eitaa logo
مکتب حضرت زینب س مشهد
305 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1هزار ویدیو
76 فایل
❖ ﷽ ❖ ✅ کانال مدرسه علمیه حضرت زینب سلام الله علیها_مشهد مقدس 🔗 ایتا: eitaa.com/zeynaby1354 🔽 نشانی مشهد مقدس. خیابان آیت الله بهجت ۲۳ نبش چهارراه اول سمت راست پلاک ۴۸ شماره تلفن مدیریت: ۰۵۱۳۲۲۴۱۰۷۳ 🌐 Site:zeinaby.ir ارتباط با مدیر @zeynaby77
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اعمال روز عاشورا 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَنا وَاُجورَكُمْ بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ وَجَعَلَنا وَاِيّاكُمْ مِنَ الطّالِبينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ باب الجنة، اعمال شب و روز عاشورا (اعمال، فصل ۷، ردیف ۳)http://eitaa.com/zeynaby1354
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓وقایع شب و روز عاشورا~ 🔹شب مهلت گرفتن برای نماز و دعا عصر تاسوعا گروهی از یزیدیان به خیام امام علیه السلام نزدیک شدند، امام علیه السلام به عباس علیه السلام فرمود:"ای عباس! ای برادرم! جانم فدایت! سوار شو و با آنان ملاقات کن و بپرس که برای چه آمده اند؟" عباس به همراه زهیر و حبیب بسوی ایشان رفت. گفتند: فرمان امیر است که یا بیعت کنید یا با شما می جنگیم! عباس علیه السلام شتابان بسوی امام علیه السلام بازگشت تا با خبرش سازد؛ اما یارانش ایستادند و با سپاهیان دشمن سخن گفتند. حبیب به آنان گفت: "بدانید بخدا سوگند، فردای قیامت و نزد خدا، چه بد مردمی هستند که بر او در می آیند، در حالی که فرزندان پیامبرش ص و اهل بیت او و نیز عابدان این سرزمین...را کشتند!" زُهیر به آنان گفت: "بدانیدکه به خدا سوگند، من هیچ گاه نامه ای به حسین علیه السلام ننوشتم و پیکی روانه نساخته ام و به او وعده ی یاری نداده ام؛ اما راه، ما را با هم گردآورد و هنگامی که او را دیدم، پیامبرخدا صلی الله علیه واله را و جایگاه حسین را در نزد او، به یاد آوردم و آنچه را از دشمنش و گروه شما به او رسیده، دانستم. پس اندیشیدم که یاری اش کنم و در گروه او باشم و جانم را فدایش کنم تا حق خدا و پیامبرش را که شما تباه کرده اید، پاس بدارم... امام حسین علیه السلام به عباس فرمود:"بسوی آنان باز گرد و اگر توانستی رویارویی را با آنان تا صبح به تاخیر بینداز و امشب، بازشان گردان، تا امشب برای پروردگارمان نماز بخوانیم و از او آمرزش بخواهیم،که او خود می داند که من، نماز گزاردن برای او، تلاوت کتابش، دعا و آمرزش خواهیِ فراوان را دوست دارم." (تاریخ طبری،ج۵،ص۴۱۶) 🔸اتمام حجت امام علیه السلام امام علیه السلام هنگام غروب یاران و خاندانش را جمع کرد و فرمود:" خدایا من خاندانی را نمی شناسم که از خاندانم، نیکوکارتر و پاکتر و پاکیزه تر باشند،و نه یارانی را که بهتراز یاران من باشند. می بینیدکه چه شده است؟ شما ازبیعت من آزادید و چیزی به گردنتان نیست و تعهدی به من ندارید. این، شب است که تاریکی آن، شما را فراگرفته است. آن را مرکب خود گیرید و در شهرها پراکنده شوید که این جماعت، مرا می جویند و اگر به من دست یابند، از تعقیب دیگران دست می کشد." (تاریخ طبری،ج۲ص۵۵۹) 🔹پاسخ یاران حضرت عبدالله بن مسلم بن عقیل گفت: ای فرزند رسول خدا!...