خاطرات مادر سردار جاویدالاثر شهید حاج علی قوچانی
پس از بازگشت از مکه از او پرسیدم از خدا چه خواستی؟ او در جواب گفت: پشت قبرستان بقیع که رفتم از خانم فاطمه زهرا سلاماللهعلیها خواستم این دو متر زمینی که در این دنیای فانی به عنوان قبر برای همه قرار گرفته، شامل حال من نشود! چون نمیخواهم این دو متر زمین را هم اشغال کنم.
او اصلا به دنیا وابستگی نداشت، حتی از این دنیا دل کنده بود و همین امر باعث رشد اندیشهی او شد.
علی فقط خدا را میدید، اهل ریا نبود، میخواست اگر کار خیری انجام میدهد، خالصانه فقط به دست خدا برسد.
او از ده سالگی معلم خانهی ما بود و من از حرفهایش بسیار لذت و استفاده لازم را میبردم.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
خصوصیات و فضائل اخلاقی شهید علی قوچانی
شهید همیشه تجربیات خود را جمعآوری میکرد و مینوشت و آنها را به دیگران منتقل میکرد، حاج علی معتقد بود این تجربیاتی که ما کسب کردیم از خودمون نیست، ثمرهی خون شهداست که باید نسلهای آینده منتقل شود.
بچههای رزمنده کمتر خوابیدن حاج علی را دیده بودند، همیشه در تلاش و تکاپو بود و خودش را به کاری مشغول میکرد، بعضی شبها وقتی همه میخوابیدند، بلند میشد و زبالهها را جمع میکرد وبه محل جمعآوری زبالهها میبرد.
در ایام نوروز که لباس برایش میخریدیم، نمیپوشید و میگفت: شاید بچههای فقیر و یتیم ببینید و آه بکشند، لباسهای نو را میگذاشت و چند ماه بعد میپوشید.
هر وقت مرخصی میآمد پیگیر کارهای جنگ و شناسایی منافقین و عوامل ضد انقلاب بود که در داخل شهرها فعالیت میکردند.
با اینکه جنگ بود ولی از وضعیت شهر غافل نبود میگفت: وقتی به مرخصی میآییم نباید در خانه بنشینم، بچههای رزمنده راجمع کرده و گروههای امر به معروف و نهی از منکر راه انداخته بود.
حاج علی به بیت المال خیلی اهمیت میداد، از طرف سپاه یک سفر به مشهد مقدس رفت ولی وقتی برگشت نصف هزینهها را محاسبه کرد و پرداخت کرد.
بچههای لشکر حاج علی را بارها با تن مجروح و عصا به دست در عملیاتها دیده بودند به او گفتند: ظاهرا زخمی شدن و درد کشیدن برایتان مهم نیست؟ میگفت:چرا! ولی صبر وتحمل مشکلات در راه خدا، در نظر وی محفوظ است و نیازی به آشکار کردن آن نیست، به قول خودش مجروحیتها باعث سستی او نشد.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🕊
نقش سردار شهید قوچانی در دفاع مقدس
سردار شهید قوچانی، مالک اشتر لشگر 14 امام حسین(ع)
در دوران دفاع مقدس، اولین عملیاتی که سردار قوچانی 18 ساله در آن شرکت داشت، عملیات فرماندهی کل قوا بود.در جبهه تکیه گاه خوبی برای رزمندهها بود، شجاعت و جذبه اش دلگرمی خاصی به بچه ها میداد.
وی در مدت شش سال حضور در جنگ تحمیلی در عملیات های ثامن الائمه ، طریق القدس،علی بن ابی طالب(ع) ، فتح المبین و بیت المقدس ، فرماندهی گروهان را بر عهده داشت یا فرماندهی گردان.
در عملیات رمضان به عنوان فرمانده محور عملیاتی و فرمانده تیپ انتخاب شد و همچنان در عملیات محرم ، والفجر1 ، والفجر 2 و والفجر4 بر این مسئولیت بود . در عملیات خیبر در مرحله دوم در طلائیه به علت حساسیت منطقه و نقش کلیدی که این محور در کل عملیات داشت ، به دستور سردار خرازی ، ،قوچانی 20ساله به فرماندهی یک گردان خط شکن پیشتاز ، منصوب شد .
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🕊
شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم
#امام_زمانم
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🕊
در دوران دفاع مقدس، سردار قوچاقی بیش از 12 بار مجروح شد، صورتش بر اثر ترکش، شکافی برداشته بود که تا آخر جای آن باقی بود . پاهای او بارها در اثر تیر و ترکش، شکسته شد و هر بار قبل از حمله، خودش گچ پاهایش را باز میکرد و خود را به جبهه میرسانید.
