•••
سَلامٌ عَلَی مُنتَقَمِ دَمِ الحُسَيــــنِ...
سلام بر انتقام گیرندهے
خون #امامحسینعلیهالسلام🥀
#سلامامامزمانم🍃
*| 🌐 @Haram14 |*
👆👆👆
🖤 #السلام_علیک_یااباعبدالله 🖤
🎤#نریمان_پناهی
#محرم
#زینبیه_فارسان
#ما_ملت_امام_حسینیم
🛑@zeynabiyon👈
🥀💔
🏴🏴🏴🏴
بالاترین مقام.mp3
5.29M
◾️بالاترین مقام انسان دردنیاوآخرت
حتما گوش کنید😔
◾️@zeynabiyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂🍂🍂
🎥 رمز محبوبیت و توفیقات حاج قاسم...
💢نه عضو حزب اصولگرا بودم، نه عضو حزب اصلاحطلب...
رفقا ازتون خواهش میکنم این کلیپ رو گوش کنین...
••●❥❤️❥●••
◾️@zeynabiyon
عدم نمایش صحنه های غیر اخلاقی در #موبایل #فرزندان
📲 اگر به هر دلیل به این نتیجه رسیدهاید که برای فرزندتان در دوران آموزش آنلاین #موبایل بخرید و مایلید از بعضی صحنه های #غیر_اخلاقی فرار کنید و فرارش دهید بخوانید:
⛔️ *عدم نمایش نتایج غيراخلاقى*
🔁 گاهی هنگام جستجو در گوگل، با نتایج نامناسب و بعضاً غيراخلاقى روبرو میشوید.
☀️ آیا میدانید گوگل گزینهای دارد که اگر فعالش کنید، نتایج غيراخلاقى را نشان نمیدهد؟
👌🏻برای اینکار کافی ست:
1⃣ داخل مرورگرتان نشانی زیر را تایپ کنید:
Google.com/preferences
2⃣ بعد از بازشدن صفحه نمایش، گزینهی فیلتر کردن نتایج غيراخلاقى را با زدن تیک کنار گزینه زیر فعال کنید.
Turn On SafeSearch
💠 مراقب فرزندان خود در فضای مجازی باشیم.
🌻 دیدن هر تصویری، زیبنده چشمان شما و گل های زندگی شما نیست..
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup
https://www.instagram.com/mobahesegroup2
#نکته
⭕️ عده ای #ترک امر به معروف و نهی از منکر رو اینطور #توجیه می کنند که...👇
🔸️من خودم دنیای عیبم، گناهکارم، چطوری به دیگران تذکر بدم...؟!
اول باید خودسازی کنم!
💢 در جواب این #شبهه باید گفت:👇
🔹طبق نظر مراجع عظام تقلید:
در امر به معروف و نهی از منکر، عامل بودن #شرط نیست!
(امام خمینی، تحریرالوسیله، باب امربه معروف، پس ازشرط چهارم، مساله۲۰)
🔸️یعنی امر و نهی، بر شخص گناهکار هم واجبه!!
گرچه که اثر تذکرش کمتر میشه ولی تکلیف ازش ساقط نمیشه!☝️
⚠️ مگه میشه با ترک یک واجب، خودسازی کرد؟!!
🔹️امر به معروف و نهی از منکر، در خودسازی آمر به معروف هم خیلی موثره👌
🌹مولا علی علیه السلام می فرمایند: امر به معروف کن تا اهل معروف شوی!
🔸️آیا عقل سلیم می پذیره که
دیگران رو از خطر برق گرفتگی آگاه نکنم؟چون خودم دچارش شدم؟!
کسی که در خطر سقوط در چاه هست نجات ندم، چون خودم در چاه افتادم؟!
🔹️اگر قرار بود رطب خورده، منع رطب نکنه (قصه رطب که یک حدیث جعلی بدون سند است)
🔸️پس فقط آدم های بی عیب و پاک و معصوم، باید امر و نهی می کردند!
