eitaa logo
زینبیون
113 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
262 فایل
استان #چهار_محال_و_بختیاری شهرستان #فارسان #زینبیون ارتباط با ادمین👇 @yaFatemh74 🆔 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 روضه ای 🌴سقای دشت کربلا ابلفضل 🌴سردار دست از تن جدا ابلفضل 🎤 👌بسیار دلنشین 🔴جدیدترین های روز ♨️ @Maddahionlin 👈
👌مقایسه دو قشر از جوانان ✅جوانی سر نماز برای گناهش در حضور خدا گریه می کند ❌جوانی بخاطر اینکه دوست نامحرمش جوابش کرده گریه می کند ✅جوانی تا صبح قرآن میخواند و به تفکر میپردازد ❌جوانی نامه نامحرمی را تا صبح نگاه میکند و تفکر میکند ✅دختری چادرش را محکم میگیرد تا باد شرمگینش نکند ❌️دختری جلوی باد میرود تا دیگران به او بنگرند ✅جوانی کسی بهش فحش میده , ولی در جوابش میگوید : من روزه ام ❌️جوانی مادرش را بخاطر دیر آوردن غذا فحش میدهد ✅ جوانی خونش در دفاع از دین بر زمین خون میریزد ❌️جوانی سر قاچاق مواد مخدر تیر میخورد و خون آلود میمیرد ✅جوانی ریش میگزارد تا سنتی را زنده کند ❌جوانی ابرو میگیرد تا فتنه اى را زنده کند ✅جوانی دست مادرش را میبوسد ❌️جوانی دست روی مادرش بلند میکند ✅جوانی پدر پیرش را کول میکند و به حج میبرد ❌️جوانی پدرش را کول میکند و به خانه سالمندان میبرد ✅و پروردگارم می فرماید : هرگز اهل جهنم و اهل بهشت یکسان نیستند، اهل بهشت رستگارانند. [سورة الحشر 20] ای جوان انتخاب دستِ خودته...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر اصلاح طلب ها مرجع تقلید داشته باشند معمولا مرجع شون امثال آقای #صانعی است. حالا جالبه فیلمی از ایشون در اومده که حمایت می کنه از قمه زنی و ... صدای هیچ کدوم شون در نمیاد!یک لحظه فرض کنید گوینده در این فیلم آیت الله مکارم شیرازی بود رسانه های اصلاح طلبان چه می کردند؟/کارامد 🏴 @Roshangari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 گوش کنید، وقت گوش‌دادنه..! الان وقت شهار دادن نیست !! ۲۰۳۰ 🏴 @Roshangari_ir
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓همسرت یا حرف مردم؟! ❓کدومش برات مهمتره؟ •┈••✿🌸✿••┈• @haram110
🌺 سلام بر ابراهیم 🌺 این کتاب حاوی زندگینامه و خاطرات پهلوان است. این کتاب به دلیل شخصیت والا و کاریزمای خاص ابراهیم هادی از جذاب ترین و پرشمارگان ترین کتاب های نوشته شده در وصف شهدای دفاع مقدس است، ✅سبک کتاب به صورت داستان ها و خاطرات مجزا از زبان دوستان و آشنایان نوشته شده است و برای مناسب است. 📌 در تقریری بر این کتاب چنین آورده است: شخصیتی که در این کتاب معرفی شده، به قدری جاذبه دارد این شخصیت که آدم را مثل مغناطیس به خودش جذب می‌کند، آدم را میخ کوب می‌کند، بگردید این شخصیت‌ها را پیدا کنید. از این قبیل شخصیت‌های برجسته‌ای هستند که این‌ها سردار هم نیستند، حتی فرمانده گردان هم نیستند، اما حکایت‌ها دارند، ماجراها دارند... 🔴 قیمت هر جلد: 18,000 تومان 🔵 فروش با تخفیف: 17,000 تومان ✅ خرید کتاب @Mohammadtaha110 ✅ لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/2606170172C842d1607a4
پیشنهاد ویژه 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺❤️