در بیشتر حمله ها نقش حیاتی و حساس داشت و با اینکه فرماندهای رشید و کارساز بود، بسیار گمنام و ناشناس بود و خود را خدمتگزار کوچک رزمندگان میدانست.
سالها شرکت فعالانه و مستمر او در جبهه و درگیری با گروههای محارب و منافق در جنوب و غرب، از او فرماندهای ساخته بود: شجاع، صبور و رازدار، زاهد شب بود و شیر روز، بارها تا مرز شهادت پیش رفت.
منافقان او را شناسایی کرده بودند چند بار به جان اوسوء قصد شد، هر وقت مرخصی میآمد پیگیر کارهای جنگ و شناسایی منافقان و عوامل ضد انقلاب بود که در داخل شهرها فعالیت میکردند.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
شهادت حاج علی قوچانی
عملیات والفجر ۸ برنامهریزی شده بود. قبل از عملیات برای بچهها سخنرانی کرد،
برادران توجه داشته باشید که در این عملیات باید با نهایت کوشش تا سرحد شهادت بجنگیم. من در عملیاتهای گستردهای شرکت کردهام ولی اکنون احساس آرامش عجیبی دارم و یقین دارم پیروزی از آن ماست.
روز چهارم عملیات والفجر ۸ بود، همین که متوجه شد ظهر شده، رو به بچهها کرد و گفت: وقت نماز است. یکی یکی نمازتان را بخوانید و از نماز غافل نشوید، انگار نمیخواست بچهها نماز نخوانده شهید شوند.
حملات شیمیایی و بمبارانهای دشمن بسیار شدید بود، حاج علی که مسئولیت محور را بر عهده داشت با کمک فرمانده گردان حضرت ابوالفضل ع به نیروها برای استقرار در موقعیت جدید کمک میکرد، او میخواست تا آخرین نفرات را به عقب برگرداند، همه جا را سرکشی کرد تا مطمئن شود کسی جا نمانده است، لحظاتی بعد تانکهای دشمن آخرین نفری که قصد عقب نشینی از خط را داشت مورد هدف قرار دادند.
او مردانه ایستاد، مشقتها را تحمل کرد و روح و جسم خود را نثار دوست کرد و به آرامش ابدی و قرب الهی رسید.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🕊
سردار شهید حاج علی قوچانی :
بعضی وقتها انسان خود رادر راهی میبیند که در آن راه یا باید کشته شدن در راه خدا را انتخاب کند یا سرتعظیم در برابر غیر خدا فرود آورد.
مردان خدا اولین راه را انتخاب میکنند
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
شهید علی قوچانی در سال ۱۳۴۲ در شهرستان اراک چشم به جهان گشود. وی شش سال بیشتر نداشت که به همراه خانواده از اراک به اصفهان نقل مکان کردند و در محلههای مختلفی اجاره نشین بودند، وضعیت معیشتی مناسبی نداشتند، علی طعم سختیها و مشقتها را میچشید و آماده میشد تا در آینده سختیها و ناملایمات زیادی را به جان بخرد. دوران نوجوانی او مقارن بود با ایام انقلاب، کم سن و سال بود اما بسیار پر تحرک ، چالاک ونترس، مثل بقیه مردم در تظاهرات شرکت کرده و اعلامیههای حضرت امام راپخش میکرد. چشیدن طعم محرومیتها باعث شد که پس از انقلاب برای کمک به نقاط محروم سمیرم وبوئین و میاندشت عازم آن مناطق شود. درگیریهای غرب کشور بالا گرفته بود، علی که حالاجوانی ۱۷-۱۶ ساله بود برای گذراندن دوره آموزش نظامی ثبتنام کرد، و بلا فاصله پس ازآموزش با گردان حضرت مسلم عازم دهگلان کردستان شد. هنوز غائله کردستان ادامه داشت که دشمن بعثی مرزهای کشور را آماج گلولههای خود قرار داد. ضرورت جنگ باعث شد بچههای گردان مسلم که همه اصفهانی بودند عازم دار خوئین وخط شیر شوند. علی سخن گوی گردان مسلم شده بود و سوالات و کنجکاویهای خود و دیگران رابه فرماندهان خط دارخوئین منتقل میکرد، همانجا بود که حسین خرازی جوانی را یافته بود که علاوه بر گذراندن دوره آموزش نظامی عمومی و تکاوری از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار بود، جوانی رشید با قامتی بلند و پر جذبه…
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
در حمله تاریخی فرمانده کل قوا شجاعانه جنگید و در حمله ثامن الائمه ، این فرمانده شجاع و رشید، خود را سراسر وقف اسلام کرد. در طول شش سال دفاع مقدس بیش از دوازده بار زخمی شد ، پیکر او از زخم های متعددی که دشمنان اسلام بر او وارد کرده بودند پر بود؛ صورتش بر اثر ترکش شکافی بر داشته بود که تا آخر جای آن بود و چهره شکاف بر داشته مالک اشتر را تداعی می کرد. پاهای او بارها در اثر تیر و ترکش، شکسته شد و هر بار قبل از حمله، خودش گچ پاهایش را می شکست و خود را به جبهه می رسانید. در اکثر حمله ها نقش حیاتی و حساس داشت و تا معاونت لشگر امام حسین (ع) پیش رفت . بسیار خاضع و ساده بود و در کمال صداقت و سادگی زندگی می کرد. با اینکه فرمانده ای رشید و کار ساز بود، بسیار گمنام و ناشناس بود و خود را خدمتگذار کوچک رزمندگان می دانست.