برگرفته از بیانات #استاد_علی_تقوی
مدرس حوزه و دانشگاه
به نهضت آمرین بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda
این پیام را منتشر کنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم✋🏻
السلام علیک یا مهدی
رو به شش گوشه ترین
قبله عالم هر صبح🌞
بردن نام حسینِبنعلی
میچسبد😍
#روزتون_مهدوی
◾️@zeynabiyon
باعرض سلام وادب خدمت همکاران محترم 😊😊✋✋ بزرگوارانی که درخواست کلاسهای اخلاق داشتند الحمدالله شرایط فراهم است بسم الله ....☘️☘️🌹🌹هشتمین جلسه از سلسله نشستهای اخلاقی با حضور استاد ارجمند؛ حضرت آیت الله تحریری(دامت توفیقاته) روز یکشنبه، مورخ 16/6/99 ساعت 8 صبح، ویژه مدیران، معاونین، اساتید و کادر حوزههای علمیه خواهران سراسر کشور از طریق آدرس http://live.whc.ir/tehran قابل بهره برداری میباشد.
مستدعی است مدیران گرامی زمینه حضور حداکثری علاقمندان را جهت بهره¬مندی از بیانات ارزشمند استاد معزز فراهم نمایند. درپناه خداوند موفق وسربلند باشید.😊😊🌹🌹🌹
هدایت شده از مداحی آنلاین
YEKNET.IR - shoor - roze - shabe 10 moharram1399 - javad moghaddam.mp3
10.57M
🔳 #شور روضه ای #محرم
🌴دل تو دلم نیست دل پریشونم
🌴اجازه میخوام روضه بخونم
🎤 #جوادمقدم
👌بسیار دلنشین
🔴جدیدترین #مداحی های روز
♨️ @Maddahionlin 👈
هدایت شده از مداحی آنلاین
YEKNET.IR - vahed 2 - shabe 10 moharram1399 - javad moghaddam.mp3
8.9M
🔳 #واحد سوزناک #محرم
🌴شب آخر شد و چشمان حرم گریان است
🌴سینه ی کرببلا از تب غم سوزان است
🎤 #جوادمقدم
👌بسیار دلنشین
🔴جدیدترین #مداحی های روز
♨️ @Maddahionlin 👈
🚨 تغییرات معنیدار کتاب اول دبستان
✍حمید رسایی: با آغاز سال تحصیلی و نگاهی گذرا به برخی کتب درسی، تغييرات معنیداری دیده میشود. مثلا در کتاب نگارش فارسی کلاس اول، تفاوت یک تصویر در چاپ سال ۹۸ و ۹۹ حذف کتاب آسمانی قرآن از قفسه کتاب خانه و قراردادن گلدان جای آن است! چرا؟ قرآن چه مزاحمتی برای تدوینکنندگان، طراحان و تصویرگران این کتابها در آموزش و پرورش داشته؟ آیا پای سند کثیف ۲۰۳۰ و اجرای مرموزانه آن به این موارد هم رسیده؟
🔹پ ن: در برخی استانها چاپ کتاب متفاوت است. مثلا در مشهد، تصویر کتاب در چاپ امسال، قرآن دارد! این علامت سئوال را جدیتر میکند.
✅کانال شبکه شاد👇
https://eitaa.com/joinchat/2693333054C726b18c796
ارسال شده از سروش+:
✨پیامبر اسلام(ص):
مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة؛ هر کس بميرد و امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است.
این حدیث با الفاظ مختلف در منابع شیعه واهل سنت نقل شده است. شیعیان این حدیث را درباره مسئله امامت میدانند و لزوم شناخت و اطاعت از امام را از آن استنباط میکنند. اهل سنت این روایت را مربوط به بحث ارتباط مردم باحاکم اسلامی و لزوم بیعت با او دانستهاند.
مناقب ابن شهرآشوب، ج۱، ص۲۴۶؛
🌟حضرت مهدی (ع) می فرمایند : برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید که آن فرج و گشایش شماست
🌹وعده ما هر روز عصر💚
🌺بسم الله الرحمن الرحيم🌺
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
🌸دعای سلامتي محبوب🌸
🌺بسم الله الرحمن الرحيم🌺
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا
🌿التماس دعا🤲
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
✍معنای دقیق
کلمات عاشورا و تاسوعا چیست ؟
برگرفته از کتاب «سفری از عاشورا تا اربعین» تألیف عبدالله مستحسن ....
