زیارت عاشورا آسان 🌈.pdf
1.2M
📜 متن و ترجمه Pdf
🕌 زیارت عاشورا امام حسین (ع)
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدسیدمهدی_غزالی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
❣نام شهید : سیدمهدی
❣نام خانوادگی شهید : غزالی
❣نام پدر : سیدحسن
🕊تاریخ تولد : 1341/6/6🥀
🕊محل تولد : مازندران - قائم شهر - قائم شهر🥀
🕊تاریخ شهادت : 1362/12/6🥀
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدسیدمهدی_غزالی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🌷🕊🥀
❣مادر شهید می گوید:❣
✨نیمه شعبان متولد شد، او را به همین مناسبت "سیدمهدی"😍 نامیدیم.بسیاری از افراد محل اگر حاجتی داشتند و یا اگر گره ای به کارشان بود، جدّ سیدمهدی را نذر می کردند🤲😊 و حاجت روا می شدند✅روزی حسابدار کارخانه نساجی به بیماری سختی دچار شده بود، از آنجائی که احوال سیدمهدی را شنیده بود، متوسل به جد سیدمهدی شد و نذر کرد که اگر شفا پیدا کند، سیدمهدی را در کارخانه استخدام نماید. او شفا گرفت و سیدمهدی چندین سال کارگر کارخانه نساجی شد.😊🤲
در تمامی مراسمات مذهبی و روضه خوانی ها سیدمهدی را با خودم می بردم.🌷 بسیار به این مراسمات و روضه خوانی ها علاقه مند بود. روزی به من گفت: مادرجان!❣ خواب دیدم که دارم به سوی خدا پرواز🕊 می کنم.آن زمان سیدمهدی کوچک بود و من زیاد حرفش را جدی نگرفته بودم.🥀
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدسیدمهدی_غزالی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
🌷🕊🥀 ❣مادر شهید می گوید:❣ ✨نیمه شعبان متولد شد، او را به همین مناسبت "سیدمهدی"😍 نامیدیم.بسیاری از ا
🌷🕊🌷
علاقه زیادی به امام (ره) داشت، حتی یکبار هم موفق شد به دیدار امام (ره) برود، بعد از آن دیدار بسیار متحول شده بود و بدجوری عاشق امام (ره) و روحانیت شده بود تا جایی که عکس های امام (ره) را به صورت کلیشه درست می کرد و با اسپری در و دیوار شهر و همچنین دیوار کارخانه را پر از عکس امام (ره) کرده بود.
عاشق و شیفته روحانیت بود، زمانی که شهید دستغیب به شهادت رسید خیلی گریه می کرد و می گفت: ای کاش من بجای او تکه تکه می شدم و فدایش می گشتم.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدسیدمهدی_غزالی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🥀❤️🥀
🌷روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت: مادرجان! ❣بازهم جدّم به دادم رسید.😊 در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند🕊 و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر جدم حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم😍 که به طور تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند.🤲❤️
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدسیدمهدی_غزالی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
🕊
✅️سید احمد غزالی (برادر شهید سیدمهدی غزالی) می گوید:
آخرین باری که می خواست اعزام شود. با همه خداحافظی کرد و من آخرین نفر بودم که باید با سیدمهدی خداحافظی می کردم، با هم روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. سیدمهدی گفت:
– داداش! این آخرین باری ست که می بینیمت و در آغوشت هستم. من دیگر برنمی گردم؛ حلالم کن.
خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. هیچ وقت سیدمهدی را اینقدر نورانی ندیده بودم.
شب بعد، خواب دیدم که سید مهدی شهید شده است. دقیقاً یک هفته بعد خبر شهادت سیدمهدی را هم شنیدم.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدسیدمهدی_غزالی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
🕊 ✅️سید احمد غزالی (برادر شهید سیدمهدی غزالی) می گوید: آخرین باری که می خواست اعزام شود. با همه خداح
فرهاد کشمیری (داماد شهید) می گوید:
در آخرین وداع، همسرش در بیمارستان بود و فرزندش، زودتر از ۹ ماه، یعنی هفت ماهه به دنیا آمده بود.
