eitaa logo
زینبیون
101 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
273 فایل
استان #چهار_محال_و_بختیاری شهرستان #فارسان #زینبیون ارتباط با ادمین👇 @yaFatemh74 🆔 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
مشاهده در ایتا
دانلود
خاصا علمای حاضر ...۲۵/۸/۹۹ ویژه کادر مدرسه با حضور استاد ارجمند سرکار خانم مرادی .... به لطف الهی جلسه پربار بوده ☺️.ان شاء الله متعاقبا متن سخنرانی کارگاه حضور محترمتون ارسال میشه . 📚@zeynabiyon
محترم مدرسه سرکار خانم اسلامی به پاس زحمات بسیار زیاد ایشان در نظم بخشی به کتابخانه و کتب موجود😍❤️❤️❤️ ۲۶/۸/۹۹ 📚@zeynabiyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر خوانی نوگل کتاب خوان فرزند عزیز فاطمه خانم روشنی از طلاب عزیز مدرسه .احسنت👏👏🙏🌸🌸🌸 @zeynabiyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت سوره توحید توسط نوگل کتاب خوان فرزند عزیز فاطمه خانم روشنی از طلاب عزیز مدرسه .احسنت👏👏🙏🌸🌸🌸 @zeynabiyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محدثه خانم و معصومه خانم در حال کتاب خوانی ..احسنت😍👏👏👏🌸🌸🌸🌸 البته این شیوه جدیده😅 فیلم ارسالی از طرف سیده زهرا عدنانی ساداتی. از شهرکرد 📚@zeynabiyon
چهارمین دوره آموزشی معارف انقلاب اسلامی . آشنایی با منظومه فکری رهبر انقلاب _سطح ۱ زمان ثبت نام از ۲۰ آبان ماه لغایت ۱۰ آذر ماه . شروع دوره از ۱ دی ماه . برای اطلاع بیشتر به پوستر دقت فرمائید. 🌸@zeynabiyon
ارسالی از طرف استاد عزیز و بزرگوارم سرکار خانم محبوبه همتی .احسنت🙏👏👏👏🌸🌸🌸🌸 (سلام دوستان کتاب مناسب و پرهیجان برای امسال خیلی سروصداکرد این کتاب). 📚@zeynabiyon
ارسالی از طرف فاطمه خانم راستی از طلاب عزیز مدرسه .احسنت 👏👏👏🌸🌸🌸🌸 نو گلای کتاب خون مریم خانم جزایری و باران خانم جزایری .😍🌸🌸🌸 📚@zeynabiyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی از طرف فاطمه خانم راستی از طلاب عزیز مدرسه .احسنت 👏👏👏🌸🌸🌸🌸 نو گلای کتاب خون مریم خانم جزایری و باران خانم جزایری .😍🌸🌸🌸 📚@zeynabiyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی از حمله تانک های بعثی به مردم در سالروز حصر سوسنگرد پیشنهاد دانلود🤗 🌸@zeynabiyon
سالروز آزادسازی سوسنگرد ✨شهر سوسنگرد✨ ⭐️شهر سوسنگرد در همان روزهاي ابتدايي جنگ مورد تجاوز نيروهاي بعثي قرار گرفت و بعد از سه بار تلاش عراقي ها براي اشغال  اين شهر و مقاومت شديد مردم آن، روز هفت مهرماه سال 59 سوسنگرد به محاصره كامل ارتش عراق درآمد. ارتش عراق از دو محور هويزه و ارتفاعات الله اكبر به سمت سوسنگرد پيش روي مي كرد چرا که از این راه در صدد رسيدن به اهواز از طريق جاده حميديه به اهواز بود. ⭐️عراق در شهر سوسنگرد نيروهاي زيادي را كه شامل يك لشكر زرهي با سه تيپ، يك گردان نيروهاي مخصوص، پياده، كماندو و شناسايي و 900 نفر از ارتش مردمي اين كشور را در سوسنگرد مستقر كرد. اين در حالي بود كه ايران با تيپ سوم لشكر 92 زرهي، گروه هاي جنگ هاي نامنظم كه توسط شهيد چمران سازماندهي شده بودند، نيروهاي ژاندارمي شهرستان و تعدادي از رزمندگان سپاه براي بيرون كردن نيروهاي عراقي آماده شده بود 🌸@zeynabiyon