به خداسوگند، نه؛تا آن که به همان جایی در آییم که تو در می آیی و جان هایمان را فدای تو کنیم و خون هایمان را به پای تو بریزیم که چون چنین کردیم آنچه را بر عهده ی وظیفه مان ست ادا نموده و از عهده وظیفه مان بیرون آمده ایم. زهیر بن قین برخاست و گفت : "ای پسر رسول خدا! دوست داشتم که کشته شوم و دوباره زنده شوم و سپس کشته شدم و دوباره زنده شوم و آنگاه کشته شوم و باز زنده شوم و تا صد بار به خاطر تو همراهیانت کشته شوم اما خدا با من، مرگ را از شما اهل بیت، دور بگرداند." امام علیه السلام به او و یارانش فرمود:" جزای خیر ببینید" (امالی صدوق،ص۲۲۰) 🔸نمونه ای از وفاداری اصحاب حسین علیه السلام به محمد بن بشر حضرمی گفتند: پسرت در مرز ری، اسیر شده است. گفت: او و خودم را به حساب خدا میگذارم، نه دوست داشتم که اسیر شود و نه پس از او بمانم. حسین علیه السلام سخن او را شنید و به او فرمود:"خداوند، رحمتت کند! بیعتم را از تو برداشتم. برو به آزاد کردن فرزندت بپرداز." او گفت: درندگان مرا زنده زنده بخورند، اگر از توجدا شوم! امام علیه السلام فرمود: "پس این جامه های گرانبها را در اختیار فرزندت قرار بده تا با آنها، فدیه(جان فدای) برادرش را فراهم کند." سپس پنج جامه به ارزش هزاردینار به او بخشید. (تهذیب الکمال ج۶ص۴۰۷) 🔹جایگاه یاران امام علیه السلام دربهشت آنگاه عده ای از جمع یاران امام جداشدند و رفتند و خواص باقی ماندند. امام صادق علیه السلام درخصوص احوالات ایشان فرمود: "پرده از پیش چشمشان، کنار رفت تا آنکه جایگاه هایشان را دربهشت دیدند و هریک از آنان، به شهادت اقدام می کرد تا به جایگاهشان در بهشت برسد." 🔸شب راز ونیاز هنگامی که شب برحسین علیه السلام و یارانش، سایه افکند، آنان، همه شب را به نماز و تسبیح و آمرزش خواهی ایستادند و دعا و گریه و زاری کردند. (انساب الاشراف ج۳ص۳۹۴) @zeynaby1354
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹حال زینب سلام الله علیها درشب عاشورا امام سجاد علیه السلام فرمود:" شبی که بامدادش پدرم بشهادت رسید،نشسته بودم و عمه ام زینب سلام الله علیها، از من پرستاری می کرد، که پدرم در خیمه اش چنین زمزمه می کرد: " ای روزگار! اُف بر دوستیت! چقدر بامدادها و شامگاه هایی داشته ای که در آنها، همراه و یا جوینده ای کشته شده، که روزگار از آوردن همانندش ناتوان است و کار با خدای بزرگ است و هر زنده ای این راه را می‌پیماید." دو یا سه بار این شعر را خواند، آن تا آنجا که فهمیدم منظورش چیست، بغض راه گلویم را بست، ولی آن را فرو خوردم و هیچ نگفتم، اما عمه ام آنچه را من شنیدم شنید و نتوانست خود را نگاه دارد، بیرون پرید، در حالی که لباسش روی زمین کشیده می‌شد و درمانده شده بود خود را به امام علیه السلام رساند و گفت: "وامصیبتا! ای کاش مرده بودم. امروز گویی مادرم فاطمه و پدرم علی و برادرم حسن در گذشته اند. ای جانشین گذشتگان و پناه باقی ماندگان." حسین علیه السلام به او نگریست و فرمود :"خواهرم، شیطان بردباری را نبرد." حسین علیه السلام اندوهش را فرو برد و اشک در چشمانش جمع شد و فرمود: " اگر مرغ سنگخواره را شبی آزاد بگذارند، می خوابد." زینب گفت: وای برمن! آیا چنین سخت، در زیر فشاری؟همین دلم را بیشتر ریش می کند و بر من سخت می آید. آنگاه به صورت خود زد و گریبان چاک کرد و بیهوش شد و افتاد. حسین علیه السلام بسویش آمد و آب بر صورتش زد و گفت: خواهرم! از خدا پروا کن و به تسلی بخش او، آرام باش. بدان که زمینیان می میرند و آسمانیان، باقی نمی مانند و هرچیزی از میان می رود جز ذات خدا...پدرم از من بهتر بود، مادرم از من بهتربود، برادرم از من بهتربود،و سرمشق من و آنان و هر مسلمانی، پیامبرخدا صلی الله علیه و آله است." امام علیه السلام او را تسلی داد و به او فرمود: "خواهرم تو را سوگند می‌دهم که به این سفارش عمل کنی؛ بعد مرگ من، گریبان چاک مده و صورت، مخراش و چون درگذشتم، ناله و فغان نکن." سپس او را آورد و کنار من نشاند. سپس به سوی یارانش برگشت به آنان فرمان داد تا خیمه های خود را به یکدیگر نزدیک کنند و طنابهای خیمه ها را درهم بتاباند به خودشان در میان خیمه ها قرار بگیرند. (تاریخ طبری ج۵ص۴۲۰) (ادامه دارد...) @zeynaby1354