هر چه به سیدمهدی گفتم: یک سَری به بیمارستان بزن و همسر و فرزندت را ببین
، تا همسرت روحیه بگیرد ولی قبول نکرد و خیلی خونسرد و آرام بود، چون می دانست که اگر آنها را ببیند، به آنها دل می بندد.
نمی خواست با دیدن همسر و فرزندش سیم شهادتش قطع شود.🥺❤️🩹🌱
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدسیدمهدی_غزالی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
مادر شهید شمسه غزالی می گوید : من در مجاور محله منزل مشهدی نوروز مستاجر بودم . 7 تا فرزند داشتم و هر هفت فرزندم دچار بیماری آبله شدند . من از نظر مادی دچار مشکل بودم . من با حقوق 3500 تومان مجبور بودم که خرج و مخارج خودم و بچه ها را تامین بکنم .آقایم کارگر کارخانه نساجی بودند . شهید داخل ننو بود که به این بیماری مبتلا شد . به آقایم گفتم که چون وضع مالی ما ناجور می باشد پس ابتدا فرزندان بزرگتر را به دکتر ببریم که آقایم گفت : نه چون این فرزند آخر من می باشد او را دوست دارم که شهید را بغل کردم و به بیمارستان بردم و آوردم و دیدم که شب حالش بدتر شد گفتم یا امام حسین تو مرا کمکم کن که دیدم مورد لطف امام حسین واقع شد و صبحدم حالش بهتر شده و چشم هایش باز شده که بزرگ شد برای امام حسین .
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدسیدمهدی_غزالی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯
زندگی نامه شهیدان
مادر شهید شمسه غزالی می گوید : من در مجاور محله منزل مشهدی نوروز مستاجر بودم . 7 تا فرزند داشتم و هر
روایات🍃🌺
اسفند سال گذشته چند روز مونده به سال تحویل رفته بودم گلزار شهدا...داشتم بین مزار شهدا قدم میزدم و فاتحه می خوندم که یهو چشمم به یه خانمی افتاد..دستاش می لرزید...خوب نمیتونست حرف بزنه..گفتم حاج خانم! مادر شهیدی؟ ❤️انگار دل مادر پر بود تا با یکی حرف بزنه؛ یه نگاه به قد و هیکلم کرد و خندیدو بی مقدمه گفت: درست قد و هیکل تورو داشت؛😊 ده سال طول کشید تا بیاد؛اومد یه کوچولو شده بود. نیمه_شعبان بدنیا اومد؛ بخاطر همین اسمشو "سیدمهدی"❣ گذاشتم. هر سال روز مادر که می شه خواب می بینم سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشه😍، هدیه ای به من می ده و پیشانی ام را می بوسه.👏 جدش سنگینه بشین واسش فاتحه بخون...! 🥀بسیاری از افراد محل اگر حاجتی داشتند و یا اگر گره ای به کارشان بود، ✅جدّ سیدمهدی را نذر می کردند😊 و حاجت روا می شدند🤲. تو همین لحظه به یه جا خیره شد و لبخندی زد و پیش خودش گفت: وسایلشو هنوز دارما.😔..پیراهنش_کفش_شونه ش... هر هفته پنج شنبه ها سر مزارش میام می شورم، ناگهان از دِل قبر سید مهدی منو صدا می کنه😢 و چند بار میگه: - مامان! سه بار این کار را انجام می ده.❤️ سرم را روی قبر می ذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم🥺. گذشت و گذشت. تا چند روز پیش رفیقم گفت مادر شهید غزالی فوت کرده. 😢فقط دیدار اون روز با مادر تو خاطرم زنده شد.🌷...هوای پدر مادرای شهدا رو داشته باشین...پیر شدن! شادی روح این مادر شهید و همه ی والدین شهدا که بینمون نیستن صلوات.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدسیدمهدی_غزالی
🌷
╭═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╮ @zendgy_namy_shahidan
╰═━⊰🍃🕊🌷🍃⊱━═╯