🔖 #دل_نوشته:
نازکی هلال #ماه را بنگرم یا دله نازکِ کودکی در صحرای جمیل زینب سلام الله علیها؟!
چرا ماه شیرینِ #رجب با شما آغاز می شود؟
گمانم نوه ی اربابِ دلها بودن،
آنقدر شیرین است که کام تمام دنیا را #عسل کند!
ای شکافنده ی #علوم و ای دریای معرفت،
یقین دارم
آغاز راهِ خدا از باب شما بی حکمت نیست...
دلهای ما را به نور علم و #حکمت الهی روشن بفرما ای حضرت #باقر العلوم (ع).
📸 هنرمند: خانم ن. نظری
#میلاد_نور
#مبارک_است
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖#جانم_امیرالمومنین
امشب #ماه میدرخشد، آسمان لبخند میزند و ستارگان فرش #قدم های کودکی میشوند، که آغازگر امامت و ولایت است💫
ولادت پدر #شعیان، یار و یاور #مظلومان، حضرت علی (ع) بر امام منتظر و تمامی شیعیان عاشق مبارک باد🌸
کلیپی از زحمات #کارگروه_فرهنگی به مناسب میلاد مولانا امیرالمومنین تقدیم نگاهتان باد.
#تبریک
#ولادت
#جانم_امیرالمومنین
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
🔖#اطلاع_رسانی
آسمان، بغض کرده بود...
آن شب ستاره ها غمگین به کوفه می نگریستند و #ماه از شرم، خود را با ابرها پوشانده بود!
آهنگ رفتن به سوی #مسجد کرد.
برخاست و کمربندش را محکم تر بست. نخستین گام راکه برداشت،
زمین و زمان به التماس افتاد...
◾️مراسم عزاداری امیر المومنین علی علیه السلام◾️
شنبه ۳ اردیبهشت ساعت:۱۵
از پذیرش پسران بالای ۳ سال معذوریم🚫
#اطلاعیه
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
#عاشقانه_های_یک_منتظر:
💠 سفرنامه اربعین. قسمت نهم.
نزدیک #اذان آماده نماز شدیم و بحث در مورد نحوه رفتار با مربی پیش آمد و نکاتی را مطرح کردم که از امیر المومنین علیه السلام در #نهجالبلاغه یاد گرفته بودم و لازم بود تذکر بدم.
تو این فاصله با #رفیقم هم ارتباط گرفتم الحمدلله آنها هم رسیدند.
بعد از نماز و #شام در رستوران آماده حرکت شدیم ولی چون یکی از بچه ها پایش آسیب دیده بود مجبور شدم دو نفر رو بزارم پیشش که با ماشین بیایند.
تو همین لحظه یکی از بچه ها از #کربلا خبر داد که اصلا جا نیست تو #موکب ها.
لذا برنامه را
یک تغییری دادیم به این ترتیب که تا عمود ۱۲۳۷ حرکت کنیم و بعد بقیه را پنجشنبه بعداز ظهر نزدیک غروب بریم که دیگه به موکب احتیاج نباشد.
راه افتادیم با ذکر #بسم الله...
یک بحثی بشدت #ذهنم رو مشغول کرده بود.
تا اومدم تو افکارم خودم غرق بشم.
یکی از بچه ها شروع کرد به سوال کردن، فهمیدم #ماموریت الان من این هست.
سعی کردم هر چی بلد هستم رو بگم.
در ضمن حرف زدن #توسل مثل همیشه چاشنی بود.
چون معتقدم که #مربی حقیقی پروردگار است و بس...
لذا اوست که باید تربیت کند.
بعد از کلی صحبت فکر کنم بازم منظور من رو خوب درک نکرد.
چقدر متاسفم از اینکه بعضی از افراد کتابهای زندگینامه عرفا را میخوانند و دچار #توهم میشوند.
فکر میکنند که با دو روز #عبادت و نه عبودیت میتوانند به کشف و شهود و... برسند.
غافل از اینکه خود این امر خلاف #بندگی است!
و خداوند عبارات را برای رسیدن به بندگی وضع کرده است
به هر حال من فقط گوینده هستم و اثر گذاری با #پروردگار...
بعد از اینکه صحبتم باهاش تمام شد،
بچه هایی که صحبت ما را شنیده بودند استفاده های خودشان را از بحث گفتند.
هر کس #رزق خودش را دریافت کرده بود.
بعد از آن در #افکار خودم فرو رفتم موضوع "قبول" ذهنم رو در گیر کرده!
اینکه حضرت زهرا سلام الله علیه و امام حسین علیه السلام هم به مقام قبول رسیدند.
قبول همه چیز از طرف پروردگار...
بحث مهمی است!!
تو این سفر در گیر ماجرایی شدم که برام سخت بود و این چند روز ذهنم در گیر بود.
#امشب گفتم خدایا خیلی درد داره ولی قبول کردم!
بعد یهو ذهنم رفت سراغ علت #پیاده_روی و اثر گذاری اش.
میتونه یکی از نیت های پیاده روی در جهت #تحقق هدف خلقت باشه که با آمدن ولی عصر ارواحنا به الفدا محقق میشه.
انگار سیر تاریخ از جلوی #چشمم رژه میره!
میدونم خیلی زود دلم برای این شبها تنگ میشه...
رفتیم تا به دانشگاه #عمید رسیدیم.
موکب خانم ام البنین.
آنقدر خسته بودیم که نای راه رفتن نداشتیم لذا به مدیر موکب که یک خانم عراقی مهربان بود گفتم : نحن تعبان...
او هم به خادمهای آنجا یک چیزی گفت و ما را راهنمایی کردند
همه جا پر شده بود لذا تو محیط چمن #دانشگاه تشک دادند و خوابیدیم.
#ماه شب هجدهم داشت میدرخشید و ستاره ها چشمک میزدند.
یاد ایوان خانه #پدرم در طالقان افتادم.
همیشه آسمان برای من نشان معنویت و نزدیکی به خدا داشت...
🔹 به قلم یک زائر اربعین.
#سفرنامه
#نه
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f