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸آماده شدن برای نبرد(موقعیت خیمه های امام حسین علیه السلام ونقش آنها درصحنه نبرد) امام حسین علیه السلام پسرش علی اکبر علیه السلام را با سی سوار برای آوردن آب فرستاد، درحالی که خطرهای بسیاری آنها را تهدید می کرد...آنگاه امام علیه السلام به یارانش فرمود:" برخیزید و آب بنوشید، که آخرین توشه شماست و وضو بگیرید و غسل کنید ولباس هایتان را بشوییدکه کفن هایتان می شود..."سپس نماز صبح را با آنان خواند و آماده نبردشان ساخت. همچنین فرمان داد تا گودالی که اطراف لشکرش کَنده بودند، پر از آتش شود تا تنها از یک سو با دشمن بجنگند.(امالی صدوق ص۲۲۰) امام حسین علیه السلام فرمان داد تا در اطراف لشکرش، گودالی شبیه خندق کندند و به دستور ایشان، پر از هیزم شد. این تدبیرباعث شد: ۱. امنیت بیشتری برای زنان و کودکان فراهم شود. ۲.دشمن از یک سو بیشتر نتواند به آنها حمله کند. بستن خیمه ها با یک طناب و متصل ساختن آنها از تدابیر حکیمانه جنگی امام علیه السلام بود. صبح عاشورا امام دستور داد خندق را آتش زدند. وقتی دشمن خواست حمله کند، ناگاه خود را در برابر تلی از آتش و دود مشاهده کرد که ازطرف خیمه های امام علیه السلام و یارانش زبانه می کشید. اگر مجموع تدابیر امام علیه السلام نبود در اولین لحظات جنگ بسادگی دشمن امام علیه السلام و یارانش را در محاصره گرفته و باکمترین درگیری همه را شهید یا اسیر می کرد. اما براساس تدابیر امام علیه السلام، سپاه امام علیه السلام که۷۲ تن بودند توانستند در برابر سپاه ۳۵ هزار نفری یزید ساعت ها مقاومت کنند و شمار فراوانی از دشمنان را هلاک کنند. شدت مقاومت یاران امام حسین علیه السلام در نبرد موجب شد که عمرسعد، جمعی از سپاه خود را مامور کند که خیام را ویران کنند تا بتوانند آنها را محاصره کنند. این تدبیر هم کار سازنبود؛ چون یاران امام علیه السلام در گروه های سه یا چهار نفره، درلابه لای خیمه ها کمین می کردند و دشمن را که مشغول ویران کردن خیام بود، ازپای در می آوردند. عمرسعد که دید این اقدام نتیجه ندارد دستور داد خیمه ها را آتش بزنند. یاران امام ع خواستند مانع شوند ولی امام علیه السلام فرمود: رهایشان کنید تاخیمه ها را بسوزانند، که اگر آنان را به آتش بکشند نخواهند توانست از آنهاعبور کنند و بشما دست یابند. نتیجه اینکه: چینش و آرایش خیمه همراهان امام علیه السلام هلالی شکل بود و خیمه های اهل حرم در وسط قرار داشت. بنابراین اهل بیتِ امام علیه السلام از نزدیک شاهد جانبازی عزیزان خود و قساوت و بی رحمی دشمنان بوده اند.(۱)😭😭 از ضحاک مشرقی نقل شده که: هنگامی که دشمنان به سوی ما روی آوردند و به آتش برافروخته نگاه کردند(همان آتشی که در پشت سرمان برافروخته بودیم) یکی از سواران غرق در سلاح آنان به سوی ما آمد و با تمام توان فریاد کشید: ای حسین! در همین دنیا به پیش از فرا رسیدن قیامت به سوی آتش تافتی! امام علیه السلام پرسید: "این کیست؟ گویی شمربن ذی الجوشن است" گفتند: آری، همون است. خداوند کارت را به سامان دارد. امام فرمود: "ای پسر زن بز چران، تو به در آمدن به آتش سزامندتری." مسلم بن عوسجه به امام گفت: ای فرزند رسول خدا! فدایت شوم! آیا او را با تیر نزنم؟ اکنون در تیررس من است و تیر من به خطا نمی افتد و این فاسق از بزرگترین زورگویان است. امام حسین علیه السلام فرمود: "تیراندازی نکنید که من خوش ندارم آغازگر جنگ باشم." (تاریخ طبری ج۵ص۳۸۹) 🔸اولین تیر عمرسعد با پرتاب اولین تیر جنگ را آغاز کرد و گفت: شاهد باشید که اولین تیر را من پرتاب کردم. آنگاه دستور داد خیام را تیرباران کنند. بر اثر آن، تعدادی از یاران شهید شدند. نبرد یاران امام علیه السلام با دشمن تن به تن بود و ایشان برای فداشدن از هم‌پیشی می گرفتند. @zeynaby1354 (ادامه دارد) ___________________ ۱.تاریخ طبری ج۵ص۴۳۷ @zeynaby1354