.
🔹اکثر قریب به اتفاق اهل لغت
این تصور را داشتهاند که چون عشر و عاشر از یک ریشهاند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است پس عاشورا یعنی دهم محرم؛
🔺 و بر همین قیاس تاسوعا را نیز
که با تسع و تاسع شباهت ظاهری دارند روز نهم ماه محرم گفتهاند. اما این معنا به دلایل زیر اشتباه است:
🔸 آیا واژه عاشورا برای دهم ماهها دیگر
نیز به کار میرود؟ مثلاً آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم مختص دهم ماه محرم است؟
🔹آیا اگر امام حسین(ع)
مثلاً در یازدهم محرم شهید میشد، آنگاه تاسوعا با عاشورا عوض میشد و عاشورا واژه دیگری داشت؟
🔸 در ریاضی اعداد قاعده خود را دارند
و هر قاعدهای که بر شمارش اعداد حکم کند بر سلسله اعداد هم حاکم خواهد بود.
🔺 اعداد بر خلاف کلمات استثناپذیر نیستند؛
به طور مثال در کلام عرب اعداد این گونه شمارش میشوند: اول – ثانی - ثالث - رابع ... و یا اولاً – ثانیاً - ثالثاً - رابعاً و... چنان چه تاسوعا و عاشورا در زمره اعداد باشند باید قاعدهپذیر باشند؛
🔺یعنی باید بتوان بقیه اعداد را هم
به همان سیاق تلفظ کرد؛ مثل تاسوعا – عاشورا – ثامونا – سابوعا-..، اما میبینیم که بقیه اعداد از این قاعده پیروی نمیکنند؛
🔺لذا نمیتوانیم دلیلی داشته باشیم
که تاسوعا و عاشورا عدد هستند تا از قاعده شمارش پیروی کنند و این دو روز هیچ ربطی به اعداد ندارد بلکه معنای دیگری دارند.
🖊عاشورا؛ روز معاشرت با امام(ع)
🔹عشر به کسر عین و عشرت،
به معنای معاشرت و مصاحبت است. معاشر به ضم میم یعنی مصاحب و عاشر اسم فاعل عشر است که خودش ثلاثی مجرد اسم مصدر عشرت است.
🔺خداوند میفرماید:
«وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» (نساء/۱۹) با زنان آن گونه که شایسته آنان است معاشرت کنید.
🔺عشیر یعنی همدم و رفیق؛
«وَ لَبِئْسَ الْعَشِیر ُ» (حج/۱۳) چه بد دوستی انتخاب کردهاند و چه بد معاشر و رفیقی است.
🔸العاشور از ریشه عشر به کسی گفته میشود
که معاشرت خصلت او باشد. العاشوراء جایی که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان میشود و افراد میل معاشرت خود را با کسی که مورد نظر است عرضه میکنند؛
🔺و عاشورا مبالغه است
از میل به معاشرت؛ یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام(ع) به شدت بالا میرود.
🖊تاسوعا؛ روزی برای وسعت ظرفیت
🔹با خارج شدن عاشورا از سلسله اعداد،
عدد بودن تاسوعا نیز مورد تردید قرار میگیرد و معنی نهم را از دست میدهد.
🔺 اتسع به فتح الف یعنی
گروههای ۹ نفره شدند. اما اتسع به کسر الف یعنی وسعت پیدا کرد - گشاد شد - فراخ گردید.
🔺اتساع یعنی گسترده شدن
و گشاد شدن. بالا رفتن ظرفیت. اتساع شرائین؛ یعنی رگها گشاد شدند و ظرفیت شان برای عبور خون زیاد باشد. التاسوع چیزی که فراخی و گستردگی و ظرفیت اش زیاد باشد؛
🔺و بالاخره التاسوعا یعنی
جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد؛ و تاسوعا این معنی را پیدا میکند: روزی که ظرفیت بالا میرود و در سینهها فراخی ایجاد میشود و به جای تنگی، وسعت مییابد.