🌸 ۱۳ شهریور ۱۳۹۹ هجری شمسی ۱۴ محرم ۱۴۴۲ هجری قمری سوم سپتامبر ۲۰۲۰ میلادی 🌸 اذکار پنجشنبه : - لااِلهَ اِلَّا الله المَلک الحقُّ المُبین( 100مرتبه ) - یا غَفُورٌ یا رَحيمٌ - یا رزاق (308 مرتبه بعد از نماز صبح) برای وسعت رزق @Basijgoojan 🌸 پنج شنبه چهاردهم ماه قمری برای کارهای زیر خوب است: 🔹طلب علم و دانش، 🔹خرید و فروش، 🔹قرض گرفتن و قرض دادن 🔹آغاز معالجات و درمان 🔹نقل و انتقالات 🔹امور ساختمانی 🔹مسافرت 🔹کلا برای هر کار خیری خوب است. 🌹 نوزادی که امروز به دنیا بیاید مبارک و شایسته باشد و خوب تربیت گردد و دوستدار علم و دانش باشد و زندگی پاک و عمر طولانی خواهد داشت ان شاالله . 🌷مباشرت جهت فرزند دار شدن دراین دوشنبه شب (دوشنبه که شب شد ) و فردا مکروه است و حتما باید از آن پرهیز شود . ✂طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، است و باعث روبراه شدن امور و دولت و ثروت گردد. 🚫 حجامت و خون دادن در این روز از ماه قمری . و باعث مرگ ناگهانی می گردد خدای نکرده. 🔸 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبی است. و موجب عزت و احترام می گردد. 💢️ این پنج شنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب نیست. 👕پنجشنبه برای بریدن، دوختن، خریدن و پوشیدن روز خوبی است و باعث می شود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. 💢️️ وقت استخاره ،در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ☀️با این دعا روز خود را شروع کنید که باعث مبارکی کارهایتان در روز بشود. 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ⭐️اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَالفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً وَ مَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ. 🍃🌟🌸@Basijgoojan 🌹🌻امام موسی بن جعفر( ع) از پدران گرامی اش روایت می کند که پیامبر خدا( ص) به امام علی( ع) فرمودند: یا علی، هرگاه سختی وناگواری به تو روی آورد، بگو: «اللَّهُمَّ إِنّی أَسئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ،وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَأَن تُنجِیَنی مِن هذَا الغَمِّ» 📚صحیفة کاظمیه.ص289 @Basijgoojan حتما بخونین حتی یک بار 🌺👇 🍃🍂دعای عظیم‌الشأن دیگر🍃🍂 ✅روایت است که حضرت رسول (ص) فرمود: هر کس که هر وقت این را بخواند چنان باشد که ۳۶۰ حج کرده باشد و ۳۶۰ ختم قرآن کرده باشد و ۳۶۰ بنده آزاد کرده باشد و ۳۶۰ دینار صدقه داده باشد و ۳۶۰ اندوهگین را از غم رهایی بخشد. چون حضرت رسول (ص) این کلام را فرمود: جبرئیل در رسید و گفت: یا رسول الله هر بنده از بندگان خدا و هر امتی از امتان تو که این دعا را در عمر خود یکبار بخواند یا محمد (ص) به حرمت و جلال خودم قسم او را هفت چیز بدهم: 1️⃣ فقر و درویشی را از وی بردارم 2️⃣ از سؤال نکیرین ایمن گردانم 3️⃣ از صراط بگذرد 4️⃣از مرگ مفاجاه نگاه دارم 5️⃣ دوزخ را بر وی حرام گردانم 6️⃣از تنگی قبر نگه دارم 7️⃣از غضب سلطان و ظالم حفظ فرمایم. 