرزمانش به سوریه، میثم توسط تکفیری ها به شهادت رسیده و این شهادت زودهنگام برایشان قدری غیر منتظره بود اما به هر حال به میثم افتخار می کند و می گوید که او را در دنیا و آخرت سربلند کرده. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
سپس خانواده میثم آماده پذیرایی از مهمانان سرزده شان می شوند، پدر با عجله به خیابان می رود و نان تازه می گیرد. این بار ما جای خالی میثم را بر سر سفره ساده و پر محبت نظری پر می کنیم. پدر در سر سفره افطار از خاطرات جبهه و جنگ می گوید، از زمانی که برای خاتمه غائله کردستان در رکاب چمران جنگیده و تا دوران دفاع مقدس که در بیابان های تفتیده جنوب خدمت کرده. می گوید که آماده است تا جای میثم را در جبهه های نبرد در سوریه، پر کند. افطار را که در کنار خانواده میثم صرف کردیم آماده رفتن شدیم. پدر از ما به خاطر حضور در منزلشان تشکر کرد و ما با بدرقه و دعای خیر مادر شهید میثم نظری خانه آنها را ترک کردیم. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
میثم واقعاً دردانه بود. به انجمن خیریه کمک می‌کرد و ما خبر نداشتیم. به ما می‌گفت می‌روم پایگاه بسیج. اول صبح ساعت5 بلند می‌شد و شب‌ها هم ساعت یک می‌خوابید. من به او ایمان داشتم و می‌دانستم که راهش را پیدا کرده است. سال 1376 آمدیم شهران ساکن شدیم. میثم اول دبستان بود که با ما به مسجد می‌آمد و همان هفته‌های اول با برادر و دوستانی که پیدا کرده بود یک هیئت تشکیل دادند به نام هیئت محبان فاطمه‌(س) که هنوز هم فعال است. از خوبی‌هایش هرچه بگویم کم است. نه نظامی بود و نه کارمند رسمی دولتی. آدم متخصصی بود و کار تعمیرات موبایل می‌‌کرد. درآمد خوبی هم داشت. برای رفتن نه زری در کار بود و نه زوری. خودش به اختیار رفت. شک ندارم بهتر از شهادت جایگاهی در شأن او نیست. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
سه سال بود تلاش می‌کرد به سوریه برود تا اینکه دی ماه امسال موفق شد. از زمانی که راه کربلا باز شد 7بار به عراق رفت و آنجا با فردی آشنا شد که کارهای اعزام بسیج مردمی عراق را انجام می‌داد، 20روز هم به عراق رفت تا شاید از این طریق بتواند به سوریه برسد، اما موفق نشد. روزی که داشت می‌رفت به‌طور اتفاقی از نماز خواندنش فیلم گرفتم. خیلی نورانی شده بود. حس غریبی داشتم و به خدا سپردمش. وقتی رفت احتمال می‌دادم که در نهایت شهید می‌شود اما نه به این سرعت. 3روز بعد از رفتنش نخستین تماس را گرفت. دو روز بعدش هم دوباره تماس گرفت. بعد دیگر از او خبری نشد. اول بهمن بود که رفتم سرکار. ساعت یک و نیم به من زنگ زدند و خبر شهادت میثم را دادند. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
یکی از دوستانش هم آمد و نحوه شهادت میثم را برایم توضیح داد. گفت ‌شب بیاییم منزل به مادرش هم خبر بدهیم. قبول نکردم، گفتم خودم می‌گویم. ساعت سه و نیم بعد از ظهر آمدم خانه. شب جمعه بود. به همسرم گفتم برویم امامزاده جعفر کن. حلوا خریدیم و پیاده رفتیم. خیلی باید خودم را کنترل می‌کردم. همسرم را اول بردم سر قبر شهدا و عکس‌شان را نشان دادم و گفتم اینها همسن و سال میثم هستند. بعد پرسیدم: اگر میثم شهید شود چه کار می‌کنی؟ وقتی این را گفتم می‌خواستم زمین دهان باز کند و من را فرو ببرد. همان وقت که خبر شهادت را دادم روی زمین افتاد. تا خانه چندبار نفسش گرفت. وقتی رسید خانه بی‌هیچ مقدمه‌ای زنگ زد به دخترانم. گفت: بیایید که برادرتان شهید شده. بعد اهل محل و همسایه‌ها آمدند و تا امروز هیچ نشانی از او نداریم؛ نه ساکی، نه عکسی و نه هیچ... 