هم اکنون برگزاری سومین روز مراسم عزاداری سالار شهیدان اقا ابا عبدالله الحسن ع سالن اجتماعات مدرسه علمیه حضرت زینب ع در حال برگزاری است . با سخنرانی استاد گریوانی و قرائت زیارت عاشورا وعزاداری توسط خواهران مراسم تا ساعت ۱۰ ادامه دارد .http://eitaa.com/zeynaby1354
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد گریوانی روز اول روضه هفتم محرم.mp3
11.6M
جلسه اول مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین علیه السلام روز هشتم محرم الحرام
جلسه دوم استاد گریوانی.mp3
11.95M
جلسه دوم مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین علیه السلام تاسوعای حسینی
جلسه سوم، استاد گریوانی.mp3
12.31M
جلسه سوم مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین علیه السلام عاشورای حسینی
⚫️شهادت سیدالشهدا علیه السلام اصحاب یک به یک شهید شدند، نوبت به بنی هاشم رسید، اولین نفر علی اکبر بود که به میدان رفت و بعد از او یک به یک یاران با اذن امام علیه السلام به میدان رفتند و همه در مقابل چشمان امام حسین شهید شدند. 🔘امام علیه السلام لباسی طلبید که کسی بدان رغبت نکند، کهنه لباسی را برداشت و پاره کرد و زیر لباسها پوشید، اما هنگامی که شهید شد آن را نیز به غارت بردند... 🔘وداع امام علیه السلام با زنان امام علیه السلام سکینه را به سینه چسبانید و فرمود: "ای سکینه بدان که پس از من گریه ات طولانی خواهدبود، هنگامی که، مرگ مرا دریابد. با اشک حسرتت، دلم را آتش مزن تا آنگاه که روح در بدن دارم و چون کشته شدم، تو سزامند گریستنی ای بهترین زنان." (مناقب ج۴ص۱۰۹) 🔘وصیت های امام علیه السلام امام سجاد علیه السلام: "چون هنگام وفات پدرم رسید به خیمه من آمد و مرا به سینه اش چسباند و فرمود: "ای فرزند عزیزم تو را به آنچه پدرم هنگام فرارسیدن وفاتش به من وصیت کرد،وصیت می کنم ... ای پسر عزیزم! مبادا برکسی ستم کنی که در برابر تو، هیچ یاوری جز خدا ندارد."(کافی ج۲ص۳۳۱) 🔘آخرین یاری خواهی امام علیه السلام بعد از شهادت یاران، امام حسین به میدان رفت و خطاب به آن قوم فرمود: "آیا مدافعی هست که از حرم پیامبر خدا صلی الله علیه واله دفاع کند؟ آیا یکتاپرستی هست که در کار ما از خدا بترسد؟ آیا دادرسی هست که به خاطر خدا، بداد مابرسد؟ آیا یاری دهنده ای هست که بخاطر خدا، ما را یاری دهد؟" پس صدای ناله زنان برخاست. (لهوف ص۱۶۸)
🔘نبرد انفرادی امام علیه السلام با دشمنان امام حسین علیه السلام برای دفاع بر دشمن حمله می کرد و آنان نیز بر حضرت حمله می کردند...در حالیکه زخم های متعددی بر تن و سر حضرت نشسته بود... حمیدبن مسلم می گوید: بخدا سوگند، آن وقت شکست خورده ای را ندیده بودم که فرزندان و خاندان و یارانش کشته شده باشند، اما اینگونه استوار و پر دل و جسور مانده باشد. پیادگان بر او یورش می بردن و او هم بر آنان، یورش می برد... (ملهوف ص۱۷۰) 🔘امام علیه السلام در پی آب در اثر حملات پی درپی و شدت جراحات، گرما و عطش بر حضرت سخت شده بود، در آن میان آبی می جست که بنوشد هر بار که بسوی فرات یورش می برد، به او حمله می کردند تا او را از آب، باز بدارند. (الفتوح ج۵ ص۱۱۷) 🔘بارانِ تیر هنگامی که شمر، شجاعت حسین علیه السلام را دید، سواران را فراخواند و در پشتِ پیادگان قرار گرفتند و به تیراندازان، فرمان تیر داد. آنان، او را تیر باران کردند و از فراوانی تیرها، مانند خارپشت شده بود. امام علیه السلام عقب کشید و آنان در برابرش موضع گرفتند. (الارشادج۲ص۱۱۱) 😭😭😭😭😭😭😭 تیرها به سر و قلب حضرت اصابت میکرد و خون ریزی زیاد، حضرت را بی رمق نمود...