خون سرد نمیشود، میجوشد. آنقدر میجوشد که تبار یزدیان را غرق کند.
قرار سبز ما از حسین(ع) تا به انقلاب و آزادی.
✍🏼•#إریحا
@zeynabjalilvand_art
محبت اگر در رگها جاری شود، چراغ امید تمام مسیر را چون چلچراغی در شبتار روشن میکند. خستگی و ناملایمات هست، خار مغیلان و طعنه و طوفان دارد اما؛ راه گم نمیشود. گریه کردن و زمین خوردن طبیعیاست. محکم باش و پیش رو، با تمام وجود پیش رو، نیروی پیشروی در زانو هایت نیست بلکه از قلب میجوشد.
✍🏼•#إریحا
@zeynabjalilvand_art
یه درخت به مرور تنش محکم میشه. قرار نیست یه شبه از جوانه وجودت درخت صد ساله بسازی!
کمتر به خودت سخت بگیر اگه انتظار داری فورا اون درخت صد ساله بشی. زیاد سخت گرفتن شاید فکر کنی به هدف نزدیکت میکنه اما؛ یه درخت ظاهرا تنومد توخالی میسازه!
✍🏼•#إریحا
@zeynabjalilvand_art
:: اِریحا | آبرنگ ::
- این خنده از چه روست؟
- خردسال که بودم، همیشه از چیزهای بزرگ میترسیدم. چیزهایی مثل لودر، ماشین سنگین، آسیاب و...
گمان میکردم پره های آسیاب به آدم میخورد و آدمها کشته میشوند.
یا فکر میکردم هواپیماها میتوانند آدم های زیادی را له کنند.
بعضی از ترس های کودکی جنسشان خیلی با ترسهای بزرگسالی تفاوت دارد. آدم هر چقدر بزرگتر میشود بیشتر درمییابد که ترسناک تر از خودش موجودی نیست.
✍🏼•#إریحا
@zeynabjalilvand_art
بر ساحل جسمانی غم تاخته و تیغ محبت بر پیکرهاش فرود میآوردم. آرام تر از آنچه گمان میکند در وجودش ریشه دوانده، شکوفه میدهم.
حمله های ناگهانی مشابه کودکان بیفکر، نتایج مناسبی را حاصل نخواهد کرد. باید نقشه راه کشید و با صبوری پیشروی کرد.✨🦋
✍🏼•#إریحا
#آبرنگ
#منظره
@zeynabjalilvand_art
عطر نم خاک و گیاهان باران خورده همه جا پیچیده بود و پس از هر بارش، حیاتی دیگر رقم میخورد. ابر های بارانی از آن دور دورها دیده میشدند، سبحانالله چقدر عظیم الجثهاند. کشتزارهای گندم و جو از این رحمت الهی، سر تعظیم فرود آورده بودند. قسمتی از خاک سرخ تپه را بابونهها آراسته، جلوه زیبایی بخشیدهاند. نمیدانم در بابونه دقیقا چه هست که مرا بسیار مجذوب خویش میکند و باعث میشود خیلی دوستشان بدارم. وقتی به آنها نگاه میکنم گویی ستارگاه آسمان بر زمین نقش عالمی بنا کردهاند...
✍🏼•#إریحا
#آبرنگ
#منظره
@zeynabjalilvand_art
حیات عشق، در جریان تمام راهروهای درونی، فاتح میدان نبرد است. گلهای بنفشه در طلوع آفتاب لبخند زده، فضا را معطر ساختهاند. از دل صخرهسخت، جوانهها روییدهاند. کبوتری در این نزدیکی، بال گشوده به مقصدی روشن. مقصدی به بلندای آسمان. در خشت خشت پایتخت جان، عشق جاریست، هماینک و تا ژرفای جان🌱✨
✍🏼•#إریحا
پن: به قدری این رنگ سبز خنک و دوستداشتنی هست که حد نداره.
@zeynabjalilvand_art
#قرار_نوشتن📜
در گذر لحظاتی با همنشینی به مانند مهتاب، چشم از آسمان رو به رویم گرفتم و به دستانم نگریستم، آثار محبت خالق را دیدم. موجهای دریا به آرامی به پیش میآیند و پس میروند، صدای زمزمه موج سخنان جالبی برایمان دارد، زندگی دنیا به اندازه آمد و رفت یک موج است و شاید هم کوتاهتر...
هر لحظهای که میگذرد یک قدم به عالم دیگر نزدیک شده و به همان اندازه از دنیا دور میشویم. افسوس که زندگی ما آدمها مخلوط با نسيان گشته و هر چه از دنیا دورمان میکنند ما بیشتر و محکمتر او را در آغوش میکشیم، هر چه نباشد در زمین بزم و رزم باهماند. مسموم شدن با جام گران و پر زرق در زمین فضیلتی نخواهد داشت برای آنکه فضیلت حقیقی را ببیند. آب اگر پاکیزه و گوارا باشد ولو ظرفش سفالی، آثار روشنتری بر وجود خواهد داشت.