🌟بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ 🌟 🌸✨لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْجَلیلُ الْجَبارْ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْعَزیزُ الْغَفّارْ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْکَریمُ الْسَتّارْ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْکَبیرُ الْمُتَعالْ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَه اِلهاً واحِداً رَبّاض وَ شاهِداً اَحَدَاً صَمَداً رَبّاً وَ شاهِداً اَحَداً صَمَداً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَه اِلهاً واحِداً رَبّاً وَ شاهِداً اَحَدَاً صَمَداً وَ نَحْنُ لَهُ قانِتُونَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَه اِلهاً واحِداً رَبّاً وَ شاهِداً اَحَداً صَمَداً وَ نَحْنُ لَهُ صابِرُونَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله عَلَیْهِ وَ الِهِ عَلِیٌ وَلیُّ الله عَلَیهِ السلامُ اللّهُمَ اِلَیْکَ وَجّهْتُ وَجْهِی وَ اِلَیْکَ فَوَّضْتُ اَمْری وَ عَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین✨ 📚داروخانه معنوی @Basijgoojan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴منابع یمنی: فرمانده کل ائتلاف سعودی کشته شده است 🔹منابع یمنی اعلام کردند که فهد بن ترکی، فرمانده نیروهای مشترک ائتلاف سعودی برخلاف ادعای ریاض به اتهام فساد برکنار نشده بلکه کشته شده است. 🔹طی روزهای اخیر ملک سلمان، پادشاه عربستان طی فرمانی «فهد بن ترکی بن عبدالعزیز» فرمانده نیرو‌های مشترک ائتلاف عربستان را برکنار و دستور انجام تحقیقات از او را صادر کرده بود. 🚦 @IslamlifeStyles
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|🕊🏴| شاگرد از معلم پرسید: امام حسین تشنہ آب بود یا تشنہ لبیڪ؟ معلم گفت: چہ فرقے میڪند؟ اگر لبیڪے در ڪار بود ڪہ حسین تشنہ نمیماند؟! 🖤 🎈 @mojaradan
👇👇👇👇👇👇🌺 🏴🚩🏴🚩🏴🚩 🛑@zeynabiyon
مهیا دوباره سریعتر از همه به سمت اتاق رفت به محض رسیدن به اتاق استرس شدیدی گرفت نمی دانست برگردد یا وارد اتاق شود بلاخره تصمیم خودش را گرفت در را ارام باز کرد و وارد اتاق شد پدرش روی تخت خوابیده بود ومادرش در کنار پدرش رو صندلی خوابش برده ارام ارام خودش را به تخت نزدیک کرد نگاهی به دستگاه های کنار تخت انداخت از عددها وخطوط چیزی متوجه نشد به پدرش نزدیک شد طبق عادت بچگی دستش را جلوی بینی پدرش گذاشت تا مطمئن شود نفس مے کشد با احساس گرمای نفس های پدرش نفس آسوده ای کشید دستش را پس کشید اما نصف راه پدرش دستش را گرفت احمد آقا چشمانش را باز کرد لبان خشکش را با لبش تر کرد و گفت ــــ اومدی بابا منتظرت بودم چرا دیر کردی و همین جمله کوتاه کافی بود تا قطره های اشک پشت سر هم بر روی گونه ی مهیا بشینند ــــ ای بابا چرا گریه میکنی نفس بابا اصلا میدونی من یه چیز مهمیو تا الان بهت نگفتم مهیا اشک هایش را پاک کرد و کنجکاوانه پرسید ـــ چی؟؟ احمد اقا با دستش اثر اشک ها را از روی صورت دخترکش پاک کرد ـــــ اینکه وقتی گریه میکنی خیلی زشت میشی مهیا با خنده اعتراض کرد ـــ اِ بابا احمد اقا خندید ـــ اروم دختر مادرت بیدار نشه دکتر گوشی ها را از گوشش دراورد ــــ خداروشکر آقای معتمد حالتون خیلے بهتره فقط باید استراحت کنید و ناراحت یا عصبی نشید پس باید از چیزهایی که ناراحتتون میکنه دوربشید ـــــ ببخشید آقای دکتر کی مرخص میشن ــــ الان دیگه مرخصن مهیا تشکر کرد احمد آقا با کمک مهیا و همسرش اماده شد و پس از انجام