🔸این دو نام از ابداعات امام سجاد
(علیهالسلام) است و اگر در بعضی از روایات از پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) از عاشورا گفته شده است، اکثرا جعلیات بنیامیه برای کم کردن اثرات عاشورای امام حسین (علیه السلام) است، اما در مورد تاسوعا تقریباً نداریم که قبلاً از امام سجاد (علیه السلام) لغت تاسوعا به کار برده شده باشد و این معنا از عاشورا و تاسوعا خیلی عاشقانه است...
🔷کانال
با #امام_خامنه_ای تا #ظهور
#تبیین مواضع و حمایت از #ولایت و #رهبری
http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee
#رمان
#جانم_میرود
#قسمت_پنجم
ــــ خانم
با صدای پسری نگاهش را به سمت دیگر چرخاند
چند پسر با فاصله کمی دورتر از او ایستاده بودند
با خودش گفت به تیپ و قیافه اشان نمی آید که مزاحم باشن
اما با نزدیک شدنشان یکی از همان پسرها با حالتی چندش آور رو به مهیا گفت
ـــ چرا تنها تنها میگفتی بیایم پیشت
دوستانش شروع کردن به خندیدن
مهیا با اخم گفت
ـــ مزاحم نشید
و به طرف خروجی پارک حرکت کرد
آن ها پشت سرش حرکت می ڪردن
به تیکه های پسرا اهمیتی نداد و کمی سرعتش را بیشتر کرد ناگهان دستی را روی بازویش احساس کرد و به طرف مخالف کشیده شد با دیدن دست یکی از اون پسرا که محکم دستش را گرفته شوکه شد ترس تمام وجودش را گرفت هر چقدر تقلا می کرد نمی توانست از دست آن ها خلاص شود
مهیا روی دست پسره خم شد و محکم دستش را گاز گرفت
پسره فریاد کشید و دستش از دور بازوی مهیا شل شد
مهیا هم از این فرصت طلایی استفاده کرد و شروع کرد به دویدن
هر چقدر می دوید پسرها هم به دنبالش بودند
پسره فریاد و تهدید می كرد
ــــ بزار بگیرمت دختره وحشی میکشمت
پاهایش درد گرفته بودند چقدر خودش را نفرین کرده بود که چرا این کفش ها را پایش کرده بود
با دیدن چراغ های نیمه روشن هیئت با خوشحالی به طرف هیئت دوید
با نزدیکی به هیئت شهاب را از دور دید که مشغول جمع جور کردن بود وهیچکس دوروبرش نبود مثل اینکه مراسم تمام شده بود
مهیا آنقدر خوشحال بود که کسی پیدا شد که اورا از شر این پسرهای مزاحم راحت کند که بی اختیار شروع کرد فریاد زدن
ـــــ سید، شهاب، شهاب...
شهاب با دیدن دختری که با ترس به سمتش می دوید و اسمش را فریاد می زد نگران شد
اول فکر می کرد شاید مریم است اما با نزدیک شدن مهیا او را شناخت
مهیا به سمت او آمد فاصله اشان خیلی به هم نزدیک بود شهاب از او فاصله گرفت
مهیا نفس نفس می زد و نمی توانست چیزی بگویید
ــــ حالتون خوبه ??