•#إریحا🕊
@zeynabjalilvand_art
زندگی را میتوان بال و پر پرواز دید
یا تکرر در نزولی فارق از اعجاز دید
زندگی را میتوان چون راز دید
یا به سان کودکی طناز دید
هر دمش را سر به سر آغاز دید
خوشه چیدن را به از اعظام دید
هر نگاه از خلقتش با ناز دید
زندگی را بستگی دارد چه دید😉
#بداهه
✍🏼•#إریحا
@zeynabjalilvand_art
سبز ترین برگهای درخت جان روییدهاند. فصل انار های سرخ پاییزی است، منظورم انار روی گونه هاست.
ورق بعدی چیست؟ نمیدانم. زندگی غیر قابل پیش بینی است. ایستادهام؟ نه! حرکت غیرقابل اجتناب است، قطار زندگی همیشه در حرکت است. مسیر را تو انتخاب خواهی کرد، یا نور است و یا تاریکی، حالت دیگری ندارد...
ماه حسابی جا خوش کرده است و از آن دور دست ها آرام لبخند میزند و به ستارگان از آدمهای زمینی میگوید. گاهی ستارها همراه ماه به آدمها میخندند.
- میدونی به چی میخندم ماه؟
- به همونی که به شکوفه ساکورا نگاه میکنه؟
- آری خودشه. خوب نگاهش کن، قلبش شبیه قلب نیست، شبیه شکوفه ساکورا شده و این تغییر حتما براش سخته.
- درسته سخته ولی میتونه با همین تغییر تا ماه بیاد.
- ماه عزیز، راستش رو بخوای من به عالم قبل از ولادت آدمها سرک کشیدهام، به بعضیها عقل پیشرونده میدهند و بعضی دیگر احساس اما؛ هر دو را در قلب آدمی مینهند. آدمی به قلبش است که آدم میشود. لطیف ترین قطرات شبنم میتواند تراوش کلمات قلم قلب باشد و تیز ترین نیزهها هم از همین قلب میآید.
- چای کهکشان امروز خوش طعم است. عطر شیرین ملایمی دارد که بوی ساکورا میدهد...🌸
✍🏼•#إریحا
@zeynabjalilvand_art
#قرار_نوشتن📜
به چشمان آدمهایی که دوستشان ندارید نگاه نکنید. اصلا آنها هیچ، آدمهایی هستند که روح آدمی را آزرده میکنند، از دیار تاریکی سخن میگویند، اینها چشمانشان هم تاریک است، به چشمان آنها نگاه نکنید که برقی از نور روشن نمیکنند...
✍🏼•#إریحا
پن: به وقت تمرین.
@zeynabjalilvand_art
وَالوِتْرَ المَوْتُورِ
آرام آرام راه رفتن آموختی، از جام رنج نوشیدی و این دلقک هزار رنگ و چهره را به تماشا نشستی و آخر حکایت چه شد؟ حکایت آن شد که کلام کلمات را رها کرده به گونهای دیگر باب سخن گشودی، گویی کلمات برای وصفهای حقیقی کافی نیستند. هر چه جلوتر آمدی بیشتر سکوت و برهوت شد و حال آنکه تک و تنها میان این برهوت عالم عالمی را مینگرم که تنها یک وجود موجود است. تنها موجود را او میبینم و جز او هیچ چیز حیات ندارد. تمام عالم آینههایی هستند که کمال و جمال او را نشان میدهند. هر کجا آثاری از حیات است، وجود او دیده میشود و هر کجا که بوی ممات میدهد از عدم نور اوست. این روزها آغاز روزگار غربت است، غربت از تمام اشیاء و آدمها و چرخ فلک دامن میزند بر این روزگار غریب و هربار به خود گوییم که آقای ما چگونه غریب است؟ این غربت ناچیزی که جان بر لب میآورد و تاب تحمل را گرفته، دست را از همه چیز و همه کس کوتاه میکند، در کدام منزل به اوجش میرسد و تا چه حد میتوان سینه فراخ کرد؟ نمیدانم اما میدانم که جای امید بستن به زمین نیست، زمین امتحانش را پس داده و هر بار شکست خورده اعلام ناتوانی میکند. زمین ظرفیت بزرگترین وجود را ندارد اما قلب دارد. گویی تمام عالم سکوت است و فقط یک صدا میآید. گویی تمام اصوات مجاز شدهاند. گویی او فقط خدای توست و تو تنها بنده او. آری، او تنها وجود موجود در این برهوت عالم است.
أَنْتَ الْحَيُّ وَ أَنَا الْمَيِّتُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَيِّتَ إِلاَّ الْحَيُ✨🌱
آینه گر صاف شود از غبار
نقش جهان اوست در این آینه⁶⁶
⁶⁹-²²⁰
✍🏼•#إریحا
@zeynabjalilvand_art