ذوالجناح که متوجه حال حضرت بود او را به گودالی برد و آرام به دیواره گودال تکیه داد...و امام بی رمق با گونه راست به زمین خورد...😭😭😭 الا لعنة الله علی القوم الظالمین @zeynaby1354
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mahmoud Karimi - To Raftio (128).mp3
8.3M
تو رفتی و بی تو زندگی برام عذاب شد تو رفتیو زینب بی تو ذره ذره آب شد تو رفتیو دنیا روی سر من خراب شد وای بد حالم وای بد حالم شکسته بالم میدونم امشب میای دنبالم میای دنبالم یک سال و نمیه که روتو ندیدم رفتی ندیدی که من چی کشیدم تو رفتیو من شکستم خمیدم تو رفتیو بی تو زندگی برام عذاب شد تو رفتیو زینب بی تو ذره ذره آب شد تو رفتیو دنیا روی سر من خراب شد این پیراهن چقدر می ارزه به یاد گودال تنم میلرزه تنم میلرزه دیدم که پیراهنت رو دریدن من زنده بودم سرت رو بریدن آتیش به چادر نمازم کشیدن تو رفتیو نیزت قاتل من و رباب شد تو رفتیو گردنبند خواهرت طناب شد تو رفتیو دنیا روی سر من خراب شد وای بد حالم شکسته بالم وای بد حالم شکسته بالم میدونم امشب میای دنبالم میای دنبالم تو رفتیو بی تو زندگی برام عذاب شد تو رفتیو زینب بی تو ذره ذره آب شد تو رفتیو دنیا روی سر من خراب شد من میدونم به یادم هستی من میدونم به یادم هستی تو اون ویرونه به ما پیوستی به ما پیوستی قبل از من اونی که حاجت روا شد یک شب تو ویرونه از ما جدا شد از دوری تو رقیه فدا شد تو رفتیو دلم برای دخترت کباب شد تو رفتیو نگم که چی تو مجلس شراب شد تو رفتیو دنیا روی سر من خراب شد تو رفتیو بی تو زندگی برام عذاب شد تو رفتیو زینب بی تو ذره ذره آب شد تو رفتیو دنیا روی سر من خراب شد حسین تو رفتیو بی تو زندگی برام عذاب شد تو رفتیو زینب بی تو ذره ذره آب شد تو رفتیو دنیا روی سر من خراب شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
31.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گاهی روضه را باید اینطور شنید!😭😭 اللهم عجل لولیک الفرج 😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘آنچه بر اهل بیت امام حسین علیه السلام گذشت؛ عصر روز دهم محرم، بعد از شهادت امام حسین علیه السلام و آتش زدن خیام و غارت خیمه های امام علیه السلام، اهل بیت ایشان را به اسارت گرفتند. روز یازدهم محرم به دستور عمر سعد کشته های دشمن را به خاک سپردند، اما بدنهای شهدای کربلا بر روی خاک بیابان رها شدند. سپس دستور داد لشکر بسوی کوفه حرکت کند در حالی که دختران و خواهران امام حسین علیه السلام و همه زنان و کودکان کاروان با او بودند و در میان ایشان امام سجاد علیه السلام بود که از شدت بیماری در حال مرگ قرار داشت. ☑️ آغاز رسالت حضرت زینب سلام الله علیها در علمداری قیام هنگام عبور از کربلا، زنان و کودکان به بدنهای شهدا نگریستند و شیون می کردند. راوی می گوید: هرچه را از یاد ببرم، سخن زینب دختر فاطمه را به هنگام گذر بر برادر به خاک افتاده اش از یاد نمی برم که می گفت:"وا محمدا! وامحمدا! فرشتگان آسمان بر تو درود بفرستد! این، حسین است که به صحرا افتاده و در خون خفته و دست و پا بریده است. وا محمدا! این، دخترانت، اسیر گشته اند و فرزندانت، قطعه قطعه شده اند و باد صبا بر آنها می وزد. "بخدا سوگند دوست و دشمن با سخن او می گریستند. (تاریخ طبری ج5 ص456) @zeynaby1354