مهیا در جواب شهاب فقط توانست سرش را به معنی نه تکان دهد
شهاب نگرانتر شد
ـــ حال آقای معتمد بد شده ؟؟
تا مهیا می خواست جواب بدهد پسرها رسیدن
مهیا با ترس پشت شهاب خودش را پنهان ڪرد
شهاب از او فاصله گرفت و به آن چشم غره ای رفت که فاصله را حفظ کند با دیدن پسر ها کم کم متوجه قضیه شد
شهاب با اخم به سمت پسرها رفت
ـــ بفرمایید کاری داشتید
یکی از پسرها جلو امد
ــــ ما کار داشتیم که شما داری مزاحم کارمون میشی اخوی و برادر
و خنده ای کرد
ـــ اونوقت کارتون چی هست
ـــ فضولی بهتون نیومده برادر شما به طاعات و عباداتت برس
شهاب دستانش را در جیب شلوارش فرو برد
با اخم در چشمانِ پسره خیره شد
ــــ بله درست میگن، خانم معتمد شما بفرمایید برید منزلتون من هم این جارو جمع جور کنم واینڪه مزاحم ڪار آقایون نباشیم
مهیا با تعجب به شهاب نگاه می کرد
شهاب برگشت
ـــ بفرمایید دیگه برید
ــــ چرا خودش بره ما هستیم میرسونیمش ریسکه یه جیگری رو اینطور موقعی تنها تو خیابونــــــ ....
شهاب یه طرفش رفت و نگذاشت صحبتش را ادامه دهد .
دستش را محکم پیچاند و در گوشش غرید
ـــ لازم نیست تویِ عوضی کسیو برسونی
و مشتی حوالهی چشمش کرد...
با این ڪارش مهیا جیغی زد
پسرا سه نفر بودند و شهاب تنها
شهاب می دانست امشب قرار نیست بخیر بگذرد
با هم درگیر شده بودند
سه نفر به یک نفر این واقعا یک نامردی بود
سخت درگیر بودند
یکی از پسرا به جفتیش گفت ــــ داریوش تو برو دخترو بگیر
تا خواست تڪان بخورد شهاب پایش را کشید و روی زمین افتاد
شهاب رو به مهیا فریاد زد
ــــ برید تو پایگاه درم قفل کنید
ولی مهیا نمی توانست تکان بخورد شهاب به خاطر او داشت وسط خیابانِ خلوت آن هم نصف شب کتک می خورد
با فریاد شهاب به خودش آمد
ــــ چرا تکون نمی خورید برید دیگه
بلند تر فریاد زد
ـــ برید
مهیا به سمت پایگاه دوید وارد شد و در راقفل کرد
همان اتاقی بود که آن شب وقتی حالش بد شد اینجا خوابیده بود
از پنجره نگاهی کرد کسی این اطراف نبود و شهاب بدجور در حال کتک خوردن بود وضعیتش خیلی بد بود تنهاکاری که می توانست انجام دهد این بود ڪه از خودش دفاع می کرد
باید کاری می کرد
تلفنش هم همراهش نبود
نگاهی به اطرافش انداخت
گیج بود نمی دانست چی کاری باید انجام دهد
از استرس و ترس دستانش یخ کرده بودند
با دیدن تلفن به سمتش دوید
↩️ #ادامہ_دارد...
🥀🥀🥀🥀🥀
#رمان
#جانم_میرود
#قسمت_ششم
گریه اش گرفته بود دستانش می لرزید
نمی توانست آن را به برق وصل کند دستانش می لرزید وکنترل کردنشان سخت بود اشکانش روی گونه هایش سرازیر شد
ـــــ اه خدای من چیکار کنم
با هق هق به تلاشش ادامه داد
با کلی دردسر آن را وصل کرد با ذوق گوشی را بلند کرد ولی تلفن قطع بود
دیگر نمی دانست چیکار کند محکم تلفن را به دیوار کوبید
و داد زد
ـــ لعنت بهت
صورتش را با دست پوشاند و هق هق می کرد
به ذهنش رسید برود و کسی را پیدا کند تا آن ها را کمک کند
خواست از جایش بلند شود
ولی با شنیدن صدای آخ کسی ...
و داد یکی از پسرها که مدام با عصبانیت می گفت
ــــ کشتیش عوضی کشتیش
دیگر نتوانست بلند شود
سر جایش افتاد ،فقط به در خیره بود نمی توانست بلند شود و برود ببیند که چه اتفاقی افتاده
امید داشت که الان شهاب بیاید و به او بگویید همه چیز تمام شده
اما خبری نشد
ارام ارام دستش را روی دیوار گذاشت و بلند شد به طرف در رفت در را باز کرد
به اطراف نگاهی کرد خبری از هیچکس نبود جلوتر رفت از دور کسی را دید که بر روی زمین افتاده کم کم به طرفش رفت دعا می کرد که شهاب نباشد با دیدن جسم غرق در خونِ شهاب جیغی زد...