💎زندگی نامه شهید احمدرضا مولوی وردنجانی فرزند علیداد در روز یکم فروردین ماه سال ۱۳۳۸ دیده به جهان گشود و در دوران سخت جنگ تحمیلی در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت. این جوان رشید در تاریخ نهم شهریور ماه سال ۱۳۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و مزارش در قطعه یک گلزار شهدای اهواز در کنار دیگر مردان آسمانی زیارتگاه عاشقان است. شهید احمدرضا مولوی وردنجانی در سن ۲۳ سالگی در سوسنگرد شهرستان دشت‌آزادگان به شهادت رسید و نام خود را در دفتر ۲۳ هزار شهید گلگون کفن استان خوزستان ثبت کرد. 🌸zeynabiyon
💎قطعه‌ای از آسمان؛ سوسنگرد یادمان‌های جنوب💎 📚قطعه‌ای از آسمان، مجموعه کتاب‌هایی است که با هدف معرفی مناطق جنگ‌زده کشور، به رشته تحریر درآمده‌اند. درواقع هرکدام از این کتاب‌ها را باید شناسنامه مختصر و مفیدی از یک منطقه دانست. 💎درباره مجموعه قطعه‌ای از آسمان 📝نویسنده در هر کدام از کتاب‌ها، ابتدا تاریخچه‌ای از پیشینه منطقه روایت می‌کند و در ادامه به شرح اتفاقات دفاع مقدس در منطقه می‌پردازد. ذکر خاطرات تاریخ‌سازان مناطق جنگی با زبانی ساده از ویژگی‌های مهم این مجموعه کتاب‌ها است. امید است مجموعه قطعه‌ای از آسمان راهنمای مشتاقان زیارت این مناطق باشد و بتواند لحظات نابی را برای خوانندگان فراهم کند.. 🖇خواندن مجموعه قطعه‌ای از آسمان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟ مطالعه کتاب‌های قطعه‌ای از آسمان را به علاقه‌مندان به تاریخ دفاع مقدس و کسانی که قصد بازدید از مناطق جنگی را دارند پیشنهاد می‌کنیم. علاوه بر این خواندن مجموعه قطعه‌ای از آسمان به افرادی که دوست دارند از این مناطق بازدید کنند اما شرایط برای آنان فراهم نمی‌شود، بسیار سودمند است چون توصیفات کتاب‌ها نسبتا کامل است و می تواند خواننده را به فضای دلخواهش نزدیک کند. این کتاب را می توانید از کتابخانه مجازی طاقچه تهیه کنید😍🤗 🌸@zeynabiyon
🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 جملاتی از کتاب قطعه‌ای از آسمان؛ سوسنگرد😎 «در ورودی شهر سوسنگرد، چند پاسدار را دیدم. آن‌ها پس از مشاهدهٔ ما کمین گرفتند و جنگ تن به تن در گرفت. دود و غبار از گوشه و کنار شهر بلند بود و صدای انفجار و شلیک گلوله لحظه‌ای قطع نمی‌شد. کماندوها به شهر ریخته بودند و هر کاری که برای ویرانی و کشتار مردم می‌توانستند، انجام می‌دادند. چند لحظه بعد، در خیابان اصلی، متوجه خانواده‌ای شدم. این خانوادهٔ کوچک، گریان و هراسان بودند. طفل پنج ساله، در آغوش مادرش به شدت گریه می‌کرد. دست چپش از بازو ترکش خورده بود و خون‌ریزی داشت. مادر و دختر به هر طرف که می‌دویدند، با سربازان ما مواجه می‌شدند. انفجار هر خمپاره‌ای، آنان را به زمین می‌چسباند. وقتی آن‌ها را مستأصل و درمانده دیدم، خودم را به آن‌ها رساندم و رو به مادر کردم و گفتم