کارهای ترخیص به طرف خانه رفتند مهیا به دلیل شب بیداری و خستگی بعد از خوردن یک غذای سبک به اتاقش رفت وآرام خوابید... چشمانش را آرام باز کرد کش و قوسی یه بدنش داد نگاهی به ساعت انداخت ساعت۱۰شب بود از جایش بلند شد ــــ ای بابا چقدر خوابیدم به سمت سرویس بهداشتی رفت صورتش را شست و به اتاقش برگشت حال خیلی خوبی داشت احساس می کرد آرامشی که مدتی دنبالش می گشت را کم کم دارد در زندگی لمسش می کند نگاهی به چادر روی میز تحریرش انداخت یاد آن شب،مریم،اون پسره افتاد بی اختیار اسمش را زمزمه کرد ــــ سید،شهاب،سیدشهاب تصمیم گرفت چادر را به مریم پس دهد و از مریم و برادرش تشکر کند ــــ نه نه فقط از مریم تشکر میکنم حالا از پسره تشکر کنم خودشو برام میگیره پسره ی عقده ای، ولی دیر نیست ??? نگاهی به ساعت انداخت با یاداوری اینکہ شب های محرم هست و مراسم تا اخر شب پابرجاست اماده شد تیپ مشکی زد اول موهایش را داخل شال برد وبه تصویر خود در آیینه نگاه کرد پشیمون شد موهایش را بیرون ریخت آرایش مختصری کرد و عطر مورد علاقه اش را برداشت و چند پاف زد کفش پاشنه بلندش را از زیر تخت بیرون اورد چادر را برداشت و در یک کیف دستی قشنگ گذاشت در آیینه نگاهی به خودش انداخت ـــ وای که چه خوشکلم و یک بوس برای خودش انداخت به طرف اتاق پدرش رفت تصمیم گرفته بود هم حال پدرش را بپرسد هم به آن ها بگوید که به هیئت می رود این نزدیکی به مادر و پدرش احساس خوبی به او می داد به طرف اتاق رفت در باز بود پدرش روی تخت نشسته بود احساس می کرد پدرش ناراحت هست می خواست جلو برود و جویای حال پدرش شود اما با دیدن عکس هایی که در دست پدرش بودند سرجایش خشک شد باور نمی کرد پدرش دوباره به سراغ این عکس ها بیاید از ناراحتی و عصبانیت دستانش سرد شدند دیگر کنترلی بر رفتارش نداشت. با افتادن کیف دستیِ چادر از دستش ،احمد اقا سرش را بالا اورد با دیدن مهیا سعی در قایم کردن عکس ها کرد اما دیگر فایده ای نداشت... مهیا جلو رفت روبه روی پدرش ایستاد ـــ اینا چین بابا فریاد زد ــــ دارم میگم اینا چین چند بار گفتم ول کنید دیگه بیخیال این عکسا بشید از فریاد مهیا مهلا خانم سریع خودش را به اتاق رساند ـــ یا فاطمه الزهرا ،مهیا چرا داد میزنی دختر ــــ چرا داد می زنم مامان خانوم از شوهرتون بپرسید مهلا خانم به طرف مهیا رفت ــــ درست صحبت کن یادت نره کسایی که جلوت ایستادن مادر و پدرت هستن مهیا یکم از مامانش فاصله گرفت و با صدای بلند ادامه داد ــــ یادم نرفته ولی مثل اینکه همین بابا به احمد آقا اشاره کرد ـــ یادش رفته از بس به این عکسا و اون روزا فکر میکنه حالش بد شده و دیشب نزدیک بود... دیگه ادامه نداد نمی تونست بگه که ممکن بود دیشب بی پدر بشه مهلا خانم با دیدن عکس های جبهه در دست های همسرش پی به قضیه برد با ناراحتی نگاهی به احمد آقا انداخت ــــ احمدآقا دکتر گفت دیگه به چیزایی که ناراحتت میکنه فکر نکن میدونم این خاطرات و دوستات رو نمیتونی فراموش بکنی ولی... مهيا پوزخندی زد و نگذاشت مادرش ادامه بدهد ↩️ ... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
به شماره ۳۰۰۰۲۰۲۰ سوال شرعی خود را پیام کنین و جواب را دریافت نمایید. 🏴🚩🏴🚩🖤 🛑@zeynabiyon👈
اشکال کار ما 'اگر خسته شدیم' 🏴🚩🏴🚩🏴🖤 🛑@zeynabiyon👈