در کنار جسم خونین شهاب زانو زد شوڪه شده بود باور نمے کرد که ایڹ شهاب است
نگاهی به جای زخم انداخت جا بریدگی عمیق بود حدس زد که چاقو خورده بود تکانش داد
ــــ آقا
ـــ شهاب .سید توروخدا یه چیزی بگو
جواب نشنید شروع کرد به هق هق کردن بلند داد زد
ـــ کمک کمک یکی بهم کمک کنه
ولی فایده ای نداشت نبضش را گرفت کند می زد
از جای خود بلند شد و سر گردان دور خودش می چرخید
با دیدن تلفن عمومی به سمتش دوید
تلفن را برداشت و زود شماره را گرفت
ـــ الو بفرمایید
ـــ الو یکی اینجا چاقو خورده ـ
ــــ اروم باشید لطفا، تا بتونید به سوالاتم جواب بدید
ـــ باشه
ـــ اول ادرسو بدید
ـــ .....
ـــ نبضش میزنه
ـــ آره ولی خیلی کند
ـــ خونش بند اومده یا نه
ـــ نه خونش بند نیومده
ـــ یه دستمال تمیز روی زخمش میزاری و آروم فشار میدی
ـــ خب یگه چیکار کنم
ـــ فقط همینـــ
مهیا نزاشت خانومه ادامه بده زود تلفنو گذاشت و به طرف پایگاه رفت و یک دستمال پیدا کرد کنار شهاب زانو زد نگاهی به او انداخت رنگ صورتش پریده بود لبانش هم خشک و کبود بودند
ــــ وای خدای من نکنه مرده شهاب سید توروخدا جواب بده
دستمال را روی زخمش گذاشت از استرش دستانش می لرزیدند
محکم فشار داد که شهاب از درد چشمانش را آرام باز کرد
مهیا نفس راحتی کشید
تا خواست از او بپرسد حالش خوب است
شهاب چشمانش را بست
ــــ اه لعنتی
با صدای امبولانس خوشحال سر پا ایستاد
دو نفر با بلانکارد به طرفشان دویدند بالای سر شهاب نشستند یکی نبضشو میگرفت یکی آمپول میزد مهیا کناری ایستاد و ناخن هایش را از استرس می جوید...
↩️ #ادامہ_دارد...
🥀🥀🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تبلیغ سیمکارت رایگان شاد، شگرد جدید کلاهبرداری
✅کانال اخبار 20:30👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥توصیه جدی متخصص بیماریهای عفونی به والدین دانشآموزان:
🔹به هیچ عنوان دانشآموزی را که تب، سرفه، آبریزش بینی، عطسه، گرفتگی بینی یا علائم دیگر شبیه به سرماخوردگی دارد، به مدرسه نفرستید.
✅کانال اخبار 20:30👇
http://eitaa.com/joinchat/1684144128C592f3e217d
خواهرم ای دختر ایران زمین
یک نظر عکس شهیدان را ببین
در خیابان چهره آرایش مکن
از جوانان سلب آسایش مکن
خواهر من این لباس تنگ چیست
پوشش چسبان رنگارنگ چیست
پوشش زهرا و زینب بهترین
بر تو ای محبوبه خواهر آفرین
پیش نامحرم تو طنازی مکن
با اصول شرع لجبازی مکن
یادت آید از پیام کربلا
گاه گاهی شرمت آید از خدا
در جوارش خویش را مهمان نما
با خدا باش و بده دل را صفا
یاد کن از آتش روز معاد
طره گیسو را مده بر دست باد
زلف را از روسری بیرون مریز
با حجاب خویش از پستی گریز
در امور خویش سرگردان مشو
نو عروس چشم نا محرم مشو
❗️خواهر من قلب مهدی خسته است
❗️ از گناه ماست کو رو بسته است
شاعر:مرحوم آقاسی
@haram110