که شیعه‌ام و اهل کربلا. گفتم از من نترسید و اجازه دهید پسر کوچک‌تان را به بهداری برسانم تا زخمش را پانسمان کنند. از آنان خواستم که به من اعتماد کنند. اما اعتماد نکردند و از من خواستند از آن‌جا دور شوم. پس از کمی صحبت، اعتماد مادرِ طفل را جلب کردم، ولی دخترش که تقریباً ۱۸ ساله بود، قبول نکرد. او می‌گفت لازم نکرده که عراقی‌ها ما را معالجه کنند. در ادامهٔ حرف‌هایش، اضافه کرد که اگر شما می‌خواستید ما را معالجه کنید، چرا این‌طور وحشیانه به شهر ما حمله کردید؟ جوابی نداشتم و نمی‌دانستم چه بگویم. در آن لحظه خودم را گناه‌کار می‌دانستم. در همین حال، یک دستگاه لندکروز فرماندهی عراق در خیابان نمایان شد. وقتی ما را دیدند، جلوی پایمان متوقف شدند. ۵ نفر با لباس شخصی داخل آن بودند که آن‌ها را می‌شناختم. آن‌ها اهل سوسنگرد بودند و برای عراقی‌ها جاسوسی می‌کردند. یکی از آن‌ها پایین آمد و با زور، مادر، دختر و طفل مجروح‌شان را سوار کرد. بعد هم به سرعت از شهر خارج شدند. من پیش نیروها، به آن طرف خیابان رفتم. در همین حال، از پنجره، نارنجکی به بیرون پرتاب شد. ۵ نفر عراقی در این حادثه زخمی شدند. گروهبان‌سومی داشتیم به نام «عبدالامیر خشام» اهل ناصریه؛ رو کرد به من و گفت: «بیا، بیا با هم برویم داخل خانه.» داخل کوچه شدیم و با شکستن در، به خانه رفتیم. در یکی از اتاق‌ها، کنار پنجره، پیرمردی روی صندلی نشسته بود. یک پا هم نداشت. اتاق به هم ریخته و تاریک بود. اولین چیزی که نظرم را جلب کرد، شال سبز دور گردن پیرمرد بود. فکر کردم که حتماً سید است. گروهبان عبدالامیر پس از من وارد اتاق شد. با دیدن پیرمرد، یکه خورد. پیرمرد با چشمان پُرجاذبه‌اش نگاه‌مان می‌کرد. گروهبان عبدالامیر جلوتر رفت و در مقابل پیرمرد ایستاد. پیرمرد یکریز نگاهش کرد. 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🌸 🤓@zeynabiyon
مهتاب خانم رئیسی ۴ ساله از فیل آباد. احسنت👏👏👏🌸🌸🌸🌸 🖼@zeynabiyon
🏆 طرحی برای گرامی داشت هفته کتاب . اطلاع رسانی به اساتید محترم جهت اختصاص دادن ۱۰ دقیقه از وقت کلای خود به مبحث معرفی کتاب و اهمیت مطالعه و کتابخوانی . 📚@zeynabiyon
بازدید از نمایشگاه مدرسه علمیه زینبیه سلام الله علیها فارسان با حضور تعدادی از طلاب و با رعایت دستورات بهداشتی . 📚@zeynabiyon
بازدید تعدادی از مادران دغدغه مند در تربیت فرزندان خود در نمایشگاه مدرسه مبارکه زینبیه حضور بعمل آوردند .🌸 📚@zeynabiyon
. از پنج تن از فعالین عرصه پژوهشی به پاس فعالیت های مستمر در حیطه پژوهشی تقدیر بعمل آمد.....🦋☺️ 📚@zeynabiyon
📍 از طلاب عزیز و اساتید محترم درخواست می شود که درصورتی که کتاب درسی و یا غیر درسی دارند در ثواب اهدای تفکر سهیم باشند. ☺️ 📚@zeynabiyon
به منظور ارتقا سطح مطالعه و کتابخوانی از طلاب محترم درخواست میشود درصورتی که کتاب به امانت برده اند و تاکنون باز پس نداده اند از ۲۴ آبان لغایت ۳ آذر ماه فرصت مرجوع کردن کتاب ها را دارند در میان از بخشودگی جریمه بهرمند شوید .🙂🌸 📚@zeynabiyon