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘 از کربلا تا شام حضرت زینب سلام الله علیها از طرف امام حسین علیه السلام مامور بودند مراقب امام سجاد ع و سایر اسرا باشند. هنگام حرکت از کربلا، تک تک زنان را برای سوارشدن بر محمل ها یاری دادند. وقتی کاروان اسرا به کوفه رسید، مردم برای تماشای ایشان جمع شدند. زنان کوفی با دیدن وضع اسف بار اسرا بر روی شترهای بی محمل می گریستند. 💠حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه راویان می گویند: زینب دختر علی علیه السلام را دیدم، زن باحیایی که سخنورتر از او ندیده ام، گویی از زبان (پدرش) امیرمومنان علیه السلام سخن می گفت. او در آغاز به مردم اشاره کرد که "ساکت شوید". نفس ها در سینه ها حبس شدند و آواها فرو خفتند و حضرت زینب سلام الله علیها فرمود: "ستایش خدا راست و بر پدرم پیامبر خدا، درود! اما بعد، ای کوفیان، و ای دغلکاران بی وفا!..." پس از خطبه حضرت زینب سلام الله علیها همه می گریستند، در آن بین فاطمه صغری بنت الحسین سلام الله علیها نیز خطبه خواندند و فرمودند: "ستایش خدا را به عدد ریگ و سنگ ریزه ها و وزن عرش تا فرش. او را می ستایم و به او ایمان دارم و بر او تکیه می کنم...اما بعد،ای کوفیان! ای مکاران خیانتکار متکبر! ما خاندانی هستیم که خدا ما را وسیله آزمایش شما و شما را مایه آزمودن ما قرار داد و امتحان ما را نیکو ساخت و علمش را نزد ما نهاد و فهمش را به ما داد ما گنجینه دانش او و ظرف فهم و حکمت اوییم و نیز حجت خدا بر زمینیان در سرزمینهای بندگانش. خدا ما را به کرامت او، بزرگ داشت و ما را با پیامبرش ص بر بسیاری از مخلوقاتش، آشکارا برتری بخشید. اما شما ما را تکذیب و تکفیر کردید و جنگ با ما را روا داشتید و اموالمان را به تاراج بردید ... مرگتان باید منتظر لعنت و عذاب خدا باشید ..." صداها به گریه بلند شد و گفتند کافی است دیگر مگوی ای دختر پاکان، که دلهایمان را آتش زدی و درونمان را شعله ور کردی. @zeynaby1354
🔆🔆🔆🔆🔆 📣 برنامه عزاداری مدرسه علمیه حضرت زینب (س) در روز پنجشنبه بدلیل سفر استاد، برگزار نخواهدشد.
و از امروز رسالت ویژه زینب قهرمان ما آغاز می شود... از همین لحظات زینب کبری، در لوای رهبری حضرت زین العابدین، قافله سالار اسیران دشت نینوا می شود و امید همه زنان و دختران کاروان حسین به دستان زینب است... 🔸 و «عظمت زنانه، یعنی مخلوطی از شور و عاطفه‌ی انسانی» یعنی هم زن باشی با دریای خروشانی از احساس و عاطفه و هم بخواهی قافله ای از زنان را راهبری کنی که در پیش چشم یکایک شان، عزیز یا عزیزانی در خون خود غلطیده اند 🔸زینب شجاع ما با دریایی از مصیبت و اندوه «با متانت شخصیت و استواری روح همه‌ی حوادث بزرگ و خطیر را در خود هضم می کند» و قافله را منزل به منزل با عزت و آرامش پیش می برد 🔹و «در عین حال مردم را آگاهی میبخشد»؛ و از آن بالاتر 🔹« امام سجاد را مانند یک مادر مهربان آرامش و تسلا می بخشد» 🔹 و «برای کودکان برادر و بچه‌های پدر از دست داده‌ی آن حادثه‌ی عظیم، امنیت و آرامش و تسلا ایجاد میکند.» آری افق های ناپیدای شخصیت زینب بزرگ و با عظمت ما، هنوز خیلی کار دارد تا با عقل محاسبه گر و مادیگرایانه بخواهد شناخته شود، 🌺 «بنابراین زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) یک شخصیت همه‌جانبه بود» و این همان مسیری است که ✅ «اسلام زن را به این طرف سوق می دهد» 🏴🏴مطالبی که در «» آمده است از بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۳۸۴/۰۳/۲۵ استفاده شده است...