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴استخاره‌های شهدایی وقتی استخاره زد برای ورود به پاستور گل از گلش شکفت😍 😭😭😭😭 می روی و گریه می آید مرا ساعتی بنشین که باران بگذرد. و رفتی و.. غمت همچنان جگرم را می سوزاند ..❤️‍🔥 سیدشهیدم دعامون کن..😔😔 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مادر معزز شهید: گفتم نرو، ولی از دل راضی بودم در سه سالی که دنبال رفتن به سوریه بود، یکبار هم نشد از رفتن و شهادت برای من بگوید. همیشه عکس پیکر بعضی شهدای مدافع حرم را می‌آورد و به من نشان می‌داد و می‌گفت: ‌مادر اینها را ببین چه جوری شهید شدند. یکبار به او گفتم اگر بخواهی بروی، تو هم این‌طوری شهید می‌شوی؟ گفت: آره اما باید طاقت بیاوری. اول که می‌خواست برود ناراضی نبودم، اما ته دلم رضایت داشتم. می‌دانستم اگر به او نه بگویم، می‌گوید: مامان برای چه پای روضه امام حسین(ع) می‌نشینی و برای مظلومیت اهل‌بیت(ع) گریه می‌کنی. من اگر نروم، می‌توانی جواب خانم فاطمه زهرا(س) را بدهی؟ یکبار که داشتم با میثم درباره رفتنش درددل می‌کردم گفت: مادر اگر من نروم، او نرود، پس چه کسی باید از این حرم دفاع کند؟ گفتم: بمان می‌خواهم برایت بروم خواستگاری. گفت: برای من زن هم بگیرید باز هم می‌روم سوریه. امروز اهل‌بیت(ع) مظلوم‌اند. حرم حضرت زینب(س) بی‌دفاع است. امروز روزی است که باید خودمان را نشان بدهیم. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
برادر معزز شهید: خبرشهادت میثم را اول به من دادند. با حالی که از میثم سراغ داشتم می‌دانستم رفتنش برگشتی ندارد. جوان ناب و خالصی که می‌شناختم شهادت سزاوارش بود. جوانی که باعلاقه‌اش به نماز اول وقت روی اطرافیانش تاثیر می‌گذاشت. سخنی از آیت‌الله بهجت درباره نماز اول وقت را همیشه تکرار می‌کرد. اینکه نماز خواندن مثل لیموشیرین است اولش تازه تر و شیرین است. قبل از اینکه با هم کار کنیم در جای دیگری مشغول کار کردن بود. صاحب کارش اهل نمار نبود. میثم بدون اینکه نصیحتی بکند تنها با خواندن نمازهای عاشقانه تاثیر زیادی روی صاحب کارش گذشت طوری که با هم اول وقت برای نماز خواندن می‌رفتند. جوانی بود اهل ورزش، تفریح و کسب و کار مثل جوان‌ها شر و شور داشت و پرانرژی بود ولی به این باور رسیده بود که باید زندگی‌اش براساس رضای خدا باشد. با همه قشری دم خور می‌شد و با رفتارش بر دیگران تاثیر می‌گذاشت. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
خواهر معزز شهید: یک یا دو ماه قبل از شهادتش بود و تازه آمادگی‌های نظامی‌اش شروع شده بود. یک شب خواب دیدم منزل‌مان شلوغ شده و هیئت عزاداری امام‌حسین(ع) در خانه‌مان برپا شده است. مادر و پدرم هم در مجلس بودند که در باز شد و مقام معظم رهبری وارد شدند و همراهشان هم یک عده از سادات آمدند و به مادرم تبریک گفتند. این جمله‌شان هنوز در گوشم است که می‌گفتند: عجب پسری. میثم یک گوشه ایستاده بود و می‌خندید و از مردم پذیرایی می‌کرد. 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