منافقین او را شناسایی کرده بودند چند بار به جان اوسوء قصد شد،یک بار برادرش را که شباهت زیادی به او داشت مورد سوء قصد قرار دادند و یک بار هم یکی از دوستان علی را که موتور او را قرض گرفته بود تا جایی برود اشتباهی ترور کردند. هر وقت مرخصی میآمد پیگیر کارهای جنگ و شناسایی منافقین و عوامل ضد انقلاب بود که در داخل شهرها فعالیت میکردند.
سالها شرکت فعالانه و مستمر او در جبهه های خون و آتش و درگیری با گروههای محارب و منافق در جنوب و غرب از او فرمانده ای ساخته بود، شجاع، صبور و رازدار، زاهد شب بود و شیر روز، بارها تا مرز شهادت پیش رفت. در سال 1363 به مکه معظمه مشرف شد، و پس از چندی ازدواج کرد.
او به عنوان فرماندهی مدیر و لایق، هدایت بخشی از نیروها را در حمله به فاو، بعهده داشت، در منطقه استراتژیکی کارخانه نمک از خود رشادت های فراران نشان داد و سر انجام پس از شش سال رشادت و جانبازی ، در سن بیست و دو سالگی ، در یک عروج آسمانی ، تماشاگر راز شد و پیکر عزیزیش در آتش خصم سوخت .
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🌷دعـــــــــــای فـــــــــــرج🌷
بسمِـ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمـ
الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ🤲🌷
🌷الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ لوَلــیِّڪَ اَلْفــَرَجْ بحق حضࢪٺ زینب ڪبرۍ سلام الله علیها🤲
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🕊
💌وصیتنامه شهید قوچانی🌱
هر موقع كه دلتان گرفت، براي سرور همه ما اباعبدالله الحسين (ع) گريه كنيد، مطلب در مورد همسرم است. او را در تصميم گيري آزاد بگذاريد، بگذاريد راه جديد خود را انتخاب كند، اگر فرزندم به دنيا آمد و پسر بود، كاري كنيد كه وقتي بزرگ شد ادامه دهنده راه من باشد. و اسمش را حسين بگذاريد. مادر و پدر عزيزم! امانتي كه به شما داده شده بود، به صاحب اصلي آن بازگردانيده شد، كسي كه چيزي را امانت مي گيرد موقع پس دادن هيچ گاه ناراحت نمي شود، مادرم! من شما را خيلي دوست داشتم، همچنين پدر، همسر، خواهر و برادرانم، شما تنها كساني بوديد كه به آنها علاقه داشتم، ولي مادر جان من خدا را بيشتر از شما دوست دارم، و براي همين است كه قريب شش سال از شما جدا شده ام. هر موقع كه دلتان گرفت، براي سرور همه ما اباعبدالله الحسين (ع) گريه كنيد، مطلب در مورد همسرم است. او را در تصميم گيري آزاد بگذاريد، بگذاريد راه جديد خود را انتخاب كند، اگر فرزندم به دنيا آمد و پسر بود، كاري كنيد كه وقتي بزرگ شد ادامه دهنده راه من باشد. و اسمش را حسين بگذاريد.
⬅️ادامه دارد..
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🕊
⬅️ادامه وصیت نامه
همسرم! تمام انسان ها رفتني هستند، تمام انسان ها چه خوب و چه بد، چه ضعيف و چه غني، با هر وضعيتي كه هستند، در اين راه، عده اي با عزت و سر ننهادن به غير خدا زندگي مي كنند و بعضي براي زندگي خود بنده غير خدا مي شوند و از خود هيچ عزت و سرافرازي ندارند. ولي دسته اول چون راه خدا را مي روند، همواره با مشكلاتي روبرو مي شوند، بعضي اوقات انسان خود را در راهي مي بيند كه در آن راه يا بايد كشته شدن در راه خدا را انتخاب كند يا سر تعظيم در برابر غير خدا فرود آورد، مردان خدا اولين راه را انتخاب مي كنند.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدحاج_علی_قوچانی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