⚫️خطبه امام سجاد علیه السلام در کوفه امام سجاد علیه السلام در میان کوفیان خطبه خواندند و فرمودند:" ای مردم! هرکس مرا می شناسد، که می شناسد و هرکس نمی شناسد خودم را به او می شناسانم، من علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب هستم. من پسر کسی هستم که در رود فرات، بدون آنکه کسی از شما را کشته باشد و خونی ریخته باشد، سربریده شد. من پسر کسی هستم که حریمش هتک شد و نعمتش سلب گردید و مالش به غارت رفت و خانواده اش اسیر شدند. من پسر کسی هستم که او را در میان گرفتند و پس از مدتی کشتند و این برای افتخار من کافی است . شما را به خدا سوگند می دهم آیا می دانید که شما به پدرم نامه نوشتید سپس به او نیرنگ زدید و از سوی خود با او عهد و پیمان بستید و دست بیعت به او دادید سپس با او جنگید و او را وانهادید؟! نابود باد آنچه برای خود، پیش فرستاده اید و بدا به رایتان! با چه چشمی به پیامبر خدا صلی الله علیه واله می نگرید، آن گاه که به شما می گوید: "خاندانم را کشتید و حرمتم را هتک کردید پس شما از امت من نیستید." صدای مردم از هر سو بلند شد و به همدیگر می گفتند: هلاک شده اید ونمی دانید...! (الاحتجاج ج۲ص۱۱۷) •°•°•سالروز شهادت پیام آور کربلا حضرت سجاد (علیه السلام) بر عموم مسلمین تسلیت باد.🏴🏴 @zeynaby1354
رویداد بزرگ کشوری آرمان ما۲ ۶تا۱۳ مرداد بصورت آنلاین و آفلاین در بستر پیام‌رسان جریان با حضور بهترین اساتید کشور👌👌 با امکان شرکت در دو دوره‌ی تخصصی برای هر فرد+ دوره‌ی عمومی بصورت کاملا رایگان🤯 ثبت‌نام از طریق 👇 www.jaryan.app کدمعرف👇 a416 درصورتی که قبلاً در جریان عضو بودید و یا جهت کسب اطلاعات بیشتر ارسال پیام به👈 @seraj_banovan در ایتا 🌸✨
🏴صلی الله علیک یااباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک ☑️هم نوا با کاروان نینوا 🗓نگاهی به تاریخ سال۶۰ هجری~7⃣~ ⚫️مسلم درکوفه جناب مسلم بعنوان نماینده امام با سرشناسان وبزرگان شیعه درکوفه صحبت کرد وازایشان برای یاری امام بیعت گرفت،هزاران نفربا مسلم همراه شدندومسلم طی نامه ای، امام علیه السلام را درجریان گذاشت ،اما با ورودابن زیاد جز هشت نفر،کسی با او نماند. ابن زیاد با نیرنگ و تزویر وایجاد رعب و وحشت،مردم را از مسلم منصرف ساخت. ومسلم بشهادت رسید... 🔵امام حسین علیه السلام در راه کوفه وقایعی که درمسیر مکه تا کوفه رخ داد؛ ۱. امام حسین علیه السلام بدنبال ایجاد جریان ضد اموی(مثلی لایبایع مثل یزید)،از هرفرصتی برای روشنگری استفاده می فرمود.درطول مسیربا کاروانهایی که مواجه میشد،ایشان رابه نصرت ویاری دعوت میفرمود.ازجمله ظهیر بن قین که به کاروان امام علیه السلام پیوست ودعوت ایشان را لبیک گفت. 🔹دیدارفرزدق با امام علیه السلام درمنزلی بنام صفاح فرزدق شاعربا محضرامام حسین علیه السلام رسی،امام ازاوپرسید :"ای ابوفراس چه خبر(ازکوفه)؟" عرض کرد: دلهایشان با شماست ولی شمشیرهایشان با بنی امیه است. امام علیه السلام فرمود:"...الناس عبیدالمال،والدّین لغو علی السنتهم ،یحوطونه ما درَّت به معایشُهُم،فَاِذا مُحِّصوا بالبلاءِ قَلَّ الدَیَّانون" راست می گویی،مردم بردگان ثروت اند ودین برزبانشان بازیچه است،تاجایی که درآمد زندگی شان،با دین افزایش یابدبرگرد آن می چرخندوچون باسختی هادچار آزمون شدند،دینداران اندک هستند. 