این خواب را زمانی دیدم که هنوز از ماجرای رفتنش به ما چیزی نگفته بود. وقتی خواب را برایش تعریف کردم، فکر کرد می‌دانم قرار است برود سوریه. اما وقتی فهمید از ماجرا خبر ندارم خندید. روزی که می‌خواست برود، نماز صبح را خیلی غریبانه و با سوز خواند. همیشه نمازش را با صوت می‌خواند، اما این بار صدایش یک سوز دیگری داشت. مادرم را صدا کردم و گفتم برو با میثم خداحافظی کن، با این حال ممکن است دیگر برنگردد. ما تا 10روز بعد از شهادتش از او خبر نداشتیم. 21دی خیلی بی‌حوصله بودم. به همسرم زنگ زدم و گفتم نمی‌دانم امروز چرا این‌قدر بی‌قرارم. به دلم افتاده اتفاقی برای میثم افتاده است. همسرم دلداری‌ام داد که ان‌شاءالله‌چیزی نیست و همین روزها زنگ می‌زند. بعدازظهر همان روز وقتی داشتم شومینه خانه را روشن می‌کردم، با سوخته کبریت نوشتم: میثم برگرد! 21دی. 10روز بعد که خبر شهادتش را از مادرم شنیدم، تازه فهمیدم حس و حال این چند وقتم برای چه بوده است. من خواهر بزرگ تر بودم و حس خاصی به او داشتم. به خاطر صداقت، حیا، مهربانی و عشقی که به اهل‌بیت(ع) و ولایت داشت، شهادت حقش بود.
در مورد ولایت فقیه ، شهدا و اعمه اطهار (ع): شهدا را فراموش نکنیم، شهدا زنده اند من هر چه خواسته ام از شهدا و امام رضا (ع) گرفته ام شما هم هر چه میخواهید از شهدا بخواهید که شهدا زنده اند و یقین داشته باشید به وجود وحضور شهدا. و هرگز خارج از اسلام عمل نکنید وحتى در کوچکترین مسئله خود که در آن ابهام دارید به مرجع تقلیدتان رجوع کنید. گوش به حرف ولی امر مسلمین خود امام خامنه ای باشید..... پیکر مطهربازنگشت شهادت دیماه ۹۴ 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
الذنب إنا لما عشقنا آل محمدﷺ قهرًا قُتِلنا 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🌷دعـــــــــــای فـــــــــــرج🌷 بسمِـ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمـ الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ🤲🌷 🌷الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ‌ لوَلــیِّڪَ‌ اَلْفــَرَجْ‌ بحق‌ حضࢪٺ‌ زینب‌ ڪبرۍ‌ سلام‌ الله‌ علیها‌🤲 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan ╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🍃🥀تسلای قلب نازنین آقا صاحب الزمان عج ،سلامتی ورفع موانع ظهورشون اِجماعاً...صلوات:) اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...🌷🍃 🍃❤️ا یاالله؛یارحمن،یارحیم؛ یامقلب القلوب؛ثبِّت قلبی علی دینِک.....🌱.......💚🍃
زندگی نامه شهیدان
الذنب إنا لما عشقنا آل محمدﷺ قهرًا قُتِلنا #امام_زمان #زندگی_نامه_شهیدان 🌷 ╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendg
🍃شادی ارواح طیبه شهدا به خصوص شهدای شیعیان مظلوم پاکستان،اِجماعاً صلوات..🥀 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم..⚘️
🕊✨️ 🌹✿❀ قرار شبانه ❀✿🌹 " تا شهـ⚘️ـدا با شهـ🕊یـد " ختم 👇 ☆أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَادَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء☆ 💟هر شب به نیابت از یکی از شهدای آسمانی .. ¤ امشب به نیابت ⤵️ 🌷🕊 🍃جهت : ♡سلامتی و تعجیـل‌در فرج‌ آقا‌ صاحب الزمان عج ♡رفع موانع فرج آقا جانمون ♡پیروزی جبهه مقاومت اسلامی ♡شِفای عاجل همه بیماران(جسمی وروحی) ♡حاجت روایی وعافیت همه اعضای کانالمون..🌱 💌به برکت صلوات بر محمد وآل محمد... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ...🌾 ☆تعداد آزاد..📿 🌷✨️
✅️نمازشب بخوانید به نیت ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ..🌿