🔸یکی دیگر از افرادی که امام حسین علیه السلام شخصا برای دعوت او اقدام فرمود،عبدالله بن حر جعفی بود،وقتی قاصد امام علیه السلام به نزدش رفت وپیام امام ع را ابلاغ کرد،گفت: به خدا سوگند از کوفه بیرون نیامدم مگر بدان جهت که مبادا حسین وارد کوفه شود و من در آنجا باشم به خدا سوگند نمی خواهم او را ببینم و او مرا ببیند. قاصد آمد و به امام علیه السلام خبر داد، امام علیه السلام کفش هایش را پوشید و برخاست و رفت تا بر او وارد شد و سلام کرد و نشست، آن گاه فرمود:" ای مرد تو گنهکار و خطاکاری و خداوند تو را بدان کیفر میدهد اگر به درگاه خدای متعال توبه نکنی ،اما اگر دراین لحظات مرا یاری کنی جدّم در پیشگاه خداوند شفیع تو خواهد بود." گفت:ای پسر پیامبر! اگر تو را یاری کنم کشته خواهم شد(ومن نمی خواهم) ولی این اسبم را بگیرید ،خدا سوگند هیچگاه سوارش نشدم و دنبال چیزی نبودم مگر اینکه بدان دست یافتم.!!! امام علیه السلام چهره از او برگرداند و فرمود:" ما را به تو و اسبت نیازی نیست، ولی از اینجا برو نه با ما باش نه برضد ما زیرا هر کس فریاد ما را بشنود و پاسخ ندهد خدا او را با صورت در آتش دوزخ می اندازد"۱ 🔹 کاروان به خُزیمیه رسید و یک شبانه روز را در آنجا ماند. وقتی صبح شد حضرت زینب سلام الله علیها به امام حسین علیه السلام عرض کرد:" برادرم چیزی را که دیشب دیده ام به آگاهی ات برسانم ؟" امام فرمود" آن چیست؟" عرض کرد :"دیشب برای انجام دادن کاری بیرون رفتم، صدای شنیدم که می گفت: هان ای دیده ! بکوش و از سرشک لبریزشو. کیست که پس از من بر این شهیدان بگرید ؟ و گروهی که مرگ آنان را میراند بدانجا که وعده اش تحقق یابد . امام حسین ع فرمود:" خواهرم تقدیر انجام میشود". 🔸رویای شهادت وقتی از منزل بنی مقاتل حرکت کردند،امام حسین علیه السلام خواب کوتاهی اورا ربود،آن گاه بیدارشد وفرمود:"انّا لله وانّا الیه راجعون والحمدلله ربّ العالمین" واین راسه بارتکرارکرد. پسرش علی اکبر علیه السلام ،با اسبش به مرکب پدر نزدیک شد وعرض کرد:"انّا لله وانّا الیه راجعون والحمدالله ربّ العالمین"پدر جان!فدایت شوم!(😭)حمدوانّا گفتن شما برای چیست؟ فرمود:"پسرم !چُرتم گرفت ودرخواب سواری را براسبی دیدم که گفت:این قوم،حرکت میکنند ومرگ نیز بدنبال آنهاست.پس دانستم که از مرگمان به ماخبر می دهند." عرض کرد:"یا ابتِ ! لا اراک الله سوءا،السنا علی الحق؟ پدرجان!خدابرایت بدنیاورد،آیا مابرحق هستیم؟ فرمود:"سوگندبه آن که بندگان به سوی او خواهند رفت ،چرا." علی گفت:" پدرجان اهمیتی ندارد ،چرا که بر حق جان میدهیم " حضرت فرمود:" خدا نیکوترین پاداشی را که به خاطر پدری به فرزندی داده،به تو بدهد."۲ نکات: امام علیه السلام ،حجت خداوهادی است.همراه شدن با او مایه سعادت وعاقبت بخیری است واین سعادت همراهی ازآن کسی است که دلش از تعلقات دنیوی(مال وجان وفرزند)فارغ وخالی شده باشد.دنیا مایه آزمایش است مراقب نباشی،بین تو وامام ات قرارمیگیرد وآدم را از معیت با امام جدامیکند...الدّینُ لَغو علی السنتهم... نظر شماچیست؟ _____________ ۱.ر.ک.گزیده دانشنامه جامع امام حسین علیه السلام صص ۴۰۰-۴۲۰ ۲.تاریخ طبری ج۵ ص۴۰۷ @zeynaby1354
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹️رهبر انقلاب: مسئله غزه همچنان مسئله اول دنیای اسلام است. مجلس نباید در قبال این قضیه آرام بماند. ۱۴۰۳/۴/۳۱ @maktabn